در این بین برای رسیدن به یک مدینه فاضله که آرمان بشر از دیرباز تا کنون است یکی از اصلی ترین نیازها شیوه تعامل با پیرامون اعم از انسان و غیر انسان است؛ چرا که زندگی جمعی آنجا به تنش می رسد که انسان به جای تعامل به تعارض روی می آورد و این تعارض قابلیت دارد تا بشر را چنان در مقابل یکدیگر قرار بدهد که جنگ های جهانی به راه بیفتد.
شیوه تعامل انسان با پیرامونش بیش از هرچیزی متاثر از نوع نگاه انسان به جهان و موجودات در آن است به عنوان مثال اگر انسانی در تقابل با سایر موجودات جهان خود را شریف تر و بر تر دید، منش او به هیچ وجه به سمت مهرورزی نخواهد رفت بلکه او همه مخلوقات را به عنوان نوکر و برده خود می بیند و توقع دارد همه هستی در خدمت او باشد و یا اگر کسی دچار غرور عقلانیت شد و خود را فهیم تر از همه دانست خلق را عوام کالانعامی می بیند که حتی ارزش هم صحبتی نیز ندارد و باید در مقابل عقل او فهم خود را تعطیل کند؛ اما اگر انسانی نگاهش به انسان و سایر موجودات عالم نکاه شرافت و بزرگی باشد و همه موجودات را تجلی خدا ببیند جز از در مهرورزی و رافت با عالم هستی به در نمی آید و خود را بخشی از عالم شریفی می داند که باید با تعامل باهم مسیر تکامل را طی نمایند.
امام رضا (علیه السلام) و مسئله کرامت انسان
قرآن کریم به صراحت انسان را موجود با کرامت عالم خلقت دانسته و این کرامت را عطیه خدا به او بیان کرده است.[1] از این رو انسان باید در تعاملات اجتماعی خود کرامت انسان را سرلوحه تعاملات خود قرار داده و به خود اجازه تحقیر و یا حتی نگاه حقیرانه نسبت به هیچ یک از موجودات عالم هستی اعم از انسان و غیر انسان را ندهد.سیره امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) پر است از جلوه های ویژه حفظ کرامت انسان ها؛ همان انسان هایی که شاید در محضر کسانی بسیار کوچکتر از امام رضا (علیه السلام) بارها و بارها تحقیر شده بودند چون به محضر ایشان می رسیدند خود را در جایگاه واقعی انسان احساس می کردند.
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب نقل می کند که روزی مردی از شیعیان که از سفر حج بازمی گشت همه پول و توشه راهش تمام شد و از آنجا که مرد متمکنی بود دوست نداشت کرامت خود را جلوی هرکسی خدشه دار کند، از این رو به خانه امام رضا (علیه السلام) مراجعت کرد و حاجت خود را به محضر آن حضرت عرضه داشت و خود را از دوست داران و شیعیان ایشان معرفی کرد و از امام خواست تا مبلغی به او عطا کند و قول داد بعد از مراجعت به وطن آن مبلغ را از طرف امام صدقه بدهد؛ امام به داخل خانه برگشت و مبلغ 200 دینار در کیسه ای گذاشت و از بالای در به او داد و فرمود این را بگیر و به خانه برگرد و بدان که نیازی به صدقه دادن این پول از طرف من نیست. زمانی که آن حضرت به داخل خانه بازگشتند اهل منزل از آن حضرت سوال کردند که چرا از لای در پول را به او دادید حضرت فرمودند دوست نداشتم شرمندگیش را در زمانی که حاجتش را برآورده می کردم ببینم.[2]
کرامت انسان و نفی طبقات اجتماعی
نگاه کرامت محور امام رضا (علیه السلام) باعث شده است تا آن حضرت مانند اجداد طاهرینش تمام ساختارها و ارزش های کاذب اجتماعی را کنار بگذارد و تمام طبقاتی را که انسان ها بر اساس ثروت، جایگاه اجتماعی، نژاد و رنگ پوست ساخته بودند به یک باره فرو بریزد و ارتباط کرامت محور را جایگزین تمام آن رابطه های قدرت محور نماید، نشستن با فقرا برایش افتخار بود و هرگز سفره خود را از سفره غلامان جدا نمی کرد، عبد الله بن صلت می گوید مردی از اهالی بلخ که در سفر مرو به همراه امام رضا (علیه السلام) بود به حضرت اعتراض نمود و از حضرت خواست تا سفره ای جدای از غلامان برای خود پهن کند این سخنان که با منش کریمانه آن حضرت مغایرت داشت بر ایشان گران آمد و باعث شد تا آن حضرت با لحنی تند از آن مرد بخواهند که ساکت شود.[3]امام رضا (علیه السلام) و ادب اختلاف
یکی از نکاتی که در سیره امام رضا (علیه السلام) مشاهده می شود رعایت ادب اختلاف در مناظرات اعتقادی و سیاسی است. با آنکه ایشان در ظاهر در کسوت ولیعهدی مامون بودند و علی الظاهر در مقابل دیگران مصونیت دارند، در تمام این مناظرات که اکثرا و یا همه با بزرگان ادیان و فرق مختلف اتفاق افتاده است کلمه ای را که حتی بوی توهین و یا تحقیر داشته باشد بر زبان نیاوردند و این درحالی است که به خاطر اهتمامی که مامون به کتابت و نگارش وقایع داشت تاریخ امام رضا (علیه السلام) و مخصوصا مناظرات آن حضرت به صورت دقیق ثبت شده است.امام رضا (علیه السلام) و مسئله رعایت حقوق
زندگی جمعی و حیات گروهی لاجرم حقوقی را بر گرده افراد جامعه می گذارد؛ چرا که اگر قرار باشد تا هیچ حقی بر گردن هم نداشته باشیم زندگی جمعی به جنگلی تبدیل می شود که حتی از قوانین غریزی حیوانات هم پیروی نمی کند، از این رو و به خاطر همین است که امام سجاد (علیه السلام) در رساله حقوق خود به بیان حقوق بیش از 50 صنف از موجودات عالم اعم از انسان و غیر انسان پرداخته است.به سیره امام رضا (علیه السلام) که نگاه می کنیم توجه به حقوق افراد در تعاملات اجتماعی را بسیار پر رنگ می بینیم، تا آنجا که در مواردی برخوردهای بسیار آتشینی را از آن حضرت در مورد مراعات حدود حقوق مشاهده می کنیم. به عنوان نمونه روزی امام رضا (علیه السلام) به همراه سلیمان جعفری وارد منزل شد و مردی رنگین پوست را دید که در بنایی بخشی از منزل به سایرین کمک می کند، امام از خدمتکاران منزل سوال فرمودند که این فرد کیست؟ آن ها در پاسخ عرضه داشتند مردی است که در کارها به ما کمک می کند و مزدش را می دهیم. امام فرمودند آیا مزد او را طی کرده اید؟ آن ها گفتند مرد قانعی است هرچه بدهیم رضایت می دهد! امام به شدت خشمگین شده و فرمودند بارها شما را از اینکه کسی را بدون تعیین مزد به کار بگیرید نهی کرده ام![5]
امام و حقوق غیر همکیشان
نکته قابل توجهی که در سیره امامان شیعه به خصوص امام رضا (علیه السلام) دیده می شود توجه آن حضرت به حقوق اقلیت های دینی و افراد غیر هم کیش استو. امام که انسان را به عنوان مخلوقی از مخلوقات خدا ارج می نهد و این بینش خود را محور تعاملات اجتماعی قرار داده است تلاش می کند تا حق هیچکس حتی کسی که از منظر امام گمراه است ضایع نشود . یکی از داستان های زیبایی که در این مورد وجود دارد عبارت است از اینکه مردی زردشتی از اهل نیشابور دار فانی را وداع گفت و مبلغ قابل توجهی از میراث خود را برای تقسیم بین فقیران وصیت کرد؛ حاکم نیشابور آن مبلغ را بین فقرای مسلمان پخش نمود و خبر آن را برای مامون عباسی فرستاد؛ مامون که در محضر امام رضا (علیه السلام) نشسته بود از حضرت سوال کرد نظر شما در مورد کار حاکم نیشابور چیست؟ حضرت خطاب به او فرمودند مسلم است که مرد زردشتی برای فقرای هم کیش خود وصیت می کند! به حاکم نیشابور بگو از بیت المال مسلمین به همان مبلغ بردارد و بین فقرای زردشتی تقسیم کند تا حقی از آن متوفی ضایع نگردد.[6]تبیین سیره اجتماعی امام رضا (علیه السلام) خود فصلی مفصل است که کتاب ها می خواهد تا گوشه ای از آن ترسیم شود اما از باب گلی از گلستان نمونه هایی را نوشتیم تا بدانیم که این دریای عمیق گوهرهای نابی دارد که فقط غواصان دریای معرفت به آن دست پیدا خواهند کرد.
پینوشت:
[1] سوا اسرا، آیه 70، وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ... و به تحقیق ما به انسان کرامت بخشیدیم...
[2] 4 مناقب، ج 4، ص 360
[3] کافی، ج 8، ص 230؛
[4] مجموعه آثار دومین کنگره امام رضا علیه السلام، ج 3، ص 149،
[5] کافی، ج 5، ص 288
[6] عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 184