درست مثل وقتی که نیوتون ضربه مغزی شد
داستان زیبای زیر را که درباره لذت کتاب خواندن است، فریبا دیندار برای شما نوجوانان عزیز نگاشته است.
سهشنبه، 2 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده :
فریبا دیندار
تصویر گر :
لیلا تیموری نژاد
موارد بیشتر برای شما
بوی غذای تازه پخت تمام خانه را پر کرده و من به این فکر میکنم که چقدر پول ندارم و چقدر از پول نداشتن بیزارم. اگر پول داشتم مجبور نبودم یک ساعت تمام به سقف زُل بزنم؛ چون پول داشتن آدم را خوش حال میکند و آدم خوش حال هیچوقت یک ساعت تمام به سقف زُل نمیزند. آن قدر فکر کردهام که مغزم درد گرفته. اگر میتوانستم مغزم را دربیاورم و چنددقیقه بگذارم لبهی پنجره هوا بخورد، حتماً این کار را میکردم. فکر میکنم این همه فکر، این همه نگرانی، این همه تصویرهای نامنظم و مبهم و ناقص چطور توی سرم جمع شدهاند؟! کسی میداند چطور جمع شده است؟ من که میگویم از پول نداشتن است.
کِش و قوسی به خودم میدهم و در میانهی همین کِش آمدن دستم به کتاب نیمهخواندهای میخورد که بالای تختم گذاشتهام. کتاب فرود میآید روی سرم. همین را کم داشتم که در این آشوبِ فکربازار ضربه مغزی هم بشوم و فکرهایم قاطیپاطیتر شود؛ امّا نه، این سقوط کتاب روی سر، از جنس سقوط سیب روی سر نیوتون است که جهان را روشن کرد.
مامان با یک ظرف شیرینی نون خامهای و هلو وارد اتاقم میشود. فکر میکنم اوّلین کسی که در احساس ناشی از سیبخوردگی (همان ضربه مغزی توسّط سیب) با نیوتون شریک شد چه کسی بود؟! حالا من باید این احساس را با مامان به اشتراک بگذارم؛ امّا مامان که خبری از ضربه ی دگرگونی من ندارد میگوید: «پاشو شیرینی بخور! همسایه پایینی برای مان شیرینی آورده!» ایول! خوب است که آدم بعد از ضربههای سهمگین هِی به کشف برسد، کشف کتاب نیمهخوانده، کشف آغاز هفتهی کرامت و جشن و شادی، کشف ترکیب مزهی شیرینی خامهای و هلوی تازه ی چیدهشده از درخت!
شیرینی خامه ای را نوش جان می کنم و دوباره می روم سراغ کتاب هایم. پیشترها که کتاب میخواندم ـ در واقع کتابها را به جای خواندن میجویدم ـ آدم خوش حالتری بودم. چرایش را نمیدانم. واضح است، من دانشمند نیستم تا چرای همه چیز را بدانم؛ امّا این را مطمئنم وقتی کتاب میخوانم حالم خوبتر است و فکرهایم با نظم بهتری توی سرم رژه میروند. فکرهای بهدردنخور کنار میروند و جای شان را به فکرهای بهتر و ایدههای نابتر و حسهای خوبتر میدهند. کتاب که میخوانم از دنیای مترو و خیابان شلوغ و مبحثهای سخت فیزیک و ریاضی و بیپولی و جوشهای روی صورتم و چربیهای دور شکمم فاصله میگیرم و سعی میکنم غصّهی چیزهای بهتری را بخورم؛ چیزهایی که دستکم ارزش غصّه خوردن داشته باشند. چه چیزی ارزش غصّه خوردن دارد؟ یک بار که گفتم، درست است که کتاب سقوط کرده روی سرم، امّا دانشمند نیستم تا جواب همهی سؤالهای دنیا را بدانم.
فکر میکنم وقتی حالم با کتاب خواندن خوب میشود چرا نخوانم؟ چرا این سقوط دل نشین و دل چسب را به فال نیک نگیرم؟ یک وقتی یک جایی خوانده بودم «جهان از آن کسانی است که میخوانند.» اغراق نیست. همینطور است. وقتی کتاب میخوانم احساس میکنم جهان برای من است با تمام سختیها و بیپولیها و چاق بودنها و همهی چیزهای بد دیگرش. اصلاً وقتی کتاب میخوانم آنقدر حالم خوب میشود که بدیها کنار میروند و جای شان پر میشود از حسها و فکرهای خوب. فکر میکنم آنقدر قدرت دارم که میتوانم دنیا را تکان دهم. شاید نیوتون هم همین حسّ من را داشت وقتی سیب روی سرش افتاد. شاید اوّلش فکر کرده بود ضربهمغزی شده و کارش تمام! امّا بر اثر همین ضربه، مغزش تکانی خورده و در پی تکان خوردن مغزش توانسته دنیا را هم تکان بدهد.
تن سنگینم را درجا از روی تخت بلند میکنم و با دو حرکت ژانگولری خودم را به کتاب خانهی کوچکم میرسانم. کتابهای نخوانده و فراموششدهی زیادی توی کتاب خانهام هست که زمانی در اوج بیپولی با عشق و علاقه و انگیزه خریدم شان. فدای شما بشوم دوستان کاغذی من که این همه خوبید شما!
لطفاً اگر باز هم دلایل خوش حالیام را فراموش کردم سقوط کنید روی مغزم. با کمال میل از این ضربهمغزی استقبال میکنم. خوش حالم که یادم آمده با چه چیزهایی حالم خوب میشود. همین الان یکی از شما را به خودم هدیه می دهم.
منبع:
مجله باران
مقالات مرتبط
کودکان را با کتاب خواندن مأنوس کنید
فواید کتاب خواندن
12 نکته درباره کتاب خواندن برای بچهها
فواید خواندن کتاب
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
هیچ جای دنیا اتاق خودم نمیشه
سهشنبه، 2 شهريور 1400
داستان مادر بزرگ نوشته فهیمه احمدی
دوشنبه، 1 شهريور 1400
خودت را خوشحال کن
دوشنبه، 1 ارديبهشت 1399
خانم حنا
شنبه، 24 اسفند 1398
دوست یا دشمن
دوشنبه، 7 بهمن 1398
پله های آسمان
يکشنبه، 2 تير 1398
با خواندن، سفر آغاز میشود
يکشنبه، 25 فروردين 1398
مصاحبه با غلامرضا بکتاش شاعر کودک و نوجوان
شنبه، 22 دی 1397
داستانی درباره جنگ تحمیلی
شنبه، 22 دی 1397
حریم شخصی با حجاب
يکشنبه، 9 دی 1397
تازه های مقالات
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
پیوند خوشنویسی و کتابت قرآن
مقایسه سودآوری اتریوم و سولانا
بیشترین بازدید هفته
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
دعای هفت هیکل و خواص آن
آیا داغی دست و پای کودک طبیعی است؟
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
موارد بیشتر برای شما
پیروزی محمدعلی گرایی مقابل علیاف در وزن ۸۲کیلوگرم
خلاصه بازی پارس جنوبی جم 0 - سپاهان 2
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزبالله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تلآویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایتهای هستهای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعهنویی