آينده پژوهي مهدوي (3)
دو. مهدويتپژوهي
«آموزه مهدويت» انديشهاي معطوف به آينده است كه براساس برنامه الهي، حركت تاريخ به سوي آن برگشت ناپذير و وعده داده شده است. از امام باقر عليه السلام سؤال شد: آيا ميشود امر قطعي الهي تغيير كند؟ فرمود: آري. گفته شد: ميترسيم دربارة ظهور قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز چنين شود! فرمود: خير در ظهور قائم هيچ تغييري ايجاد نميشود؛ سپس آيه >ان اللّه لا يخلف الميعاد< را قرائت كرد.19
اين قطعيت آينده و حتميت ظهور، سامان بخش انديشهاي شده است كه كنكاش دربارة آن (مهدويتپژوهي)، ما را به ساحل اميدواري، رهايي و رستگاري رهنمون ميشود و معرفتافزاي شيفتگان حقيقت است. شناخت انديشه مهدويت، تنها بخشي از معارف بيكران دربارة منجي موعود است كه از سوي پيامبر رحمت و عترت پاك او در اختيار ما گذاشته شده است:
«مهدي اين امت، از فرزندان او (حسين) است… دنيا به پايان نميرسد تا اينكه مردي از فرزندان حسين، آن را كه پر از ظلم و ستم شده، آكنده از عدل و داد كند».20
شناخت آينده از اين منظر، «انديشهپژوهي» است؛ اما ميتوان فراتر از اين هم حركت كرد و آن را از منظر «آيندهپژوهي» (فهم روندها، رويدادها و تصوير وضعيتها و اقدامها) تبيين كرد و علم جديدي تحت عنوان «آيندهپژوهي مهدوي» شکل داد. آيندهپژوهي مهدوي عبارت است از دانش شناخت نظاممند آينده با رويكرد ديني و دربارة موضوعات و پديدارهاي مختلف كه امكان فهم درست مواجهه آگاهانه و مدبّرانه آنها در حد مطلوب و مؤثر فراهم سازد و موجب حركت جامعه در سطوح مي شود (حركت به سمت جامعه آرماني و برنامهريزي مناسب در راستاي چشمانداز ترسيم شده).در اين راستا بايد بدانيم كه «آموزه مهدويت»، در چند سطح و چشمانداز، قابل طرح و تحليل است:
2-1. سطح زيربنايي (مقدماتي و مبنايي)
2-2. سطح مياني و مؤثّر
2-3. سطح كلان و فراگير
2-4. سطح عالي و نهايي
«اين امر (مهدويت)، از امور الهي و سرّي از اسرار خداوند است كه علّت و سبب آن بر مردم پوشيده است. پس، از شك كردن در آن، دوري كن كه کفر به حساب ميآيد».21
از امير بيان حضرت علي عليه السلام نيز روايت شده است:
«… او قيامكننده براي حق، ظاهركنندة دين و گسترشدهندة عدل است. سوگند به كسي كه محمد را براي نبوّت برگزيد، خداوند مهدي را بر تمام مخلوقاتش برگزيده است». 22
به نظر ميرسد، آيندهپژوهي به معناي اخص (تلاش نظاممند براي نگاه به آينده دانش، سياست، اقتصاد، فنآوري، اجتماع و …) ميتواند ناظر به سطح دوّم آموزة مهدويت (سطح مياني و راهبردي آن) باشد و آيندهپژوهي به معناي اعم (آيندهپژوهي مفهومي و فلسفي)، بيشتر مربوط به سطح نهايي و عالي آن (سطح چهارم). آيندهپژوهي ميتواند مباحث و موضوعات راهبردي و استراتژيك (سطح دوم) را تحت پوشش قرار دهد و با ارزيابي تغييرات و تحولّات فرا رو، مسؤوليتها و برنامههاي منتظران را براي رسيدن به جامعة موعود (در سطح سوم) تبيين و روشن سازد همچنين تغييرات و تحولات و تحولات جهاني را در راستاي تشكيل حكومت جهاني، مورد سنجه و ارزيابي قرار دهد. در واقع آيندهپژوهي به ما كمك ميكند تا از سطح مقدّماتي و زيربنايي فراتر رفته و وارد سطح مؤثّر و استراتژيك شويم و نقش خود را در زمينهسازي انقلاب جهاني مهدوي(براساس رصد كردن تحولات محتمل و ممكن جهاني) بهتر ايفا كنيم و در عين حال تصويري روشن و حقيقي،از جامعه مطلوب و مرجّح ارائه دهيم.
براي بررسي و تحليل اين نظريه، نياز به شكلگيري «آيندهپژوهي مهدوي» به شدّت احساس ميشود. در واقع ميتوان بعضي از مباحث آموزه مهدويت را، در قالب «آيندهپژوهي» تبيين كرده؛ همانگونه كه ميتوان آيندهپژوهي را در چهارچوب و قالب «مهدويتپژوهي» قرار داد و دانش جديدي ـ با روشهاي خاص يا مشترك ـ به وجود آورد؛ يعني، آيندهپژوهي مهدوي را شكل داد.
پی نوشت ها :
[19]. محمد بن ابراهيم نعماني، الغيبة، تهران، مكتبة الصدوق، 1397ق، ص162؛ محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1404ق، ج 2، ص250.
[20]. شيخ مفيد، الاختصاص، قم، كنگره جهاني هزاره شيخ مفيد، 1413ق، ص208؛ شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا، تهران، جهان، 1378ج 2، ص130؛ «من هذا مهدي هذه الامّة... لا تذهبُ الدّنيا حتّي يقومَ رَجُلٌ من وُلد الحسين يملأها عَدْلاً كَما ملئتْ ظلماً و جوراً»؛
[21]. «اِنَّ هذا اَمرٌ من اَمْرِ الله و سرٌّ من سرِّ الله. عِلَّتُه مَطوّية عن عباد الله. فَإياك والشَكَّ فَإن الشكَّ في اَمْرِاللهِ كُفْرٌ»؛ فضل بن حسن طبرسي، اعلام الوري، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج سوم، 1390ق، ص399؛ مجلسي، پيشين، ج 51، ص73.
[22]. «... هو القائم بالحقّ و المُظهِرُ للدّين و الباسِطُ لِلْعَدل. اي والّذي بَعَث مُحمداً بالنُبّوة و اَصْطَفاه علي جميع البرَية»؛ سيد مصطفي كاظمي، بشارةالاسلام، نجف، بينا، 1382، ص52؛ لطف الله صافي گلپايگاني، منتخبالاثر، قم، سيدة المعصومه، 1419ق، ص467.