وظایف شیعیان در دوره غیبت (3)
8 - صبر و پایدارى و دعوت همدیگر به صبر و مقابله با دشمن و ایجاد حفظ یا گسترش ارتباط با امام معصوم(ع):
إصبروا على أداء الفرائض و صابروا عدوّکم و رابطوا إمامکم. پایدارى کنید بر اداى واجبات و در برابر دشمنتان استقامت بورزید و با امامتان پیوند برقرار کنید [رابطه داشته باشید].[۲۶]
۹ - رضایت کامل و تسلیم بىچون و چرا در برابر اراده و خواست حضرت حق جلّ و عَلا :
آن ولّى امرى که او را از چشم آفریدههایت پنهان داشتهاى و به اجازه تو از مردم غایب گردیده و در ظهور و قیامش منتظر فرمان توست و تو اى خدا، به ذاتِ خود، بدون آموزش دیدن، دانایى که چه هنگامى مصلحت در اذن به اوست که امرش را آشکار کرده و پردهاش را کنار بزند. پس اى خدا مرا صبر و شکیبایى بر آن [تحمّل غیبت آن حضرت] ده تا اینکه آنچه را تو تأخیرش انداختى، من تعجیل آن نخواهم و آنچه تو تعجیل آن خواهى، من تأخیرش نطلبم و آنچه را تو پوشیده داشتى، من پردهگیرى و کشف آن نخواهم و در آنچه که تو کتمان و پنهان کردى، من بحث و کنکاش نکنم و در تدبیرت با تو تنازع و درگیرى نکنم و نگویم: «براى چه؟» و «چگونه؟» [چون و چرإ؛آپپ نکنم] و نگویم که چه شده است که ولى امر، امام غایب ظاهر نمىشود درصورتىکه زمین هماکنون پر از جور و ستم گردیده است؟ و تمام امورم را به تو تفویض کرده واگذارم. در دنباله همین دعا تقاضا مىکنیم که: حتى تتوفّانا و نحن على ذلک لا شاکیّن و لا ناکثین و لا مرتابین و لا مکذبین. تا آنکه درحالى ما را قبض روح کنى که بر این ایمان و یقین باقى باشیم و تردید کننده و پیمان شکننده و سست عقیده و تکذیب کننده نباشیم.[۲۸]
اگر این تسلیم و رضایت مطلق در برابر خداوند متعال همراه با دیندارى و رجوع به قرآن و سیره در کسى باشد، او مىتواند منتظر واقعى تلقّى شود و از گزند گمراهى و حیرت و سرگردانى آخرالزمان محفوظ بماند و دعاها و زیارات روز جمعه نیز براى ایجاد و حفظ چنین روحیهاى بسیار مفید است. نتیجه انتظار واقعىِ شیعه، باید بتواند حتىالامکان خلاء غیبت امام معصوم، علیهالسلام، را برایش پر کند و او را سعادتمند سازد، چنان که از امام جعفر بن محمد الصادق، علیهماالسلام، نقل شده که فرمودند: من مات منکم على هذا الامر منتظراً کان کمن هو فى الفسطاط للقائم. هر که از شما شیعیان بر این امر درحال انتظار بمیرد، مانند کسى است که در خیمه حضرت قائم آل محمد [صلّىاللَّهعلیهوآله] باشد.[۲۹]
و در حدیث دیگرى که ابوبصیر از ایشان نقل کرده، کاملاً وضعیت شیعه منتظر را تشریح کردند، آنجا که روزى فرمودند: ألا أخبرکم بما لا یقبل اللَّه عزّوجل من العباد عملاً ألاّ به؟... شهادهُ أن لا إله إلاّ اللَّه و أنّ محمّداً عبده و الإقرار بما أمر اللَّه و الولایه لنا و البرائه من أعدائنا یعنى الأئمه خاصّه و التسلیم لهم و الورع و الإجتهاد و الطمانینه و الإنتظار للقائم... من سرّه أن یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر. فإن مات و قام القائم بعده کان له من الأجر أجر من أدرکه، فجدوا و انتظروا هنیئا لکم أیّها العصابه المرحومه. آیا شما را بهچیزى آگاهى ندهم که خداوند عزوجل از بندگان عملى را جز به آن نمىپذیرد؟[۳۰]
گواهى به این که معبودى جز خداى یگانه نیست؛ و این که محمد، صلّىاللَّهعلیهوآله، بنده اوست، و اقرار به آنچه که خداوند فرمان داده؛ و ولایت براى ما؛ و بیزارى از دشمنان ما ائمه؛ و تسلیم براى ائمه؛ و پرهیزکارى؛ و اجتهاد (کوشش) و طمأنینه (آرامش و اطمینان قلبى و وقار)؛ و انتظار کشیدن حضرت قائم [علیهالسلام] هر که این او را خشنود مىکند که از اصحاب قائم [علیهالسلام] باشد، پس باید انتظار بکشد و با تقوا و خویهاى نیکو عمل کند و منتظر باشد، پس اگر مُرد و حضرت قائم [علیهالسلام] پس از او بهپاخاست، پاداش وى مانند پاداش کسى است که آن حضرت را درک کند. پس بکوشید و انتظار بکشید! گوارا باد براى شما اى گروه مورد رحمت واقع شده! علاوه بر آنچه که از وظایف دشوار یک شیعه راستین و منتظر واقعى برشمردیم و تلویحاً دانستیم که شیعه همان طور که فضیلتهاى فراوانى دارد، صفاتى هم دارد که دستیابى به آنها بسیار سخت و نیازمند به قلبى سلیم و عزمى راسخ و ایمانى استوار و مجاهدتى طولانى است. امّا همچنین مىتوان ازسطور گذشته دریافت که جایگاه والاى روحانیت و مرجعیت شیعه (که به حق نیز باید چنین جایگاهى داشته باشد) ناشى از ممارست و تبحّر آنها در مطالعه قرآن و سیره و دفاع و استنباط از آن دو و تشخیص و بیان تکالیف شیعه و تحریض ایشان به آنچه که باید بر آن باشند و والاتر از همه، تلاش براى شناساندن مبدأ و معاد و پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، و امامان، علیهالسلام، و بیم و نوید دادن به مردم است و پیداست که این طبقه شریف باید در چارچوب نوعى «راهبرد انتظار» بکوشند تا مردمى منتظر و شیعیانى ثابتقدم تربیت کرده و با دفعِ شبهات و رفعِ تردیدها، به نزدیک شدن امر ظهور کمک کنند و البته خود باید منتظرانى راستین باشند. بهاین ترتیب، شیعیان در عصر غیبت، اگر به تکالیف خود عمل کنند و منتظرانى واقعى باشند، تحت ولایت خدا و رسولش و اولىالامر زیسته وبه نور، هدایت شده و در این امر نهتنها غیبت و حضور برایشان یکسان است، بلکه به ارزشمندترین مسلمانان تبدیل شده و بنابر حدیث مشهور، از برادران رسول اکرم، صلّىاللَّهعلیهوآله، خوانده شدهاند و علاوه بر شرافت مشترک با اصحاب آن حضرت، به شرافت انتظار و صبر در فراق امام، علیهالسلام، هم مشرّف مىشوند. آنها چنان خردمند و اندیشمندند که کتابهاى حدیث براى ایشان در هدایت و سعادت، همان کارى را مىکند که حضور پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، و امام، علیهالسلام، براى اصحابشان، و این به معناى شدّت یقین در آنهاست. و بههر حال باید توجه کنند که وجود امام، علیهالسلام، علیرغم ابرِ متراکم غیبت، چون خورشید، مایه حیات و گرماى لذّتبخش و نور هدایت براى آنهاست و خداوند سرپرست پرهیزکاران و توفیقدهنده به صواب و حفظ کننده از گناهان و لغزشهاست.
پی نوشت ها :
.[۲۵] آیه ۲۰۰ از سوره مبارکه آل عمران .
.[۲۶] همان، ص ۱۳۳.
.[۲۷] ثقهالمحدثین حاج شیخ عباس قمى (ره)، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه استاد الهى قمشهاى، تهران، انتشارات اُسوه، بىتا، قسمت ملحقّات مفاتیحالجنان، دعا در غیبت امام زمان، علیهالسلام، صص ۹۶۹ و ۹۷۱ .
.[۲۸] ثقهالمحدثین حاج شیخ عباس قمى (ره)، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمه استاد الهى قمشهاى، تهران، انتشارات اُسوه، بىتا، قسمت ملحقّات مفاتیحالجنان، دعا در غیبت امام زمان، علیهالسلام، صص ۹۶۹ و ۹۷۱ .
.[۲۹] غیبت نعمانى، ص ۱۳۳ .
.[۳۰] همان، ص ۱۳۳-۱۳۴ .