چرا تقویت اراده اهمیت دارد؟
اراده، یک رقابت بین دو بخش از شماست که یکی به دنیال کسب لذت های آنی است و دیگری به لذتهای بلند مدت فکر می کند. خستگی، استرس، اضطراب، ترس از موفق نشدن و مواردی مثل این میتوانند اراده شما را ضعیف کنند و شما لذت های آنی را بیشتر دوست داشته باشید.همان طور که می دانید، اگر همه تصمیم های ما بر اساس لذت های لحظه ای و آنی مان باشد، هیچ وقت به موفقیتهای بزرگ نمی رسیم. آرزوهای بزرگ در طولانی مدت بدست می آیند. اگر دوست دارید در شغل، رشته تحصیلی، حرفه یا رژیم خود موفق شوید باید اراده تان را تقویت کنید تا بتوانید رقابت بین دو بخش متضاد ذهن تان را تعدیل کنید.1
در ادامه به روشهایی اشاره میکنیم که به کمک آنها میتوانید اراده خود را تقویت کنید.
بگذارید «گذشتهی شما» خبر از آیندهتان بدهد، نه چیز دیگری
گذشته ارزشمند است. از اشتباهات خود درس بگیرید. از اشتباهات دیگران هم درس بگیرید. سپس آن را به حال خود رها کنید.ولی واقعا عمل به این حرف همچون گفتن آن راحت است؟ به بینش شما بستگی دارد. وقتی اتفاق بدی برای شما میافتد، به دنبال فرصتی برای یادگیری از چیزهایی که نمیدانید باشید. وقتی شخص دیگری مرتکب اشتباه میشود، فقط از آن درس نگیرید، فرصت را برای مهربانی، بخشش و درک شرایط او مغتنم بشمارید.
گذشته فقط در حال یاد دادن به شماست و اصلا معرف شما نیست. فقط به این فکر کنید که کجا اشتباه کردهاید تا برای دفعهی بعد از آنجا ضربه نخورید. و این از عهدهی شما و اطرافیان شما برمیآید.
برای داشتن اراده قوی، زندگی و آینده را کاملا تحت کنترل خود ببینید
چنین فرضی برای شانس هم مطرح میشود. بسیاری از مردم احساس میکنند که شانس ارتباط تنگاتنگی با موفقیت یا شکست دارد. اگر موفق شوند، شانس آوردهاند و اگر شکست بخورند، شانس به آنها روی نیاورده است.بسیاری از افراد موفق نیز همین احساس را دارند که شانس نقشی در موفقیتشان بازی کرده است. اما آنها هیچوقت منتظر خوششانسی یا نگران بدشانسی نیستند. آنها طوری عمل میکنند که انگار موفقیت یا شکست کاملا در کنترل آنهاست. اگر موفق شوند، خودشان دلیل آن بودهاند و اگر شکست بخورند، باز هم مسئول شکست، خودشان هستند.
اگر انرژی ذهنی خود را در راه نگرانی از اتفاقات پیش رو تلف نکنید، میتوانید تمامی تلاش و انرژی خود را در راه اتفاقات مورد نظرتان صرف نمایید و اگر هم شانس بیاورید، نتیجهای حتی بهتر از تصورات خود بدست خواهید آورد.
شما نمیتوانید تسلطی بر شانس داشته باشید، اما به قطع میتوانید بر خودتان کنترل داشته باشید.
چیزهای غیرقابلکنترل را رها کنید
قدرت ذهنی همانند قدرت عضلانی است و هیچکس توان نامحدود ندارد. پس چرا قدرت خود را صرف چیزهایی میکنید که نمیتوانید کنترلی بر آنها داشته باشید؟دغدغهی برخی سیاست است، برخی دیگر خانواده، برخی گرمای کرهی زمین. هرچه که هست، شما به آن اهمیت میدهید و از دیگران هم میخواهید که اهمیت قائل شوند.
خیلی خوب. هر کاری که میتوانید انجام دهید؛ رای بدهید، به حرفهای دیگران به خوبی گوش دهید، بازیافت کنید و میزان تولید گازهای گلخانهای را در مصارف خود کاهش دهید. هر کاری که از دستتان برمیآید انجام دهید. خودتان را تغییر دهید اما سعی نکنید که دیگران هم مثل شما تغییر کنند. آنها تغییر نخواهند کرد.
از موفقیت دیگران نرنجید و در عوض آن را جشن بگیرید
بسیاری از افراد موفقیت را یک بازی در مجموع صفر میبینند، به این معنی که موفقیت محدود است. وقتی شخص دیگری در کاری میدرخشد، آنها فکر میکنند که دیگر ستارهی آنها نخواهد درخشید.رنجش بخش اعظمی از انرژی ذهنی شما را هدر میدهد، انرژیای که میتواند در جایی دیگر، بهتر به کار بیاید.
وقتی یکی از دوستان شما کاری معرکه انجام میدهد، این کار او مانعی بر سر راه شما برای انجام کارهای فوقالعاده نیست. در حقیقت، جایی که دغدغهی موفقیت وجود دارد، افراد همفکر و همعقیده به یکدیگر نزدیک میشوند. بنابراین به دوستان موفق خود نزدیکتر شوید.
از کارهای معرکهی دیگران نرنجید. این کارها را در هر جا و در هر زمانی که یافتید، تشویق کنید و برای آن جشن بگیرید.2
هرگز در برابر ناله، شکایتها و انتقادات تسلیم نشوید
حرفهای شما قدرت دارند به خصوص بر خود شما. نالیدن از مشکلات همیشه احساس بدتری را به شما القا میکند، نه احساس بهتر.بنابراین اگر خطایی کردید، وقت خود را صرف شکایت و نالیدن نکنید. انرژی ذهنیتان را روی بهتر کردن شرایط بگذارید. اگر میخواهید تا ابد به نالیدن بپردازید، دست آخر هیچ کاری برای بهبود وضعیت نخواهید کرد.
پس چرا اتلاف وقت؟ همین الان دست به کار شوید. دربارهی اشتباهات حرف نزنید. دربارهی این حرف بزنید که چگونه میتوانید اوضاع را بهتر کنید حتی اگر این گفتگوی درونی با خودتان باشد.
همین رفتار را در قبال دوستان یا همکاران خود داشته باشید. فقط شانهای برای گریه و زاری آنها نباشید. دوستان نمیگذارند دوستشان ناله و زاری کند، آنها کمک میکنند تا اوضاع زندگی دوستشان بهبود یابد.
بهجای تمرکز بر دیگران، خودتان را تحت تاثیر قرار دهید
هیچکسی شما را به خاطر لباسهایتان، داشتههایتان، سِمَتتان یا دستاوردهایتان دوست ندارد. اینها همگی چیزهای معمولی هستند. افراد ممکن است این چیزها را دوست داشته باشند، اما به این معنی نیست که شما را دوست دارند.مطمئنا ممکن است آنها در ظاهر به نظر برسد که شما را دوست دارند، اما چیزهای سطحی، غیرواقعی نیز هستند و رابطه بر اساس چنین چیزهایی اصلا یک رابطهی واقعی نیست.
روابط حقیقی باعث خرسندی شما میشوند و شما تنها زمانی روابط حقیقی تشکیل میدهید که سعی نکنید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید بلکه تلاش میکنید خودتان باشید.
و در نتیجهی این روابط، انرژی ذهنی بیشتری کسب خواهید نمود تا بدین ترتیب آنها را صرف افرادی کنید که واقعا در زندگی شما اهمیت دارند.
دائما به اهداف بلندمدت خود سر بزنید
وقتی از نظر ذهنی خسته هستید، کار راحت این است که خودتان را توجیه کنید که کمی از تلاش دست بکشید؛ اما به جای آن بگویید که میخواهید یک شرکت بزرگتر داشته باشید. وقتی از نظر ذهنی خسته هستید، کار راحت این است که خودتان را توجیه کنید که رژیم غذایی و ورزش را به فردا موکول کنید؛ اما به جای آن بگویید که میخواهید وزن کم کنید. وقتی از نظر ذهنی خسته هستید، کار راحت این است که خودتان را توجیه کنید که لازم است روی گزارش ها کار کنید؛ اما به جای آن بگویید که میخواهید با کارکنان روابط بهتری داشته باشید.خستگی ذهنی ما را به اتخاذ تصمیمهای راحتتری میکشاند و همین تصمیمات ما را به خطا میبرد.
راهحل، به وجود آوردن یادآورهای ملموسی است که شما را از غرق شدن در ملال فکری بیرون میکشد. یکی از دوستان یک اسکناس به مانیتور کامپیوترش چسبانده است تا تکلیفی که خود را به آن متعهد کرده است همیشه برایش یادآوری شود. یکی دیگر یک عکس از خود در زمانی که ۵۰ پوند (حدود ۲۲.۵ کیلوگرم) اضافه وزن داشت را بر روی یخچال خانهاش چسبانده است تا دائما به یاد داشته باشد که نمیخواهد دوباره آن آدم گذشته باشد. دوستی دیگر میز کار خودش را پر از عکسهای خانوادگی کرده است زیرا هم دوست دارد به آنها نگاه کند و هم در نهایت به یاد داشته باشد که برای چه کسانی کار میکند.
به لحظاتی بیاندیشید که بیشتر در معرض هجوم چنین افکار منحرفکننده از اهدافتان هستید. سپس از یک یادآوریکنندهی ملموس از آن اهداف برای از بین بردن افکار انحرافی و بازگشت به مسیر اصلی استفاده کنید.
یا روشی بهتر این است که فضای پیرامون خود را طوری تغییر دهید که چنین ضربههای فکری را از خود دور نمایید. آنگاه دیگر لازم نیست که دیگر تمرین اراده کنید. اگر نمیتوانید دم به دقیقه حساب شبکهی اجتماعی خود را چک نکنید، آن را خاموش کنید و برای چند ساعتی به کناری بگذارید، در نتیجه دیگر لازم نیست آنقدر برای نه گفتن قوی باشید.
نعمتها و موهبتهای زندگی خود را برشمارید
هر شب پیش از خواب برای لحظاتی، نگرانی از نداشتههای خود و داشتههای دیگران را کنار بگذارید.به داشتههای خود فکر کنید. شما خیلی چیزها دارید که به خاطر آن باید شکرگزار باشید. احساس خوبی به شما دست میدهد، اینطور نیست؟
داشتن احساس خوب از خود، بهترین راه برای شارژ مجدد باتری ذهن است.3
پی نوشت:
1.www.honarehzendegi.com
2.www.chetor.com
3.www.bashgahezendegi.ir