چرایی تقابل شدید دین با توهین کنندگان به پیامبر

توهین به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و تقابل دین با آن

این شدت عمل نه از روی کینه شخصی بود چرا که پیامبر رحمت للعالمین است بلکه از آن جهت است که با این توهین ها چهره پیامبر در انظار عمومی مخدوش شده و عظمت آن حضرت در اذهان فرو می ریخت و دیگر آن حضرت قادر به انجام رسالت بزرگ الهی خود نبودند.
چهارشنبه، 26 شهريور 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : مجتبی میرزایی
موارد بیشتر برای شما
توهین به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و تقابل دین با آن

مقدمه

سابّ النّبی کسی است که نسبت به پیامبران، علی الخصوص پیامبر خاتم(صلی الله علیه و اله) ، ائمه شیعه(علیهم السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) بی احترامی و توهین و فحّاشی نماید. جرم این شخص همانند شخص مرتدّ ملّی می باشد و او را باید به قتل رساند و توبه او نابخشودنی است.
 
علّت برخورد قاطعانه و شدید خداوند متعال و خود پیامبر(صلی الله علیه و اله) و اهل بیت عصمت و طهارتشان(ع) با شخص سابّ النّبی، ضرورت حفظ و صیانت از شخصیّت معنوی رهبر جامعه اسلامی می باشد. زیرا تا وقتی که برای شخصیّت معنوی و سیاسی رهبر جامعه مصونیّت وجود نداشته باشد، مردم جامعه به او اقتدا نخواهند کرد.
 

توهین به بهانه آزادی بیان

در قرن معاصر که به عصر آزادی بیان معروف شده است، گروه هایی به بهانه آزادی بیان، اهانت هایی را به ساحت مقدّس پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نموده اند. آخرینِ این اهانت ها رفتار زشت و ناپسندی است که نشریه فرانسوی شارلی ابدو در یازدهم شهریور با انتشار کاریکاتورهای اهانت آمیز به پیامبر خاتم (صلی الله علیه و اله) خشم مسلمانان جهان را برانگیخت. البته این اولین باری نیست که این نشریه به ساحت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله) جسارت می کند؛  شارلی ابدو در ژانویه سال 2015 میلادی نیز در صفحه نخست خود کاریکاتور و جملات موهنی را نسبت به  پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) منتشر کرد که در همان زمان امت اسلامی علیه این حرکت ددمنشانه اعتقادی قیام کرده و اعتراضات گسترده ای در سراسر جهان اسلام شکل گرفت در آن تاریخ حتی غیر مسلمانان منصف نیز به این حرکت اعتراض کردند و به این وسیله دایره اعتراضات گسترده تر شد.
 

گوگل و توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله)

مورد دیگر اهانت به پیامبر(ص)، سیستم ترجمه گوگل است که با سرچ کلمه دروغگو به زبان انگلیسی و درخواست ترجمه آن به زبان عربی و درخواست عبارت هایی برای نمونه و آشنایی با این کلمه جمله ای می آید با این مضمون که پیامبر مسلمانان دروغگو است که البته با اعتراض گستره مسلمانان این ترجمه پس از چند روز از سیستم ترجمه گوگل حذف شد؛[1] و یا در سال های حیات امام خمینی(ره) کتاب موهن آیات شیطانی اثر سلمان رشدی قصد توهین به اسلام و قرآن و پیامبر را داشته بود. یا اهانت نشریه دانمارکی به ساحت مقدّس پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) و نمونه های بسیار زیاد دیگر که نشان دهنده فعّالیّت شیطان های زمان می دهد. این رویّه از زمانی که شیطان قسم خورد تا آدم ابوالبشر را گمراه کند وجود داشته است و تا زمانی که خداوند به او فرصت دهد، ادامه دارد.
 

توهین به مقدسات در منش دینی

توهین کردن به مقدّسات و باورهای هر کس و هر شخصی امری نابخشودنی  است و قرآن از این کار نهی نموده است.
 
«وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَاً بِغَیرِ عِلْمٍ».[2]
و آنها را که کفّار به جاى خدا مى‏خوانند (مانند بت‏ها و اجنّه) دشنام ندهید که آن ها نیز از روى عداوت و نادانى به خدا دشنام می دهند.[3]
 
توهین کردن گاهی لسانی و گاهی عملی است؛ توهین سبب سست کردن، ضعیف کردن و خوار و خفیف کردن شخص مقابل می شود. وهن پیامبر گاهی بصورت سبّ و لعن و نفرین به پیامبر و ائمه شیعه است که نشان دهنده ارتداد و کفر موهن است و مجازات اینچنین افرادی که همان سابّ النّبی باشد، قتل است و گاهی به صورت عملی مانند بی توجهی و یا ایذاء پیامبر است  امام خمینی(ره) سابّ النّبی را یکی از افراد مهدور الدّم می دانستند و قتل او را واجب اعلام کرده بودند.
 

تقابل دین با توهین کنندگان به پیغمبران

خداوند متعال حقّ برخورد با سابّ النّبی را حقّ خویش می داند و خود متکفّل برخورد با آنان شده است و بمسئولیت حمایت از پیامبر(صلی الله علیه و اله)  در مورد جریان تمسخر و وهن را خود بر عهده گرفته و در مورد آن می فرماید:
 
«فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ.إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِءِین».[4]
آنچه را که مأموری به مردم برسان و از مشرکین روی بگردان. قطعاً ما تو را از شرّ تمسخر و استهزاء کنندگان محفوظ می داریم.
 
در سوره قلم آیه دوم خداوند متعال می فرمایند: « مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُون». به نعمت و لطف پروردگارت تو مجنون نیستی؛ در این آیه شریفه از توهین و افترایی که کافران نسبت به پیامبر(صلی الله علیه و اله) نسبت می دهند خبر می دهد. کافران پیامبر(صلی الله علیه و اله)  را مجنون و دروغگو می خواندند امّا خداوند متعال با قاطعیّت و جدیّت و با لحنی تند آنان را دیوانه می خواند و برخی از ویژگی های پلید آنان را برمی شمارد. از جمله این صفات رذیله آنان: کذّاب بودن، حلّاف بودن(مدام در همه کار قسم دروغ می دادند)، همّاز مشّاء نمّام(دائماً عیبجویی و سخنچینی می کردند)، منّاع للخیر(مانع رسیدن خیر به دیگران می شدند)، مُعتدٍأثیم(دائماً در حال ظلم و ستمکاری هستند)، متکبّر، خشن و حرامزاده و بی اصل و نسب بودن.
 
یا در سوره همزه آیه ابتدایی، خداوند می فرماید:« وَیْلٌ‏ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة». وای بر هر عیب جوی هرزه زبان. که شأن نزول آن را جسارت و توهین أخنس بن شریق یا ولید بن مغیره به ساحت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) می داند[5] و یا طبق روایتی هر آنکس که جای اهل بیت بنشیند و در حق اهل بیت ظلم و ستم و اهانت انجام دهد همزه لمزه می باشد.[6] که خداوند با لحنی تحقیر آمیز این اشخاص را کسانی می داند که دائماً در حال جمع کردن مال هستند و همیشه سرگرم حساب و کتاب می باشند و گمان می کنند که این دارایی ها برایشان همیشه باقی خواهد ماند. و در ادامه عذاب دردناک آنان را آتش حطمه معرفی می نماید و آن را توضیح می دهد.
 
در واقع خداوند متعال با تعصّب خاصّی نسبت به پیامبر، هر آنکس که به ساحت پیامبرش اهانت نماید با تمام شدّت بحساب او می رسد و هیچگونه رحمی نسبت به او روا نمی دارد.
 
این ها برخی از پاسخ های تند خداوند به کسانی است که پیامبرش را مورد اهانت قرار می دهند و عذابی دردناک را برای آنان مهیّا نموده است.[7]
 

تقابل پیامبر با توهین کنندگان

پیامبر(صلی الله علیه و اله)  به دلقکی که پشت سر ایشان مسخره بازی در می آورد و ایشان را استهزاء می نمود، فرمودند: «کُن کَما اَنت». که طرف خشک شد به همان صورتی که بود.[8] یا در روایتی دیگر آمده است که پیامبر(صلی الله علیه و اله)  شنید مردی از قبیله هُذَیل به او توهین کرده اند، دو نفر را برای قتل او فرستادند.[9]
 
این شدت عمل نه از روی کینه شخصی بود چرا که پیامبر رحمت للعالمین است بلکه از آن جهت است که با این توهین ها چهره پیامبر در انظار عمومی مخدوش شده و عظمت آن حضرت در اذهان فرو می ریخت و دیگر آن حضرت قادر به انجام رسالت بزرگ الهی خود نبودند.
 

تقابل ائمه با توهین کنندگان

در روایتی می فرماید: مردی در زمان امام صادق(ع) به پیامبر(صلی الله علیه و اله) ناسزا گفت. او را نزد حاکم مدینه آوردند و در کیفیّت مجازات او اختلاف شد. برخی گفتند باید زبانش قطع شود. برخی گفتند باید ادب شود و او را زندانی کنیم. امام صادق(ع) فرمودند:«سُبْحَانَ اللَّهِ فَلَیْسَ‏ بَیْنَ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏(صلی الله علیه و اله) وَ بَیْنَ أَصْحَابِهِ فَرْقٌ».[10] یعنی وقتی شما به توهین کنندگان اصحاب حکم تأدیب و زندانی و قطع لسان صادر می کنید، آنگاه به توهین کنندگان پیامبر(صلی الله علیه و اله) همین حکم را صادر می کنید! بلکه حکم سابّ النّبی قتل است. در روایتی راوی از امام باقر(ع) می پرسد: اگر کسی به پیامبر(صلی الله علیه و اله) دشنام دهد، باید کشته شود؟ امام(ع) پاسخ می دهند: اگر بر جان خود نمی ترسی، او را بکش.[11]
 

تقابل قانون با توهین کنندگان

در قانون مجازات اسلامی در کتاب پنجم، فصل دوم، به بحث توهین پرداخته شده است. در مادّه 513 بحث توهین به مقدّسات را پیش کشیده است، که نشان دهنده اهمیّت حمایت از شخصیّت معنوی و مقدّسات می باشد. در این قانون به صراحت ذکر شده است که هرکس به مقدّسات اسلام و یا هریک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین(ع) یا حضرت زهرا(س) اهانت نماید اگر مشمول حکم سابّ النّبی باشد اعدام می شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود.
 

دلایل تقابل با استهزاء کنندگان

اصلی ترین دلیل تقابل شدید با استهزاء کنندگان پیامبر(صلی الله علیه و اله)  این است که جریان ها به شخصیّت هایشان زنده هستند. وقتی شما رهبر یک جریانی را در اذهان مردم وهنش کنید، کوچکش کنید، با تمسخر، با توهین، با فحّاشی، با به ذلّت کشیدن شخصیّت معنوی ایشان، در واقع بنحوی ترور شخصیّتی انجام داده اید؛‌در این حالت دیگر آن رهبر جامعه نمی تواند آرمان های خود را فریاد بزند. در جامعه کسی دیگر جلوی او نمی نشیند و به او اقتدا نمی کند.
 
از همین باب بود که بعضی از نقصان های ظاهری از انبیاء مبرّا بود. مثلا نقص جسمی نباید داشته باشند. نقص در بیان و لکنت زبان نباید داشته باشند. حتی در بعضی از روایات آمده است که کسی تخلّی نمودن پیامبر(صلی الله علیه و اله)  را نمی دید و نقل نمی کرد. چون اینگونه موارد ذاتاً یک نا زیبایی دارد، نه تنفّر از شخص، بلکه تنفّر از فعل. زیرا یک جور زشتی در اذهان عامّه مردم هست. لذا پیغمبر طوری می زیستند که مردم اینگونه موارد را نبینند. ایشان هیچگاه قهقهه نمی زدند. طوری نمی خندیدند که دندان های مبارکشان پیدا شود. علّت این همه دقّت در رفتارهای رسول الله(صلی الله علیه و اله) از این باب بود که شخصیّتش محفوظ باقی بماند تا بتواند آرمان ها را فریاد بزند.
 
از همین رو چون این شخصیّت مهمّ هست، چون می خواهد رهبری یک اجتماعی را انجام بدهد و مردم باید به ایشان اقبال قلبی داشته باشند، اعتماد داشته باشند به کارایی و کارآمدی او، وِجهِ  او باید حفظ شود. لذا این تقابل ها خیلی شدید می شد. تا مردم رهبر دینیشان را یک آدم غیر زیرک، حُقّه باز و ناتوان نبینند؛ بلکه او را آدم توانمند و صاحب عظمت ببینند، زیرا که این عظمت برای پیشبرد بعضی از اهداف مهمّ است.


پینوشت:
[1]درگاه اینترنتی شبکه خبر؛ اهانت بی شرمانه گوگل به پیامبر (ص) + سند
[2] سوره انعام، آیه 108.
[3] ترجمه قرآن، مرحوم آیت الله مشکینی.
[4] سوره حجر، آیات 94و 95.
[5] تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏14، ص: 433.
[6] البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏5، ص: 757.
[7] آیه 16، سوره قلم.
[8] بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج‏33 / 209 / باب 17 .
[9] الکافی (ط - الإسلامیة) / ج‏7 / 267 / باب النوادر .
[10] الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏7، ص266.
[11] وسائل الشّیعه، ج18، ص460.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.