1) اول ارديبهشت سال1359هجري شمسي: سهراب سپهري شاعر و نقاش معاصرايران روي درنقاب خاك كشور. سهراب دركاشاهن معلم بود اما روح بي قرارش او را ازادامه كاربازداشت و بعد ازسفربه تهران به طراحي و نقاشي پرداخت و پس ازچند سال دراين زمينه هاي هنري صاحب سبكي ويژه و ممتازشد. مرگ رنگ به عنوان نخستين شعرسهراب سپهري است كه درسال1330شمسي چاپ شد. همچنين نقاشي هاي سهراب درنمايشگاههاي داخلي و خارجي جوايزارزنده اي به
1) اول ارديبهشت سال1359هجري شمسي:سهراب سپهري شاعر و نقاش معاصرايران روي درنقاب خاك كشور. سهراب دركاشاهن معلم بود اما روح بي قرارش او را ازادامه كاربازداشت و بعد ازسفربه تهران به طراحي و نقاشي پرداخت و پس ازچند سال دراين زمينه هاي هنري صاحب سبكي ويژه و ممتازشد. مرگ رنگ به عنوان نخستين شعرسهراب سپهري است كه درسال1330شمسي چاپ شد. همچنين نقاشي هاي سهراب درنمايشگاههاي داخلي و خارجي جوايزارزنده اي به دست آورده اند. ازسهراب سپهري آثارديگري چون «حجم سبز، صداي پاي آب و زندگي خوابها» نيزبه يادگارمانده است.
2) اول ارديبهشت سال1373هجري شمسي:صدرُ الدّين بَلاغي نويسنده و خطيب برجسته كشورمان درگذشت. درپايان تحصيلات به فعاليتهاي مختلف علمي و تبليغي مشغول شد و ازمبارزات سياسي نيزغافل نبود، بطوريكه درنهضت ملي كردن نفت نماينده آيت الله العظمي بروجردي بود و مشاركت جدّي داشت. ازصدرُ الدّين بلاغي آثارتأليفي نيزباقيست كه ازآن ميان «محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) پيامبر رحمت و قصص قرآن» را مي توان نام برد.
3) درگذشت "ملكالشعراء بهار" اديب و سياستمدار (1330 ش): استاد محمدتقي بهار پسر ملك الشعرا محمد كاظم صبوري در سال 1266 ش در مشهد به دنيا آمد. از هفت سالگي به سرودن شعر روي آورد و از مظفرالدين شاه در 18 سالگي لقب ملك الشعرايي گرفت. وي از محضر اديب نيشابوري استفاده برد و عليرغم منع پدر از سرودن شعر، به دليل علاقه و استعداد ذاتي، به اين هنر گراييد. محمدتقي بهار پس از مرگ پدرش دنبال تكميل تحصيلات علمي را به منظور تقويت بنيههاي شاعري گرفت و به مرور سرآمد همه شاعران معاصر ايران گرديد، تا جايي كه به عنوان آخرين استاد شعر كلاسيك فارسي شناخته شد و آوازه جهاني پيدا كرد. بهار بعدها به خدمت دولت درآمد و پس از مدتي اشتغال در مناصب دولتي، در سلك آزادي خواهان و مشروطهطلبان جاي گرفت. بهار فعاليتهاي سياسي خود را از آغاز نهضت مشروطه آغاز كرد و در اين راه متحمل رنج زندان و تبعيد و آوارگي گرديد. در همه اين احوال از آن روزها و شبها كه ملك الشعرا بهار، عمر خود را در زدوخوردهاي سياسي و روزنامهنگاري و حبس و تبعيد و خدمت در مجلس شوراي ملي ميگذرانيد تا آن ساعتها كه با لحن دلچسب و سخنان دلانگيز و اشارات دلنشين خود در كلاس درس اشتغال داشت، حتي در ايام بيماري و آخرين روزهاي زندگي، ذهن خلاقش از آفرينش معاني و موضوعات جديد باز نايستاد و مجموعههاي شعري پديد آورد. از لحاظ ادبي نيز اهميت شعر بهار بيشتر از آن جهت است كه او زبان فصيحِ پيشينيان را به بهترين و دل انگيزترين صورت در سخن خود به كار برده است. بهار با اطلاع وافري كه از زبان فارسي و ادبيات قبل از اسلام داشت، به خلق تركيبات جديد و وارد كردن بسياري از لغات متروك لهجههاي كهن درآثار خود توفيق يافت. تصحيح و حاشيه تاريخ سيستان و مجملُالتواريخ و تأليف سبكشناسي نثر فارسي و ديوان اشعار و چند نوشتار سياسي از جمله آثار اوست. استاد محمدتقي بهار سرانجام در اول ارديبهشت 1330 ش در 64 سالگي به مرض سل درگذشت.
4) اعزام روحانيون به سربازي پس از ماجراي حمله به مدرسه فيضيه (1342 ش): تهاجم وحشيانه مزدوران بعث رژيم پهلوي به مدرسه فيضيه در دوم فروردين 1342، عكسالعمل شديد مراجع عظام، طلاب و فضلاي حوزه و مردم مسلمان را به دنبال آورد. با گسترش تظاهرات و حمايتهاي گسترده از طرف اقشار مختلف مردم و علما و مراجع داخل و خارج كشور، رژيم درمانده، دست به يك سلسله حركتهاي ايذايي زده و جنگ رواني حساب شدهاي را از طريق رسانههاي گروهي آغاز كرد. يكي از اين حركتها، طرح مسأله اعزام طلاب به سربازخانهها بود كه در تاريخ اول ارديبهشت 1342 به صورت وحشيانهاي انجام گرفت. مأموران حكومتي در كوچه و خيابان به دستگيري طلاب جوان پرداخته و ضمن ناديده انگاشتن معافيت تحصيلي آنان، اين افراد را به پادگانها اعزام ميكردند. در واكنش به اين عمل، حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) به طلاب فرمودند: "شما هر كجا باشيد، سربازان امام زمان هستيد. رسالت سنگيني كه بر عهده داريد روشن ساختن و آگاه كردن سربازان و درجهداران است. خود را از نظر روحي و جسمي قوي سازيد." اعزام روحانيان به سربازي نه تنها باعث هضم آنان در سربازخانهها نشد، بلكه آنها در آن وضعيت نيز به مبارزات روشنگرانه خود ادامه دادند و اينگونه شد كه در پادگانها و در ميانه بدنه ارتش هم نهضت اسلامي و امام خميني(رحمة الله علیه) ياراني پيدا كرد كه در تداوم و پيروزي انقلاب، مثمر ثمر بود.
5) عمليات بازي دراز 1، در ارتفاعات بازي دراز با همكاري مشترك ارتش و سپاه (1360ش)
6) رحلت فقيه بزرگوار آيتاللَّه "ميرزا علي غروي علياري تبريزي" (1376 ش): آيتاللَّه حاج ميرزا علي غروي علياري تبريزي در سال 1280 ش (1319 ق) در بيت علم و تقوا در تبريز زاده شد. او كه از نوادگان عالم بزرگ و فقيه جليل، آيتاللَّه حاج ملاعلي علياري بود، پس از پشت سر گذاشتن دروس مقدماتي، راهي نجف اشرف گرديد و ساليان بسيار در محضر حضرات آيات: سيد ابوالحسن اصفهاني، ضياء الدين عراقي، ميرزاي ناييني، سيد ابوتراب خوانساري و سيدعلي آقا قاضي، زانوي ادب زد. وي در اين دوران، مباني علمي خود را در اخلاق، فقه، اصول، كلام، رجال، عرفان، حكمت و فلسفه استوار ساخت و درجواني به دريافت اجازات متعدد روايي و اجتهادي از علماي بزرگ نجف نائل آمد. معظم له در 31 سالگي به درخواست جدّ عالي قدرش، آيتاللَّه محمد حسن علياري به تبريز بازگشت و به مدت 65 سال به تحقيق، تدريس، تاليف و پرورش شاگردان اشتغال ورزيد. از آن فقيه سترگ نوشتارهاي فراواني به جاي مانده كه تقريرات درس خارج فقه حضرات آيات: عراقي، ناييني، سيدابوالحسن اصفهاني و نيز شرح عروة الوثقي در 15 جلد از آن جمله است. آيتاللَّه علياري سرانجام در چنين روزي برابر با 13 ذيحجّه 1417 ق در 96 سالگي درتبريز بدرود حيات گفت و پس از تشييعي با شكوه، در حرم حضرت معصومه(سلام الله عليها) به خاك سپرده شد.
7) روز بزرگداشت شيخ اجل "مصلحالدين سعدي شيرازي": شيخ مصلح الدين سعدي شيرازي در حدود سال 606 ق در ميان خانداني از عالمان دين در شيراز ولادت يافت. وي در اوان جواني براي تحصيل علوم ادبي و ديني راهي نظاميه بغداد شد و سپس به عراق و شام و حجاز سفركرد. سعدي در اواسط قرن هفتم به شيراز بازگشت و منظومه حِكمي بوستان را در سال 655 ق و گلستان را در مواعظ و حِكم به نثر مُسجّع و آميخته با قطعات اشعار دلانگيز در سال 656 ق، نگاشت. وي از آن پس، قسمت عمده عمر خود را در زادگاه خود گذراند تا اين كه در سال 691 ق در 85 سالگي درگذشت و در خانقاه خود به خاك سپرده شد. در سخن سعدي، غزل عاشقانه آخرين حد لطافت و زيبايي را درك كرده و لطيفترين معاني در سادهترين، فصيحترين و كاملترين الفاظ آمده است. سعدي در حكمت و موعظه و ايراد حِكَم و امثال از هر شاعر پارسي گوي موفقتر است و نثر مزين و آراسته و شيرين و جذاب او در گلستان، بهترين نمونه نثرهاي فصيح فارسي ميباشد. در جمهوري اسلامي ايران، اول ارديبهشت به عنوان روز سعدي نامگذاري شده است كه همه ساله در مراسمهاي ويژه، گرامي داشته ميشود.
9) مرگ "گيخاتو" ايلخان مغول در ايران و آغاز حكومت "بايدوخان"(694 ق): پس از ارغون خان مغول، برادرش گيخاتو كه در زمان او، فرمانرواي آسياي صغير بود به پادشاهي رسيد. گيخاتو به سبب آن كه از مرض شفا يافته بود، فرمان آزاد كردن زندانيان را داد و از خزانهي مملكت، آنچه را كه دستش رسيد در بين تهيدستان و درباريان تقسيم كرد. اين حاتم بخشيهاي او، كشور را به كمبود درآمد و فقر اقتصادي دچار ساخت و در نتيجه، خزانهي سلطنتي تهي گشت. وزير گيخاتو كه ميدانست چينيها از پول كاغذي استفاده ميكنند، براي جبران كمبود مالي، چاپخانهاي تاسيس كرد و به رواج نوعي اسكناس كه "چاو" خوانده ميشد، اقدام نمود. هدف از چاپ پول كاغذي اين بود كه اسكناس در ميان مردم رايج شود و طلا و نقره به خزانه باز گردد. اما مردم از قبول اين اسكناسِ بدون پشتوانه خودداري كردند تا اين كه گيخاتو، چاو را ملغي كرد. ديري نگذشت كه در جمادي الاولي سال 694 ق، اميران مغول طغيان كرده، گيخاتو را بكشتند و پسر عموي او، بايدو، را به پادشاهي نشاندند.
10) مرگ "ظهير الدين بابرشاه" پادشاه سلسلهي گوركانيان هند(937 ق): ظهير الدين محمد بن ميرزا عمر از نوادگان اميرتيمور گوركاني در سال 899 ق، پس از فوت پدر در 11 سالگي وارث حكومت فرغانه در ماوراءُ النَّهر گرديد. وي در ابتدا، يازده سال با ملوك ازبك و تاتار جنگيد و چون ضعف خود را احساس كرد، رو به كابل و قندهار آورد و پس از تصرف افغانستان، 22 سال در آن نواحي، فرمانروايى نمود. در سال 932 ق براي تسخير هند راهي اين كشور شد و با پيروزي وارد دهلي گرديد. ظهيرالدين بابر از اين زمان، سلسلهي گوركانيان هند معروف به دولت مغول را درهندوستان تاسيس كرد. اين دولت تا سال 1264 ق به مدت 332 سال در هندوستان و اطراف فرمانروايى داشت. بابر در هندوستان و افغانستان، راهها و كاروانسراهاي فراواني ايجاد نمود و به عمران و آباداني كشور همت گماشت. مسجد معروف "بابري" در هند از بناهاي دوران حكومت ظهيرالدين محمد بابر محسوب ميشود. وي تا سال 937 ق به مدت پنج سال نيز در دهلي حكمراني نمود و سرانجام در 49 سالگي درگذشت. ظهيرالدين بابر را حاكمي عالم و اديب گفتهاند و او كتابي دربارهي فتوحات و جهانداري و شرح حال خود نگاشته است. بابر در ابتدا در شهر جَمنه به خاك سپرده شد اما در ساليان بعد، استخوانهاي او را به كابل منتقل ساخته و آرامگاهي مُجَلّل در خارج از شهر براي او بنا كردند.
11) 21آرويل سال1938ميلادي:علّامه محمد اقبال لاهوري مسلمان آگاه ، متفكر و شاعر پارسي گوي پاكستان دارفاني را وداع گفت. اقبال لاهوري تحصيلات عالي را درآلمان و انگلستان به پايان رساند. اقبال لاهوري ازدوران نوجواني سرودن شعررا آغازكرد و نخستين قطعه شعراو ناله يتيم نام داشت. علّامه اقبال شاعري متعهد بود و دروطنش براي آگاه كردن هموطنان خويش و متحد ساختن آنان و ديگرمسلمانان جهان تلاش بسياركرد ازاين رو ازپيشروان و اصلاح طلبان بزرگ ديني درهند، و ازبانيان استقلال پاكستان محسوب مي شود. «سيرفلسفه درايران، اسرارخودي و ارمغان حجاز» ازجمله آثارتأليفي علّامه محمد اقبال لاهوري بشمارمي روند.
12) آغاز دومين جنگ امپراتوري ايران و روم در زمان پادشاهي ساسانيان (359م): جنگهاي ايران و روم از سلسله جنگهاي خونيني است كه در چندين دوره انجام شد. دومين دوره اين جنگها در 21 آوريل 359م با حمله سپاه ايران به متصرفات روم آغاز شد. فرماندهي ايران، شاپور دوم معروف به شاپور ذوالاكتاف، پادشاه ساسانيان بود كه دوران سلطنت وي 69 سال به طول انجاميد. از آن طرف، فرماندهي سپاه روم با ژولين، امپراتور روميان بود كه براي بازگرداندن عظمت روم و مرام بتپرستي، تلاش ناموفقي انجام داد. در اين جنگ كه در منطقه تيسفون در حوالي بينالنهرين در عراق امروزي به وقوع پيوست، چندين قلعه مهم روميان به تصرف سپاه ايران درآمد. در ادامه اين جنگ، ژولين با سپاه فراواني كه در شامات جمع نمود، ضمن عبور از رود فرات، تيسفون را فتح كرد، اما با كشته شدن او به دست يكي از سرداران ايراني، اين جنگ پس از 4 سال زد و خورد در هشتم ژانويه 363م خاتمه يافت و جانشين ژولين تقاضاي صلح كرد. در نتيجه، عهدنامه صلح بين ايران و روم به امضا رسيد و دومين دور از جنگهاي ايران و روم به پايان رسيد.
13) به سلطنت رسيدن اولين پادشاه انگلستان (827م): پيش از تشكيل حكومت پادشاهي در بريتانيا، انگليس به صورت ملوك الطوايفي اداره ميشد و به چندين واحد جغرافيايى تقسيم شده بود. اِگبرْتْ كه شاه يكي از اين مناطق بود، پس از جنگ با ساير شاهان محلي، آنها را مطيع خود كرد و در 21 آوريل سال 827م به عنوان اولين پادشاه انگلستان و سرسلسله ساكسونهاي غربي، بر تخت سلطنت نشست. اين سلسله تا سال 1016م كه دانمارك، انگليس را تصرف كرد بر اين كشور پادشاهي نمود.
14) تولد "كاردينال ريشليوْ" سياستمدار برجسته و صدر اعظم فرانسه (1585م): آرمان ژان دوپلس معروف به كاردينال ريشليوْ، سياستمدار برجسته و صدراعظم معروف فرانسه، در 21 آوريل 1585م در پاريس به دنيا آمد. وي در جواني به تحصيل فنون سربازي پرداخت، ولي در 21 سالگي به جرگه روحانيان كاتوليك پيوست و به مقام اسقفي دست يافت. ريشليو در سال 1614م به عضويت مجلس عوام فرانسه انتخاب شد و مورد توجه برخي مقامات دربار قرار گرفت. ريشليو در سال 1622م به مقام معنوي كاردينالي در كليسا رسيد و دو سال پس از آن توسط لويى سيزدهم به مقام صدراعظمي فرانسه منصوب شد كه تا هنگام مرگْ اين سمت را حفظ كرد. ريشليو در دوران صدراعظمي خود، پروتستانها را سركوب نمود و از قدرت و نفوذ اشراف و بزرگان در دولت و ايالات كاست. اما در مقابل، بر قدرت حكومت مركزي افزود و حكومت مطلقه سلطنتي به وجود آورد. ريشليو، نايبالسلطنه فرانسه را كه با حمايت او قدرت يافت تبعيد كرد و فرانسه را وارد جنگهاي سي ساله اروپا نمود. او علاوه بر سياست، در مسايل نظامي هم مهارت داشت و به ادبيات نيز علاقهمند بود به طوري كه در اثر تشويقهاي ريشليو، آكادمي يا كانون ادبي فرانسه شكل گرفت. در زمان صدر اعظمي ريشليو، تمام كارها به دستور وي صورت ميگرفت و لويى سيزدهم توان مقابله با نظرات او را نداشت. ريشليو، اكثر كارهاي خود را با جاسوسي و موذيانه و بهصورت زيركانه انجام ميداد به طوري كه حتي لويي سيزدهم هم از او واهمه داشت. ريشليو در اكثر وقايع مهمي كه در اروپا و به ويژه در فرانسه روي ميداد نقش داشت و در شمار يكي از برجستهترين شخصيتهاي عصر خود به شمار ميرفت. كاردينال ريشليو سرانجام پس از 18 سال صدراعظمي، در 22 مه سال 1642م در 57 سالگي درگذشت.
15) مرگ "ژان باتيست راسين" شاعر و درام نويس بزرگ فرانسوي (1699م):ژان باتيست راسين، نويسنده نامدار فرانسوي، در 21 دسامبر 1639م در فرانسه به دنيا آمد. وي در كودكي پدر و مادرش را از دست داد و از آن پس تحت سرپرستي مادربزرگش، در يكي از ديرهاي زادگاهش پرورش يافت. گردانندگان دير نيز چون جز راسين، شاگردي نداشتند، تمام توان خود را در تعليم و تربيت وي به كار بردند. راسين در مدت سه سال، در آن دير متروك، واقع در دل درهاي تنگ و سبز و خرم زندگي ميكرد، از معاشرت با همسالان خود محروم بود و عشقي نهان به ادبيات داشت. وي در نوزده سالگي براي مدت يك سال جهت تحصيل فلسفه به پاريس رفت و در آنجا با ژان دولافونْتِن، افسانه سراي مشهور فرانسوي آشنا گرديد و شروع به نوشتن نمايشنامه كرد. هرچند اين حركت، واكنش صاحبان دير را برانگيخت و راسين مجبور به اقامتِ دوباره در دير گرديد، ولي او همچنان به خواندن آثار شاعران و سرودن اشعار عاشقانه و مكاتبه با دوستان پاريسي خود مشغول بود. راسين پس از چندي به پاريس بازگشت و به نگارش پرداخت. وي در سال 1667م، در حالي كه 28 ساله بود نمايشنامه آندروماك را نگاشت كه اثري شگرف در تماشاگران و خوانندگان آن نهاد. راسين پس از آن، شش شاهكار بزرگ ديگر منتشر كرد كه هر يك در مقام خود، در ادبيات فرانسه بينظير است. در اين حال بود كه راسين به حد اعلاي شهرت رسيد. ولي بعد از چندي، اعتقادات مذهبي عصر جواني در كانون سينهاش همچون آتشي كه زير خاكستر باقي مانده باشد، كمكم زبانه كشيد و راسين را بار ديگر به دير كشانيد. اواخر عمر راسين در آن دير، همانند مؤمني مقدس سپري شد تا آنكه در 21 آوريل 1699م در شصت سالگي درگذشت. راسين را ميتوان معروفترين شاعر دراماتيك فرانسه دانست. آثار او به طور كلي، عاليترين نمونه مكتب كلاسيسم پيرو يونان باستان و روم در زبان فرانسه به شمار ميرود. قسمت اعظم آثار راسين شهرت جهاني دارند كه اسكندر كبير، بايزيد و مهرداد از آن جملهاند. راسين به تراژدي فرانسه كمال بخشيد. او اولين كسي بود كه بيان عواطف و عشق و بحرانهاي روحي را در تراژدي وارد كرد و بيش از همه معاصرانش، زيبايى تراژديهاي نويسندگان بزرگ عهد باستان را در نمايشنامههاي خود عرضه كرد. راسين درعين حال شاعري است غنايي كه به شعر رايج زمان، موسيقي كلام و بيان موثر و مهيج را افزود. درباره او گفتهاند: راسين يگانه شاعر تراژدينويس زمان خود بود كه قريحهاش از ذوق سرشار او سرچشمه ميگرفت.
16) مرگ "مارك توايْن" نويسنده و داستاننويس معروف امريكايي (1910م):ساموئل لانگهورن كِلِمِنْز معروف به مارْكْ تواين داستان نويس امريكايى، در 30 نوامبر 1835م در فلورايدي امريكا در خانوادهاي تهيدست به دنيا آمد. پدر و مادر ساموئل به اميد كسب ثروت از نقاط ديگري به امريكا مهاجرت كرده بودند ولي هرگز به آرزوي خود نرسيدند. ساموئل هشت ساله بود كه پدرش مرد، پس ناگزير خود عهدهدار تامين معاش خانوادگي گرديد و در طلب روزي از تحصيل دست كشيد. وي در ابتدا به شغل حروفچيني و چاپ مشغول شد ولي طبع حادثهجوي او بدين امر خرسند نبود. لذا در 18 سالگي در شرق امريكا به گردش پرداخت تا به كاري كه بيشتر خوش آيندش باشد دست بزند. در 21 سالگي داوطلب حرفه كشتيراني در رودخانه ميسيسيپي شد و با رفت و آمد در اين مسير، با بسياري از شهرها و طرز زندگي مردم آن نواحي آشنا گرديد. با آغاز جنگهاي داخلي امريكا و قطع عبور و مرور، به اميد به دست آوردن طلا سفر كرد ولي موفقيتي به دست نياورد. بنابراين بار ديگر به كارگري و سپس نوشتن مقالات كوتاه و داستانهاي فكاهي مشغول شد. ساموئل پس از چندي كه مختصر شهرتي پيدا كرده بود به نيويورك و سانفرانسيسكو رفت و درآنجا با انتشار نوشتههاي تند و آتشين انتقادي و هجوآميز، در سراسر جهان به شهرت رسيد. تواين براي تكميل مشاهدات اجتماعي و مطالعات ادبي خود، سفرهايى به اروپا، هندوستان، استراليا، مصر و فلسطين كرد و شالوده قسمت مهمي از آثار بعدي خود را ريخت. او در سال 1900 سفري به دور دنيا داشت و كتابهايى نيز در اين باره نوشت. برخي از آثار او عبارتند از: ساده دلان در سفر، عصر طلايى، ماجراهاي هاكل بريفين، زارع شيكاگو و شاهزاده و گدا. مارك تواين در آثارش سعي كرده تا فساد و تباهي دستگاههاي عصر خود را به شوخي و مزاح مطرح سازد. مارك تواين سالهاي آخر زندگي را با شهرت و افتخار گذراند و از احترام مردم سراسر جهان برخوردار شد. مارك تواين را بيشتر، داستانپرداز عجايب به شمار ميآورند. اشخاص داستانهايش افرادي فراموش نشدنياند كه همواره موجب سرگرمي نسلهاي آينده گشتهاند. برخي از نويسندگان معروف امريكا، سرچشمه همه ادبيات جديد امريكا را كتاب هاكل بريفين اثر مارك تواين ميدانند و آن را بهترين كتاب به شمار ميآورند. مارك تواين سرانجام در 21 آوريل 1910م در 75 سالگي درگذشت.
17) درگذشت دكتر "كليم صديقي" رهبر پارلمان مسلمانان انگلستان (1995م): دكتر كليم صديقي، رهبر فقيد پارلمان مسلمان انگلستان در سال 1932م به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، به روزنامهنگاري روي آورد و مدتي نيز معاونت سردبيري روزنامه معروف گارديَن را برعهده داشت. دكتر كليم صديقي، با دارا بودن مدرك دكتراي علوم سياسي بينالملل، از روشنفكران متعهد و فعال در انگلستان به شمار ميرفت و سالها انيستيتوي مسلمانان انگلستان را اداره ميكرد. وي در سال 1991م، پارلمان مسلمانان انگليس را به منظور هماهنگ كردن فعاليتهاي مسلمانان در اين كشور پايهگذاري كرد كه اين تشكيلات در طول فعاليت خود، تلاش موثري را به انجام رسانده است. دكتر صديقي در طول سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، چندين بار براي شركت در كنفرانسهاي اسلامي به تهران سفر كرد. دكتر كليم صديقي به عنوان يكي از شخصيتهاي بانفوذ سياسي در انگلستان، در نهايت در حالي كه براي شركت در يك كنفرانس اسلامي در پروتوريا، مركز افريقاي جنوبي به سر ميبرد، در بيست و يكم آوريل 1995م بر اثر سكته قلبي در شصت و سه سالگي درگذشت.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.