منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)

کارکرد وحدت، اتحاد، انسجام و تفاهم اجتماعی و سیاسی، از نظر امام خمینی رحمه الله بی نظیر و منحصر به فرد است. وحدت، رمزی است که امام آن را گشود و خود نیز معتقد به این رمزگشایی بود. وحدت در پیروزی انقلاب نقش اساسی داشت و در بقای انقلاب و جمهوری اسلامی نیز همان نقش را بازی می کند.
چهارشنبه، 12 خرداد 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)

مقدمه

امام خمینی (رحمه الله)، شخصیتی کم نظیر بود که ابعاد وجودی و عمق تفکر و مبانی اندیشه او در فهم هستی و مسایل انسانی و اجتماعی، هنوز نیز تا حد زیادی ناشناخته مانده است.
 
رهبری انقلاب و جمهوری اسلامی ایران، بخش هایی از این ژرف نگری را عینیت بخشید، اما همه آنچه از ایشان ظهور کرد، تمام ایده و ظرفیت او نبود و آنچه نیز در خارج تحقق پیدا کرد، از نظر تحلیل مبانی و خاستگاه اندیشگی وی، کاملا درک نشده است. اندیشه و عمل امام خمینی رحمه الله در حوزه امنیت نیز اینگونه است. البته، اگر بنا بر آن باشد که نظریات و رویکردهای متعارف امنیتی را معیار قرار دهیم و مستقیما به دنبال واژگان و عبارات مترادف آنها در کلام و سیره امام خمینی رحمه الله باشیم، ممکن است به این نتیجه برسیم که ایشان در باب امنیت، مطالب قابل توجهی ندارند، اما اگر امنیت را در مبانی و چارچوب نظری و گفتمان ایشان جستجو و کشف کنیم یا حداقل زبان گفتمانی امام رحمه الله را به زبان گفتمانی قابل فهم جاری ترجمه نماییم، مشخص خواهد شد که ایشان در حوزه امنیت تا چه حد و میزانی فکر و عمل داشته اند.
 
با این نگاه، مسایل گوناگون حوزه امنیت را می توان با توجه به مبانی تحلیلی حضرت امام رحمه الله بررسی و درک نمود.
 
درک مفهوم امنیت، علاوه بر دو مقوله مرجع امنیت و تهدیدات امنیتی، شامل دو مقوله یا پرسش دیگر نیز می شود که عبارتند از: چه کسی امنیت را تدارک می بیند؟ و برای تدارک امنیت، از چه شیوه هایی می توان یا باید بهره جست؟ نحوه پاسخ گویی به این دو پرسش، بستگی مستقیم به این دارد که دو پرسش نخست را چگونه پاسخ داده باشیم (1).
 
برای مثال، در برخی نظریات که هجوم نظامی، مهمترین تهدید امنیتی به شمار می رود، دولت به طور عام و نیروهای مسلح به شکل خاص، وظیفه تأمین امنیت را برعهده دارند. همچنانکه، در سطح امنیت عمومی، معمولا از پلیس به عنوان مهمترین تأمین کننده امنیت نام برده می شود. در مقابل، می توان از نقش مردم، گروهها، سازمانها و جمعیتها در تأمین امنیت یا تأمین امنیت به صورت مشارکتی سخن گفت (2). به عبارت دیگر، ممکن است امنیت از «بالا به پائین»، «پائین به بالا» و یا با الگوی دیگری تأمین شود. بنابراین، در نظریه پردازی امنیتی، می توان این سئوال را مطرح کرد که هر نظریه پرداز با توجه به اجزا و بخش های مختلف نظریه خود، چه شخص یا نهادی را بهترین تأمین کننده یا تأمین کنندگان امنیت میداند؟ و آنها با چه شیوه ها و ابزاری امنیت را تأمین می کنند؟ آیا شیوه ها و ابزار سخت اهمیت دارند یا شیوه ها و ابزار نرم و چه رابطه ای بین این دو وجود دارد؟ (3).
 
در این نوشتار، به تبیین پاسخ این پرسش ها در اندیشه امام خمینی (رحمه الله) می پردازیم.
 

رویکرد بنیادین در تأمین امنیت

 امام خمینی رحمه الله بر اساس نگاه عمیق انسان شناسانه خود، نفس و درون انسان را منشاء اصلی خیر و شر انسان و جامعه انسانی می داند. این نگاه، الگوی امنیت را از درون به بیرون می بیند. بنابراین، در سطح اجتماعی و ملی نیز تأکید بر عوامل درونی است، به طوری که با تحقق و وجود شرایط مطلوب درونی، تهدیدات بیرونی کم اثر و قابل کنترل قلمداد می شوند و در مقابل، نابسامانی و عدم تعادل درونی، مهمترین عامل ناامنی است که تهدیدات خارجی را فعال و مؤثر می کند. البته، بدیهی است در غالب نظریات ، عوامل درونی و بیرونی محیطی، هردو در ایجاد امنیت و ناامنی مؤثر تلقی شده اند، اما ویژگی نظریه امام خمینی رحمه الله ، تأکید فوق العاده بر عوامل درونی انسانی و اجتماعی است که با توجه به نوع عوامل معرفی شده، تا حد زیادی آن را متمایز از سایر نظرات مینماید. بر این اساس، عامل درونی انسانی و اجتماعی، شکل دهنده رویکرد بنیادین امام خمینی رحمه الله در تأمین امنیت به شمار می رود. به بیان امام (رحمه الله):
 
«همه گرفتاریها از انانیت انسان است. تمام جنگهای عالم از این انانیت انسان پیدا می شود. مؤمنها با هم جنگ ندارند؛ اگر جنگی باشد بین دو نفر، باید بدانند که مؤمن نیستند. مؤمنها با هم جنگ ندارند. وقتی که ایمان نباشد و توجه همه اش به خودش باشد، هرچیز را برای خودش بخواهد، هیاهو از اینجا به پا میشود. این جنگ همه بین انانیتهاست ... این انانیت در اولیا نیست، جنگ هم در اولیا نیست»(4).

منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
 

منابع تأمین امنیت

 در اندیشه امام خمینی(رحمه الله)، از منظر درونی، می توان منابع تأمین امنیت را در دو مورد «وحدت» و «ایمان و معنویت» خلاصه کرد.
 
وحدت
 وحدت در بین اقشار مختلف و مسؤولان، نقشی کلیدی در الگوی مدیریت و رهبری امام خمینی رحمه الله ایفا می کند. کارکرد وحدت، اتحاد، انسجام و تفاهم اجتماعی و سیاسی، از نظر ایشان بی نظیر و منحصر به فرد است. وحدت، رمزی است که امام رحمه الله آن را گشود و خود نیز معتقد به این رمزگشایی بود. وحدت در پیروزی انقلاب نقش اساسی داشت و در بقای انقلاب و جمهوری اسلامی نیز همان نقش را بازی می کند. معنای این سخن آن است که امنیت جامعه و کشور به بود و نبود یا میزان وحدت بستگی دارد. بنابراین وحدت، امر سطحی و تشریفاتی نیست، بلکه حقیقت جوهری و ذاتی در بقای ملت و دولت قلمداد می شود. تعابیر حضرت امام رحمه الله در این خصوص کاملا روشن و آشکار است:
 
«... ما پیروزی مان با وحدت کلمه و اتکای به اسلام بود، الله اکبر ما را پیروز کرد، حالا هم سلاح ما همان الله اکبر است. وحدت کلمه ما را پیروز کرد. حالا هم سلاح ما همان وحدت کلمه است» (5). به بیان بهتر، امام(رحمه الله) معتقد بودند علت مبقیه انقلاب، همان علت محدثه آن است، یعنی همان علت یا شیوه ای که انقلاب را به پیروزی رساند، همان است که می تواند موجبات حفظ و بقای آن را نیز فراهم کند.
 
ایشان در وصیت نامه سیاسی - الهی خود در این خصوص می نویسند: «بی تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسل های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن، انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است».
 
یکی از شیوه های تأمین وحدت در چارچوب اهداف انقلاب و حفظ انقلاب به تعبیر امام (رحمه الله)، «حفظ مصالح یکدیگر» است:«.. و ما راه طولانی دیگری داریم. و آن این که ریشه های گندیده استعمار را از بیخ و بن انشاء الله به خواست خدا در آوریم و این میسور نیست، میسر نیست مگر اینکه این نهضت را به همینطور که تا اینجا آمده است حفظ کنید؛ این وحدت کلمه را حفظ کنید. از اختلافات دست بردارید؛ احتراز کنیم از اختلاف. ما همه برادر هستیم، همه ملت باهم و برادرند. به گفته خدا مؤمنین برادر هستند؛ برادر باید مصالح برادر را حفظ کند.» (6). همه میدانید که رمز پیروزی بزرگی که ملت به آن رسیده است وحدت کلمه همه اقشار از مرکز تا اقصی بلاد کشور و هدف آن برچیده شدن حکومت طاغوتی و قطع ایادی استعمار و استثمارگران بین المللی و برپاشدن جمهوری اسلامی بود. اکنون احتیاج بیشتر داریم به حفظ این وحدت کلمه و وحدت مقصد...» (7).
 
ایمان و معنویت
 اهمیت قدرت اسلام و معنویت، در مرکز اندیشه امام رحمه الله قرار دارد. توجه به ایمان و معنویت دینی، منبع لایزالی از توانمندی ها تولید می کند که امنیت و بقای ملت و کشور با آن تضمین می گردد: «...اینهایی که به مملکت ما خیانت کردند و مملکت ما را به تباهی کشاندند، آن بودند که ایمان نداشتند. اگر در بین آنها یک نفر ایمان داشت، آن یکنفر این کارها را نمی کرد. آنهایی که خوردند و بردند و ما را به تباهی کشاندند، آنهایی بودند که به اسلام کار نداشتند، اعتقاد نداشتند؛ به ماورای طبیعت اعتقاد نداشتند، به معنویات عقیده نداشتند...» (8).
 
از سوی دیگر، روحانیت نیز به عنوان مرجع تولید گفتمان دینی وحافظ آن، در جبهه مقدم معنویت و ایمان اسلامی قرار دارد و حفظ و بقای جامعه اسلامی بسته به آن است: به آن است: «چنانچه همه ما ... و خصوصا روحانیت و خطبا در صحنه نباشیم و حاضر باشیم در قضایایی که می گذرد، مطمئن باشید که با عدم حضور شما، به سر انقلاب آن خواهد آمد که بر سر مشروطه آمد.... بر همه ما و همه روحانیون حفظ این جمهوری اسلامی از اعظم فرایض است. اگر بنا باشد که روحانیون کنار بروند و گاهی با یک قلمی اشکالات را بگویند و در رفع اشکالات کوشش نکنند و خطبا در منابر خودشان، مسائل روز را فراموش کنند و مسائل انقلاب را فراموش کنند، این انقلاب صدمه خواهد دید» (9).
 
«... ما همه دیدیم که در همه بلاد، معممین - معممین متعهد- در رأس مردم بودند و مردم را وادار کردند به اینکه نهضت کنند؛ و مردم هم اطاعت کردند. ... من در خدمت شما هستم. روحانیت در خدمت اسلام و در خدمت ملت است. این سد را حفظ کنید تا کشور شما حفظ بشود...» (10).

منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
 

شیوه های تأمین امنیت

 بر اساس نظرات حضرت امام رحمه الله ، تأمین امنیت به شیوه های گوناگون امکان پذیر است، اما در هر حال، بنا بر رویکرد کلی ایشان که در ابتدا نیز مورد اشاره قرار گرفت، امنیت درونی و امنیت از پایین به بالا، بسیار مهم تلقی می شود. بر این اساس، شیوه های تأمین امنیت باید با این رویکرد تناسب داشته باشد:
 
«آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود» (11).
 
رویکرد «از پائین به بالا» و «درونی» در اندیشه امام رحمه الله ، از آن رو اصالت می یابد که به اعتقاد ایشان، انقلاب اسلامی، انقلابی مردمی و اسلامی بود و با «حضور ملت» تکوین یافت: «این انقلاب ویژگیهای بسیار مثبت داشت و دارد. این انقلاب از باب اینکه یک انقلابی از خود ملت بوده است و مثل انقلاب های دیگری نبود که اکثرا یا همه، انقلاب ملت مستقیم نبوده، بلکه گاهی حزبی در رأس بوده است و انقلاب کرده است و گاهی حکومتی بر حکومت دیگر قیام کرده است، بر ضد حکومت دیگر و او را سرنگون کرده است. انقلاب ایران نه مثل کودتاهای دنیاست و نه مثل انقلابات دنیا، یک انقلاب خاص خودش است؛ انقلابی است از خود ملت با فریاد «الله اکبر» و با فریاد جمهوری اسلامی. این دو خصوصیت، که یکی خود ملت در صحنه حاضر هست و بود و یکی اینکه راه یک راه بود، یک راه اسلامی، این دو خصوصیت و دو ویژگی اسباب آن شد که بعد از اینکه بر این قدرتهای شیطانی که در ایران هدایت می شد و همه قدرتها هم در دنبال آن بودند، به شکست رسیدند، این طور نبود که ملت کنار برود و بگوید که ما رژیمی را کنار زدیم و حالا اشخاص خاصی بیایند و در صحنه اداره کنند کشور را. خود ملت در همه جا و در همه ارگانها حاضر بودند و تمام جهات انقلاب جوشیده از متن ملت بود»(12).
 
شیوه تأمین امنیت، ترجمان عینی و اجتماعی - ملی این رویکرد است که می توان آن را در عنوان الگوی مردم محور» متبلور دید که در این صورت، الگویی نرم افزار گرا به شمار می رود و از الگوی دولت محور و سخت افزار گرا متمایز می شود. شاکله این الگو در نظریه حضرت امام رحمه الله با عنوان «حضور مردم در صحنه» مشخص میشود که اجزای آن عبارتند از «پشتیبانی مردم از نظام اسلامی»، «دخالت مستقیم مردم در امور سیاسی»، «تفاهم ملت و دولت» و «برخورداری نظام اسلامی از پایگاه مردمی».
 
نقش پشتیبانی مردم در تأمین امنیت
 یکی از شیوه های تأمین امنیت، افزایش حمایت و پشتیبانی مردم از نهادهای رسمی تأمین امنیت است. این شیوه، کارکردهای گوناگونی دارد. از یک سو، از این طریق، الگوی امنیت درونی تقویت می شود و از طرف دیگر، توان نهادهای رسمی ارتقا می یابد. همچنین، با تقویت رابطه دولت و ملت، عناصری مانند مشروعیت و اعتماد، استحکام بیشتری پیدا می کنند. استفاده از این شیوه در موارد متعدد مورد تأکید امام رحمه الله واقع شده و ایشان برای این منظور از اصطلاح «حضور مردم در صحنه» استفاده می کردند:
 
«مردم را در صحنه حاضر نگه دارید که آنچه انقلاب و ایران را حفظ کرده، حضور مردم در صحنه است. در تمام دنیا مردمی به خوبی مردم ایران پیدا نمی شود. امروز مردم پشتیبان انقلاب اسلامی و دولت هستند. پشتیبانی مردم از دولت به خاطر این است که دولت را اسلامی می دانند و میدانند که طرفداری از دولت، طرفداری از اسلام است؛ تنها به این خاطر است که از دولت پشتیبانی می کنند، این پشتیبانی را باید حفظ بکنید» (13).
 
«از ملت هم تشکر می کنم به اینکه الحمدالله در صحنه حاضرند و تا در صحنه حاضرند، این کشور آسیب نخواهد دید ولو هرچه حالا فساد بکنند، هرچه کارهای خلاف بکنند. خداوند همه تان را حفظ کند»(14).
 
 در کلام امام (رحمه الله)، پشتیبانی مردمی از نظام اسلامی منوط به نوعی رابطه دوطرفه میان ملت و دولت است و ایشان این رابطه را با سه کلیدواژه «تفاهم»، «خدمت» و «پشتیبانی» تبیین کرده اند. به بیان ایشان:

«دولتی که پشتیبان ندارد شکست خواهد خورد. همه دولتهایی که در خارج شکست می خورند – و مال خودمان هم دیدیم که رژیم سلطنت اصلا به هم خورد - برای همین بود که تفاهم مابین ملت و رژیم نبود... این مسائل روی همین زمینه پیش آمد که دولتها در مقابل ملت می ایستادند و جبهه می گرفتند، ملت هم در مقابل دولت همین طور بود، وقتی این طور شد، نمی تواند دوام داشته باشد. اما اگر ملت و دولت هر دو باهم باشند، دوست باشند، اینها خودشان را خدمتگزار آنها بدانند، آنها خودشان را پشتیبان اینها بدانند، هر دو به هم خدمت بخواهند بکنند، یک همچو ملت و دولتی هیچ وقت شکست نخواهند خورد... بپرهیزید از اینکه از ملت جدا بشوید؛ شما را بخواهند جدا بکنند. ملت هم باید بپرهیزد از اینکه از شما جدا باشد.» (15).
 
این تفاهم و خدمت متقابل، در نظر امام (رحمه الله)، کلید حفظ جمهوری اسلامی و حتی اسلام در درازمدت است و ترک آن از بزرگترین گناهان کبیره به شمار می رود: «همه می دانید و باید بدانیم مادامی که ملت، پشتیبان مجلس و دولت و قوای مسلح هستند و دولت و مجلس و قوای مسلح در خدمت ملت به ویژه قشرهای محروم می باشند و جلب رضای خداوند را در این خدمت متقابل می نمایند، هیچ قدرتی توانایی آسیب رساندن به این نظام مقدس را ندارد و اگر خدای نخواسته یکی از این دو یا هر دو از خدمت متقابل دست بردارند شکست جمهوری اسلامی و اسلام بزرگ، اگرچه در درازمدت، حتمی است. بنابراین، ترک این خدمت متقابل که به شکست اسلام و جمهوری اسلامی منتهی می شود، از بزرگترین گناهان کبیره است که باید از آن اجتناب شود. چنانچه این خدمت از واجبات بزرگ است که باید به آن قیام نمایند» (16).
 
حضرت امام (رحمه الله)، مفهوم «خدمت متقابل» را در فرازی دیگر از اندیشه های خود به مفهوم «پایگاه مردمی نظام اسلامی» تعبیر می کنند و آن را ضامن سلامتی نظام می دانند: «اگر یک کشور بخواهد کشور سالمی باشد، باید بین دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد و مع الأسف در رژیم های شاهنشاهی و بخصوص در رژیم اخیر، آن معنا عکس بود.... اینها اسباب این شد که نتواند حکومت باقی بماند و با پایگاه نداشتن در پیش ملت ناچار باید کنار برود و رفت. این باید یک عبرتی باشد برای دولت ها. در رژیم اسلامی شاید در رأس برنامه، همین تفاهم مابین دولت و ملت باشد. یعنی نه دولت خودش را جدا میداند و بخواهد تحمیل بکند و مردم را تهدید بکند، ارعاب بکند، اذیت بکند و نه مردم در صدد این بودند که دولت را تضعیف بکنند یا فرار ای بکنند از مقررات دولتی» (17).
 
برخورداری نظام اسلامی از پایگاه مردمی، مستلزم دخالت ملت در امور سیاسی است و این دخالت از نظر امام (رحمه الله) موجب استقرار و استدامه حکومت با پشتیبانی ملت میشود: «دخالت در امور سیاسی سالم و اجتماعی یک وظیفه است در این حکومت اسلامی و کمک به متصدیان امر و دولتمردان وفادار به جمهوری اسلامی نیز یک وظیفه اسلامی - انسانی - ملی است که امیدوارم ملت شریف و بیدار از آن غفلت نکنند و همان گونه که تا کنون در صحنه حاضر بودند و هستند و با کمک آنان حکومت اسلامی و جمهوری می توانست استقرار و استدامه پیدا کند، از این پس نسل حاضر و نسل های آینده با وفاداری بر آن و پشتیبانی از آن، هرچه بیشتر استقرار یابد و ادامه داشته باشد»(18).
 
در صورت وجود پایگاه مردمی، به نظر امام (رحمه الله)، حتی اگر دشمن حمله کند و کشور را اشغال نماید، بازهم نمی تواند دوام بیاورد و بار دیگر قدرت به مردم و نظام اسلامی بازخواهد گشت:
 
«وقتی یک انقلابی از خود مردم شد، این را نمی شود با یک دسته ای، بلکه با یک لشکرهایی این را برهم زد. می شود که - فرض کنید - یک قدرت بزرگ مثل آمریکا حمله کند به ایران و ایران را بگیرد، لکن نمی تواند انقلاب را به هم بزند، نمی تواند این مردم را رام کند. ... قدرت به آن بزرگی شوروی به افغانستان حمله کرد .... لکن وقتی وارد شد قدرت و قوای او به افغانستان، فشل شد و الان به نظر می رسد که پشیمانند، لکن رویشان نمی آید بگویند. اگر آمریکا فرض کنید بیاید ایران را بگیرد، ابتدا بتواند یک همچه کاری بکند، نمی تواند در اینجا ادامه پیدا کند؛ می تواند که طیاره هایش را، جنگنده هایش را بفرستد و شهرها را بمباران کنند و اینها ولی وقتی آمدند روی زمین، مردم آنها را با چنگ و دندان از بین می برند» (19).

منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
 
دخالت مستقیم مردم در تأمین امنیت
ایده دفاع و بسیج عمومی که از سوی امام خمینی رحمه الله مطرح و حتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز منعکس شد، مردم را به طور مستقیم در تأمین امنیت دخالت می دهد. در سالهای دفاع مقدس، نمونه های بارزی از اجرای این ایده ملاحظه شد. در شرایط کاملا خاص امنیتی که حفظ ارزش بقای نظام در معرض تهدید است، از منظر امام خمینی رحمه الله این ایده، چهره تکلیف شرعی نیز پیدا می کند. پذیرش این ایده و عمل به آن از سوی مردم، فواید فراوان سیاسی و اجتماعی در بر دارد.
 
در جریان جنگ تحمیلی، حضرت امام رحمه الله تأکید داشتند که چون قوای مسلح مردمی بودند و از مردم بودند توانستند جنگ را به پیش ببرند و در غیر این صورت نمی توانستند: «شما اگر مردم نبودند نمی توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند؛ یعنی این سپاه مردمند؛ این بسیجی ها و مردمند؛ ارتش هم امروز مردم است» (20).
 
به نظر امام (رحمه الله) این نحوه حضور مستقیم مردم در صحنه های حساس مانند جنگ تحمیلی، می تواند کشور را نجات دهد: «شما هستید که کشور را از دست ابرقدرتها نجات دادید و این طبقه عزیز محروم که در ازای خدمتش غیر از خدا از کس دیگری چیزی نمی خواهد و ما همه رهین منت شما هستیم و اگر لایق باشیم خدمتگزار شما. شما بودید که در میدان ها، در خیابانها، اجتماع کردید و با مشت گره کرده در مقابل توپ و تانک و مسلسل و اینها ایستادید و با ایستادگی و شجاعت زن و مرد شما، بزرگ و کوچک شما، فداکاری کرد و شهید داد تا غلبه کرد و الان هم که در جبهه ها جنگ است، باز این طبقه محرومند که مشغول خدمت هستند. شاید در طول تاریخ هم نظیری برایش نتوانیم پیدا بکنیم که بچه های کوچک و جوان های نیمسال و زنها، پیرزنها، نوعروسها، نودامادها، همه با هم در این جبهه حاضرند و صحنه جنگ، صحنه ای است که ملت همه در آن حاضر هستند» (21).
 
بر اساس رویکرد کلی امام رحمه الله در توجه عمیق به نقش مردم، ایشان ضمن تأکید بر حفظ یکپارچگی ملت در تأمین امنیت، مردم هر منطقه را در تأمین امنیت منطقه خود اولی میدانند: «من از برادران و خواهران کردستانی می خواهم که برادرانه با سایر برادران مسلمان خود و در کنار هم از کشور خود دفاع کنید» (22).
 
این نقش مردمی در مناطق قومی کشور از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است. به بیان امام (رحمه الله):

«من از شما ملت غیور و از شما اهالی گنبد و اهالی غیور گنبد، تشکر می کنم که در این زحمات پایداری کردید. مسائلی که ذکر کردید من به سمع دولت می رسانم و امیدوارم که ترتیب اثر داده بشود و امنیت به آنجا برگردد. لکن شما هم باید کمک کنید یعنی پشتیبانی کنید از قوای انتظامی. اگر قوای انتظامی در آنجا مستقر شد شما هم پشتیبانی کنید و به کمک هم، اشرار را کنار بزنید. این اشرار که حمله می کنند به مسلمین، واجب است آنها را دفع کنند ولو به قتل آنها منجر بشود. و هر کسی پایداری کند ثواب دارد، و هر کس کشته بشود ثواب شهید دارد»(23).
 
«از عواطف اسلامی شما سلحشوران مسلمان و طرفداران جمهوری اسلامی متشکرم. امید است در پرتو حکومت عدل و افراشته شدن پرچم اسلام، آزادی و امنیت و استقلال نصیب ملت محترم ایران شود. این جانب از طوایف بویراحمد و سایر طوایف شجاع ایران تقاضا دارد که در حفظ نظم و امنیت منطقه خودشان کمال مراقبت را بنمایند؛ و در این موقع حساس که به وطن ما می گذرد نگذارند اشخاص ماجراجو به بدخواهان دین و کشور بهانه دهند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم» (24).

منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
 

تأمین امنیت به صورت محلی و منطقه ای

در عین حال، تأمین امنیت به صورت محلی و منطقه ای، نباید موجب شود اقوام، ایلات، مناطق و طوایف، در مقابل هم بایستند و هر یک، امنیت خود را در گرو ناامنی دیگری بداند:
 
«شما بختیاریها، که از اول معروف به دلاوری و جنگجویی بودید، الآن هم باید کوشش کنید و نگذارید آنجا یک عناصر فاسدی بیایند و بین جوانهای ایل حرفهایی بزنند، یک وقت شما بفهمید که در خود ایل اختلاف حاصل شد، یا مثلا ایل شما را با یک ایل دیگری در بینشان فتنه بکنند، و شماها را مقابل هم قرار بدهند. اینها الآن مفسده جوهایی هستند که از خوف این که نبادا ایران یک استقراری پیدا بکند، یک حکومت عدل اسلامی پیدا بکند. درصدد هستند که هرجا هستند یک ایجاد اختلافی بکنند. در شهرها به یک طور، در دهات به یک طور، در ایلات به یک طور، در کارخانه ها به یک طور. اینها را باید جلوگیری بکنید. خودتان حفظ بکنید مناطق خودتان را و از آشفتگیها حفظ کنید تا یک امنیتی برقرار بشود، و این حکومتی که بناست مستقر بشود، مستقر بشود» (25).
 
تأمین امنیت به شیوه مردمی، در رویکرد نظری امام خمینی(رحمه الله)، علاوه بر آنکه بهترین شیوه و امکان پذیرترین آنها در چارچوب جمهوری اسلامی است، به لحاظ شرعی نیز نوعی تکلیف به شمار می رود که بر عهده همه است و در این خصوص، هیچ تفاوتی میان فرد یا گروهی نیست:
 
«در هر صورت تکلیف زیاد است، بزرگ است برای همه مان. ما برای ادامه این انقلابی که هست تکلیف زیاد داریم؛ دولت تکلیف دارد، رئیس جمهور تکلیف دارد، رئیس مجلس تکلیف دارد، کشاورز تکلیف دارد؛ کارگر تکلیف دارد، هر کس در هر گوشه ای از این کشور واقع شده است تکلیف دارد. تکلیف ما لیکن فرد و نفر نیست، آحاد مردم یکی یکیشان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی، یک واجب عینی، اهم مسائل واجبات دنیا، اهم است، از نماز اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه این حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است. این تکلیف برای همه است، و هیچ فرقی مابین ترک و فارس و کجاو کجایی ندارد، سیستانی و بلوچستانی و اینها. و این تکلیف برای همه دنیاست. حفظ دین حق، یک حکمی است برای همه دنیا، در رأس واجبات برای همه دنیا واقع شده، منتها غیر مسلمین چون اعتقاد به اسلام ندارند می گویند خوب، الاسلام واجب کرده، به ما چه، اما مسلمین که اعتقاد دارند. آن مسلمی ا که در آفریقاست، حفظ جمهوری اسلامی برایش واجب است» (26).
 
در این تکلیف شرعی، تفاوتی میان ابزارهای نرم و سخت نیست و در حفظ امنیت و کیان مسلمین و تمامیت ارضی کشور و دفاع در برابر تعدی، همه مکلفند با ابزارهای متناسب مشارکت کنند:
 
«نمی توانیم بنشینیم بگوییم ارتش اینکار را بکند. وقتی کشور اسلام مورد تهدید دشمنهای اسلام است، دفاع از کشور اسلام و نوامیس مسلمین بر همه ما، بر تمام ما واجب است؛ با همه کوشش واجب است. وقتی یک همچو مطلبی پیش آمد و شما هم بحمدالله، همه کشور ما، همه زن و مردش آماده برای این مسئله هستند.... اینهایی که در سرحدات، اینهایی که به سرحدات حمله می کنند به ما، ولو فرض بکنید است که مسلمان هستند، لکن چون حمله کردند دفاع واجب است و کشتن آنها هم تا دفعشان واجب است. نه اینکه ما سر جنگ داریم، ما می خواهیم عالم در صلح باشد. ما می خواهیم همه مردم، همه مسلمین و غیر مسلمین همه در صلح و صفا باشند، لکن معنایش این نیست که اگر یک کسی بخواهد بریزد در منزل یک کسی و تعدی کند، ما بگوییم که سر صلح داشته باشید و تن بدهید به ظلم! نه، همانطوری که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است. دفاع از ناموس مسلمین و جان مسلمین و مال مسلمین و کشور مسلمین یکی از واجبات است. ما داریم به این واجب عمل می کنیم. کشور ما دارد به این واجب عمل می کند»(27).

منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
 

تأمین امنیت از طریق نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی

 در نظریه حضرت امام رحمه الله ، وجود نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی قوی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که مورد تأکید و توجه آموزه های دینی نیز قرار گرفته است. حفاظت از ارزش های کشور، به ویژه ارزشهای والای دینی که از سوی قدرتهای معارض مورد تهدید و تعرض قرار دارد، نیازمند به کارگیری شیوه های سخت و اعمال قدرت نظامی، انتظامی و امنیتی است:
 
«زحمات شما برادران و کمیته موجب قدردانی است که در آن وقتی که اول انقلاب بود و پیروزی انقلاب بود و طبع هر انقلاب یک شلوغیهایی و بی امنیهایی هست، شماها بحمدالله توانستید شهرها را امن کنید و تسلط پیدا کنید بر شهرها از جهت امنیت؛ و از آن وقت تا کنون هم با برادران سپاهی خودتان، ارتشی خودتان، همه خدمتگزار به اسلام و به کشور عزیز خود بودید و این امری است که پیش خدای تبارک و تعالی ثبت است، و امیدوارم که تا آخر هم این امر ادامه پیدا بکند و در درگاه خدای تبارک و تعالی نام شما ثبت بشود با نام کسانی که در صدر اسلام برای پیروزی اسلام خدمت کردند» (28).
 
البته، در رویکرد ایشان، قوای نظامی، انتظامی و امنیتی و ضابطین مرتبط باید در خدمت و حافظ استقلال و امنیت کشور باشند نه صرفا رژیم سیاسی یا دیکتاتوری مستبد. به بیان ایشان:«هیچ کشور بی نیاز از نیروی نظامی و ارتش نیست ولی ارتش باید پاسدار استقلال و امنیت کشور باشد نه حافظ یک دیکتاتوری مستبد، و مطرود تمامی ملت و مأمور قتل عام فرزندان کشور» (29).
 
در این صورت است که فعالیت و تلاش این قوا موجب برقراری آرامش و امنیت در میان مردم و حفظ امنیت داخلی و ملی میشود: «و من امروز باید از شما تشکر کنم که شما از این ملت پشتیبانی کردید و فعالیت شما به ملت آرامش داد. ملت باید از شما جوانان در سرتاسر کشور که نگهبان امنیت داخلی هستید و از آن جوانان که نگهبان کشور هستند در جبهه ها، تشکر کند و خدای تبارک و تعالی از شما تقدیر می کند»(30).
 
با این وصف، قوای نظامی و انتظامی و دیگری قوای مسلح، اساس و مبنای برقراری امنیت در جامعه به شمار می روند و نیروهای آنها از میان خود مردم برمی خیزند و در نتیجه، این قوا، صبغهای مردمی می یابند: «بی سابقه است که به مجرد اینکه انقلاب می شود یک عده ای به نام پاسدار، یک عده ای به نام کمیته، یک عده ای به نام بسیج برای امنیت داخلی و مرزها از خود مردم جوشش کنند» (31).
 
مردمی بودن این قوا اقتضای آن را دارد که مورد توجه ویژه و خاص ملت قرار بگیرند و پشتیبانی لازم از آنها بشود:
 
«قوای مسلح، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیته ها و بسیج و عشایر ویژگی خاص دارند. اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی می باشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بخشان به ملت می باشند، می بایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند»(32).
 
از سوی دیگر، این نیروها در صورتی می توانند حافظ اسلام، نظام اسلامی و کشور باشند که همچون ید واحده عمل کنند و اختلافی میان آنها نباشد. این اتحاد و انسجام، به ویژه میان نیروهایی که پیش از انقلاب وجود داشتند با نیروهایی که برآمده از انقلاب اسلامی هستند مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از ضروریات است:
 
«آدمی که مسلمان است، آدمی که علاقه دارد به کشور اسلامی، میداند که ارتش از ارگان هایی هستند که اسلام را حفظ می کنند، همینطوری که سپاه حفظ می کند، همینطوری که بسیج حفظ می کند. وقتی همه باهم شدید، یک جمعیت عظیم هستید، و در مقابل دیگران اور انشاء الله قدرت نمایی می کنید و حفظ می کنید کشور خودتان را، دفع کار می کنید دشمن های خودتان را» (33).
 
«حفظ استقلال و امنیت و بقای جنبه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هر کشور مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به قوای انتظامی ارتش، ژاندارمری و شهربانی آن است و در کشور ما که در حال انقلاب به سر می برد، در کنار قوای انتظامی، پاسداران انقلاب نیز موجود و به حفاظت انقلابی اشتغال دارند. و باید ملت محترم با تمام قوا کوشش در حفظ این قوای انتظامی و فعال نمایند و از پشتیبانی آنها دریغ ننمایند؛ که این قوا در خدمت اسلام و از جنود اسلامند؛ که مولا امیرالمؤمنین علیه السلام درباره آنها فرموده:(حصون الرعیة، و زین الولاة، وعز الدین، وسبل الأمن، ولیس تقوم و الرعیة الابهم). و چون این قوای انتظامیه - که در خدمت خالق و خلق هستند باید با روحیه قوی سربازی و در امن و امان به سر ببرند» (34).
 
یکی از لوازم اتحاد و انسجام میان این قوا، اجتناب از رقابتها و موازی کاری ها و توجه هر نهاد و سازمان به کارویژه ها و کارکردهای خاص خود می باشد. همچنانکه امام (رحمه الله) در خصوص باند منحرف مهدی هاشمی، چنین مرقوم فرموده اند:
 
«با توجه به مسائلی که تا کنون کشف و یا مورد سوءظن شده است، و با توجه به جوسازی و اطلاعیه هایی که با اسامی مختلف توسط افراد ضد انقلاب و منحرف و وابسته به مهدی هاشمی پخش گردیده است، که نه تنها سوءظن را بیشتر می کند که خود دلیل مستقلی است بر خط انحراف از انقلاب و اسلام، جنابعالی موظف هستید به جمیع جوانب این امر با کمال دقت و انصاف رسیدگی نمایید؛ و تمام افراد متهمی را که از سران این گروه محسوب می شوند و نیز افراد دیگری را که در انتشار مسائل کذب و قضایای دیگر دست داشته اند، تعقیب نمایید. بدیهی است که این امر چون مربوط به اسلام و انقلاب و امنیت کشور است، تحقیق آن منحصرا در اختیار وزارت اطلاعات کشور میباشد»(35).

منابع و شیوه های تأمین امنیت در اندیشه امام خمینی (رحمه الله)
 

کارکرد امنیتی نهادهای رسمی غیر امنیتی

امام خمینی(رحمه الله)، همانگونه که مشارکت آحاد ملت را به طور مستقیم و غیرمستقیم در تأمین امنیت مطرح نمود، یکی از کارکردهای نهادهای رسمی غیر امنیتی را به ویژه در شرایط خاص، تأمین امنیت میداند. نهادهایی که با کلیت نظام ارتباط دارند، با کلیت امنیت نیز ارتباط پیدا می کنند. بنابراین، مخدوش شدن آنها در مجموعه کلی نظام مؤثر است.
 
ایشان در خصوص وظایف مجلس خبرگان رهبری و کارکرد امنیت ساز آن می فرمایند: «مجلس خبرگان یک مجلسی است که باید شما و ملت بدانند که این مجلس پشتوانه کشور است برای حفظ امنیت کشور و حفظ استقلال کشور و حفظ آزادی برای کشور و اگر مسامحه در این امر بشود، یک تقصیری است که ممکن است جبران بعدها نشود این تقصیر. باید همانطوری که اعلام می کنند و آن روزی که اعلام می کنند که آقایان بروند و افرادی را که تعیین کرده اند بزرگان به آنها رأی بدهند و کسانی هم که خودشان میل دارند که رأی بدهند، بروند و شرکت بکنند»(36).
 
«مجلس خبرگان تقویت رهبری است. گول این حرفها را نخورند. باید همه وارد بشوند. این یک تکلیف است. حفظ اسلام یک تکلیف شرعی است برای همه ما. حفظ مملکت توحیدی یک تکلیفی است برای همه قشرهای ملت. و چنانچه همه با هم نباشند و در صحنه حاضر نباشند و رأی به وکلا ندهند و رأی به مجلس خبرگان ندهند و وکلایی که باید تعیین بشود و کسری دارند رأی کم بیاورند، این اها برخلاف تکلیف عمل کرده اند» (37).
 
علاوه بر این، همه قوا و نهادهای حکومتی اعم از نظامی و غیرنظامی و همچنین نهادهای نظام ساز همچون نهاد انتخابات، به گونه ای غیرمستقیم نیز در تأمین امنیت ملی و ارتقاء ضریب آن نقش دارند. به بیان دیگر، انجام درست وظایف و نقشها و اهتمام به آن از سوی این نهادها و متولیان آنها می تواند موجبات امنیت و آرامش را در کشور فراهم کند و بدکارکردی آنها پشتیبانی مردمی از نظام را زایل نماید:
 
«.... وقتی شما خوب کار کنید برای ملت، آنها هم پشتیبان اند. وقتی دولت خوب کار کند برای ملت، وقتی مجلس خوب کار کند برای مردم پشتیبان هستند. مردم باید پشتیبان دولت باشند، پشتیبان مجلس باشند، پشتیبان قوه قضایی باشند و همه با هم خدمت کنند.» (38).
 
«قوه مجریه که دست اندرکاران حل و فصل بزرگ ترین مسائل اداری و اجرایی یک کشور بزرگ و در حال جنگ و محاصره و با جمعیتی متجاوز از پنجاه میلیون نفر است و از قوه قضاییه که مسئولیت اجرای حدود و احکام الهی و در حقیقت بار سنگین تأمین امنیت جان و نوامیس و اموال و شخصیت یک جامعه انقلابی را به عهده دارد....» (39).
 
نهاد انتخابات، در این چارچوب، از اهمیت خاصی برخوردار است که نحوه برگزاری آن و اهتمام ملت به شرکت در آن می تواند بر سرنوشت نسل های آینده کشور و امنیت آنها تأثیر گذارد و حتی در حفظ اسلام مؤثر است:
 
«حفظ اسلام به این است که این انتخابات که می خواهد مجلس دوم را متحقق کند، بدانید که انتخابات از اموری است که در سرنوشت شما و در سرنوشت ما نقش مهم دارد، و بالاترین نقش است، و این انتخابات است که همه امور کشور را چه در داخل و چه در خارج باید بگذراند» (40).
 
یکی از دلایل آنکه شرکت در انتخابات و رأی دادن از تکالیف شرعی به شمار می رود – از نظر امام (رحمه الله) ، به همین مورد بازمی گردد. به بیان دیگر، شرکت در انتخابات موجب حفظ نظام و بقاء اسلام می شود:
 
« اگر خدای نخواسته بر اسلام یا کشور اسلامی، از ناحیه عدم دخالت در سرنوشت جامعه لطمه و صدمه ای وارد شود، یکیک تمام ملت در پیشگاه خدای قهار توانا مسئول خواهیم بود و نسل های آینده که ممکن است از کناره گیریهای کنونی مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند، ما را نبخشند. پس، یکی از وظایف مهم شرعی و عقلی ما برای حفظ اسلام و مصالح کشور، حضور در حوزه های انتخابیه و رأی دادن به نمایندگان صالح کاردان و مطلع بر اوضاع سیاسی جهان و سایر چیزهایی که کشور به آنها احتیاج دارد می باشد چه از روحانیون باشند، چه نباشند» (41).
 

نتیجه گیری

 اگرچه امنیت دارای سطوح و لایه های گوناگون است و تحلیل امنیت در سطوح مختلف، تفاوتهایی نسبت به یکدیگر دارد، اما می توان اصول و چارچوب های مشترکی را از اندیشه های امام خمینی (رحمه الله) در مورد ارکان امنیت استنباط کرد. نگاه ایشان به تأمین امنیت، ویژگیهای خاصی دارد. در اندیشه امام خمینی رحمه الله ، تأمین امنیت، به شدت وابسته به منابع مهمی مانند وحدت، انسجام، ایمان و معنویت است و مشکلات و چالش های منابع تأمین امنیت، امنیت و اجزای آن را دچار مشکل می کنند. امام رحمه الله براساس مبانی فکری خود، حرکت اصلاحی از درون به بیرون را بهترین شیوه دسترسی به اهداف میداند.
 
 بنابراین، در منابع امنیت و نیز روشهای تأمین آن، مؤکدا بر عناصر درونی اصرار می ورزد. به همین دلیل، ایشان در کنار استفاده از نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی، به دخالت مستقیم وغیر مستقیم مردم در امنیت اعتقاد دارند. ورود مردم در دفاع وجنگ و همچنین پشتیبانی مستمر از نیروهای نظامی، از مصادیق دخالت مردم در تأمین امنیت به شمار می روند.
 
در هر حال، باید توجه داشت موضوع امنیت در نظریات امام خمینی(رحمه الله) در عین برخورداری از اهمیت بالا، در یک مجموعه پیچیده و منسجم معنا می شود که درک آن نیازمند آشنایی با مبانی اندیشه ایشان و تحلیل آرای وی بر اساس این مبانی می باشد.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- مطالعات امنیتی نوین، ص ۱۳
2- درک امنیت عمومی، صص ۸۷ - ۸۶
3- نظریه امنیت جمهوری اسلامی ایران ، ص۵۶
4- تفسیر سوره حمد
5- صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۱۵۵
6- همان، ج 6، ص ۴۱۹
7- همان، ص ۲۶۲
8- همان، ج ۷، ص ۴۶۴
9- همان، ج ۱۵، ص ۳۲۹
10- همان، ج ۷، ص ۸۶
11- همان، ج ۴، ص ۲۴۸
12- همان، ج ۱۴، ص ۳۱۹
13- همان، ج ۱۷، ص ۴۵۳
14- همان، ج ۱۶ص ۶۸
15- همان، ج ۹، ص ۱۴۵
16- همان، ج ۱۷، ص ۳۹۱
17- همان، ج ۸، صص ۲۳۰ - ۲۳۱
18- همان، ج ۱۶، ص ۲۲۴
19- همان، ج ۱۱، ص ۱۶
20- همان، ج ۱۸، ص ۷۹
21- همان، ج ۱۴، صص ۲۶۲ - ۲۶۴
22- همان، ج ۱۲، ص ۲۲۱
23- همان، ج ۷، ص ۹
24- همان، ج ۵، ص ۵۱۹
25- همان، ج ۹، ص ۱۶۳
26- همان، ج ۱۹، ص ۴۸۷
27- همان، ج ۱۵، ص ۱۱۸
28- همان، ج 17، ص ۴۰۰
29- همان، ج ۵، ص ۳۸۴
30- همان، ج ۱۶، ص ۷۶
31- همان، ج ۱۷، ص ۴۲۵
32- همان، ج ۲۱، ص ۴۳۲
33- همان، ج ۱۹، ص ۴۶۱
34- همان، ج ۹، ص ۲۵
35- همان، ج ۲۰، ص ۱۴۵
36- همان، ج ۱۷، ص ۱۱۳
37- همان، ص ۱۰۲
38- همان، صص ۳۸۲ - ۳۸۳
39- همان، ج ۲۰ ص ۳۳۶
40- همان، ج ۱۸، ص ۴۰۳
41- همان، ص ۳۳۶
 
منابع:
1- تریف، تری و دیگران (۱۳۸۳)؛ مطالعات امنیتی نوین، ترجمه علیرضا طیب و وحید بزرگی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
2- ره پیک، سیامک (۱۳۸۵)؛ «درک امنیت عمومی»، فصلنامه امنیت عمومی، سال اول، شماره یک.
3- رہ پیک، سیامک (۱۳۸۷) (به اهتمام)، نظریه امنیت جمهوری اسلامی ایران، تهران: دانشگاه عالی دفاع ملی.
4- موسوی خمینی، سید روح الله (۱۳۸۶)؛ صحیفه امام، تمام مجلدات، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمه الله).
 
منبع: امام خمینی(رضی الله عنه) و بنیان‌های نظری امنیت در جمهوری اسلامی ایران، به اهتمام: فزراد پور سعید، نویسنده: سیامک ره پیک، ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران، 1390ش، صص 191-167


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما