جالوت
نویسنده:حسن رضایی هفتادر
به لحاظ اهمیت نقطه نظرات مستشرقان پیرامون مباحث اسلامی، در این نوشتار ترجمه یکی از مقالات دایره المعارف قرآن ـ لیدن (هلند) ـ تحت عنوان جالوت ارائه خواهد شد. امید است ترجمه این قبیل آثار گامی باشد در جهت آشنایی با دیدگاه های اسلام شناسان غربی.
جالوت دشمن بنی اسرائیل که به دست داود به هلاکت رسید.
نام جالوت (جالوت معرب Golisth است و احتمالا متأثر از واژه ی عبری Galut به معنای تبعید است؛ قس Vajda djalut) سه بار در قرآن در آیه ی 249 تا 251 سوره ی بقره به کار می رود و در این آیات وی به عنوان دشمن دیرینه بنی اسرائیل در جنگ توصیف می شود. بیان قرآن در آیات مذکور آمیزه ای است از دو داستان کتاب مقدس، یکی قصه ی نبرد جدعون با مدیانیان (1) ـ به ویژه آن قسمت داستان که در آن خدا به جدعون آموخت تنها مردانی را برگزیند که به اندازه ملاقه با کف دستشان از رودخانه آب نوشیدند. (2) ـ و دیگری داستان جنگ های شاؤل و داود با فلسطینیان. (3) روایات «قصه های پیامبران». (قصص الانبیاء)، جالوت را پادشاه عمالیقیان می داند و روایت کتاب مقدس، او را قهرمان فلسطینیان برمی شمارد. (4) در روایات قصص الانبیاء از عبارت ساده ی «داود جالوت را کشت». (قرآن، 2:251)، داستانی منسوب به وهب بن منبه (وفات 114/732) ساخته می شود که ریشه هایش را می توان در افسانه های تفسیر عهدین جست و جو کرد. در روایت وهب، داود سنگ های نیاکانش ابراهیم، اسحاق و یعقوب را گرد هم آورد و آنها را در خورجینش نهاد.
هنگامی که رودرروی جالوت قرار گرفت دست در خورجینش کرد و آن سه سنگ به یک سنگ بدل شد. سپس آن یک سنگ را در فلاخنش نهاد و به سوی جالوت پرتاب کرد. سنگ واحد دوباره به سه سنگ تبدیل شد، سنگ نخست کلاه خود جالوت را شکافت و او را به هلاکت رساند؛ سنگ دوم پهلوی راست و سومین سنگ پهلوی چپش را متلاشی کرد.
جای تعجبی ندارد که روایات اسلامی به پیروزی معجزه آسای سپاه کم شمار داود جوان بر سپاه بسیار و رعب انگیز جالوت، به عنوان پیش گویی غزوه بدر می نگرد، زیرا محقق پس از پژوهش درمی یابد که آیه ی «بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار به اذن خدا پیروز شدند، و خداوند با شکیبایان است». (2:249، بقره)، در همه روایاتی از این دست که سپاه اندک درستکاران (البته طبق نظر راوی)، سپاه عظیم دشمنانشان را شکست داده اند، آورده شده است. (5)
Foe of the Children of Israel (q.v.) slain by David (q.v.).
Goliath's name (Jalut; this Arabic rendition of the name is possibly influenced by the Heb. word for exile, galut; cf. Vajda, Djalut) is mentioned three times in Q 2: 249 - 51 wherein he is portrayed as the ancient Israelites' opponent in battle. The Quranic account conflates the biblical story of Gideon's conflict with the Midianites (see MIDIAN) - in particular the episode wherein God instructed Gideon to select only those men who drank from the river by scooping water with their hand (Judg 7:1-7) - with the account of the wars of Saul (q.v.) and David against the Philistines (I Sam 17). The "Stories of the prophets "tradition (qisas al - anbiya) identifies Goliath as the king of the Amalakites; the biblical account identifies him as the champion of the philistines (I Sam 17:4, 23). The qiasa al - anbiya' tradition transforms the simple phrase, "David slew Goliath" (Q 2:151) into a tale, attributed to wahb b. Munabbih (d. 114/732), whose origins may be found in midrashic legend. In Wahb's account, David collected the stones of his ancestors Abraham (q.v.), Isaac (q.v.), and Jacob (q.v.) and put them in this satchel. When he confronted Goliath, he reached into his satchel and the three stones became one. After he placed it in his sling and threw it at Goliath, the single stone again became three. One stone penetrated Goliath's hemlet and slew him; the second vanquished his right flank; the third his left flank. Not surprisingly, the Muslim tradition views the miraculous victory of the young David's outnumbered forces over the formidable Goliath's mighty host as a foreshadowing of the battle of Badr (q.v.). In fact, one finds the passage "Many a small band has, by God's grace, vanquished a mighty army; God is with those who endure with fortitude" (Q 2:249), cited in all sorts of accounts in which the smaller armies of the righteous (however defined by the author defeat the larger armies of their opponents (see EXPEDITIONS AND BATTLE; FIGHTING).
Bibliograhy
Primary: R. G. Khoury, Wahb ibn Munabbih, 2 vols., Wiesbaden 1972, i, 48-56: Kisa' I, Qisas, 230-77: id, The tales of the prophets of al - Kisa' I, trans. W.M. Thackston. Boston 1978, 270-300; Tabarf, Ta rikh ed. De Goeje, i, 548-62.
Secondary: L. Ginzberg Legends of the Jews, 7 vols., Philadelphia 1909-36, iv, 81-121; G. Vajda, Djalut, in Er, ii, 406.
/خ
جالوت دشمن بنی اسرائیل که به دست داود به هلاکت رسید.
نام جالوت (جالوت معرب Golisth است و احتمالا متأثر از واژه ی عبری Galut به معنای تبعید است؛ قس Vajda djalut) سه بار در قرآن در آیه ی 249 تا 251 سوره ی بقره به کار می رود و در این آیات وی به عنوان دشمن دیرینه بنی اسرائیل در جنگ توصیف می شود. بیان قرآن در آیات مذکور آمیزه ای است از دو داستان کتاب مقدس، یکی قصه ی نبرد جدعون با مدیانیان (1) ـ به ویژه آن قسمت داستان که در آن خدا به جدعون آموخت تنها مردانی را برگزیند که به اندازه ملاقه با کف دستشان از رودخانه آب نوشیدند. (2) ـ و دیگری داستان جنگ های شاؤل و داود با فلسطینیان. (3) روایات «قصه های پیامبران». (قصص الانبیاء)، جالوت را پادشاه عمالیقیان می داند و روایت کتاب مقدس، او را قهرمان فلسطینیان برمی شمارد. (4) در روایات قصص الانبیاء از عبارت ساده ی «داود جالوت را کشت». (قرآن، 2:251)، داستانی منسوب به وهب بن منبه (وفات 114/732) ساخته می شود که ریشه هایش را می توان در افسانه های تفسیر عهدین جست و جو کرد. در روایت وهب، داود سنگ های نیاکانش ابراهیم، اسحاق و یعقوب را گرد هم آورد و آنها را در خورجینش نهاد.
هنگامی که رودرروی جالوت قرار گرفت دست در خورجینش کرد و آن سه سنگ به یک سنگ بدل شد. سپس آن یک سنگ را در فلاخنش نهاد و به سوی جالوت پرتاب کرد. سنگ واحد دوباره به سه سنگ تبدیل شد، سنگ نخست کلاه خود جالوت را شکافت و او را به هلاکت رساند؛ سنگ دوم پهلوی راست و سومین سنگ پهلوی چپش را متلاشی کرد.
جای تعجبی ندارد که روایات اسلامی به پیروزی معجزه آسای سپاه کم شمار داود جوان بر سپاه بسیار و رعب انگیز جالوت، به عنوان پیش گویی غزوه بدر می نگرد، زیرا محقق پس از پژوهش درمی یابد که آیه ی «بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار به اذن خدا پیروز شدند، و خداوند با شکیبایان است». (2:249، بقره)، در همه روایاتی از این دست که سپاه اندک درستکاران (البته طبق نظر راوی)، سپاه عظیم دشمنانشان را شکست داده اند، آورده شده است. (5)
Goliath
james E. LindsayFoe of the Children of Israel (q.v.) slain by David (q.v.).
Goliath's name (Jalut; this Arabic rendition of the name is possibly influenced by the Heb. word for exile, galut; cf. Vajda, Djalut) is mentioned three times in Q 2: 249 - 51 wherein he is portrayed as the ancient Israelites' opponent in battle. The Quranic account conflates the biblical story of Gideon's conflict with the Midianites (see MIDIAN) - in particular the episode wherein God instructed Gideon to select only those men who drank from the river by scooping water with their hand (Judg 7:1-7) - with the account of the wars of Saul (q.v.) and David against the Philistines (I Sam 17). The "Stories of the prophets "tradition (qisas al - anbiya) identifies Goliath as the king of the Amalakites; the biblical account identifies him as the champion of the philistines (I Sam 17:4, 23). The qiasa al - anbiya' tradition transforms the simple phrase, "David slew Goliath" (Q 2:151) into a tale, attributed to wahb b. Munabbih (d. 114/732), whose origins may be found in midrashic legend. In Wahb's account, David collected the stones of his ancestors Abraham (q.v.), Isaac (q.v.), and Jacob (q.v.) and put them in this satchel. When he confronted Goliath, he reached into his satchel and the three stones became one. After he placed it in his sling and threw it at Goliath, the single stone again became three. One stone penetrated Goliath's hemlet and slew him; the second vanquished his right flank; the third his left flank. Not surprisingly, the Muslim tradition views the miraculous victory of the young David's outnumbered forces over the formidable Goliath's mighty host as a foreshadowing of the battle of Badr (q.v.). In fact, one finds the passage "Many a small band has, by God's grace, vanquished a mighty army; God is with those who endure with fortitude" (Q 2:249), cited in all sorts of accounts in which the smaller armies of the righteous (however defined by the author defeat the larger armies of their opponents (see EXPEDITIONS AND BATTLE; FIGHTING).
Bibliograhy
Primary: R. G. Khoury, Wahb ibn Munabbih, 2 vols., Wiesbaden 1972, i, 48-56: Kisa' I, Qisas, 230-77: id, The tales of the prophets of al - Kisa' I, trans. W.M. Thackston. Boston 1978, 270-300; Tabarf, Ta rikh ed. De Goeje, i, 548-62.
Secondary: L. Ginzberg Legends of the Jews, 7 vols., Philadelphia 1909-36, iv, 81-121; G. Vajda, Djalut, in Er, ii, 406.
پی نوشت ها:
1- ن.ک: مقاله «Midian» ، (مدعیان) در همین دایره المعارف.
2- سفر داوران، 7 ـ 7:1 .
3- سموئیل اول، (23 ، 17:4) ، 17.
4- سموئیل اول 23، 17:4.
5- ن.ک: به مقالات «Expeditions and Batles; Fightingl» ، (سریه ها و غزوات؛ قتال) در همین دایره المعارف.
/خ