هدفمندي سوره ها ... (2)

در تمامي موارد ياد شده، مرحوم مراغي براي پيوند آيات از موازين خاصي پيروي مي‌كند كه برخي از آن موازين عبارتند از: 1.ارتباط واژگاني: در برخي موارد مرحوم مراغي براي ايجاد ارتباط ميان دو مجموعه از آيات، از يكي از واژه‌هاي مجموعه قبل سود مي‌برد. براي نمونه، در ايجاد ارتباط ميان آيات 6-7 با مجموعه قبلي، يعني آيات 1-2 سوره مائده، واژه «عقود» را مورد توجه قرار مي‌دهد. او براساس «أوفوا بالعقود» ميان عبد و خدا دو عهد برقرار
سه‌شنبه، 11 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هدفمندي سوره ها ... (2)
هدفمندي سوره...(2)
هدفمندي سوره ها ... (2)

نويسنده: محمد بهرامي



روش شناسي ايجاد ارتباط ميان آيات

در تمامي موارد ياد شده، مرحوم مراغي براي پيوند آيات از موازين خاصي پيروي مي‌كند كه برخي از آن موازين عبارتند از:
1.ارتباط واژگاني: در برخي موارد مرحوم مراغي براي ايجاد ارتباط ميان دو مجموعه از آيات، از يكي از واژه‌هاي مجموعه قبل سود مي‌برد. براي نمونه، در ايجاد ارتباط ميان آيات 6-7 با مجموعه قبلي، يعني آيات 1-2 سوره مائده، واژه «عقود» را مورد توجه قرار مي‌دهد. او براساس «أوفوا بالعقود» ميان عبد و خدا دو عهد برقرار مي‌كند. عهد ربوبيت و عهد عبوديت و طاعت.
درنگاه مرحوم مراغي، آيه نخست مائده درمورد عهد ربوبيت است و آيات 6-7 درمورد عهد عبوديت و طاعت كه در بحث عبوديت و طاعت، نماز بزرگ‌ترين طاعت شناخته مي‌شود. از اين‌رو،خداوند در آيات پيشين از عهد ربوبيت مي‌گويد و در اين مجموعه از عهد عبوديت كه نماز برترين آن است.(61/6)
2. ارتباط سبب و مسبب: در برخي موارد، مرحوم مراغي براي ايجاد ارتباط ميان دو مجموعه از رابطه سبب و مسبب بهره مي‌گيرد. براي نمونه، در بحث «المعني الجملي»، آيات 13-15 برائت را به يك قسمت از آيه 12- «فقاتلو أئمّة الكفر»-پيوند مي‌زند و رابطه مجموعه دوم را با اين قسمت آيه شريفه رابطه سبب و مسبب معرفي مي‌كند؛
«بعد ان امر سبحانه بقتال ائمة الكفر ذكر السبب الّذي يبعث علي قتالهم.» (66/10)
«پس از آنكه خداوند دستور به كشتن بزرگان كفر داد، سبب اين كشتن را ياد كرد.»
چنان‌كه هم ايشان رابطه مجموعه 1-2 سوره نحل با مجموعه 3-16 همين سوره را رابطه دليل و مدعا مي‌بيند. در مجموعه نخست مبرا بودن حق‌تعالي از شريك و فرزند آمده است و در مجموعه دوم ادله توحيد ذكر شده است. (55/14)
3. ارتباط اجمال و تفصيل: مرحوم مراغي براي ايجاد ارتباط ميان آيات برخي از سوره‌ها، از رابطه اجمال و تفصيل سود مي‌گيرد. براي نمونه،در ايجاد ارتباط ميان آيات 5-6 سوره يونس با آيات 3-4 همين سوره، مجموعه دوم را تفصيل مجموعه اول مي‌خواند؛
«پس ازآنكه در مجموعه پيشين از نشانه‌هاي وجود خدا چون آفرينش آسمان‌ها و زمين سخن گفته شد،در اين مجموعه از انواع ديگري از مخلوقات هستي به عنوان آيات وجود خدا يادشد تا اين مجموعه،تفصيل اجمال پيشين قرار گيرد.» (67/11)
4.ارتباط توصيفي:مراغي، آيات 6-12 سوره هود را به دو گروه تقسيم مي‌كند:

گروه نخست:

«و ما من دابّة في الأرض إلا علي الله رزقها و يعلم مستقرّها و مستودعها كلٌّ في كتاب مبين،و هو الّذي خلق السّماوات و الأرض في ستّة أيّام و كان عرشه علي الماء ليبلوكم أيّكم أحسن عملا و لئن قلت إنّكم مبعوثون من بعد الموت ليقولنّ الّذين كفروا إن هذا إلا سخرمبين، و لئن أخّرنا عنهم العذاب إلي أمّة معدودة ليقولنّ ما يحبسه ألا يوم يأتيهم ليس مصروفاً عنهم وحاق بهم ما كانوا به يستهزئون» (هود 6-8)
«هيچ جنبده‌اي در زمين نيست مگر اينكه روزي او بر خداست! او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالش را مي‌داند؛همه اينها در كتاب آشكاري ثبت است! او كسي است كه آسمان‌ها و زمين را در شش روز آفريد؛و عرش او برآب قرار داشت؛تا شما را بيازمايد كه كدام‌يك عملتان بهتر است! و اگر بگويي: شما بعد از مرگ، برانگيخته مي‌شويد! مسلماً كافران مي‌گويند، اين سحري آشكار است. و اگر مجازات را تا زمان محدودي از آنها به تأخيراندازيم، مي‌گويند: چه چيز مانع آن شده است؟ آگاه باشيد آن روز كه به سراغشان آيد، از آنها بازگردانده نخواهد شد؛و آنچه را مسخره مي‌كردند، دامانشان را مي‌گيرد.»

گروه دوم:

«ولئن إذقنا الإنسان منّا رحمة ثمّ نزعناها منه إنّه ليئوسٌ كفورٌ، ولئن إذقناه نعماء بعد ضرّاء مسّته ليقولنّ ذهب السّيئات عنّي إنّه لفرحٌ فخورٌ، إلا الّذين صبروا و عملو الصّالحات اولئك لهم مغفرةٌ و أجرٌكبير» (هود، 9-11)
«و اگر از جانب خويش نعمتي بر انسان بچشانيم،‌ سپس آن را از او بگيريم،بسيار نوميد و ناسپاس خواهد بود! و اگر بعد از شدّت و رنجي كه به او رسيده، نعمت‌هايي به او بچشانيم، مي‌گويد:مشكلات از من برطرف شد و ديگر باز نخواهد گشت! و غرق شادي و غفلت و فخرفروشي مي‌شود، مگر آنها كه صبر و استقامت ورزيدند و كارهاي شايسته انجام دادند؛ كه براي آنها آمرزش و اجر بزرگي است!»
به باور مراغي پس از آنكه در مجموعه پيشين از آفرينش آسمان و زمين براي امتحان انسان در شكر و كفر سخن گفته شد- «ليبلوكم أّيكم أحسن عملا»-، در اين مجموعه، طبيعت انسان توصيف مي‌شود؛ «وقتي به انسان نعماتي مي‌رسد و بعد آن نعمات گرفته مي‌شود، انسان از رحمت الهي مأيوس مي‌شود و كافرمي‌گردد و هرگاه پس از سختي‌ها و مشكلات به انسان نعمتي داده شود، او كبر مي‌ورزد.» (7/12)
5. ارتباط غرضي: در برخي موارد، نويسنده تفسير مراغي از غرض ميان چند مجموعه به عنوان عامل ارتباطي سود مي‌گيرد. براي نمونه، در ايجاد ارتباط ميان آيات 41-50 سوره مريم با چند مجموعه پيشين از غرض مشترك بهره مي‌برد؛«غرض سوره مريم اثبات وحدانيت حق‌تعالي، نبوت و بعث است. بر اين اساس، در اين سوره دوگروه به عنوان منكران توحيد معرفي شده و باورايشان به نقد گرفته شده است: گروه نخست آنان كه يك موجود زنده را معبود خويش قرار داده و گروه دوم آنان كه يك موجود بي‌جان را به پرستش گرفته‌اند.
گروه نخست در آيات 1-41 كه از چند مجموعه تشكيل شده مورد توجه قرار گرفته‌اند و گروه دوم در مجموعه آيات41-50.» (55/16)
هم ايشان در برخي موارد، تكرار موضوع يا غرض در چند مجموعه را به علّت تفاوت اسلوب مي‌بيند. براي نمونه، در ارتباط آيات 12-19 سوره انعام مي‌نويسد:
«آيات پيشين، توحيد، بعث و جزا را به عنوان اصول سه‌گانه دين بيان مي‌كند و آيات 12-19 با اسلوب پرسش و پاسخ، همان اصول را مطرح مي‌كند.» (85/7)
6.ارتباط مفهومي: در تفسير مراغي ارتباط ميان دو مجموعه در برخي موارد به دشواري درست مي‌شود. براي نمونه، مرحوم مراغي براي ارتباط ميان آيات 20-26 و آيات 27-32 سوره مائده، از حسد به عنوان يك عنصر مشترك ميان اين دو مجموعه بهره مي‌گيرد. به باور ايشان، آيات مجموعه نخست از حسد يهود بر پيامبر مي‌گويد و آيات مجموعه دوم از حسدي كه در نهاد بني‌آدم نهفته است و درحقيقت، آيات مجموعه دوم مي‌خواهد بگويد كه حسدي كه يهود داشتند، در فرزندان بني‌آدم نهفته شده است. (96/6)
7. ارتباط تبييني: مرحوم مراغي، در ارتباط ميان آيات 1 و 2 با آيه سوم سوره مائده از تبييني بودن آيه سوم مي‌گويد؛
«هذا شروع في بيان المحرمات الّتي اشيراليها في اول السوره بقوله «إلا ما يتلي عليكم» و هي عشره انواع.» (47/6)
«اين شروع در بين محرمات الهي است كه در سرآغاز سوره با عبارت «مگر آنچه بر شما خوانده مي‌شود» به آن اشاره شده است و آن محرمات ده نوع است.

روش‌شناسي كشف غرض سوره

الف) نام سوره

يكي از راه‌هاي كشف غرض سوره، نام سوره است. از اين‌رو،برهان‌الدين بقاعي نام سوره را ترجمه‌اي از مقصود سوره مي‌شناسد.
تعدد نام‌هاي سوره‌هاي قرآن هرچند مي‌تواند نشان از تعدد غرض داشته باشد، اما درنهايت مي‌توان اين اغراض را در ذيل يك غرض واحد قرار داد. براي نمونه، اسامي سوره حمد از وجود چند غرض در اين سوره حكايت دارد، اما مي‌توان توصيف خداوند به كمال مطلق را غرض اصلي اين سوره معرفي كرد و ديگر اغراض را در خدمت اين غرض اصلي فهم و درك كرد.
براي نمونه،سوره نساء، فيل، انفال، و... نشان از موضوع اين سوره‌ها دارد. به خصوص با نظرداشت اينكه شماري نام‌گذاري سوره‌ها را توقيفي مي‌دانند و دلايلي چند بر اين مدعا عرضه مي‌دارند.

ب) مكي و مدني بودن سوره

يكي ديگر از راه‌هاي مرحوم مراغي براي شناخت غرض سوره، كشف مكي يا مدني بودن سوره است. اين كشف، ممكن است درون سوره‌اي يا برون سوره‌اي انجام گرفته باشد. مي‌توانيم از موضوعاتي كه در سوره آمده است، مكي يا مدني بودن سوره را نتيجه بگيريم،يا اينكه باتوجه به ديگر متون، قرائن، مستندات تاريخي و روايي، مكي يا مدني بودن سوره را نتيجه‌گيري كنيم. براي نمونه، باتوجه به خصوصيات فرهنگي، اجتماعي و سياسي پيش از هجرت و تفاوت اين خصوصيات با شرايط پس از هجرت، مي‌توان از اين شرايط به غرض سوره دست يافت. مثلاً مي‌توان از فضاي حاكم بر مدينه از جهت اعتقادي، اجتماعي، قوميتي و...، به غرض سوره بقره پل زد و غرض اين سوره را شناسايي و تبيين كرد.
بر اين اساس، مرحوم مراغي از موضوعات سوره‌هاي مكي يا مدني به موضوع سوره پل مي‌زند. براي نمونه از آن جهت كه اثبات اصول توحيد، نابودي شرك، اثبات رسالت، بعث و جزا از موضوعات سور مكي است، حكم به مكي بودن سوره يونس مي‌دهد. (58/11) و از آن‌جهت كه سوره حج را مكي و مدني مي‌شناسد، موضوعات آن را مشترك ميان مكي و مدني مي‌داند. (83/17)

فوايد بحث هدفمندي سوره‌ها

يكي از فوايد بحث هدفمندي سوره‌ها، شناخت سوره‌هاي مكي و مدني است. مرحوم مراغي با شناخت غرض و موضوع سوره،مكي يا مدني بودن سوره را نتيجه مي‌گيرد. براي نمونه،ايشان در سوره يونس حكم به مكي بودن مي‌دهد و غرض يا موضوع سوره يونس را اثبات اصول توحيد و نابودي شرك، اثبات رسالت، بعث و جزا، دفع شبهات و ديگر مقاصد دين مي‌داند و موضوعات ياد شده را همان موضوعات سوره مكي مي‌شناسد. (58/11)

فهم بهينه آيات

شناخت هدف سوره، ملاك و معيار بسيار مهمي در فهم آيات وحي مي‌باشد. از اين‌رو، مراغي در سرآغاز هر سوره با نظرداشت اغراض سوره‌هاي مكي و مدني، به بحث درباره مكي يا مدني بودن سوره مي‌پردازد و پس از آن با برقراري ارتباط ميان سوره با سوره پيشين، يك نماي كلّي از غرض يا اغراض سوره مي‌سازد و بر اين اساس به دسته‌بندي آيات سوره مي‌پردازد و آيات را به گونه‌اي دسته‌بندي مي‌كند كه در راستاي هدف كلّي سوره قرار گيرد.

مباني بحث وحدت غرض سوره

1. تدريجي بودن نزول آيات: اين شكل از نزول شاهدي بر غرض‌مندي سوره است. نزول تدريجي آيات به مناسبت‌هاي مختلف و تعيين جايگاه آيات ازسوي پيامبر نشان از هدفمندي سوره، مجموعه‌اي از آيات يا يك آيه دارد.
2. توقيفي بودن ترتيب آيات سوره: بسياري توقيفي بودن ترتيب سوره‌ها را يكي از مباني بحث غرض سوره مي‌شناسد. در توقيفي يا اجتهادي بودن سور قرآن مرحوم مراغي بحث مستقلي ندارد، اما به صورت خيلي فشرده نظريه خويش را در اين‌باره ابراز مي‌دارد؛
«و كان النبي«ص» عند نزول الآيه و الآيات يأمر بأن توضع في محلها من سورة كذا.» (103/5)
«پيامبر«ص» پس از نزول آيه يا آياتي از قرآن، جايگاه آنها را در سوره مشخص مي‌ساخت.»
هم ايشان اختلاف برخي صحابه درمورد آيه شريفه «لقد جاءكم رسولٌ من أنفسكم...» (توبه/128-129) و توقيفي بودن ترتيب اين دو آيه يا اجتهادي بودن آن را گزارش مي‌كند و با نقل دلايل هر دو گروه، در پايان از نظريه توقيفي بودن ترتيب اين دو آيه حمايت مي‌كند و نظريه‌اي را كه حاكي از توقيفي بودن است، مقدم بر نظريه اجتهادي بودن مي‌خواند. (56/11)

نسبت مقاصد سوره با تقسيم‌بندي آيات

مرحوم مراغي آيات سوره را براساس غرض آيات تقسيم‌بندي مي‌كند. او گاه آيات يك سوره را به چند دسته تقسيم مي‌كند و در پايان تفسير سوره، به همان تعداد براي سوره غرض شمارش مي‌كند. براي نمونه،آيات سوره زخرف را به ده دسته تقسيم مي‌كند و در پايان اين سوره نيز ده غرض براي سوره شمارش مي‌كند. (117/25)
در مواردي نيز، تعداد اغراض شمارش شده براي سوره، پيش از دسته‌بندي آيات سوره است. براي نمونه، براي سوره دخان نه غرض ذكر مي‌كند (139/25)، درصورتي كه آيات اين سوره را به هفت گروه تقسيم مي‌كند.
چنان‌كه در مواردي ديگر تعداد اغراض شمارش شده براي سوره از تعداد گروه‌هاي آيات سوره كمتر است. براي نمونه، براي سوره احزاب پانزده غرض آورده است (53/22-54)، درصورتي‌كه آيات اين سوره را به بيست و پنج دسته تقسيم مي‌كند.
دسته‌بندي ياد شده، نشان مي‌دهد كه درنظرگاه مرحوم مراغي جمع ميان چند غرض دريك غرض واحد امكان‌پذير است. براي نمونه، براساس شيوه مرحوم مراغي، هر دسته از آيات اشاره به يك غرض خاص دارد، بنابراين وقتي مرحوم مراغي سوره احزاب را به بيست و پنج دسته تقسيم مي‌كند، حتماً در نگاه ايشان، اين سوره به همين تعداد غرض دارد، از اين‌رو، به چه علّت مراغي در مقام شمارش اغراض اين سوره از پانزده غرض سخن مي‌گويد، اين نيست مگر از آن جهت كه ايشان امكان جمع ميان چند غرض و ساخت يك غرض واحد را امكان‌پذير مي‌داند.
بنابراين،جمع ميان اغراض يك سوره و ساخت يك غرض واحددر سيستم فكري مراغي امكان‌پذير است، به‌خصوص، بانظرداشت اين موضوع كه ايشان غرض آيات را كه در دسته‌هاي آيات قرآن جلوه مي‌كند، به يكديگر ارتباط مي‌دهد.
افزون بر اين، رويه مرحوم مراغي در بحث هدفمندي قرآن و آيه، كه اولي نسبت به بحث هدفمندي سوره عام است و دومي خاص، نشان از اعمال همين رويه درمورد هدفمندي سوره دارد. اگر مرحوم مراغي در بحث غرض قرآن ساخت غرض واحد را امكان‌پذير مي‌داند، بنابراين، در ساخت غرض سوره نيز به امكان اين ساخت معتقد است، چنان‌كه سخت غرض واحد براي آيات نيز امكان ساخت يك غرض واحد را اجازه مي‌دهد.
بنابراين،شايسته است نگاهي به بحث وحدت غرض درمورد قرآن و آيات داشته باشيم.
منبع:نشريه پژوهشهاي قرآني،شماره 57.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما