برای دست یافتن به سرسختی ذهنی تمرین کنید
۱. همیشه طوری عمل کنید که انگار همه چیز تحت کنترل شماست
خیلیها فکر میکنند شانس در موفقیت یا شکست نقش مهمی دارد؛ مثلا اگر موفق شوند، میگویند شانس با ما یار بود؛ اگر شکست بخورند میگویند بدشانسی آوردم.بیشتر افراد موفق هم ممکن است به نقش شانس در موفقیت یا شکستشان توجه داشته باشند؛ اما فرقشان با آدمهای معمولی این است که افراد موفق هرگز منتظر شانس نمیمانند و از آن طرف، هرگز نگران بدشانسی هم نیستند.
بنابراین طوری عمل میکنند که انگار موفقیت یا شکستشان بهطور کامل دست خودشان است.
اگر موفق شوند، خودشان باعث آن شدهاند؛ اگر هم شکست بخورند، باز هم خودشان مسبب آن اند.
اگر انرژی ذهنیتان را صرف نگرانی دربارهٔ اتفاقات احتمالی در آینده نکنید، آنگاه انرژی کافی برای تلاشکردن خواهید داشت؛ بنابراین اتفاقاتی که مطلوبتان است، رخ خواهند داد. شانس را نمیتوانید کنترل کنید، اما خودتان را حتما میتوانید.
۲. چیزهایی را که نمیتوانید تأثیری روی آنها داشته باشید، کنار بگذارید
قدرت ذهنی مانند قدرت ماهیچههاست. آدمی با تواناییهای نامحدود وجود ندارد. بنابراین به این فکر کنید که قدرت ذهنتان هم محدود است و لازم نیست توان آن را برای چیزهایی مصرف کنید که هیچ تأثیری در آنها ندارید.برای نمونه، برخی افراد مدام نگران مسائل سیاسی هستند، برخی دیگر نگران خانوادهشان هستند، بعضیها هم دغدغهٔ گرمشدن کرهٔ زمین را دارند.
هرچه هست، شما به آن اهمیت میدهید و انتظار دارید برای دیگران هم مهم باشد.
اگر واقعا مسائلی وجود دارند که نگران آنها هستید، هرکاری از دستتان برمیآید انجام دهید و آن را رها کنید.
دیگر چرا به آن فکر میکنید؟ اگر در خانواده کسی مشکلی دارد، به او گوش دهید و با او همدلی کنید.
اگر کمک میخواهد، هر کاری میتوانید برایش بکنید. نگران طبیعت هستید، ردپای کربن خودتان را کاهش دهید و پلاستیک کمتری مصرف کنید.
در کمپین های داوطلبانه شرکت کنید و عادت های خوب را انتشار دهید.
دیگر چه کاری از دستتان ساخته است؟ تا همین جا کافی است. شما سهمتان را ادا کرده اید.
خودتان را تغییر دهید و سعی نکنید دیگران را تغییر دهید. آنها تا خودشان نخواهند، تغییر نخواهند کرد.
۳. از گذشته فقط درس بگیرید، نه اینکه به خودتان سنجاقش کنید
گذشته ارزشمند است. نهتنها از اشتباهات خودتان، بلکه از اشتباهات دیگران هم بیاموزید.سپس رهایش کنید. گفتنش آسانتر از انجام دادنش است، قبول. اما باور کنید این به زاویهٔ دیدِ خودتان بستگی دارد.
هنگامیکه اشتباهی مرتکب میشوید، آن را بهچشم فرصتی ببینید برای یادگیری چیزی که نمیدانید.
اگر هم دیگران اشتباهی را انجام میدهند، آن را فرصتی برای مهربانی، بخشش و درک متقابل بدانید.
مدام به گذشتهها فکر نکنید. گذشته نباید شما را محدود کند؛ فقط باید به شما آموزش دهد.
فکر کنید و ببینید که چه چیزی خوب پیش نرفت؛ اما این کار را فقط برای این انجام دهید که بررسی کنید دفعهٔ بعد، شما و دیگران چهکار می توانید بکنید که این بار درست پیش برود. 1
۴. در شادی موفقیت دیگران سهیم باشید
بسیاری از افراد موفقیت را نوعی «بازی با مجموع صفر» در نظر میگیرند؛ یعنی اگر او موفق است، جایی برای موفقیت من وجود ندارد و من باید از موفقیت او ناراحت باشم. این افراد تصور میکنند درخشیدنِ کسی باعث میشود دیگران به چشم نیایند.عصبانیت از موفقیت دیگران، قاتل انرژی ذهنی است: همان انرژیای که میتوانیم در جاهایی بهتر به کار ببریم و از آن بهترین استفاده را ببریم، انرژی ای که برای سرسختی ذهنی به آن نیاز داریم.
وقتی دوستتان کاری فوقالعاده انجام میدهد، این بدان معنا نیست که شما نمیتوانید کار فوقالعادهای انجام دهید.
اتفاقا موفقیت او در حوزه خودش، ممکن است مکمل موفقیت شما در حوزه فعالیت خودتان باشد.
همیشه سعی کنید افراد موفق را بهسمت خودتان بکشانید. حضور چند فرد موفق در کنار هم، میتواند به پیشرفت کلی همهٔ شما کمک کند.
اصلا اگر آدمهای ناموفق دور و برتان باشند، ممکن است شما را هم تا سطح خودشان پایین بکشند!
۵. گله و شکایت را کنار بگذارید
کلماتیکه به کار میبرید قدرت دارند، بهویژه روی خودتان. منفی باشند یا مثبت، فرقی نمیکند. آنها قدرتشان را روی شما و دیگران اِعمال میکنند.نالیدن و شکایتکردن از وضعِ موجود و مشکلاتتان، همهچیز را بدتر خواهد کرد.
بنابراین اگر چیزی خوب پیش نمیرود، وقتتان را برای نالیدن تلف نکنید. آن انرژی ذهنی را برای بهتر کردن شرایط صرف کنید.
بهجای حرفزدن درباره اینکه چهچیزی خوب پیش نمیرود، درباره این صحبت کنید که چه کارهایی انجام دهید تا اوضاع بهتر شوند؛ حتی اگر مجبور شوید با خودتان گفتوگو کنید.
درباره دوستان و همکارانتان هم همین کار را بکنید. بهجای اینکه خودتان را به شانهای برای گریهکردن آنها تبدیل کنید، از آنها بخواهید ناله و شکایت نکنند.
به آنها تفهیم کنید که دوستان خوب باید به هم کمک کنند تا مشکلاتشان رفع شود نه اینکه با هم بنشینند و به زمین و زمان فحش بدهند!
۶. به فکر تأثیرگذاشتن روی دیگران نباشید
کسی که شما را بهخاطر لباسها، اتومبیل، داراییها و موقعیت شغلی تان دوست دارد، درواقع اشیای متعلق به شما را دوست دارد نه خودتان را. بنابراین روی این افراد انرژی ذهنیتان را صرف نکنید.چنین روابطی همان قدر که سطحی هستند، غیرواقعی هم هستند. بنابراین خودتان باشید و به این فکر نکنید که چطور روی دیگران تأثیر بگذارید تا شما را دوست داشته باشند. آنچه شما را شادتر میکند، ایجاد روابط واقعی با دیگران است.
وقتی ذهنتان را از این افراد آزاد کنید، انرژی ذهنی بیشتری برای افرادی خواهید داشت که واقعا در زندگیتان اهمیت دارند. 2
7. به فکر جلب توجه نباشید
به خاطر داشته باشید کسی که شما را به خاطر لباسها، ماشین، داراییها یا موقعیت شغلی دوست دارد، در حقیقت اشیا متعلق به شما را دوست دارد و به فکر خود شما نیست. بنابراین انرژی ذهنی خود را برای این افراد صرف نکنید. این روابط سطحی و غیرواقعی هستند و با کوچکترین مشکل از بین میروند.بنابراین سعی کنید همیشه خودتان باشید و جلب توجه نکنید تا دیگران شما را دوست داشته باشند.
توجه داشته باشید که برقراری روابط واقعی با دیگران شما را شادتر میکند.
اگر با این دسته افراد معاشرت نداشته باشید، انرژی ذهنی بیشتری برای کسانی که واقعا در زندگی شما اهمیت دارند خواهید داشت.
8. قدر داشتههای خود را بدانید
بهتر است هر شب قبل از خواب زمان کوتاهی را به فکر کردن اختصاص دهید. در این لحظات به نگرانی های خود درباره نداشتهها فکر نکنید و همه چیزهایی را که دیگران دارند و شما ندارید رها کنید. به جای این کار بهتر است به داشتههای خود فکر کنید و شکرگزار آنها باشید.زمانی که این ویژگیها را در خود تقویت کنید انرژی ذهنی را هدر داده اید را ذخیره میکنید.
اگر با مشکلات مختلف نیز روبهرو شوید باز هم با انرژی زیاد رو به جلو حرکت میکنید. این ویژگی همان سرسختی ذهنی است.
اکنون با خود فکر کنید آیا هدفی در زندگی خود داشته اید که آن را رها کنید؟ به نظر شما چه عواملی باعث شدند که شما برای رسیدن به آنها تلاش نکنید؟
به نظر شما اگر در آن روزها سرسختی ذهنی داشتید، میتوانستید به اهداف خود برسید؟ 3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.mehrastan.ac.ir
3.www.motalesharif.com