ویژگی های یاران مهدی موعود (ع) (2)
نويسنده:سید مصطفى علامه مهرى
شجاعتیاوران مهدى علیهالسلام
عدم ترس
«ولله العزه و لرسوله و للمومنین.»
دلیلى ندارد که احساس ضعف و ترس کند، بلکه ترس را عار و ننگو نقصى براى خود دانسته و سعى در دورى از آن مىکند:
«احذروا الجبن فانه عار و منقصه» یاران مهدى علیهالسلام که قلبشان مالامال از عشقبه خدا و یقین به روز جزا و یارى پروردگار است از هیچ کس هراسى به دلندارند.
یاد روى تو غم هر دو جهان از دل برد
صبح امید همه ظلمتشب باطل کرد
عشق به شهادت
آتش بجانم افکند شوق لقاى دلدار
از دست رفت صبرم اى ناقه پاى بردار
«لولا اجل الذى کتب الله علیهم لم تستقر ارواحهم فى اجسادهم طرفه عینشوقا الى الثواب و خوفا من العقاب.»
اصحاب حجت که مهدى(ع) را با معرفتشناخته و ایمان به راه و هدفش دارند وبه او عشق مىورزند و همه هستیشان را فانى در وجود او مىدانند، عاشقشهادت در راه وى هستند:
«یدعون بالشهاده و یتمنون ان یقتلوا فى سبیلالله شعارهم یالثارات الحسین علیهالسلام»
بنابر این، فردى که جانش را ازهدفش بیشتر دوست دارد نمىتواند شجاعت ورزد، بلکه او باید همواره حافظجانش باشد تا به او آسیبى نرسد لذا شجاعتشیرانى چون یاوران مهدى(عج) رامىطلبد.
قلب نورانى و دل فولادین
آرى قلبهاى آنها پنجرههایى به آسمان معنا گشودهاند و دلها را به ریسمانالهى پیوند دادهاند خانه دل را با قندیلهاى ایمان روشن نمودهاند:
«کان قلوبهم القنادیل و هم من خشیه الله مشفقون.»
اینان با پشتوانهاى ازایمان به خدا و یقین به روز جزا و هدفى مقدس «همچون مشعلهاى فروزانندکه دلهاى استوارشان بسان قندیلهاى نور در سینههاى سترگشان آویخته است واین رادمردان تنها دل به خداى خویش دادهاند و تنها از او هراس دارند» وقلب را به یاد او قوت بخشیدهاند: «الا بذکر الله تطمئن القلوب.»
اجسام قوى
موالا با افراد ضعیف الجسه و ضعیفالایمان که چنین مهمى امکان ندارد کمااینکه امام على بن موسى الرضا(ع) در پاسخ «دیان بن صلت» که از او سوالمىکند که آیا شما صاحب این امر هستید؟! حضرت در جواب مىفرماید:
«من صاحباین امر هستم ولکن من آن کسى نیستم که زمین را پر از عدل و قسط کنمچنانکه پر از جور و ستم شده; چگونه من مىتوانم با این ضعف جسمانیم زمینرا پر از عدل و قسط کنم و به درستى که قائم، آن کسى است که وقتى خروجمىکند با این که داراى سن زیادى مىباشد، ولى جوان استبدن او قوى حتىاگر دستهاى مبارکش را به طرف بزرگترین درخت دراز کند و او را به طرفزمین آورد مىآورد و مىشکند، حتى اگر صیحهاى بین کوهها زند از فریاد اوکوهها درهم ریزند...»
حال برگردیم به سخن اصلى; یعنى شجاعت اصحاب آنحضرت، با این اوصاف است که آنها سدى محکم، نیزه و شمشیرى برنده، و رکنرکینى هستند که حضرت لوط علیه السلام هنگام رویارویى با قوم کافر ومنحرف خود تمناى آن ها را مىکرد.
«قال ابو عبدالله(ع) ما کان یقوللوط(ع) «لو ان لى بکم قوه او آوى الى رکن شدید» الا تمنا لقوه القائمعلیه السلام و لا ذکر الا بشده اصحابه فان رجل منهم یعطى قوه اربعین رجلا وان قلبه لاشد من زبر الحدید و لو مروا بجبال الحدید لتدکدکت [لقطعوها]، لایکفون سیوفهم حتى یرضى الله عزوجل»
این روایت که بیان گویایى از شجاعتآن عزیزان است، ما را از ذکر دیگر احادیثبىنیاز مىکند. در تشبیه قلبهاىآنها به پارههاى آهن یا به قطعات سنگ، براى تاکید بیشتر بر عظمت و شهامتآنان و نفى هرگونه ترس و وحشت از قلوب و افکارشان مىباشد. پرواضح است کهبه کارگیرى، واژههاى شمشیر و نیزه نیز فقط به لحاظ تاثیر مادى آنهانیست، بلکه نشانى بر توان فعالیت موثر آنها مىباشد; یعنى آنها در زمینهعمل و مبارزه دلیرتر از شیر و برتر از نیزه هستند. در بیان امام علیهالسلام که مىفرماید: «به هر فردى از آنها نیروى چهل مرد داده مىشود»مقصود محدود نمودن این نیرو نیست، بلکه تقریبى استبراى میزان فوقالعاده قدرت ایشان و اشاره است، بر اثر عملى فعالیتهاى هر یک از اصحابمهدى(ع) که از کوشش گروهى مرکب از چهل نفر نیز فزونتر است.
... هنگامى که تلاش انسان با توانایى طبیعى، براى انجام کارى تواممىگردد; مثل دوران جوانى، نتیجه کارها بهتر و کاملتر خواهد شد. و شایدبه همین جهت است که بیشتر یاران «حضرت مهدى علیهالسلام» را جوانان تشکیل مىدهند،زیرا به سبب اینکه به صراحتبا حق مواجه مىشوند و آن را عمیقا درکمىنمایند و با اخلاص تمام اطاعت امام خویش را پى مىگیرند، هر کدام ازتوان و نیروى بزرگى برخوردارند. و حاصل تلاششان به نحوى است که گروههاىبزرگ نیز از عهده آن برنمىآیند. بیانات ائمه علیهم السلام مبنى براین که به هر کدام از یاران مهدى(ع) نیروى چهل مرد داده مىشود.
گویاى این نکته نیز هست که خداوند این توانایى را از راههاى طبیعى، و نهاز سر اعجاز، به آنان عطا مىکند، چرا که نفس انسانى قابلیت این تکامل وترقى را در شرایط معین و تحت تربیتخاصى دارا است . و این پرورش و شجاعتنه تنها صفت عمومى لشکر امام مهدى(ع) است، بلکه شامل تمام مومنان مىشود.
چرا که همه مومنان به نحوى جزء لشکر امام زمان هستند از این جهت است کهدر روایات آمده: «فلایبقى مومن الا صار قلبه اشد من الحدید و اعطاه اللهعزوجل قوه اربعین رجلا; هیچ مومنى نمىماند مگر آن که قلبش هم چون پارههاىآهن گشته و خداوند به هر یک از آنان قدرت چهل مرد عطا گرداند.»
منبع: www.sibtayn.com