چکیده
با ورود تکنولوژی و ایجاد فضایی آزاد، غرب نهایت استفاده خود را از این موضوع داشته و بیشترین استعمار فرهنگی ممکن را بر کشورهای اسلامی ایجاد کرده است ، پیکار از جنگ فیزیکی به جنگ بر سر باورها و عقاید تبدیل شده است. این تحقیق به بررسی چالش ها و ارائه راهکار مناسب در فرهنگ سازی قرآنی پرداخته و پس از کندوکاو در این موضوع به این نتیجه رسیده که عدم تنوع و رنگ باختن آموزش های قرآنی در جوامع اسلامی، عدم هزینه لازم برای ترویج دین مبین اسلام عدم قهرمان سازی در افکار عمومی و رسانه ها، نبود پیوند فکری و مفهومی در بین نسل های مختلف همگی موجب نفوذ بیش از حد معمول فرهنگ غرب بر جوامع اسلامی تلقی می شود.مقدمه
فرهنگ مجموعه ای کیفی شامل ارزش ها، فرآورده های هنری ، مذهبی، فلسفی، تجلیات فکری، ذوقی و عاطفی است که با ویژگی مهم آفرینندگی، حیات جوامع انسانی و تمدن بشری را ضمانت می کند. بعد توحیدی و معنوی فرهنگ ، وجه غالب آن است. به همین دلیل می توان ادیان الهی را مهم ترین خاستگاه فرهنگ های خلاق و مولد به شمار آورد (اخوان کاظمی، ۱۳۸۹).در قرن بیستم و آغار قرن بیست و یکم، نظریه پردازی و تحلیل انتقادی درباره فرآیندها و فرآورده های فرهنگی در جوامع معاصر، منظرها و حجم و مطالعات گسترده ای به خود اختصاص داده است. البته عوامل متعددی در این موضوع مؤثر بوده است. هم چنان که مهاجرت های گسترده و افزایش بی سابقه تماس ها و ارتباطات فرهنگی، باعث توجه فزاینده به تفاوت های موجود میان فرهنگ ها گشته است. هم چنین در کشورهای غربی بعد از جنگ دوم جهانی به دلایلی نوعی آمیختگی میان تجارت وصنعت فرهنگ مختلف، صحنه فرهنگی کاملا دگرگون شد و فرهنگ به وجود آورد. گسترش شبکه های ارتباطی در سطح جهان موجب شد تا رسانه ها نقش عمده ای در اشاعه و گسترش فرهنگ مدرن ایفا کنند. افزون بر این فرآیند جهانی شدن فرهنگ واکنش های مقاومت آمیزی را بر انگیخته است (بشیریه , ۱۳۷۹).
تمیزگذاری در نگاه راهبردی از این جهت اهمیت دارد که امروزه افول و عقب افتادگی جهان اسلامی عموما در حوزه تمدن اسلامی است، نه فرهنگ اسلامی، در حال حاضر فرهنگ اسلامی از همه فرهنگ ها برتر است و این همان معنای «حدیث اعتلا» از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) است که: « اسلام برتری می گیرد و چیزی برآن علو و برتری نمی یابد، این برتری به دلیل شامخیت مقام فرهنگ اسلامی است، در حالی که تمدن و پیشرفت آن از یک سو به کوشش و تلاش خود افراد جوامع بستگی دارد و از سوی دیگر به اوضاع و احوال و حوادث دوران مربوط می شود . ( اخوان کاظمی، ۱۳۸۹)
خیلی از مشکلات جامعه با فرهنگ سازی حل می شود و عمده قوای دشمنان در جبهه فرهنگی به کار گرفته شده است. فرهنگ سالم را با هوای سالم و قابل استنشاق می توان مقایسه کرد فرهنگ کشور با سرمایه گذاری وقت و امکانات لازم، باید دارای تحرک و جهت گیری ارزشی شود. (پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، ۱۳۸۶)
قرآن، متنی سرشار از پیچیدگی های زبانی و معنایی است که در زمانی مشخص و در بستر فرهنگی - تاریخ خاصی نازل شده است؛ اما بنا به اعتقاد رایج حوزه مباحث تفسیری، نوع بیانش، زمان مند و مکان مند نیست و به همین دلیل، در چارچوب های حاکم بر فضای نزول خود، محدود نشده و زیر چتر هیچ فرهنگ با قومیتی نرفته، اما آنها را نیز در بیان خویش لحاظ کرده است، (حسینی و مطیع، ۱۳۹۲)
لازم است که برای فهم معنای چنین متنی که در بستر زمانی، بومی و فرهنگی خاصی نازل شده است، اما نه چنان که محدود به آن فضا شده باشد و از سویی احکام معنایی دارد، که در فضای پیوستگی و یکپارچگی، معنای خود را انتظام بخشیده و بعد در لباس زبان ظهور کرده است، بی آن که تجافی داشته باشد، بلکه حضور معنایش را در مراتب نازله خویش، حفظ کرده است، باید روشی را برگزید که با توجه به این زیرساختها برای مطالعات قرآنی کارآمد باشد. (مطیع، ۱۳۸۷: ۳۳)
در قرآن مفاهیم ارزنده ای وجود دارد که هر کدام از مفاهیم می تواند اشاعه دهنده فرهنگی غنی و حساب شده باشد. اگر جامعه به سوی جریانی برود که در آن ارزش گذاری جامعه منطبق با مفاهیم و آموزه های قرآنی و اسلامی باشد، بی شک جامعه ای سرشار از عدل، پاکی، قداست، همکاری، نبوغ، رشد و ... خواهیم داشت. لذا بر رسانه ها و دست اندرکاران واجب است که به فرهنگ سازی دینی، اسلامی و قرآنی توجه بیشتری داشته باشند. در این تحقیق برآن هستیم که به بررسی چالش ها و ارائه راهکار مناسب در فرهنگ سازی قرآنی بپردازیم.
اهمیت فرهنگ سازی قرآنی
هیچ یک از تمدن های بزرگ بشری از جمله یونانی، مصری، هندی، چینی، ایرانی و غربی همچون اسلام و تمدن اسلامی عمیقا بر مدار و محور یک کتاب ( البته مقدس و آسمانی و وحیانی) سامان نیافته و تا این حد به فرهنگ های پیوسته با تمدنش، این چنین روایت های چندگانه و چند گونه پربار، ژرف و شگرف نبخشیده است؛ بی آنکه اهمیت، فرآورد و دستاورد فرهنگ های دیگر به ویژه تمدن غربی را دست کم بگیریم که به مدد علم و فناوری ای که بخش مهمی از آن را از سایر تمدن ها و فرهنگ ها (از جمله تمدن یونانی، اسلامی و ایرانی- اسلامی) گرفته و امروزه تمدن و فرهنگ غربی از پنج قرن پیش تاکنون گرایش عرفی و صورت دنیوی (سکولار) یافته است، اما روایت های چندگانه پربار فرهنگ اسلامی، بیش از یک قرن نیست که بعضی گرایش های عرفی را، آن هم عمدتا از فرهنگ غرب یا تحت تأثیر الگوهای فرهنگی غربی، اقتباس کرده اند. (خرمشاهی، ۱۳۹۰).جامعه، نیازمند مؤسسات و مراکزی است که امکان قرآن آموزی (فراگیری روخوانی روان خوانی، تجوید، صوت و لحن، ترجمه و مفاهیم، تفسیر و حفظ قرآن) را در اختیار همگان قرار دهد. در صدا و سیما و سایر رسانه ها، باید شبکه ها و ستون هایی برای قرآن طراحی شود تا همگان و به ویژه اهل قرآن از آن استفاده کنند. ایجاد و گسترش رشته های تحصیلی قرآن و تفسیر در حوزه ها و دانشگاه ها لازم است تا در کنار اساتید و کارشناسان سایر شاخه های دینی، اساتید و پژوهشگران قرآنی تربیت شوند و در مؤسسات آموزشی، پژوهشی و فرهنگی قرآن خدمت کنند. باید کتاب های آموزش قرآن در مدارس و دانشگاه ها تدریس شود تا دانش آموزان و دانشجویان، افزون بر دروس طبیعی خود با قرآن هم آشنا باشند. در و دیوار جامعه باید با آیات قرآن مزین شود تا چشم رهگذران در کنار مشاهده انواع ظواهر دنیا، آیات قرآن را هم مشاهده کند. تشکیل معاونت های قرآنی در نهادهای مختلف فرهنگی، پدیده ای قابل توجه است، تا با نظارت و حمایت ایشان و برنامه های قرآنی در سطح نهادها و زیر مجموعه تحت پوشش آن ها پیاده شود. قرائت قرآن در مساجد، ابتدای مجالس، محافل انس و جلسات بزرگداشت اموات و قبرستان ها و همین طور قرائت قرآن در ماه مبارک رمضان و ایام اعتکاف نیز سنتهایی نیکو است که حتما باید با رونق بیشتری ادامه یابد و ... فرهنگ قرآنی امری ضروری است که باید زیربنای همه شئون زندگی فردی و اجتماعی باشد. باید روح حاکم بر جامعه انسانی و همه لوازم مادی و معنوی آن باشد. در این نگاه ، قرآن نه به عنوان یکی از امور مورد نیاز انسان و جامعه ، بلکه به عنوان اصل حاکم بر همه امور مربوط با انسان و انسانیت و بریا دارنده مصالح اجتماع بشری مورد توجه است: «رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً* فِیهَا کُتُبٌ قَیِّمَةٌ» (1) ... صحیفه های پاک قرآنی را بر آنها تلاوت میکند ، در آن صحیفه ها، نوشته هایی است که احکام و معارف الهی را که برپا دارنده أمور جامعه انسانی است بیان می کند(صفوی، ۱۳۸۵: ۵۹۸)
عظمت و قداست قرآن کریم
همه مسلمانان به عظمت و قداست قرآن کریم، اعتقاد دارند و این باور همگانی از بیانات نورانی خدای عزوجل و رسول گرامیش و اهل بیت معصوم او با سرچشمه گرفته است. تمام اندیشمندان آگاه و متعهد، قرآن را زیربنای رشد افراد، خانواده ها و جوامع و قانون اساسی حکومت جاودانه الهی، به گستره همه هستی می دانند. این گزاره بدین معنی است که در حیطه نظری، مانع مهمی بر سر راه حاکمیت قرآن در جامعه اسلامی وجود ندارد؛ هرچند به موازات بینش قرآن مدار امت اسلامی، سؤالات و الشبهاتی، ذهن جستجوگران حقیقت را به خود مشغول کرده و گاه ، قلم برخی از نویسندگان را از راه روشن منطق و استدلال ، به بیراهه تردید و انکار لغزانده است . البته به برکت وجود دانشمندان ربانی، بازار پاسخ به کج اندیشی ها، همواره پررونق بوده است. موج قرآن گرایی، پس از فراز و نشیب بسیار، اینکه به سمت اوج بی بدیل خود در حال حرکت است و به اعتراف کاوشگران عرصه قرآن، جهان اسلام در حال جهشی کم نظیر در وادی قرآن است و حتی می توان گفت که سیر تطور اندیشه و عمل در میان غیر مسلمانان نیز از این واقعیت بی نصیب نمانده است، به تناسب افزایش ظرفیت اعتنا و ابتنای به قرآن کریم در عرصه جهانی، سیل شبهات و حتی حملات ناجوانمردانه به ساحت قرآن ، خروشان تر از گذشته در مسیر تخطئه باور قرآنی در حال طغیان است. به نظر می رسد که زمان تحول در چگونگی دفاع از حریم قرآن کریم فرا رسیده و باید میدان پاسخ به شبهات فراوان مربوط به قرآن را تغییر داد. واقعیت آن است که شبهات و پاسخ ها تازگی ندارد و چیزی جز حجم شبهه و پاسخ و ادبیات شبهه افکنی و پاسخگویی عوض نشده است (قرشی، ۱۳۷۱).محرومیت از نقش آفرینی ویژه کلام وحی
کم توجهی به انسجام هدایتی قرآن کریم، تنها کم رونقی یک فعالیت قرآنی غیر لازم نیست، بلکه محرومیت از نقش آفرینی ویژه کلام وحی در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان است. بر این اساس، تدبر که فهم روشمند و هماهنگ ظاهر قرآن است به عنوان راه فهم منسجم کتاب آسمانی، ضرورتی گریزناپذیر برای ترویج و گسترش فرهنگ قرآنی است. بدون نگاه تدری، به هیچ وجه از حاکمیت قرآن، خبری نخواهد بود، هرچند حضور پررنگ قرآن کریم در عرصه های مختلف، بدون جریان در متن زندگی، یعنی همان مهجوریت مدرن منتفی نخواهد بود (صفوی .۱۳۸۵).قرآن انسان را از تقلیدهای کورکورانه و به دور از عقلانیت و مشروعیت باز می دارد . همان گونه که انسان نیازمند آموزش و تربیت است، نیازمند الگوسازی مناسب و سالم نیز می باشد. تقلیدگرایی بشر موجب می شود تا خود الگویابی کند و در جست و جوی الگوی زندگی برآید. اگر در این میان الگوسازی مناسب و درستی انجام نشود، این ظرفیت و توانمندی بشریا هرز می رود و یا آن که عامل بازدارنده و عقب افتادگی شخص و یا جامعه می شود، خداوند براساس پاسخگویی به این نیاز بشر و جامعه است که برخی از پیامبران را به عنوان الگوهای مناسب معرفی می کند و با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به عنوان الگوی کامل و تمام عیار به تمامی جوامع بشری معرفی می نماید و برای جوامع بشری نیز امت عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) او را به عنوان شاهد و الگوی قابل پیروی جوامع مطرح می سازد انسان ها برای این که به شخصیت درست و سالم دست یابند و در مسیر کمالی و رشده حرکت کنند باید الگوهای مناسبی را دارا باشند. این جاست که فرهنگ سازی از راه الگوسازی می تواند نقش خود را به خوبی ایفا نماید. این مسأله می تواند مفاهیم مهم و ویژه را برای انسان یادآوری کند و با تمسک جستن به قرآن کریم می توان از ورود به بیراهه های زندگی اجتماعی جلوگیری نمود.
ورود به جامعه ای که در آن زندگی بر پایه قرآن و اسلام بنا شده است؛ می تواند مشکلات را حل کند، چرا که مبنا مشخص است و در صورت بروز مسأله ای حل نشدنی با ورود به مفاهیم قرآنی میتوان معضل را حل نمود و عدالت را برقرار نمود.
فرهنگ سازی و رسانه ها
بر کسی پوشیده نیست که رسانه ها یکی از عوامل مهم فرهنگ سازی و البته تجلی فرهنگ در جامعه هستند و اصلا فعالیت رسانه ای خود یک کنش فرهنگی محسوبها می شود که چه بسا تأثیرگذاری و ظرفیت های تأثیر پذیری آن بیش از نهادهایی است که نام فرهنگ به خود گرفته اند و ماهیت و کارکرد آنها در حوزه فرهنگ است واقعأ تأثیر برنامه های رادیو و تلویزیون در وسط یک رفتار فرهنگی با انتقال میراث فرهنگی به نسل های بعدی کمتر از مأموریت ها و عملکرد نهادهایی مثل آموزش و پرورش با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست، به ویژه در جهان امروز که به عصر رسانه ها و شبکه ای شدن ساختار اجتماعی شهره است نمی توان تردیدی در نقش رسانه ها به ویژه تلویزیون در فرهنگ سازی ، فرهنگ پذیری و فرهنگ نمایی داشت (گیوریان و ذاکری، ۱۳۹۲).شرایط جدید جهانی ، اوضاع خاصی برای فرهنگ و اجتماع پدید آورده است، می توان گفت به طور کلی تغییرات و تعاملات فرهنگی در فضایی متفاوت از گذشته صورت می پذیرد. رسانه ها بیش از پیش در زندگی ما حضور دارند و در مواردی بدون آنکه متوجه باشیم و ساعت ها مخاطب رادیو و تلویزیون و ... می شویم ، رسانه ها در جهان جدید، یک جهان مجازی می سازند که در این جهان مجازی هر فردی برای برقراری ارتباط ، از امکان های متعددی برخوردار است و لذا «رسانه ای شدن فرهنگ و جامعه شخصیت فرد از طریق مجموعه ارتباطات او ساخته می شود و در اینجا است که از سخن گفته می شود(باهنر، ۴۵: ۱۳۸۵).
واقعیت آن است که قسمت عمده نقش رسانه ها در دنیای کنونی، اطلاعات و ارتباطات چنین فرهنگ سازی ایدئولوژیک است به گونه ای که رسانه ها ارزش های اجتماعی را براساس تبلیغات منظم به مخاطبان دیکته میکنند. بر اساس نظریه بازتولید(Reproduction Theory)، رسانه ها به توجیه و دلیل تراشی برای وارونه نمایی واقعیت های اجتماعی و مشروع جلوه دادن سلطه نظام های قدرت مبادرت می ورزند. در این نظریه، رسانه ها عمدتا به خبررسانی و گزارش دهی در چارچوب مفروضات ایدئولوژیک و گفتمانی حاکم می پردازند (دهشیری، ۱۳۸۱: ۱۹-۲۰)
تعامل و ارتباط گسترده رسانه ها با مردم
رسانه ها به دلیل تعامل و ارتباط گسترده با مردم از توان شناسایی نیازها و خلاهای فرهنگی جامعه برخوردارند و در عین حال با توجه به امکانات عمده برای ترویج فرهنگ و سرعت انتقال اطلاعات می توانند همگام با سیاستگذاران فرهنگی بیشترین نقش را در عرضه فرهنگ سازی و مهندسی فرهنگی ایفا کنند و در عین حال با ارتقای انگیزه های اجتماعی و شکوفایی استعدادهای جامعه، کار ویژه تعلیمی خود را در نظام آموزشی و در فرآیند جامعه پذیری ارزشی تحقق بخشند (اوبرین O Brien ، 1984:65)در فرهنگ شش لایه وجود دارد؛ سه لایه نخست، هسته فرهنگ و سه لایه بعد بوسته آن را تشکیل می دهند. لایه نخست (باورها) به معنای نظام جهان بینی و اعتقادات و نوع نگرش به خدا، انسان و جهان است. لایه دوم (ارزش ها) به معنای بایدها و نبایدهاست. لایه سوم (هنجارها) به معنای الگوهای رفتاری برآمده از ارزش هاست. لایه چهارم (تمادها و اسطوره ها) شامل سرود، پرچم، مشاهیر و شخصیت های علمی و فرهنگی یک کشور است. لایه پنجم (آیین ها و آداب و رسوم) رفتارهای اجتماعی را شکل داده و منجر به جامعه پذیری و درونی کردن عادات و علائق اجتماعی می شود. لایه ششم را فناوری های مهارت ها و نوآوری ها تشکیل میدهند و ناظر بر محیط و فضای نوینی هستند که فرهنگ عمومی در بستر آن شکل می گیرد و مظهر تعامل و تبادل کنش های اجتماعی و الگوهای ارتباطی به شمار می آید.(دهشیری، ۱۳۸۸)
رسانه های ملی می توانند مفاهیم قرآنی را در شکلی زیبا و با احترام جلوه دهند و باعث ایجاد عشق ورزی ملت مسلمان ایران به ریشه خود شوند. رسانه های ملی می توانند با نمایش الگویی مناسب از افراد مسلمان باعث ترغیب نسل جوان به دین اسلام و مفاهیم قرآنی شوند. نهادهای فرهنگی می توانند با آگاه سازی و ایجاد فضایی علمی و پژوهشی خوب و بد را به کودکان، نوجوانان و جوانان بیاموزند.
نتیجه گیری
چالش پیش رو، فعالیت های بی رحمانه و شبانه روزی غرب در جهت از بین بردن نگرش اسلامی و قرآنی است. غربی ها همواره در پی عوض کردن آرزوها، نگرش ها و اهداف جوانان جوامع مسلمان هستند. آنها با ظاهری زیبا و سخنانی پسندیده قصد دارند مفاهیم اصیل و غنی فرهنگ اسلامی را از بین ببرند، پوشش، گفتار و سبک زندگی غیراسلامی در جایی که ارتش سایبری بیگانه در جنگ بر علیه اسلام و قرآن است جای ارزشهای اسلامی را می گیرد. عذاب از آن جایی شروع می شود که رسانه ها و نهادهای فرهنگی ایران نیز در مقابله با این جمله ها و مشکلات از خود عکس العمل مناسب و قدرتمندی نشان نمیدهند و فضا کاملا باز و آزاد در جهت تغییر به سوی فرهنگی غربی می باشد، عدم تنوع و رنگ باختی آموزش های قرآنی در جوامع اسلامی، عدم هزینه لازم برای ترویج دین مبین اسلام ، عدم قهرمان سازی در افکار عمومی و رسانه ها، نبود پیوند فکری و مفهومی در بین نسل های مختلف و مواردی بسیار همگی تهدید آمیز و نگران کننده به نظر می رسند.پینوشت:
1- سوره بینه، آیات 3-2.
منابع
1- باهنر، ناصر، رسانه و دین، انتشارات مرکز تحقیقات صدا و سیما، ۱۳۸۵
2- گیوریان، حسن و ذاکری، معصومه ، نقش رسانه ها برفرهنگ سازی، مطالعات رسانه ای ها سال هشتم، شماره بیستم، ۱۳۹۲
3- اخوان کاظمی، بهرام و تبیین نقش راه بردی فرهنگ در زمینه سازی الهور، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، سال چهارم، شماره ۱۳، بهار ۱۳۸۹
4- بشیریه، حسین و نظریه های فرهنگ در قرن بیستم، تهران، مؤسسه فرهنگی آینده پویان. ۱۳۷۹.
5- خامنه ای، سید علی، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، 1386/6/3.
6- حسینی، اعظم السادات و مطیع ، مهدی ، پیشنهاد الگویی بر متناسب سازی روش های معناشناسی در مطالعات قرآنی، کاوشی در پژوهش های زبان شناختی قرآن کریم، سال دوم، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۹۲
7- مطیع ، مهدی، معنای زیبایی در قرآن کریم، تهران: دانشگاه امام صادق ، ۱۳۸۷
8- خرمشاهی، بهاء الدین ، قرآن در زندگی و فرهنگ عامه ، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۹۰
9- صفوی، سید محمدرضا ترجمه قرآن بر اساس المیزان، قم: دفتر نشر معارف ، چاپ اول، ۱۳۸۵
10- قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران: دار الکتب الإسلامیة ، چاپ ششم، 1371
11- دهشیری، محمدرضا، رسانه و فرهنگ سازی، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، شماره ۸، ۱۳۸۸.
12- دهشیری، محمدرضا، نقش رسانه ها در عرصه سیاست خارجی در عصر جهانی شدنه جهانی شدن و رسانه ها: مجموعه مقالات ارائه شده در سمینار رسانه ای ایران و آلمان، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۸۱.
13 - O'Brien, R. (۱۹۸۴) Mass Media, education et transmission des valeurs in: Series: Media Education, Paris: Unesco Publications.
منبع: گفتارها و نوشتارها (مجموعه مقالات همایش نخبگان، فرهیختگان و پیشکسوتان قرآنی)، نویسنده: دنیا مصطفایی فر، چاپ اول، ناشر: دبیرخانه کمسیون توسعه فعالیتهای تبلیغی ترویجی قرآن کریم، تهران، 1396 ش، صص 308-299