افسردگی در سالمندان؛ علائم، دلایل و راه های درمان آن
آیا دیگر به فعالیت های محبوب تان علاقه ندارید؟ آیا احساس ناتوانی و ناامیدی امان تان را بریده است؟ آیا سپری کردن ایام روز به روز برای تان سخت تر و سخت تر می شود؟ نگران نباشید. بسیاری از سالمندان با این وضعیت دست و پنجه نرم می کنند.فارغ از اینکه سوابق و دستاوردهای ما چیست، با بالارفتن سن، افسردگی سراغ همه می آید! علائم افسردگی در سالمندان به تمام شئون زندگی تسری می یابند و بر انرژی، اشتها، خواب، علاقه به کار، سرگرمی و روابط اجتماعی آنها تأثیر می گذارد.
با این حال، برای سرحال بودن، شادابی و بهبود کیفیت زندگی در دوران سالمندی روش های فراوانی در دسترس است.
در این مقاله با نشانه های افسردگی در سالمندان و راه های مقابله با آن ها آشنا می شوید.
آیا سالمندی افسرده هستید؟
وقتی پا به سن می گذاریم، افسردگی در کمینِ همه ماست. اما متاسفانه اکثر سالمندانِ افسرده علائم افسردگی را تشخیص نمی دهند و گام های لازم را برای مقابله با آن بر نمی دارند. نادیدهگرفتن افسردگی در سالمندی دلایل فراوانی دارد:.شاید فکر می کنید بی حس و حالبودن تان طبیعی است و افسردگی جزئی از فرایند پیرشدن است.
شاید تنها و منزوی هستید (که این موضوع به نوبه خود می تواند به افسردگی منجر شود) و کسی در کنارتان نیست که متوجه آشفتگی شما شود.
شاید متوجه نیستید که مشکلات جسمی تان نشانه های افسردگی هستند (نشانه های جسمی افسردگی).
شاید از حرفزدن در موردِ احساسات تان یا کمک خواستن از دیگران اِبا دارید.
مهم است بدانید که افسردگی جزئی ناگزیر از فرآیند پیر شدن و نشانه ناتوانی یا ضعف شخصیت نیست. هر کسی فارغ از گذشته و موفقیت هایش ممکن است به افسردگی دچار شود. وقتی وارد دوران سالمندی می شویم زندگی مان تغییر می کند.
تغییراتی مانند بازنشستگی، مرگ عزیزان، کاهش سلامتی. این تغییرات می توانند به افسردگی منجر شوند اما این وضعیت واقعا اجتناب پذیر است.
با وجود همه چالش های دوران کهن سالی، می توان برای شاد بودن و امیدواری در دوران طلایی سالمندی گام هایی برداشت.
افسردگی جزئی ناگزیر از فرآیند پیرشدن و نشانه ناتوانی یا ضعف شخصیت نیست.
علائم و نشانه های افسردگی در سالمندان
برای تشخیص افسردگی کهن سالی باید علائم و نشانه های آن را شناخت. علائم هشدار دهنده شامل این موارد هستند:غم یا احساس یأس
ازدست دادن حس ارزشمند بودن (نگرانی از سربار دیگران بودن، احساس بی ارزش بودن یا نفرت از خود)
دردها و رنج های غیرقابل توضیح یا تشدیدشده
ازدست دادن علاقه به فعالیت های اجتماعی و سرگرمی ها
کندشدنِ آهنگ صحبت کردن یا حرکت کردن
کاهش وزن یا اشتها
افزایش مصرف دخانیات و مشروبات الکلی
احساس ناتوانی یا ناامیدی
فکرکردنِ دائمی به مرگ یا خودکشی
بی انگیزگی و کاهش انرژی
مشکلات حافظه
اختلالات خواب (دشواری در به خواب رفتن یا خوابیدن یا خواب آلودگی در طول روز)
بی توجهی به مراقبت های شخصی (حذف برخی وعده های غذایی، فراموشکردن زمان مصرف داروها، اهمیت ندادن به بهداشت فردی)
سالمندانِ افسرده لزوما غمگین نیستند
شاید غم و افسردگی را همزاد هم تصور کنیم اما بسیاری از سالمندانِ افسرده اعلام می کنند که غمگین نیستند. این سالمندان در عوض از بی انگیزگی، بی انرژی بودن یا مشکلات جسمانی شکایت می کنند. در واقع، مشکلات جسمانی مانند درد مفاصل (آرتروز) یا سردرد های تشدید شونده غالب ترین نشانه های افسردگی در سالمندان است.غم یا افسردگی؟
با پیرشدن چیزهای زیادی را از دست می دهیم. ازدست دادن دردناک است، خواه از دست دادن شغل باشد یا توانایی حرکت، سلامتی، استقلال یا یکی از عزیزان.عزاداری و غصه خوردن در این مواقع کاری طبیعی و سالم است، حتی اگر مدتی طولانی ادامه یابد.
تشخیص غم از افسردگی به این سادگی ها نیست. این دو نشانه های مشترکِ فراوان دارند. البته راه هایی برای تشخیص آنها وجود دارد.
احساس غم فراز و فرود های بیشتری دارد و گستره وسیع تری از عواطف را شامل می شود. فردِ غمگین روزهای خوب و بد زیادی دارد. شما در همان حال که غمگین و عزادار هستید کماکان لحظاتی شاد و لذت بخش را تجربه می کنید.
اگر افسرده باشید، احساس پوچی و یأس همراهِ همیشگیِ شماست.
غمگین بودن محدودیت زمانیِ خاصی ندارد. اگر غمِ شما به مرورِ زمان کاهش نیافت و تمام نشانه های لذت بردن (خندیدن به یک لطیفه خنده دار، لذت بردن از در آغوش کشیده شدن، کِیفکردن از یک غروب دل انگیز) را از شما گرفت، احتمالا افسرده هستید.
دلایل افسردگی در سالمندان
با پا به سن گذاشتن دگرگونی هایی عظیم در زندگی ما روی می دهد. این تغییرات می توانند احتمال افسردگی را افزایش دهند و شامل موارد زیر هستند:۱.مشکلات سلامت
بیماری ها یا معلولیت، دردهای مزمن یا شدید، کاهش توانایی های شناختی، تخریب شکلِ بدن به علت جراحی یا مریضی می توانند در بروز افسردگی مؤثر باشند.۲.تنهایی و انزوا
عواملی مانند تنها زندگی کردن، کاهش تدریجی تعاملات اجتماعی در پی مرگ یا جا به جا شدن دوستان و آشنایان، کاهش تحرک به علت مریضی یا از دست دادن امکان رانندگی می توانند منجر به افسردگی شوند.۳.کاهش احساس سودمندی
بازنشستگی می تواند با از دست دادن حس هویت، شأن اجتماعی، اعتماد به نفس و امنیت اقتصادی همراه باشد و خطر بروز افسردگی را افزایش دهد.ایجاد محدودیت های جسمی برای انجام دادن فعالیت های مورد علاقه نیز در کاهش حس سودمندی مؤثر است.
۴.ترس ها
شامل ترس از مرگ یا مردن و همچنین اضطراب درمورد مشکلات مالی یا بیماری ها.۵.مرگ عزیزان
مرگ دوستان، اعضای خانواده، حیوانات خانگی یا همسر و شریک زندگی از دلایل عمده افسردگی در سالمندان است.بیماری هایی که خطر افسردگی را افزایش می دهند
مشکلات پزشکی می توانند (به شکل مستقیم یا به شکل واکنشی روانی به بیماری) سالمندان را افسرده کنند. آگاهی از این موضوع اهمیت بسیار دارد.هر نوع بیماری مزمن (به ویژه اگر دردناک، ناتوان کننده یا خطرناک باشد) می تواند به افسردگی منجر شود یا نشانه های افسردگی را تشدید کند.
این بیماری ها شامل موارد زیر هستند:
بیماری پارکینسون
اختلال در تیروئید
سکته
کمبود ویتامین B12
بیماری قلبی
زوال عقل و آلزایمر
سرطان
بیماری های خود ایمنی
دیابت
سختاک های چندگانه (ورم و التهاب مزمن)
افسردگی گاهی تأثیر جانبی دارو درمانی است
نشانه های افسردگی گاهی تأثیر جانبی داروهای تجویزی معمول است. به ویژه اگر چندین دارو را به شکل هم زمان مصرف می کنید، در خطر ابتلا به افسردگی قرار دارید. هر چه سن ما بالاتر می رود، توانایی بدن مان در پردازش، جذب و دفع داروها کاهش می یابد.به همین دلیل، اثرات جانبی مصرف داروها و تأثیر آنها بر حالات روحی سالمندان بیشتر از دیگران است.
اگر با شروع مصرفِ دارویی خاص احساس افسردگی کردید، حتما با پزشک خود مشورت کنید. شاید پزشک تان میزان مصرف دارو را کاهش داد یا دارویی جایگزین برای شما تجویز کرد.
داروهایی که می توانند منجر به افسردگی یا تشدید آن شوند عبارتاند از:
داروهای فشار خون (مانند کلونیدین)
قرص های خواب
مسدود کننده های بتا (مانند لوپرسور، ایندرال)
داروهای زخم معده (مانند زانتاک، تاگامت)
داروهای کلسترول بالا (مانند لیپیتور، مواکور، زوکور)
داروهای قلب دارای رزرپین
استروئیدها (مانند کورتیزون و پریدنیزون)
آرامب خشها (مانند والیوم، زاناکس، هالسیون)
داروهای مسکن و داروهای آرتروز
استروژن ها (مانند پریمارین، پریمپرو)
مسدود کننده های کانال کلسیم
داروهای بیماری پارکینسون
داروهای آنتی کلینرژیک برای درمان اختلال های گوارشی
زوال عقل یا افسردگی
کاهش هوشیاری ذهنی را هرگز نشانه ای معمولی از پیرشدن تصور نکنید. این مسئله می تواند نشانه افسردگی یا زوال عقل باشد که هر دو در سالمندان متداول است. زوال عقل و افسردگی نشانه های مشترکی دارند، ازجمله: مشکلات حافظه، تکلم و تحرک کُند و انگیزه پایین. بنابراین، تمیز دادنِ این دو از یکدیگر کار دشواری است.نشانه های افسردگی
کاهش هوشیاری ذهنی نسبتا سریع استاز زمان، تاریخ و مکانی که در آن قرار دارید آگاهید
در تمرکز کردن با دشواری رو به رو هستید
مهارت های گفتاری و حرکتی کُند می شوند اما طبیعی اند
متوجه مشکلات حافظه هستید و از این بابت نگرانید
نشانه های زوال عقل
کاهش هوشیاری ذهنی به آهستگی روی می دهدگم شدن در محدوده های آشنا، گیج شدن و گم کردن مسیر
اختلال در حافظه کوتاه مدت
مهارت های گفتاری، نوشتاری و حرکتی مختل می شوند
متوجه اختلالات حافظه نیستید یا اهمیتی برای تان ندارد
فارغ از اینکه تضعیف قابلیت های شناختی به دلیل زوال عقل باشد یا افسردگی، باید هرچه سریع تر به پزشک مراجعه کنید.
اگر افسردگی داشته باشید، انرژی، تمرکز و حافظه شما با دارو درمانی به حالت اولیه باز می گردند. درمان زوال عقل نیز کیفیت زندگی شما را افزایش می دهد.
همچنین در برخی انواع زوال عقل می توان نشانه ها را وارونه، متوقف یا کُند کرد.
خود درمانی برای افسردگی سالمندان
شاید به غلط بر این باور باشید که سالمندان پس از سنی خاص توانایی آموختن مهارت های جدید، انجام کارهای جدید یا ایجاد تغییرات جدید در سبک زندگی خود را از دست می دهند. حقیقت این است که مغز انسان همواره در حال تغییر است.به این ترتیب، سالمندان نیز، مانند جوانان، قابلیت آموختن مطالب جدید و سازگار شدن با ایده های جدید را دارند. این تواناییِ تغییر اصلی ترین یاریگر شما برای رهایی از افسردگی ست.
برای غلبه بر افسردگی باید علایق جدیدی پیدا کنید، سازگاری با تغییرات را بیاموزید، از نظر جسمی و اجتماعی فعال باشید و خود را هم بسته با جامعه و عزیزان تان احساس کنید.
البته وقتی افسرده هستید، دست به کار شدن و خود درمانی سخت ترین کار دنیاست. گاهی حتی تصور انجام کارهای مفید هم برای ما دشوار و عذاب آور است.
اما برداشتن گام های کوچک همیشه معجزه آفرین است و حال شما را دگرگون می کند. به عنوانِ مثال، در همین لحظه می توانید کمی قدم بزنید.
این کار شما را درحدودِ ۲ ساعت سرحال نگه می دارد. با برداشتن گام های کوچک و روزانه نشانه های افسردگی تان به مرور از بین می رود و انرژی و امیدی دوباره به شما تزریق می شود. در ادامه رهنمودهای مفیدی را با شما در میان می گذاریم:
۱.اجتماعی باشید و از حمایت دیگران بهره مند شوید
اگر افسرده هستید، احتمالا تمایل ندارید کاری انجام دهید یا با کسی ملاقات کنید. اما انزوا افسردگیِ شما را تشدید می کند.حفظ مثبت اندیشی و تداوم تلاش برای غلبه بر افسردگی به تنهایی دشوار است. به همین دلیل، استفاده از حمایت دیگران اهمیت دارد.
ارتباطات خود را با دیگران افزایش دهید و زمان محدودی را به تنهایی سپری کنید. اگر بیرون رفتن از منزل برای شما دشوار است، عزیزان تان را به منزل دعوت کنید یا ارتباطات تان را با تلفن و ایمیل حفظ کنید.
به یاد داشته باشید که ارتباطات دیجیتال جایگزین ملاقات های چهره به چهره نیستند. سعی کنید ارتباطات حضوری روزانه داشته باشید. به این ترتیب، بهترین حال نصیب تان می شود. همین طور به یاد داشته باشید که هیچ وقت برای دوستیابی و پیدا کردن دوست جدید دیر نیست.
بیرون بروید
خود را در طول روز در منزل محبوس نکنید. پارک بروید، سری به آرایشگاه بزنید، با دوستی ناهار بخورید، موزه و کنسرت بروید یا تئاتر ببینید.در فعالیت های داوطلبانه مشارکت کنید
کمک به دیگران موجب می شود نسبت به خودتان احساس خوبی پیدا کنید. همچنین این کار یکی از بهترین روش ها برای توسعه روابط اجتماعی است.به گروه های حمایتی بپیوندید
هم نشینی با افرادی که در وضعیتی مشابه قرار دارند حس انزوای شما را کاهش می دهد. آشناشدن با تجربیات دیگران در مبارزه با افسردگی می تواند الهام بخشِ شما باشد.در یک کلاس یا باشگاه ثبت نام کنید
با شرکت در کلاس یا باشگاهی خاص با افراد هم فکر آشنا می شوید. به باشگاهی مخصوص سالمندان یا باشگاهی مطالعاتی یا هر گروه دیگری با علایق مشابه خودتان ملحق شوید.تا می توانید بخندید
خندیدن شما را سرحال می کند. با عزیزان تان بگو بخند کنید و لطیفه و داستان های خنده دار بگویید. فیلم های طنز ببینید یا کتاب های طنز بخوانید.۲.زندگی خود را معنادار و هدفمند کنید
برای غلبه بر افسردگی (و نیز جلوگیری از افسردگی مجدد) باید زندگی هدفمندی داشت و از آن لذت برد. با پیرشدن زندگی تغییر می کند.شاید دیگر نتوانید کارهای مورد علاقه تان را که به زندگی شما معنا می بخشیدند انجام دهید. بازنشستگی، ازدست دادنِ دوستان و عزیزان، تغییر محل زندگی و دورشدن از آشنایان و تغییر وضعیت مالی، اجتماعی و سلامتی می تواند روحیه، اعتماد به نفس و حس مفیدبودن شما را تحت تأثیر قرار دهند.
اما راه های فراوان دیگری برای معنابخشی به زندگی و سرگرم بودن وجود دارد. گاهی تنها کافی ست نگرش تان به زندگی و فرایند پیرشدن را تغییر دهید.
به جایِ تمرکز بر کارهایی که دیگر نمی توانید انجام دهید، به کارهایی فکر کنید که هنوز می توانید انجام دهید
شاید فکر کردن به کارهایی که دیگر نمی توانید (یا آن طور که می خواهید نمی توانید) انجام دهید شما را ناامید و بی انگیزه کند.
شاید هم افکار منفی در موردِ پیر شدن اعتماد به نفس شما را مسموم کرده است. به جای تکیه بر کارهایی که قبلا انجام می دادید، بر کارهایی تمرکز کنید که هم اکنون می توانید انجام دهید. خودتان متوجه می شوید که انبوهی از کارهای انجام نداده و جذاب پیش روی شماست.
مهارت های جدید بیاموزید
کارهای جدیدی بیاموزید که همیشه آرزوی یادگیری آنها را داشته اید. کارها و مهارت هایی یاد بگیرید که خلاقیت و خیال پردازیِ شما را به عرش برسانند؛ مهارت هایی مانند ساز زدن، یادگیری زبان های خارجی یا بازی و ورزشی خاص. آموختن کارهای جدید هم معنا و لذت را در زندگی به ارمغان می آورد و هم هوشیاری و سلامت مغز شما را تقویت می کنند.در فعالیت های اجتماعی درگیر شوید
در رویدادهای محلی یا پویش های ارزشمند مشارکت کنید. مشارکت اجتماعی روشی مناسب برای مفید بودن و استفاده از مهارت های ازپیش آموخته شماست.مزیت این مشارکت ها این است که دیگر خبری از فشارها و استرس شغلی نیست.
آراسته و خوش پوش بمانید
وقتی بازنشسته می شوید دیگر لازم نیست هر روز سر کار بروید و ممکن است ظاهرِ آراسته و باوقار خود را از دست بدهید. کمی به خودتان سختی بدهید و آراستی خود را هرروز صبح بررسی کنید. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس شما می شود و روحیه شما را بالا می برد.سفر کنید
حال که بازنشسته شده اید و بچه های تان سر و سامان گرفته اند، بهترین زمان برای مسافرت است. به جاهایی سفر کنید که همیشه آرزویش را داشته اید.به مکان هایی بروید که تاکنون نرفته اید یا از سفر به آن مکان ها همیشه لذت برده اید. لازم نیست سفر ماجراجویانه یا پرهزینه ای داشته باشید.
مسافرت همیشه روحیه شما را تقویت می کند. از بودن در طبیعت یا قدم زدن در جنگل و کوهستان لذت ببرید. ماهیگیری کنید، چادر بزنید یا در ساحل اتراق کنید.
روح تان را تغذیه کنید
خاطره نویسی، نقاشی، نجاری و بسیاری دیگر از فعالیت های روح افزا در انتظار شما هستند. هر کس نگرشی خاص در موردِ معنا و هدف زندگی دارد.مهم این است فعالیت هایی را پیدا کنید که هم برای شما بامعنا هستند و هم از انجام دادن شان لذت می برید. هرچه روح تان را بهتر تغذیه کنید، حال و هوای بهتری خواهید داشت.
۳.سبک زندگی سالمی انتخاب کنید
وقتی افسرده هستید، انگیزه انجام هیچ کاری را ندارید. توجه به سلامتی یکی از کارهایی است که از آن غافل می شوید. اما عادات مرتبط با سلامتی بر نشانه های افسردگی تأثیر گذارند. هرچه بیشتر مراقب سلامتیتان باشید، احساس بهتری خواهید داشت.تحرک داشته باشید
ورزش، درمانی پرقدرت برای افسردگی ست. پژوهش ها نشان می دهند که ورزش به اندازه داروهای ضد افسردگی مؤثر هستند.البته برای بهره بردن از فواید ورزش لازم نیست ورزشکار حرفه ای باشید. پیاده روی کوتاهی انجام دهید تا متوجه شوید چقدر در روحیه شما مؤثر است.
هر فعالیتی که شما را از جای تان بلند کند و کمی تکان دهد مفید است. راه هایی بیابید که تحرک زندگی تان را بهبود دهد.
ماشین تان را کمی بالاتر از فروشگاه پارک کنید، از پله ها بالا بروید، کارهای سبک خانه و باغبانی انجام دهید. قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود!
حتی اگر بیمار، بسیار ضعیف یا معلول هستید، ورزش های ساده و کم خطری وجود دارند که قدرت شما را افزایش می دهند و حال تان را بهتر می کنند.
این ورزش ها را حتی می توانید نشسته و از روی ویلچر انجام دهید. فقط روی بدن تان تمرکز کنید و هرجا احساس کردید تحت فشار هستید تمرین را متوقف کنید.
غذاهایی بخورید که حال تان را بهتر می کنند
سازگار کردن رژیم غذایی با موقعیتِ سالمندی برای غلبه بر افسردگی بسیار مفید است.ابتدا مصرف شکر و کربوهیدرات های تصفیه شده را به حداقل برسانید. خوردن غذاهای شیرین و پرنشاسته ای که به راحتی آماده می شوند لذت بخش است.
اما وقتی قند خون از حد مجاز فراتر رفت باید تاوانش را بدهید.
از منابع پروتئین باکیفیت، کربوهیدرات های مرکب و چربی های سالم تغذیه کنید. با خوردن این مواد غذایی هم سیر می شوید هم ازنظرِ احساسی به تعادل می رسید.
گرسنگی کشیدنِ طولانی مدت برای روحیه شما مضر است و شما را بی رمق و عصبی می کند. سعی کنید هر ۳ تا ۴ ساعت یک بار چیزی بخورید.
به خواب باکیفیت اهمیت دهید
بسیاری از سالمندان با مشکلات مرتبط با خوابیدن (به ویژه بی خوابی) دست به گریبان هستند. کمبود خواب افسردگی را تشدید می کند.سعی کنید در طول شبانه روز ۷ تا ۹ ساعت خواب باکیفیت داشته باشید. برای افزایش کیفیت خواب از الکل و کافئین پرهیز کنید.
سر ساعت مشخصی بخوابید و بیدار شوید و اتاق خواب تان را تاریک، ساکت و خنک نگه دارید.
از نور خورشید استفاده کنید
ازجمله فواید نور خورشید این است که به افزایش ترشح سروتونین کمک می کند، در بهتر شدن حال و هوا موثر است و برای مقابله با افسردگی فصلی (اختلال عاطفی فصلی) مفید است. سعی کنید تا جای ممکن بیرون بروید و از نور خورشید استفاده کنید، حداقل روزی ۱۵ دقیقه.چای یا قهوه خود را بیرون از منزل یا کنار پنجره بنوشید، در طبیعت غذا بخورید یا به درختان و گیاهان بیرون از خانه رسیدگی کنید.
حرکات ورزشی خود را بیرون از خانه انجام دهید، در پارک قدم بزنید یا با دوستان تان شطرنج بازی کنید.
اگر جایی زندگی می کنید که نور خورشید کم است از نورهای مصنوعی استفاده کنید.
۴.هرجا لازم بود از متخصصان کمک بگیرید
درمان افسردگی در سالمندان مانند درمان افراد جوان، مفید و اثر بخش است. افسردگی در سالمندان معمولا در پی ایجاد چالش یا موقعیتی دشوار در زندگی بروز می کند. به همین دلیل، درمان افسردگی در سالمندان باید بر حل آن چالش بزرگ متمرکز باشد. مثلا اگر احساس تنهایی ریشه افسردگی شماست، صِرف درمان دارویی افسردگی مشکل شما را حل نمی کند.اثرات جانبی و موارد منع مصرف داروهای ضد افسردگی
حساسیت سالمندان به اثرات جانبی داروها بیش از افراد جوان است. سالمندان همچنین در برابرِ تداخل های دارویی آسیب پذیرتر هستند.پژوهش ها نشان می دهند داروهای SSRI (مهارکننده های بازجذب سروتونین)، مانند پروزاک (Prozac)، به سرعت موجب پوکی استخوان می شوند و خطر شکستگی استخوان و صدمات آن را افزایش می دهند. به دلیلِ همین مخاطرات سلامت، سالمندانی که داروهای ضد افسردگی مصرف می کنند باید تحت نظارت دقیق قرار بگیرند.
در بسیاری از موارد، درمان افسردگی بدون دارو و یا تغییردادن سبک زندگی (مثلا ورزش منظم) بهاندازه داروهای ضد افسردگی مؤثرند و برای سلامتی هم خطرآفرین نیستند.
مشاوره و درمان های غیردارویی
درمان های غیردارویی و مشاوره، به جایِ پرداختن به نشانه ها، بر علل افسردگی تمرکز دارند. بنابراین، در درمان افسردگی بسیار مؤثرند.مشاوره های حمایتی شامل گفت و گوهای چند جانبه با هم سن و سالانی است که وضعیتی مشابه دارند. این گفت و گوها تنهاییِ شما را از بین می برند، ناامیدی را از شما دور می کنند و پیداکردنِ هدف و معنای تازه برای زندگی را تسهیل می کنند (معنای واقعی زندگی).
روان درمانی به شما کمک می کند تغییرات سهمناک زندگی را پشت سر بگذارید، با شکست های تان کنار بیایید و احساسات منفی را هضم کنید.
این شیوه درمانی به شما کمک می کند الگوهای افکار منفی را اصلاح کنید و مهارت های سازگاری بهتری بیاموزید.
گروه های حمایتیِ ویژهٔ افسردگی، بیماری یا داغ داری شما را با افرادی مرتبط می کنند که با چالشی مشابه رویارو هستند.
اعضای این گروه ها تجارب، توصیه ها و انگیزه های لازم را با آسودگی خاطر در اختیار یکدیگر قرار می دهند.
چگونه به سالمندان افسرده کمک کنیم؟
ذات افسردگی به گونه ای است که امکانِ کمک خواستن را از فرد افسرده سلب و انرژی و اعتماد به نفس او را تضعیف می کند.سالمندانِ افسرده در دورانی زیسته اند که مردم نگرشی بسیار منفی به بیماری های روانی داشته اند. این افراد، به ویژه اگر افسردگی را یک بیماری ندانند، آن قدر مغرور یا شرمسارند که بعید است از کسی کمک بخواهند. آنها همچنین دوست ندارند باری بر دوش اعضای خانواده باشند.
اگر یکی از عزیزانِ سالمندتان با افسردگی دست به گریبان است، می توانید با حمایت عاطفی کمک حال او باشید.
با شوق و همدلی به صحبت های او گوش دهید. لازم نیست برای حل مشکل کار خاصی انجام دهید. همین که کنار او باشید و به حرف هایش گوش دهید بزرگ ترین حمایت است. از ابراز احساسات او انتقاد نکنید اما به واقعیت ها اشاره کنید و به او امید دهید.
شاید هم او را مجاب کردید از متخصصان کمک بگیرد. به او کمک کنید پزشک خوبی پیدا کند، برایش وقت ملاقات بگیرید و به او یقین بدهید که کار درستی انجام می دهد.
رهنمودهایی کوتاه برای حمایتکردن از سالمندان افسرده
عزیزانِ سالمند خود را به مکانی بیرون از منزل دعوت کنید.
فعال نگه داشتن جسم و ذهن خطر افسردگی را کاهش می دهد. فعالیت هایی به سالمندان پیشنهاد دهید که مورد علاقه آنها بوده اند، مانند پیاده روی، کلاس های هنری، سینمارفتن، سفرهای کوتاه و هر چیزی که ذهن و جسم آنها را فعال نگه دارد.فعالیت های اجتماعی منظمی برای آنها تدارک ببینید
دورهمی های گروهی، دید و بازدید اقوام و دوستان و سر زدن به اجتماعات سالمندان روش های مناسبی برای مبارزه با انزوا و تنهایی هستند.اگر عزیز سالمندتان با این برنامه ها مخالفت کرد، با مهربانی او را مجاب کنید. مطمئن باشید سالمندانی که در جمع هستند حال و هوای بهتری دارند.
رژیم غذایی سالمی برای آنها تنظیم کنید
رژیم غذایی ضعیف افسردگی را تشدید می کند. اطمینان پیدا کنید عزیزان سالمندتان در تمام وعده ها غذاهای سالم به همراهِ مقادیر زیادی میوه، سبزی، حبوبات و مقادیری پروتئین مصرف می کنند.به عزیزان تان برای پیگیری برنامه های درمانی انگیزه دهید
اگر درمان افسردگی در ابتدای راه قطع شود، علائم آن باز می گردند. به سالمندان کمک کنید درمان خود را ادامه دهند. اگر روش درمانی خاصی جواب نداد، شیوه های جایگزین پیدا کنید.مراقب نشانه های هشدار دهنده خودکشی باشید
اگر احساس کردید عزیزِ سالمندی به خودکشی فکر می کند، بلافاصله از متخصصان کمک بگیرید.منبع: سایت چطور