2) 30فروردين ماه سال1372هجري شمسي: دكترعباسعلي خواجه نوري محقق علم آمار و بنيانگذار روش نمونه گيري آماري در ايران بدرود حيات گفت. وي فارغ التحصيل رشته مهندسي ازدانشكده كشاورزي و كارشناسي ارشد آمارتجربي ازدانشگاه كاروانياي شمالي و دكتري آمار ازدانشكده علوم پاريس بود. دكترخواجه نوري درمشاغل پژوهشي، آموزشي و مشاوره دراموراجرايي وزارتخانه هاي مختلف فعاليت گسترده اي داشت و درسال1345شمسي مؤسسه آموزش عالي آماررا تأسيس
1) 30فروردين ماه سال1366هجري شمسي:نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عمليات كربلاي 10را با رمز عملياتي يا صاحب الزمان(علیه السلام) اجرا كرد. اين عمليات با هدف تصرف و تأمين ارتفاعات مسلط برشهرماووت عراق آغازشد و با موفقيت به پايان رسيد.
2) 30فروردين ماه سال1372هجري شمسي:دكترعباسعلي خواجه نوري محقق علم آمار و بنيانگذار روش نمونه گيري آماري در ايران بدرود حيات گفت. وي فارغ التحصيل رشته مهندسي ازدانشكده كشاورزي و كارشناسي ارشد آمارتجربي ازدانشگاه كاروانياي شمالي و دكتري آمار ازدانشكده علوم پاريس بود. دكترخواجه نوري درمشاغل پژوهشي، آموزشي و مشاوره دراموراجرايي وزارتخانه هاي مختلف فعاليت گسترده اي داشت و درسال1345شمسي مؤسسه آموزش عالي آماررا تأسيس كرد. ازاستاد خواجه نوري تأليفات متعددي باقيست كه روشهاي مقدماتي آمار، با همكاري چند تن ازكارشناسان آمار، احتمال مقدماتي، روش تحقيق، آماررياضي چند متغيري و آمارپيشرفته و بيومتري ازآن جمله اند.
3) 30فروردين ماه سال1375هجري شمسي:«دكتر كليم صديقي» متفكر، نويسنده و سياستمدار مسلمان انگليسي درگذشت. او درپايان دوره تحصيلات عالي به روزنامه نگاري پرداخت و تا معاونت سردبيري روزنامه پرشمارگاردين ارتقا يافت. دكترصديقي مديريت انستيتومسلمانان انگليس را به عهده داشت و همواره براي ايجاد وحدت ميان فرق اسلامي تلاش مي كرد. وي درسال 1991 ميلادي پارلمان مسلمانان انگليس را به منظورهماهنگ كرن فعاليتهاي مسلمانان اين كشوربا150عضو پايه ريزي كرد. دكتركليم صديقي ازانقلاب اسلامي ايران پشتيباني مي كرد و اين انقلاب عظيم را تجسم آرمانهاي مسلمانان مي دانست. مراحلي ازانقلاب اسلامي آخرين اثرمنتشرشده ازاين مسلمان مبارزو متفكراست.
4) اولين سفر "ناصرالدين شاه قاجار" به اروپا (1252 ش): ميرزا حسينخان مشيرالدوله، صدراعظم ناصرالدين شاه قاجار، در نخستين سال صدارتش كوشيد براي آشنايي شاه با مظاهر تمدن اروپا و ايجاد زمينههاي مناسب براي اجراي برنامههاي مورد نظر خود در ايران زمينههاي سفرِ شاه قاجار را به اروپا فراهم سازد. پس از انجام مذاكرات با رؤساي كشورهاي اروپايي، امپراتور اتريش و دولتهاي آلمان، فرانسه، بلژيك، سوئيس و ايتاليا آمادگي خود را براي پذيرايي از شاه ايران اعلام كردند. تا اينكه در اين روز موكب شاهانه از تهران به طرف گيلان حركت كرد و به سمت مسكو پايتخت روسيه به راه افتاد. اين سفر چندين ماهه، گر چه به اميد مشاهده ترقيات دولتهاي اروپايي و رغبت يافتن به اجراي اصول تمدن و نظام جديد زندگي در ايران بود، عملاً نتيجه خوبي نداد. زيرا شاه را مأيوس ساخت و فاصله ميان تمدن شرق و غرب را آن قدر زياد يافت كه نه تنها اميد به رسيدن به پاي دولتهاي بزرگ را از او سلب كرد، بلكه او را آماده جلوگيري از تأسي به اروپاييان و حتي مسافرت به اروپا گرداند. در اين ميان، اصرار و تهديد روسها و نفوذ درباريان بياطلاع، سودجو و تطميع شده و بيحقيقتي انگليسيها كه به لباس دوستي در پي بسط نفوذ خود و تضعيف ايران بودند و سياست دول بزرگ كه فقط نفع خود را ميخواستند، از عوامل تأييد نظر شاه بود. با اين همه، دو سفر ديگر شاه نيز، براي خوشگذراني بود نه يافتن راه ترقي. همچنين هزينههاي سرسامآور و كمرشكن اين مسافرتهاي بيهوده، باعث عقب ماندگي هرچه بيشتر مملكت، فقر سراسري و وابستگي بيشتر به اجانب ميگرديد. در اين ميان، دربار قاجار براي تهيه مخارج اين خوشگذرانيها، مجبور بود كه به بيگانگان دست نياز دراز كند و امتيازهاي وطن فروشانهاي را به آنان واگذار كند كه بيش از پيش، اقتصاد ايران را درهم ميكوبيد. امتيازاتي كه برخي از آنها، تا بيش از شصت سال نيز ادامه داشت.
5) درگذشت "ابن جَزار" طبيب و فيلسوف شهير(395 ق): ابوجعفر احمد بن ابراهيم بن ابي خالد، معروف به ابن جَزار، از مشاهير اطباي اسلامي قرن چهارم هجري ميباشد. وي پس از آن كه هر دو نوع عِلمي و عَمَلي طبّ را آموخت به تدريس و معالجه پرداخت. ابن جَزار در تشخيص بيماري و مداواي بيماران داراي يد بيضا و نَفَس مسيح گونه بود. اِبدال الادويه، نصايحُ الابرار و زادُالمسافر از جمله تاليفات اوست. در گذشت ابن جزار را سال چهار صد هجري قمري نيز گفتهاند.
6) رحلت فقيه و محدث بزرگوار آيتاللَّه شيخ حيدرقلي سردار كابلي (1372 ق): علامه حيدر قلي فرزند سردار نورمحمدخان در 18 محرم 1293 ق در كابل به دنيا آمد. در آغاز كودكي كه استعمار انگلستان بر افغانستان چيره شده بود، به همراه پدر كه از سرداران ارتش بود به لاهور تبعيد شد. حيدرقلي در آن سامان به تحصيل روي آورد و در اندك زماني پيشرفت كرد. آزار حُكّام لاهور، نورمحمد خان را وادار به مهاجرت به عراق كرد و علامه تلاش بيوقفهاي را در راه كسب علم آغاز كرد. اين حكيم وارسته پس از كسب مدارج علمي و رسيدن به درجهي اجتهاد و فتوا، از رجال نامي و استوانههاي بزرگ حوزه همچون حضرات آيات عظام: سيدحسن صدر، حاج شيخ عباس قمي، سيديحيى خراساني و شيخ آقابزرگ تهراني، مفتخر به دريافت اجازه و نقل روايات گرديد. سردار كابلي همراه با فراگيري علوم معقول و منقول، به يادگيري چندين زبانِ زندهي دنيا همت گماشت و در اين امر نيز موفق بود. وي پس از مدتي راهي كرمانشاه در غرب ايران گرديد و به نشر احكام ديني و ارشاد مردم همت گماشت. دُرُّالنثير، رساله در معرفت و شرح دعاي صباح از جمله تاليفات اوست. سرانجام، حكيم فرزانه، دانشمند برجسته و ستارهي خاور، پس از بيش از نيم قرن تلاش، بررسي و نشر معارف اسلامي در حال راز و نياز با خداوند و در سَرِ سجادهي نماز، در 79 سالگي در كرمانشاه در گذشت و طبق وصيتش در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
7) 19آوريل سال1895ميلادي:«لويي پاستور» شيميدان فرانسوي ازخدمتگزاران بشردارفاني را وداع گفت. لويي درپايان تحصيلات مقدماتي درپاريس چندسالي را با معلمي گذراند و در27سالگي موفق به كسب درجه دكتري دررشته علوم شد و ازهمان زمان با سمت استاد شيمي مشغول تدريس شد. و همزمان با آن مديريت تحقيقات علمي دانشسراي پاريس را نيزبه عهده گرفت. پاستوردرباره تخميرو بيماريهاي كرم ابريشم و همچنين امراض مُسري بويژه هاري نظريه هاي جديدي ارائه كرد. و دراين موارد به كشفياتي بزرگ دست يافت. پاستوردررفع بيماريهاي عفوني و مبارزه با ميكروبها هم موفقيت هاي بزرگي كسب كرد. اين شيميدان محقق اصول معالجه بيماريها و طريقه درمان امراض را تغيير داد و پايه هاي جديدي دراين زمينه ها بنا نهاد. گفتني است كه به پاس قدرداني اززحمات پاستوردولت فرانسه درسال1888ميلادي انستيتوپاستوررا بنام وي نامگذاري كرد. اين مركزبزرگترين مركزتحقيقاتي طبي است و دراكثركشورهاي جهان شعبه دارد.
8) 19آوريل سال1915ميلادي:آلباني استقلال كامل خود را بازيافت. اين كشوردرزمان جنگ جهاني اول دچارهرج ومرج شد. درسال1925ميلادي احمد باي زوغو رهبرقيام كنندگان آلباني نظام جمهوري را برقراركرد و خود رئيس جمهورآلباني شد. پس ازاشغال اين سرزمين به دست موسوليني زوغو تبعيد شد. درپايان جنگ جهاني دوم جنبش پارتيزاني به رهبري انورخوجه مجدداً جمهوري را درآلباني اعلام كرد. پس ازمرگ خوجه آليا راميرز حكومت را درآلباني بدست گرفت.
9) تولد "ژرژ بوفون" محقق و طبيعيدان معروف فرانسوي (1709م): ژرژ لويى بوفون طبيعيدان و نويسنده فرانسوي، در 19 آوريل 1709م در فرانسه به دنيا آمد. وي بيشتر عمر خود را صرف تحقيقات علمي كرد و نتايج اين مطالعات را در كتاب تاريخ طبيعي در 36 جلد تاليف نمود. اين كتاب مجموعهاي از اطلاعات علمي، تاريخ، زمين، گياهان و جانوران و سنگها است و به سبكي ساده نوشته شده است. گرچه طرح اين دائرة المعارف از بوفون بود اما در واقع با همكاري گروهي از دانشمندان و نويسندگان تحت نظارت وي نوشته شد. در واقع مديريت بوفون در باغ سلطنتي پاريس و در اختيار داشتن مجموعههايى از موزه تاريخ طبيعي باعث شد تا نقشه اين طرح عظيم ريخته شود. بوفون در اين مجموعه ابتدا درباره روش مطالعه و بحث پيرامون تاريخ طبيعي سخن گفته و آنگاه در موضوع نظريه خود درباره زمين و سپس تاريخ طبيعي انسان مطالبي مطرح مينمايد و از جلد چهارم مطالعه جانوران آغاز ميشود. مطالب 11 جلد بعدي به زندگي چهارپايان اختصاص دارد. ده جلد از اين كتاب نيز به پرندگان و يازده مجلد آخر به كانيها و سنگها پرداخته است. بوفون در سال 1753م به عضويت آكادمي علوم فرانسه پذيرفته شد و اين به خاطر كاميابي و موفقيت وي در ارائه مجموعه تاريخ طبيعي بود. بوفون در سالهاي پاياني عمر شهرتي فراوان كسب كرد به طوري كه به پاسداشت مقام علمي وي، در زمان حياتش مجسمهاي از وي ساختند و در محلي نصب كردند. وي آنچنان مورد تحسين و تشويق در سراسر اروپا قرار گرفت كه برخي وي را "ارسطوي فرانسه" ناميدند. ژرژ لويي لوكلر كنت دو بوفون سرانجام در چهاردهم اوت 1778م در شصت و نه سالگي درگذشت.
10) عقب نشيني سربازان متجاوز انگليسي از بندر اسكندريه مصر (1807م): دولت انگليس كه براي به دست آوردن منافع بيشتر، در صدد گسترش مستعمرات خود در نقاط مختلف جهان بود، در اوايل قرن نوزدهم ميلادي تصميم گرفت سرزمين مصر را كه جزو امپراتوري عثماني بود به تصرف خود درآورد. به همين دليل ناوگان انگليس به مصر حمله كرد و بندر اسكندريه را اشغال نمود. اما محمدعلي پاشا، والي مصر با كمك مردم و علماي اين كشور كه فتواي جهاد عليه مهاجمين را داده بودند، به دفاع از مصر پرداخت. در اين نبرد، مردم مسلمان مصر با شجاعت و از خودگذشتگي بسيار مبارزه كردند و دشمن را كه به پيشرفتهترين سلاحهاي آن دوران مجهز بود، شكست دادند. در پي اين شكست، نيروهاي مهاجم انگليسي نيز در 19 آوريل 1807م از بندر اسكندريه مصر عقبنشيني كردند.
11) مرگ "جورج بايرون" شاعر و اديب بلندآوازه انگليسي (1824م): لرد جورج گوردون نوئل بايْرون اديب و متفكر انگليسي، در 22 ژانويه 1788م در لندن به دنيا آمد. وي دوران كودكي را در محيطي پرماجرا و عنان گسيخته گذراند و تحت فشار مادري تندخو و بيمحبت، تربيت شد. بايرون پس از ورود به دانشگاه، اولين مجموعه شعر خود با نام ساعات فراغت را منتشر كرد كه نظر منتقدان را جلب نمود و گروهي هم آن را به دليل تأثيرپذيري از مكتب رمانتيسم با توجه به احساسات و تخيل و به صورت داستاني، مورد انتقاد قرار دادند. بايرون نيز در مقام مقابله، مجموعه معروف رامشگران انگليسي و منتقدان اسكاتلندي را نوشت و بيدرنگ به سوي مشرق زمين سفر كرد. وي در بازگشت، اشعار تازهاي را عرضه داشت كه بيشتر آنها جنبه ملودراماتيك يا بدْ آغاز و خوش فرجام دارند ودر تمام آنها شور احساس موج ميزند. بايرون يك بار براي اينكه قطعه بسيار معروف زنداني شيلن را بسازد با پاي خود به برج شيلن رفت و چندي مانند محبوسين در آنجا زندگي كرد تا بتواند به روحيه زندانيان سابق آن مكان پي ببرد. درنتيجه، اين قطعه او از بزرگترين شاهكارهاي حيات ادبي بايرون به شمار ميرود. وي در سال 1824م پس از درخواست آزاديخواهان يونان براي مقابله با امپراتوري عثماني، به جنگ عثماني شتافت و در حين جنگ در 19 آوريل 1824م در 36 سالگي بر اثر تب درگذشت. علاوه بر ادبيات، بايرون به فلسفه نيز توجه داشت ولي نظرات خود را با توجه به زندگي ناگوار خويش ارائه داد. وي اعلام كرد كه همه چيز پوچ و بيفايده است و من در كاخ و باغ و خَدَم و حَشَم و پول، معني حيات و زندگي را در نيافتم. بايرون ميگفت: بدي و شرارت با خون من عجين شده است. با اين حال معتقد بود كه كلمات چون ابزارند و هر قطره كوچكي از مركّب، هنگامي كه مانند شبنمي بر صفحه انديشه چكد، چيزي به وجود ميآورد كه هزاران بلكه ميليونها نفر را به تفكر وا ميدارد. لُرد بايرون، گرچه در زندگي خصوصي و خانوادگي خود، دچار انحرافات و رفتارهاي غيراخلاقي بود، اما نوشتارهاي فراوانش كه در بعضي از آنها از گوته و دانته الهام گرفته بود، باعث رونق ادبيات داستاني و شاعرانه انگلستان و گسترش آن در سراسر اروپا گرديد. بايرون آدم خودپسند و مغروري بود و خود را بهترين شاعر و مرثيهگو ميدانست نبوغ او فقط در هجاسازي بود. قدرت توصيف و نمايش احساسهاي انساني او زايدالوصف بود و آثار بديعي به تقليد از كارهاي وي شكل گرفتهاند. با آنكه انگلستان به سبب رفتار ضد اخلاقي و عصيانش بر ضد آداب و رسوم، او را طرد كرد، بايد دانست كه بدون وجود بايرون، هرگز چنان تكاملي در ادبيات رمانتيك انگلستان كه سراسر اروپا را فرا گرفت پديد نميآمد. در حال حاضر، بايرون در خارج از انگلستان مشهورتر از داخل اين كشور است.
12) درگذشت "چارلز داروين" طبيعيدان نامي انگليسي (1882م): چارلز رابرت داروين طبيعيدان، فيزيولوژيست و دانشمند انگليسي در 12 فوريه 1809م در انگليس به دنيا آمد. وي در ابتدا مقداري دروس طب خواند و سپس الهيات را به پايان رساند، ولي مصاحبت دوستان جديد او را به علوم طبيعي رهنمون ساخت. داروين در سال 1831م به عنوان طبيعيدان، عضو هيأتي از محققان شد كه قرار بود به امريكاي جنوبي و جزاير غربي اقيانوس آرام سفر كنند. در اين سفر پنج ساله، داروين درباره جانداران و سنگوارههاي روزگاران پيشين مطالعات فراواني انجام داد و اصل انتخاب طبيعي در مغزش پرورده شد. هرچند پژوهشهاي داروين نزديك به بيست سال به طول انجاميد اما او از نگارش و انتشار آن پرهيز ميكرد تا اينكه با اطلاع از پژوهشي درباره تكامل، دريافتْ نتيجهاي را كه از 20 سال مطالعه به دست آورده بود، دانشمندي ديگر در كتاب خود خاطر نشان ساخته است. از اين رو داروين درصدد برآمد تا نتايج تحقيقات و مطالعات خود را عنوان سازد. از اينرو، داروين در اول ژانويه 1858م نتايج كارهاي علمي خود را مطرح كرد و آنها را در كتاب "اصل انواع"، منتشر نمود. نظراتي كه وي در اين كتاب و در كتب ديگر در باب تغيير انواع داده، موجب تأسيس مكتبي به نام داروينيسم گرديده است. بنابر قانون تبديل انواع، موجودات در آغازِ خلقت، چنان كه امروزه هستند، خلق نشدهاند. آنها در ابتدا بسيار پَست و ساده بوده، سپس طي ميليونها سال، طبق قوانين طبيعي به سوي كمال رفته و به دو دسته گياهان و جانوران تبديل شدهاند. آنها بعدها استخوان دار شده و چهار پايان ظهور كردهاند. سرانجام، حيوان دو پا كه حُكما، حيوان ناطق خوانده و آن را اشرف مخلوقات ميدانند، بالاتر از همه قرار گرفته است. داروين نخستين كسي بود كه گفت رستنيها و جانوران، به خودي خود دگرگون ميشوند اما اگر اين دگرگونيها با محيط دمساز باشد آن گياه يا جانور به زندگي خود ادامه ميدهد و گرنه محكوم به فناست. داروين عقيده قدما درباره نژاد انسان كه بنا بر حكايات تورات، همه از نسل آدم بودند را مورد انتقاد قرار داد و نظريه تطوّر يا تكامل را عرضه داشت كه بر عكس نظر قدما، به جاي هبوط، در حقيقت، صعود آدمي را از مرحله بسيار ابتدايى به مرحله پيچيده حيات و تكامل او را از راه تطابق و سازگاري با محيط به پيش ميكشيد. وي مخالف انتقاد جزمي دين به داستان غير علمي آفرينش بود. هرچند انتشار افكار داروين در ابتدا باعث بحث و جنجال فراواني در جامعه علمي آن روز گرديد ولي پس از طي سالياني و حتي دهها سال پس از مرگ داروين، تحت بررسيهاي فراوان قرار گرفت و مورد نقد و تشكيك بسياري از متفكران واقع شد چارلز داروين سرانجام در نوزدهم آوريل 1882م در 73 سالگي درگذشت و در كنار اسحاق نيوتن در كليساي وست مينْسْتِر به خاك سپرده شد.
13) مرگ "آفاناسي فيت" شاعر و اديب برجسته روسي (1892م): آناتاسي فيت شاعر برجسته روسي در 18 مارس 1820 م در ناحيه اورال روسيه به دنيا آمد. وي نخست در مدرسه شبانه روزي كه در استوني امروزي قرار داشت، آموزش ديد و سپس وارد دانشكده زبانشناسي در دانشگاه مسكو گرديد و تا سال 1844 م به تحصيل اشتغال داشت. فيت آنگاه وارد خدمت نظام شد و مدت 8 سال در شهرهاي مختلف خدمت نمود. در سال 1853م به گارد ويژه منتقل شد و از اين فرصت استفاده نمود تا در پترزبورگ با نويسندگان برجسته روس آشناشود. تلاش عمده فيت در ابتدا بازستانيِ عنوان اشرافي خود بود كه در سال 1873م با فرمان تزار محقق گرديد. آناناسي فيت سرودن شعر را از دوره دانشجويى آغاز كرد و در 1840م اولين مجموعه شعرش را منتشر نمود. وي در عين حال اشعار خود را در دو نشريه محلي ارائه ميكرد. بسياري از اشعار تغزلي مشهور او مربوط به همين دوره ميباشد. وي در اول كار شاعري وصّاف بود كه به توصيف هنرمندانه صحنههاي تجسمي همت ميگماشت. مجموعههاي بعدي اشعارش، تحسين و ستايش منتقدان برجسته را در پيداشت. وي در اشعارش از بيان اعتقادات ايدئولوژيك دوري ميجست و از نظر سياسي نيز، گرايشاتي محافظه كارانه داشت. او معتقد بود هنر فقط يك هدف دارد و آن خدمت به زيبايى است. شعر فيت فراتر از همه به دو موضوع و مضمون ميپردازد؛ طبيعت و عشق. ديگر موضوع اشعار وي را ميتوان مضامين فلسفي يا متأمّلانه دانست. اشعار او درباره طبيعت داراي نگاهي عميق، دقيق و ظريف است. او همه چيز را با نگاهي تيزبين ميبيند و زيبايى در اشعار او بعضاً مرموز و غيرعادي است. در شعر فيت، طبيعت زنده است. با انسان سخن ميگويد و متقابلاً انسان هم با او سخن ميگويد. بايد افزود فيت از ستايشگران شوپنهاور فيلسوف آلماني است و اشعاري سروده است كه حاكي از نوعي بدبيني است. جوهر اصلي شعر او را رؤياها، احساسات گريزپا و احساسات مبهم تشكيل ميدهد. از آثار فيت ميتوان از آتشهاي شبانه، در شبي جنوبي بر كومه علف، زماني دراز بيحركت ماندم و ترجمه آثاري از شوپنهاور، گوته، فاوست و شاعران كلاسيك لاتين و نيز دوره سه جلدي خاطراتش ياد كرد. آناتاسي فيت درس در سن هفتاد و دو سالگي در نوزدهم آوريل سال 1892م درگذشت.
14) درگذشت "پيركوري" دانشمند فرانسوي و مكتشف راديوم و پولونيوم (1906م): پيِر كوري فيزيكدان شهير فرانسوي در 24 اوت 1859م در پاريس به دنيا آمد. وي از كودكي داراي استعدادي شگرف در امور رياضي و فني بود. از اينرو تحصيلات خود را در دانشگاه سوربن به پايان رساند و پس از اخذ درجه دكتري، استاد فيزيك آن دانشگاه شد. پيِر كوري در طي سالهاي تدريس و تحقيق درصدد بود تا همسري نابغه بيابد تا اينكه در 35 سالگي با مانيا سلكودوسكا معروف به مادام كوري ازدواج كرد. اين زوج دانشمند از آن پس به فعاليتهاي علمي گستردهاي دست زدند. آنها دريافتند كه عنصر توريوم همانند اورانيوم، اشعهاي نامرئي از خود ساطع ميكند. آنان نام اين اشعه را راديو اكتيويته گذاشتند و چون تشعشع اورانيوم را مورد آزمايش قرار دادند به اين نتيجه رسيدند كه شايد در ماده ديگري، بيش از آن، راديو اكتيويته موجود باشد. پس از رنجهاي فراوان، اين زن و شوهر به اين كشف رسيدند كه دو ماده پلونيوم و راديوم نيز از راديو اكتيوتيه برخوردار ميباشند. چهار سال طول كشيد تا توانستند يك دهم گرم راديوم تهيه كنند و كشف خود را به جهان دانش عرضه دارند. از آن پس خانواده كوري غرق در شهرت و افتخار شدند و در همان سال جايزه نوبل را نصيبشان ساخت. اين كشفها، سرآغاز تولد فيزيك مدرن هستهاي بود كه به آفرينش رشته علمي جديد منجر گشت كه به راديوتراپي يا پرتو درماني شهرت دارد. پيركوري سرانجام در 19 آوريل 1906م در حال مراجعت به منزل بر اثر تصادف با درشكه و اتومبيل در 47 سالگي درگذشت. هرچند اين حادثه تأثير بسيار بدي بر روي خانواده كوري نهاد ولي همسرش مادام كوري به كارهاي علمي خود ادامه داد و منشا كشفيات مهم ديگري در صحنه علم فيزيك گرديد.
15) انحلال جامعه ملل پس از جنگ جهاني دوم (1946م):جامعه ملل نخستين سازمان بينالمللي است كه بعد از پايان جنگ اول جهاني به پيشنهاد وودرو ويلسون، رئيس جمهور وقت امريكا و فرمان پاپ در دهم ژانويه 1920م شكل گرفت. ميثاق جامعه ملل در سال 1919م در كنفرانس صلح پاريس به تصويب رسيد. ولي با عدم تصويب صلح ورساي از طرف كنگره امريكا، جامعه ملل بدون عضويت ايالات متحده امريكا شروع به كار كرد. مقر جامعه ملل در ژنو در كشور سوئيس و نخستين دبير كل آن يك ديپلمات انگليسي بود. جامعه ملل با عضويت 49 كشور شروع به كار كرد و سيزده كشور ديگر نيز در طول حيات جامعه به آن پيوستند. با اين حال اين جامعهملل در جلوگيري از وقوع جنگ جهاني دوم و دفع تجاوز ايتاليا به اتيوپي، تجاوز آلمان به اتريش، تجاوز ژاپن به چين و تجاوز شوروي به فنلاند به تدريج اعتبار خود را از دست داد و اين مسئله سرآغاز نابودي جامعه ملل شد. از آن سو، كشورهاي متجاوز براي اين كه تعهدي در قبال جامعه ملل نيز نداشته باشند به تدريج آن را ترك كردند و اين امر بيش از قبل، ضعف جامعه را به دنبال آورد. مشكل اساسي كار جامعه ملل چنان كه سازمان ملل بدان دچار است، نبودن ضمانتي براي اجراي قطعنامههاي جامعهملل بود و جامعه ملل نميتوانست دولتهاي بزرگ را وادار به پيروي از مقررات خود كند. در جريان جنگ دوم جهاني، جامعه ملل عملاً به حال تعليق درآمد و در پايان جنگ با واگذاري مسئوليت خود به سازمان ملل، انحلال خود را در نوزدهم آوريل 1946م پس از حدود بيست و شش سال فعاليت اعلام كرد.
16) كشتار پيروان فرقه داوديان در امريكا (1993م): با حمله پليس ايالتي امريكا اف .بي.آي به مقر پيروان فرقه داوديان در سال 80 1993 تن از اعضاي اين فرقه كشته شدند. هواداران اين فرقه كه مخالفان سياستهاي امريكا هستند، پس از چند روز محاصره در مقر خود مورد حمله و كشتار قرار گرفتند. كشتار مخالفان حكومت در كشوري چون امريكا كه مدعي آزادي بيان و دفاع از حقوق بشر است، باعث حيرت مردم جهان و رسوايي واشينگتن شد.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.