عوامل دشمني با علي عليه السلام و آل علي عليه السلام
در بحار الانوار و صافي روايت کرده که پرسيدند از حضرت صادق عليه السلام به چه علامت شناخته مي شود شرکت شيطان در انسان . فرمودند «بحبنا و بغضنا فمن أحبنا کان نطفه العبد و من ابغضنا کان نطفه الشيطان.
فرمودند : با دوستي و دشمني ما پس دو کسي ما را دوست داشت نطفه اش الهي و بنده خواست و کسي که دشمن داشت ما را نطفه شيطان است .
- از علامه حلي نقل کرده اند که پدرم گفت در يکي از کوچه هاي بغداد مي رفتم تشنه شدم آب خواستم زني رفت آب آورد و دو طفل آنجا با هم نزاع مي کردند يکي مي گفت خليفه ي بعد از پيغمبر صلي الله عليه و آله علي عليه السلام است يکي مي گفت ابوبکر . گفتم راست فرمود پيغمبر صلي الله عليه واله که : ياعلي ؛ دوست نمي دارد ترا مگر مؤمن و دشمن ندارد ترا مگر ولد حيض (و در بعضي از حديث دارد منافق )آن زن شنيد و گفت و الله اين حديث راست است اين هر دو فرزندان منند آن که مي گويد خليفه ي (برحق )بعد از پيغمبر صلي الله عليه واله علي عليه السلام است در طهر من (ايام طهارت و پاکي ) نطفه اش بسته شد و آن که مي گويد ابوبکر ، پدرش در حال حيض آمد پيش من و نطفه اش منعقد شد .
- در جلد نهم بحار از أنس بن مالک روايت کرده که مي گويد ما حرام زاده را نمي شناختيم مگر به دشمني علي عليه السلام.
- همان مدرک : روايت کرده که بعد از فتح خيبر رسم آن بود که مردي فرزند خود را بالاي دوش خود سوار مي کرد و مي آمد سر راه علي عليه السلام مي ايستاد همينکه حضرت را مي ديد به فرزند خود مي گفت :«يا بني اتحب هذا الرجل » به اشاره مي گفت آيا اين مرد را دوست مي داري؟ اگر مي گفت بله او را به فرزندي قبول مي کرد و اگر مي گفت نه مي گفت برو پيش مادرت يعني تو فرزند من نيستي .(1)
- شيخ طريحي در منتخب و مجلسي هم در بحار قريب به همين مي نويسد که «جابر بن عبدالله انصاري» در کوچه هاي مدينه راه مي رفت و فرياد مي کرد : «ايها الناس امتحنوا اولادکم بحب علي بن ابيطالب عليه السلام فمن أبي فانظروا في حال امه » اي مردم فرزندان خود را به دوستي علي عليه السلام امتحان کنيد، پس هر فرزندي ابا نمود و از دوستي علي دم نزد، نظر کنيد در احوال مادرش (شايد «اجتماع آن روز زنهاي عرب مسئله دارتر بودند و الا والدين هر دو در طهارت فرزند نقش اساسي دارند)(2)
هر که را هست باعلي عليه السلام کينه
در سخن حاجت درازي نيست
نيست در دستش آستين پدر
دامن مادرش نمازي نيست
هماي شيرازي رحمه الله عليه مي گويد :
در دل هر که هست بغض علي
به يقين هست مام او بدکار
پس به مقتضاي اخبار بسيار هر که با حضرت امير عليه السلام دشمني دارد يا ولد الزنا است يا ولد الحيض يا شريک شيطان ، شرکت شيطان در اموال و اولاد از سوره ي بني اسرائيل فهميده مي شود که حضرت حق فرمود: و شارکهم في الأموال و الأولاد .
فرمودند : با دوستي و دشمني ما پس دو کسي ما را دوست داشت نطفه اش الهي و بنده خواست و کسي که دشمن داشت ما را نطفه شيطان است .
- از علامه حلي نقل کرده اند که پدرم گفت در يکي از کوچه هاي بغداد مي رفتم تشنه شدم آب خواستم زني رفت آب آورد و دو طفل آنجا با هم نزاع مي کردند يکي مي گفت خليفه ي بعد از پيغمبر صلي الله عليه و آله علي عليه السلام است يکي مي گفت ابوبکر . گفتم راست فرمود پيغمبر صلي الله عليه واله که : ياعلي ؛ دوست نمي دارد ترا مگر مؤمن و دشمن ندارد ترا مگر ولد حيض (و در بعضي از حديث دارد منافق )آن زن شنيد و گفت و الله اين حديث راست است اين هر دو فرزندان منند آن که مي گويد خليفه ي (برحق )بعد از پيغمبر صلي الله عليه واله علي عليه السلام است در طهر من (ايام طهارت و پاکي ) نطفه اش بسته شد و آن که مي گويد ابوبکر ، پدرش در حال حيض آمد پيش من و نطفه اش منعقد شد .
- در جلد نهم بحار از أنس بن مالک روايت کرده که مي گويد ما حرام زاده را نمي شناختيم مگر به دشمني علي عليه السلام.
- همان مدرک : روايت کرده که بعد از فتح خيبر رسم آن بود که مردي فرزند خود را بالاي دوش خود سوار مي کرد و مي آمد سر راه علي عليه السلام مي ايستاد همينکه حضرت را مي ديد به فرزند خود مي گفت :«يا بني اتحب هذا الرجل » به اشاره مي گفت آيا اين مرد را دوست مي داري؟ اگر مي گفت بله او را به فرزندي قبول مي کرد و اگر مي گفت نه مي گفت برو پيش مادرت يعني تو فرزند من نيستي .(1)
- شيخ طريحي در منتخب و مجلسي هم در بحار قريب به همين مي نويسد که «جابر بن عبدالله انصاري» در کوچه هاي مدينه راه مي رفت و فرياد مي کرد : «ايها الناس امتحنوا اولادکم بحب علي بن ابيطالب عليه السلام فمن أبي فانظروا في حال امه » اي مردم فرزندان خود را به دوستي علي عليه السلام امتحان کنيد، پس هر فرزندي ابا نمود و از دوستي علي دم نزد، نظر کنيد در احوال مادرش (شايد «اجتماع آن روز زنهاي عرب مسئله دارتر بودند و الا والدين هر دو در طهارت فرزند نقش اساسي دارند)(2)
هر که را هست باعلي عليه السلام کينه
در سخن حاجت درازي نيست
نيست در دستش آستين پدر
دامن مادرش نمازي نيست
هماي شيرازي رحمه الله عليه مي گويد :
در دل هر که هست بغض علي
به يقين هست مام او بدکار
پس به مقتضاي اخبار بسيار هر که با حضرت امير عليه السلام دشمني دارد يا ولد الزنا است يا ولد الحيض يا شريک شيطان ، شرکت شيطان در اموال و اولاد از سوره ي بني اسرائيل فهميده مي شود که حضرت حق فرمود: و شارکهم في الأموال و الأولاد .
پي نوشت ها:
1-«تو فرزند من نيستي » نه آن که قطعا تو والدالزنا هستي بلکه حرام زاده يا ولد الشبهه اي يا به هر حال گيرداري .حالا اين بغض و عدم دوستي منشأ آن چيست الله اعلم ، فرزند پاک ، بايد دل داده ي علي عليه السلام باشد .
2-ثمرات الحيوه -سيد الواعظين سيد محمود اصفهاني -ج2ص4و5مجلس 26.