شاید شما هم با وجود اینکه از قدرت فوقالعادهی تخیل آگاهی دارید، اما از آن الهام نمیگیرید و نمیتوانید به قدرت آن دسترسی پیدا کنید. آیا تاکنون به این توانایی و تأثیر قدرت تخیل خود شک کردهاید؟ از روشهای زیر استفاده کنید تا شاهد افزایش قدرت تخیل خود باشید.
قدرت و اهمیت قوهی تخیل خود را درک کنید
یکی از اولین تغییراتی که باید در خود ایجاد کنید، این است که بتوانید به قدرت تخیل خود دسترسی پیدا کنید و بیش از پیش برای حل مشکلاتتان به آن رجوع کنید تا به راهحلهای خلاقانه برسید.از خودتان بپرسید معمولا چند وقت یکبار و چه اندازه از تخیل خود استفاده میکنید و به آن دسترسی دارید؟
بسیاری از ما در شرایطی رشد میکنیم که فرصتی برای استفاده از قدرت فوقالعادهی تخیل برای ما فراهم نمیشود. شاید شما هم در سنین مختلف با چنین حرفهایی مواجه شدهاید:
رؤیاپردازی و تخیل، کار بچههاست؛
غرق شدن در تخیل، کاری خودخواهانه است؛
من آدم خلاقی نیستم چون قدرت تخیل ندارم؛
خیالپردازی در مورد آینده کار خوبی نیست و فقط وقت را تلف میکند.
همهی ما این توصیهها را در طول زندگی از افراد مختلف شنیدهایم. اما بهتر است بدانید که همهی ایدهها و راهحلهای خلاقانه ابتدا به عنوان یک سؤال و بخشی از تخیل، در ذهن ما شکل میگیرند.
نکتههای اجرایی
زمانی برای رها کردن قدرت تخیل خود در نظر بگیرید. در این زمان به مشکلات فکر کنید و تلاش کنید با کمک قدرت تخیل، راهحلهای تازهای برای آنها پیدا کنید.هر چه بیشتر از قدرت تخیل خود استفاده کنید، تصورات شما زندهتر و واقعیتر میشوند.
آیا تخیل و تجسم زنده میتواند عملکرد را بهبود ببخشد؟
باب بومن، مربی شناگر مشهور و قهرمان المپیک مایکل فلپس است. او دربارهی فلپس میگوید: «مایکل در زمینهی پیشبینی و تجسم نتیجهی مسابقات خود بهترین فردی است که دیدهام. فلپس توانایی فوقالعادهای در تجسمِ مسابقه و تصور کردن یک مسابقهی عالی دارد، در حالیکه روی صندلی خود نشسته یا در آب در حال تمرین است.»فلپس حتی قادر است مواردی مانند پاره شدن لباس یا شکستن عینک را که ممکن است در طول مسابقات اتفاق بیفتند پیشبینی و از قبل تجسم کند و سیستم عصبی خود را برای رؤیایی با آنها آماده میکند. با تصور و پیشبینی این شرایط، فلپس در صورت وقوع این اتفاقات، تمرکز خود را از دست نمیدهد و برای آن آمادگی دارد.
نکتههای اجرایی
از قدرت خیال خود استفاده کنید و کاملا زنده و شفاف، موفقیتی را که به دنبال آن هستید، تجسم کنید.اجازه بدهید که این تصورات، کاملکنندهی کارهای روزانه و تلاشهای شما برای رسیدن به هدف باشند.
درست مثل مایکل فلپس، زمانی که پیروزی خود را تجسم میکنید، هیچ شکی در موفقیت و کمال شما باقی نمیماند.1
قدرت تخیل چطور کار میکند؟ ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
به گفتهی رابرت کولیر: «ذهن ناخودآگاه انسان، شوخی و جوک را نمیپذیرد و نمیتواند تفاوت بین واقعیت و تخیل را مشخص کند. آنچه که ما دائما به آن فکر میکنیم، در نهایت در زندگی ما نمود پیدا میکند.»قدرت تخیل از مغز متفکر ما سرچشمه میگیرد، این بخش از مغز نئوکورتکس نام دارد. زمانی که تفکرات و نتایج مجسمشده توسط شما با قدرت احساسات و تصاویر زنده در هم میآمیزند، این فرصت برای آنها فراهم میشود که وارد سیستم لیمبیک (limbic) یا سامانهی عصبی احساسی یا ضمیر ناخودآگاه شوند.
مغز لیمبیک در مقایسه با مغز آگاه، میتواند اطلاعات بیشتری را پردازش کند و علاوه بر این، مسئول همهی عادات و احساسات ماست. زمانی که تجسم و تخیلات شما درونی میشوند، ضمیر ناخودآگاه به شکل طبیعی و البته هوشمندانه، تغییراتی ذهنی و جسمی در شما ایجاد میکند. تغییراتی که شما را در جهت رسیدن به آن اهداف و آرزوها، همراستا میکند.
البته این نکته به آن معنا نیست که همه چیز به شکل خودکار اتفاق میافتد و شما بدون هیچ تلاشی و فقط با تخیل و تجسم آرزوها به هدف میرسید. بلکه این فرایند به آن معناست که با تخیل و وارد شدن اهداف و آرزوها به ضمیر ناخودآگاه، شما بین نیمههای منطقی و احساسی مغز تعادل برقرار میکنید، کنترل امور را به دست میگیرید و مقاوت کمتری هنگام تلاش تجربه میکنید و کمتر برای تلاش نکردن بهانه میآورید.
نکتههای اجرایی
از قدرت تخیل خود استفاده کنید تا زندگی مورد توجه خود را بسازید. با این تخیل، برای دستیابی به موفقیت مورد نظرتان هیجانزده و مشتاق میشوید. از قدرت احساسات خود استفاده کنید و این زندگی رؤیایی را وارد ضمیر ناخودآگاه خود کنید.
قدرت تخیل در برتری یافتن بر مشکلات: ترس کمتر، تخیل بیشتر
ایمی پـردی (Amy Purdy)، در یکی از سخنرانیهای تد (TEDx) به نام «زندگی فراتر از محدودیتها» (Living Beyond Limits) گفته است: «اگر زندگی شما یک کتاب بود و شما یک نویسنده بودید، دوست داشتید داستان زندگی شما چطور پیش برود؟ این سؤالی است که زندگی من را برای همیشه تغییر داد.»ایمی پردی، داستان زندگی پرفرازونشیب و فوقالعادهای دارد. او شغل خود را به عنوان ماساژتراپیست شروع کرد. یک روز، بدون هیچ نشانهای به بیماری مننژیت مننگوکوکی مبتلا شد. ظرف چند ماه بعد از این واقعه، طحال، کلیهها و هر دوپای خود را تا زانو از دست داد.
این شرایط، امتحان سختی برای ایمی بود. او از نظر روحی و جسمی آسیب دیده بود و برای ادامهی زندگی و برای دنبال کردن ورزش مورد علاقهاش یعنی اسنوبورد هیچ امیدی نداشت. او دوست داشت سفر کند و ماجراجویی را تجربه کند اما با وجود این آسیبهای جسمی، این کارها غیرممکن به نظر میرسید. ظرف چند ماه آینده، او از واقعیتی که در آن گرفتار بود فرار کرد و با کمک پاهای مصنوعی، از تخت بیرون آمد.
خوشبختانه او توانست ایمی سابق را فراموش کند و تغییرات جدید را بپذیرد و با شرایط جدیدش کنار بیاید. تخیلاتش به او نشان داد که نقص عضو نمیتواند برای او محدودیت ایجاد کند. به جنبههای مثبت شرایط خود فکر کرد. تفکرات و تخیلات او، نور امید را در قلبش زنده کرد.
نکتههای اجرایی
از قدرت شگفتانگیز تخیل استفاده کنید تا از مرزهای محدودیت بگذرید و خود را با آنچه غیرممکن به نظر میرسد، به چالش بکشید.به تخیلات خود بال و پر بدهید، به رؤیاهای خود ایمان بیاورید، با ترسهایتان روبهرو شوید و زندگی ورای همهی محدودیتها را تجربه کنید.
تخیلات خود را فقط به تصویر محدود نکنید و همهی حواستان را به کار بگیرید
هنگام تخیل و رؤیاپردازی، احساسات خود را محدود نکنید. از تمام حواس خود در تصویرسازی و تجسم بهره ببرید و تخیلات خود را از طریق افزودن تمام حواس، غنیتر کنید.افراد، شیوههای یادگیری متفاوتی دارند؛ برخی با خواندن و نوشتن یاد میگیرند و برخی با تصاویر، عدهای هم با فعالیتهای حرکتی بهتر از سایر روشها، میآموزند.
نکتههای اجرایی
آنچه را که میخواهید در ذهن خود با رنگهای زنده و روشن تجسم کنید. از هر کدام از حواس خود که میتوانید استفاده کنید تا تصوراتی زنده، رنگی و قابللمس داشته باشید.2
با زنده نگه داشتن کودک درونتان، قدرت تخیل خود را به کار بگیرید
بخشی از درون ما در تصرف کودک درونمان است. جایی که سرشار از تخیلات است و در آن هر چیزی امکانپذیر است. در همین بخش از ذهن ماست که کنجکاوی بیپایان وجود دارد و خطاها به آسانی نادیده گرفته میشوند.
نکتههای اجرایی
به کودک خلاق و رؤیاپرداز درونتان اجازهی بروز و ظهور بدهید.برای کودک درونتان محدودهی امنی برای اظهار وجود، فراهم کنید. بدون اینکه از انتقادها و قضاوتهای احتمالی بترسید.
جادوی مهندسی رؤیا
مهندسی رؤیا یا مهندسی تخیل (Imagineering) از ترکیب دو واژهی imagination به معنای تخیل و engineering به معنای مهندسی گرفته شده است. در سال ۱۹۴۰، شرکت آلومینیوم Alcoa اولین بار این واژه را به کار برد. در تبلیغ این پروژه در مجلهی تایم آمده است: «مهندسی تخیل به تخیل شما فرصت اوج گرفتن میدهد و قوانین مهندسی آن را به واقعیت تبدیل میکند.»شما هم میتوانید با به کار بستن این چند مرحله، در زندگی خود به یک مهندس رؤیا تبدیل شوید.
یکی از مشکلاتی را که غیرقابل حل به نظر میرسد در نظر بگیرید.
به جای کشمکش و استرس، تصورات خود را رها کنید و اجازه بدهید که قدرت خیالتان به احتمالاتی دست یابد که تاکنون به آن فکر نکردهاید.
در تصوراتتان، همهچیز را با هم ترکیب کنید و به هم ارتباط بدهید و اجازه بدهید همهی عناصر و احتمالات در کنار هم تصورات شما را بسازند.
همه چیز را از زاویهای نگاه و تجسم کنید که تاکنون به آن فکر نکردهاید. به تخیل خود فرصت اوج گرفتن بدهید.
به ایدهها فرصت بدهید تا در ذهن و تجسم شما پرورش یابند.
زمانی که به یک درک درونی رسیدید، ایدهی القاشده را در اختیار بگیرید و روی آن کار کنید.
از محصولات تخیلاتتان برای ساخت چیزهای جدید استفاده کنید و آنها را به عنوان نمونهی اولیه در نظر بگیرید.
راههایی را تصور کنید که از طریق آن میتوانید از این نمونههای اولیه برای کمک به دیگران بهره ببرید. به این فکر کنید که چطور میتوانید آنها را قابل دسترس کنید.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.magtour.ir
3.www.vista.ir