مسجدالاقصي (5)
بناي معبد سليمان و تخريب مسجدالاقصي (1)
بناي معبد دستوري الهي
اساس انجيلي بازسازي معبد
و براساس برخي مآخذ عهد جديد، در صورتيكه با عقايد آيندهنگرايي تفسير شوند، وجود معبد يهودي دقيقاً بيش از بازگشت مسيح است. (نشريه موعود، شماره 46، ص 19).
محل معابد گذشته
تئوري C
آنها براساس مروري بر عملياتهاي انجام شده با اشعهي مادون قرمز بر روي معبد، مدعي هستند كه ممكن است، ساختار زيرزميني، وجود طاقها را در اين منطقه، در جنوب قبهالصخره نمايان سازد اگر روميان معبد خود را روي معبد ويران شدهي يهوديان ساخته باشند (كه معمولاً سنتشان اينگونه بود) اين مكان محل واقعي معبد ميباشد.
تئوري A
تئوري B
چگونگي ساخت معبد
همه چيز براي ساخت هيكل فراهم است. حتي مواد اوليه جهت ساخت آن نيز آماده است. آنها در جايي خاص و به طور مخفيانه نگهداري ميشوند اماكني وجود دارد كه اسرائيلي ما در آن مشغول به كار هستند تا مواد مورد نياز جهت ساخت هيكل جديد را فراهم نماييد و يكي از اسرائيليها در حال بافت پارچه كتان خالص است تا از آن در تهيه لباس كاهنان هيكل استفاده شود. در مدرسه مذهبي يشفات اتريت كوهانيم (تاج كاهنان) خاخامهاي جوان را آموزش ميدهند كه چگونه و به چه صورت مناسك و اعمال قربانيكردن حيوانات را بجا آورند. (گريسهال سل، يدا...، ص 93- 92).
زمان بازسازي (آغاز تخريب)
عدهاي از پژوهشگران بر اين عقيده هستند كه صهيونيستها حتي بيش از اشغال فلسطين، درصدد تخريب مسجدالاقصي بودند، اما جنگ جهاني اول و دوم، باعث ناكامماندن اين توطئه گرديد. (مؤسسهي فرهنگي قدس در روزنامه قدس).
زمان ساخت هيكل
اقدامات ساختماني براي برپايي معبد
بازسازي هيكل
نظريه ي اول
2- بازسازي هيكل پس از بازگشت ملت يهود به صهيون در آخرالزمان به رهبري ماشيع: اين هيكل سوم است به اين اعتبار كه هيكل دوم، هيكلي است كه «هرود» بنا نمود و تتيوس آن را ويران ساخت.
فقه يهودي ميگويد كه هيكل حتماً بايد بازسازي شود و آيينهاي پرستش قرباني بار ديگر در آن برپا شود به همين دليل اين شعائر و آيينها در تلمود با توصيف دقيق و با ذكر جزئيات تدوين شده است.
يهوديان در نمازهاي خود براي بازسازي هيكل دعا ميكنند با اين حال عقايد و ديدگاهها در مورد مسأله موعود و كيفيت بازسازي هيكل در آينده مختلف است. نظريهي غالب فقهي آن است كه بر هر يهودي واجب است كه صبر كند تا عصر مسيرهايي فرا برسد. در آن هنگام يهوديان ميتوانند بازسازي هيكل را آغاز كنند و بنابراين واجب است در امور عجله نكنند و به بازسازي هيكل نپردازند كه اين كار از نوع بدعت و تعجيل است.
موسيبن ميمون معتقد است كه هيكل به دست بشر ساخته نخواهد شد. همچنين راشي نيز معتقد است كه هيكل سوم كاملاً از آسمان فرود ميآيد. فقهاي يهود معتقدند كه تمام يهوديان به سبب دستزدن به مردگان يا عبور از قبرها ناپاك هستند و بايد با خاكستر گوسالهي سرخ تطهير شوند.
از آنجا كه تمام يهوديان ناپاك هستند و تطهير آنها نيز به سبب نبودن خاكستر لازم براي اين كار ممكن نيست و نيز از آنجا كه زمين هيكل همواره طاهر است. بنابراين ورود هر يهودي به آن محل گناه بشمار ميآيد، علاوه بر اين بر تمام يهوديان، حتي يهوديان پاك، ورود به قدس الاقداس حرام است و چون محل دقيق قدس الاقداس براي كسي روشن نيست و ممكن است كسي (نادانسته) بر آن مكان قدم بگذارد بنابراين ورود يهوديان به اين مكان به كلي حرام است. در فقه يهودي تقديم قرباني نيز حرام است؛ چرا كه آئين قرباني بايد با بازگشت ماشيح كه به ارادهي خدا واقع خواهد شد، احيا شود.
نظريهي دوم
صهيونيستها از اين تناقض موجود در تركيب چند لايهاي يهوديت، استفاده كرده و خاخام ارتدوكس را به منفي بافي متهم كردند و تصميم گرفتند زمام امور يهوديان را خود به دست گيرند.
خاخام «شلوموگولن» اعلام كرده است كه محل دقيق قدس الاقداس را مشخص كرده و در نتيجه يهوديان ميتوانند به زيارت كوه موريا بردند. اكنون به ارائهي آراي فرقههاي مختلف يهودي در دورهي معاصر دربارهي هيكل ميپردازيم؛ ميتوان ابتدا آنها را به دو دسته صهيونيستي و غيرصهيونيستي تقسيم كرد؛ غيرصهيونيستها به بازگشت عملي (در زمان حاضر) و نيز بازسازي هيكل اعتراض دارند. اصلاحطلبان دعاهاي مخصوص بازسازي هيكل را حذف كردهاند و از سال 1818 كلمه، Temple (تمپل) انگليسي را به معناي معبد به كار ميبرند، براي اشاره به كنيسههاي يهودي به كار ميبرند و معتقدند كه معبد هر كجا باشد، جايگزين هيكل است و هيكل هرگز بازسازي نخواهد شد.
اما ارتدكسها ترجيح ميدهند از كلمهي يوناني «سيناگوگ» براي كنيسههاي يهودي استفاده كنند تا كلمهي «هيكل» همچنان به معناي خاص خود؛ يعني هيكل قدس باقي بماند. ارتدكسها دعاهاي خاص بازگشت را حفظ كردهاند و محافظهكاران نيز از آنان پيروي ميكنند. بازگشت [به فلسطين] در نظر ارتدوكسها همچنان مسألهاي مربوط به بازگشت ماشيح است.
اما صهيونيستها از نظر طرز نگرش به مسألهي بازسازي هيكل دو دسته ميشوند: صهيونيستهاي غيرمذهبي و صهيونيستهاي مذهبي. صهيونيستهاي غيرمذهبي درواقع به آيين قرباني زياد اهميت ميدهند نه به بازسازي هيكل. بنابراين به اين قضيه از ديدگاه عملي نگاه ميكنند و معتقدند كه خواست صهيونيستهاي مذهبي براي بازسازي هيكل نوعي جنون مذهبي است كه بيآنكه فايده عملي ملموسي داشته باشد مهاجرنشين اسرائيل را با خطر مواجه ميسازد.
از اينرو ميبينيم كه مسألهي بازسازي هيكل در ميان مردم اسرائيل كه يكي از سكولارترين جوامع دنيا هستند، چندان طرفداري ندارد.
«تدي كولك» به كساني كه سنگ بناي هيكل را نصب كردند به عنوان ديوانه اشاره كرده و عقيده دارد كه در خط «شبتاي زوي» حركت ميكند؛ يعني در خط همان ماشيح دروغيني كه در قرن هفدهم يهوديان را برانگيخت و به آنها وعدهي بازگشت به فلسطين داد و حتي برخي پيروان خود را به عنوان حاكم سرزمين مقدس تعيين كرد؛ سپس حركت او با شكست روبرو شد و تمام اين ماجرا يهوديت را از پايه تكان داد و آن را در بحراني انداخت كه هرگز از آن رهايي نيافت.
خاخام «گورن» صاحب فتواي مكان قدسالاقداس نيز با سنگ بناي هيكل سوم مخالف كرد. صهيونيستهاي مذهبي به اين مسأله از ديدگاههاي مختلفي مينگرند. مسألهي بازسازي هيكل از نظر آنها اهميت بنياديني دراد. بنابراين آنها تمام تلاش و كوشش خود را بر اين كار متمركز كردهاند.
اين مسأله براي آنها جنبهي ايدئولوژيك دارد؛ جنبه علمي، بسياري از سازمانهاي تروريستي جديد صهيونيستي مهمترين هدف خود را به بازسازي هيكل و تخريب آثار اسلامي موجود در آن مكان تعيين كردهاند.
گروههاي يهودي، تلاشهاي بسياري براي انفجار اماكن مقدس اسلامي در قدس و يا سوزاندن آنها انجام دادهاند، حتي توطئهي بمباران هوايي اماكن اسلامي هم وجود داشته و كشف شده است. سازمان يهودي به نام «امناي كوه هيكل» وجود دارد كه ميليونر آمريكايي تريرايزن هور (مسيحي اصولگرا) بودجهي آن را تأمين ميكند. اين سازمان، ساختن هيكل سوم را هدف اساسي خود قرار داده است.
گئولا كوهن، عضو نخست، رهبري جرياني را برعهده دارد كه معتقد است منطقهاي كه اينك محل مسجدالاقصي و مسجد صخره است همان منطقهاي است كه هيكل در آن قرار داشته است، بنابراين اين محل، حق مسلم يهوديان است. در نزديكي ديوار ندبه، دو مدرسهي تلمودي تأسيس شده است كه دويست طلبه، آداب آيين قرباني را ميآموزند تا در هنگام بناي هيكل سوم آن را بجا آورند.
يكي از اين مدارس، مدرسهي عالي هيكل است و وظيفهي اصلي آن تعجيل در بازسازي هيكل است. اين مدرسه به تهيهي ابزارهاي عبادت قرباني دست زده و ساخت 88 ابزار را به پايان رسانيده و آنها را در موزه گذاشته است و در راه ساختن 65 ابزار باقي مانده است. جمعيتهاي ديگري نيز هستند كه شجرهي خانوادههاي كاهن را زيرورو ميكنند تا معلوم شود كه چه كساني اهليت و شايستگي تقديم قرباني را دارند.
در سال 1990 كنفرانسي متشكل از يهودياني كه گمان ميكردند از نسل كاهنانند، تشكيل شد. در هتل هيكل در قدس ماكتي از هيكل وجود دارد و ميخواهند ماكت بزرگتري از آن بسازند و هزينهي دو ميليون دلاري اين كار را نيز از يهوديان سراسر جهان، فقط يهوديان و نه ديگران جمعآوري كنند.
گروه امناي هيكل تحتنظر گوشوم سالمون رئيس گروه، مراسمي براي نصب سنگ بناي هيكل برپا نمودند. در اين مراسم كه در نيمهي اكتبر 1989 برگزار شد، كاهني با لباس ويژهي كهانت شركت كرد. اين لباس او از كتان دستبافت با شش رشته نخ، در مدرسه عالي هيكل تهيه شده بود. در اين تجمع از برخي ظروف آييني، برق شوفار و ابزارهاي موسيقي مانند: آكارديون استفاده شده بود. سنگبنا به حجم يك متر مكعب بود و دو سنگتراش يهودي اهل قدس، آن را بدون استفاده از ابزارهاي فلزي (طبق قواعد آئيني آماده كرده بودند و ميخواستند سنگ را به صحن ديوار براق در نزديكي ديوار ندبه برسانند، اما پليس اسرائيل جلوي آنها را گرفت و سنگ در انباري به امانت گذاشته شد و تصميم گرفته شد كه باغي در اطراف آن احداث شود. برخي از اعضاي نهاد ديني اسرائيل، گروه امناي هيكل را ياري ميكنند.
به رغم اين تقسيمبندي در مورد بازسازي هيكل، ميبينيم كه برخي طرحهايي كه قبلاً افراطي و يا ديوانهوار محسوب ميشدند، اينك مقبول شدهاند و حتي بخشي از رويكرد سياسي صهيونيسم را تشكيل ميدهند و يا جزء برنامههاي احزاب معتدل قرار گرفتهاند! بنابراين دور از انتظار نيست كه كمي بعد ببينيم همه صهيونيستها (اقليت متدين و اكثريت متحد) از بازسازي هيكل به عنوان امري اساسي در عقيده صهيونيسم (كه صهيونيسم بدون آن كامل نيست) طرفداري كنند.
مسيحيان بنيادگرا معتقدند كه ساختن هيكل شرط اساسي بازگشت دوبارهي مسيح است. در سال 1990 كنفرانس زير نظر وزارت اديان اسرائيل برگزار شد تا دربارهي اين قضيه و تعيين تكليف يهوديان معاصر در خصوص بازسازي هيكل، بحث و گفتگو شود. (دايرهالمعارف يهود، يهوديت، صهيونيسم دكتر عبدالوهاب المسيري، ص 180- 179).
گوساله سرخ
«يك گاو سرخ بيعيب كه هرگز يوغ بر گردنش گذاشته نشده باشد، بياوريد» در تلمود آمده است كه گوساله بايد كاملاً سرخ باشد و نبايد در آن رنگ ديگري به چشم بخورد و حتي اگر در پشت آن دو موي سياه يافت شود در آن صورت نميتواند گوسالهاي مقدس باشد و براي چنين مراسمي از آن استفاده شود.
به نظر ميرسد كه در اينجا رنگ سرخ، نماد گناه است. سفر چهارم از سدر ششم تلمود به آداب و رسوم مربوط به گوساله سرخ ميپردازد بديهي است كه جسد مرده كاهنان از مهمترين منابع نجاست شناخته ميشود. اگر كاهني به جسد يك يهودي حتي به شكل غيرمستقيم برخورد كند؛ يعني مثلاً از قبرستان، بيمارستان و يا خانهاي كه در آن جسد مردهاي باشد، گذر كند، اين كار او را نجس خواهد كرد.
اما جسد بيگانگان نجاستي به همراه ندارد؛ زيرا آنها مقدس نيستند. يهودي در صورت نجسشدن، به همين حال باقي ميماند، مگر آنكه خود را با خاكستر گوسالهي سرخ تطهير كند. اين سنت تا قرن ششم ادامه يافت تا آنكه خاكستر آخرين گوساله سرخرنگ از ميان رفت از آن زمان به اينسو تمامي يهوديان ناپاكاند و بيگانگان نيز در هر حال ناپاكاند و راهي براي پاكشدن ندارند. با توجه به اينكه زمين معبد در منطقه مسجدالاقصي همچنان پاك است، به همين دليل ورود هر يهودي به آن گناه محسوب ميشود و وي اجازهي چنين كاري را ندارد و نميتواند در آنجا نماز بخواند. اما چرا يهوديان يك گاو سرخ نميكشند تا از خاكستر آن براي پاكشدن استفاده نمايند؟
در اينجا ميبينيم كه تنگناي عجيبي پيش ميآيد؛ زيرا گاو را تنها كاهنان پاك ميتوانند قرباني كنند و اين در حالي است كه آنان چندين قرن است كه ناپاك باقي ماندهاند. هماكنون مركزي براي تحقيق در مورد گاو سرخ وجود دارد و يكي از مجلههاي علمي ديني در اسرائيل پيشنهاد داده كه يكي از زنان باردار خاندان كاهنان، در خانهاي كه روي ستونهاي بلندي ساخته شده از همه دور نگه داشته شود تا هيچ يهودي در آن نباشد، سپس چند ربات، زايمان آن زن را انجام دهند و كودك به دنيا آمده تا سيزده سال از هر انساني جدا نگه داشته شود تا در آن زمان به عنوان يك كاهن پاك بتواند گاو سرخ را قرباني كند و مشكل حل شود. برخي ديگر پيشنهاد دادند پيرامون آثار به جايمانده از معبد، حفاريهايي شود تا شايد شيشه محتوي خاكستر گاو سرخ پيدا شود و بدين ترتيب مشكل حل گردد. مجله تايم در شماره 16/ اكتبر/ 1989 خبر دارد كه قرار است كاهنان پاكسازي بدن خود را آغاز كنند و نمايندگان نهاد اصلي خاخامي در اسرائيل، دو هفته را در اروپا سپري كردند تا شايد بتوانند جنين گاو سرخي بيابند و در شكم يكي از گاوهاي مزرعهاي را در اسرائيل قرار دهند.
روزنامه يديعوت آحارونوت به نقل از خاخام يا شور (يكي از رهبران گروههاي فعال در بازسازي معبد سليمان) نوشت كه او با يك ذرهبين قوي، گاوي سرخرنگ را در كفار حسيديم معاينه كرده است كه حتي يك موي سياه نيز در آن ديده نميشود اين گوساله در اثر تلقيح مصنوعي يك گاو آمريكايي و يك گاو اسرائيلي باز رنگهاي سفيد و سياه به دنيا آمده است. بنابراين اين گاو شايستگي آن را دارد كه براي انجام مراسم عبادي مربوط به تطهير ورود به مسجدالاقصي كه گفته ميشود معبد سليمان در آن قرار داشته مورد استفاده قرار گيرد. برخي از خاخامها اين تلاش را محكوم ساختند و هشدار دادند كه ممكن است منجر به جنگ شود. (دايرهالمعارف يهود، يهوديت صهيونيسم، جلد5، ص 263- 262).
ادامه دارد .....
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : m_baran19