1) انحصار چاپ اسكناس در ايران توسط بانك ملّي ايران (1309 ش): كشور فرانسه براي اولين بار پس از انقلاب كبير خود، پول كاغذي را رواج داد. در ايران تا سال 1268 ش كه بانك شاهنشاهي تشكيل شد، پول رايج كشور، مسكوكِ طلا و نقره بود. در آن سال نشر اسكناس در سراسر ايران منحصراً به بانك شاهنشاهي وابسته به انگليس تعلق گرفت. دو سال بعد، اسكناس جديد بانك با سرلوحه فارسي و علامت شير و خورشيد و عكس ناصرالدين شاه قاجار و ذكر ارزش آن
1) انحصار چاپ اسكناس در ايران توسط بانك ملّي ايران (1309 ش):كشور فرانسه براي اولين بار پس از انقلاب كبير خود، پول كاغذي را رواج داد. در ايران تا سال 1268 ش كه بانك شاهنشاهي تشكيل شد، پول رايج كشور، مسكوكِ طلا و نقره بود. در آن سال نشر اسكناس در سراسر ايران منحصراً به بانك شاهنشاهي وابسته به انگليس تعلق گرفت. دو سال بعد، اسكناس جديد بانك با سرلوحه فارسي و علامت شير و خورشيد و عكس ناصرالدين شاه قاجار و ذكر ارزش آن منتشر شد. مجموعاً بانك شاهنشاهي، چهل سال در ايران اسكناس منتشر كرد تا اين كه در 23 ارديبهشت 1309 ش، حق انتشار اسكناس از آن بانك سلب و در مقابل دويست هزار ليره انگليس، به بانك ملي ايران واگذار گرديد. اسكناسهاي بانك ملي در سال 1310 ش منتشر شد و تا سالها، رايج بود.
2) تهيه و تنظيم اولين آييننامه راهنمايي و رانندگي در ايران (1330 ش)
3) لغو نهايي كاپيتولاسيون در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي (1358 ش):كاپيتولاسيون عبارت است از وضع ناشي از قراردادهايي كه دولتهاي زورمند و استعمارگر، خاصه در قرن نوزدهم به دول ضعيف تحميل ميكردند. به موجب آن قراردادها، اتباع دولتهاي استعماري، پس از ورود به قلمرو دولت ناتوان، تحت حاكميت دادگاههاي دولت متبوع خود باقي ميماندند و محاكم دولت ضعيف، حق محاكمه آنها را نداشتند. اين قانون خفَّت بار پس از امضاي عهدنامه تركمنچاي بين ايران و روسيه در زمان فتحعلي شاه قاجار اجرا شد و پس از مدتي كشورهاي استعماري اسپانيا، فرانسه، آمريكا، انگلستان، آلمان، ايتاليا و چند كشور ديگر از جمله دولت عثماني از ايران حقِّ كاپيتولاسيون را به دست آوردند. كاپيتولاسيون موجب برتري و تقدم اتباع خارجي بر كشور ميشد و باعث ميگرديد كه رجال مملكت را به بيگانگان و قدرت قضايي و سياسي آنان سوق دهد. در سايه اين قانون ننگين، بيگانگان هرچه ميخواستند به ايران وارد و يا از ايران خارج ميكردند. اين قانون، اصلِ حاكميت و استقلال كشور را متزلزل ميساخت و به قوانين خارجي، اعتبارِ برون مرزي ميبخشيد. كاپيتولاسيون كه در واقع از الحاق ماده واحدهاي به قرارداد وين - مصونيت اتباع سياسي - به وجود ميآمد، به صورتي نيمه مخفي، ابتدا در مجلس سنا و سپس در 21 مهرماه 1343 شمسي در مجلس شوراي ملي به تصويب رسيد. امام خميني(ره) در برابر اين قانون ننگآور و خفتبار، عكسالعمل سختي نشان دادند و در تاريخ 4 آبان 1343 شمسي سخنراني مهمي ايراد نمودند. سخنان حضرت امام، طوفاني عظيم در جامعه به پا كرد كه رژيم انتظار آن را نداشت. لذا آن حضرت را در سيزدهم آبان همان سال دستگير و به تركيه تبعيد كردند. سرانجام در ادامه مبارزات امام امت و امت امام، سه ماه پس از پيروزي انقلاب، به پيشنهاد هيئت وزيران و تصويب شوراي انقلاب اسلامي، در بيست و سوم ارديبهشت ماه سال 1358 ش حق كاپيتولاسيون و امتيازات و ملحقات آن براي هميشه و به طور نهايي لغو شد.
4) درگذشت "علي بن عباس بغدادي" معروف به "ابن رومي" شاعر عرب(283 ق): علي بن عباس بن جُريَح بغدادي، مُكَنَّي به ابوالحسن و معروف به ابن رومي و ابن جُرَيح از مشاهير شعراي اواخر قرن سوم هجري ميباشد كه با فصاحت و بلاغت شعر ميسرود. ابن رومي در جواني علوم متداول زمان خود را آموخت و در سرودن شعر نيز مهارتي بسيار يافت. از آن جا كه ابن رومي با ديدي انتقادي با مسايل اجتماعي برخورد ميكرد، اشعار او نشان دهندهي واقعيات ملموس جامعهي آن روز است. وي هرچند كه در اشعار خود از الفاظ فصيح و زيبا استفاده ميكرد ولي داراي نوعي بددلي و بدفالي در زندگي بود؛ به طوري كه هرچه را كه به نظرش نامبارك ميآمد، ترك مينمود. هرچند آن چيز، خجسته نيز باشد. ابن رومي در زمان معتضدباللَّه، شانزدهمين خليفهي عباسي، توسط وزير خليفه مسموم گرديد و درگذشت. گويند كه وزير از ترس هَجو ابن رومي وي را مسموم گردانيد.
5) تولد "حاج ملاعلي ميرزا خليلي" فقيه و عالم بزرگ ايراني(1226 ق): حاج ملاعلي ميرزا خليلي پس از طي تحصيلات مقدماتي، دروس عالي خود را نزد عالماني همچون شريف العلماء، ملاكريم كرماني و ملا اسماعيل بروجردي گذراند. وي در فقه، اصول فقه و رياضي، مهارت كافي داشت و در مدت زماني كوتاه، فقيهي دانا و رياضيداني برجسته شد. اين عالم رباني تا واپسين لحظات عمر، به تحقيق، مطالعه و تاليف اشتغال داشت. از ميرزا خليلي، كتب متعددي به يادگار مانده است كه از آن جمله ميتوان به كتاب خَزائنُ الاَحكام اشاره كرد. اين فقيه وارسته سرانجام در سال 1297 در 71 سالگي در نجف اشرف جان به جان آفرين تسليم نمود و به لقاي معبود شتافت.
6) رحلت عالم مجاهد "ميرزا محمدحسن آشتياني" از رهبران مبارز نهضت تنباكو و از شاگردان شيخ انصاري در تهران(1319 ق) :ميرزا محمدحسن آشتياني ازعلماي برجستهي عالم تشيع و از شاگردان ويژهي شيخ مرتضي انصاري بود. وي پس از درگذشت شيخ انصاري به تهران آمد و به نشر انديشههاي شيخ پرداخت. ميرزاي آشتياني به همراه علماي معتبر ديگر به مخالفت با امتياز انحصار خريد و فروش توتون و تنباكو به يك شركت انگليسي از سوي دولت ناصرالدين شاه پرداخت. تا اين كه با انتشار فتواي ميرزاي شيرازي در تحريم تنباكو، اين امتياز تحميلي ملغي گرديد. كُتبِ الْوَقف، احكامُ الاَواني و نيز بَحرُالفوائد و... از جمله تاليفات ايشان است. اين عالم رباني و فقيه بزرگ سرانجام در سال 1319 ق در تهران وفات يافت. جنازهي او را به نجف انتقال داده و در مقبرهي شيخ جعفر شوشتري دفن كردند.
7) تولد "مارتين لوتر" مؤسس فرقه پروتستان (1483م): مارتين لوتر، در 13 مه 1483م در شهر ايزلبن آلمان به دنيا آمد. وي در ابتدا به تحصيل فلسفه، حقوق، ادبيات و موسيقي پرداخت و سپس استاد علوم مذهبي گرديد. وي در سالهاي جواني به دليل سوء اختلافات بين مقامات كليسا بر برخي از اعمال ارباب كليسا ايراد گرفت. آغاز قيام لوتر بر ضد كليساي كاتوليك و استبداد مذهبي، بر سر مسئله آمرزش گناهان از طرف كشيشان و پاپ بود. رؤساي كليسا به دلخواهْ اشخاص را از كليسا اخراج يا تكفير ميكردند و سپس براي آمرزش گناهان و ورود مجدد به كليسا، گناهان آنان را با پول ميخريدند. اما آنچه لوتر را بر ضد اين اوضاع برانگيخت، اقدام مسئولين كليسا در فروش رسمي آمرزشنامه بود. لوتر در اين زمان علي رغم مخالفت پاپ، انجيل را به زبان آلماني ترجمه كرد و در اندك مدتي طرفداران فراواني پيدا كرد. با قيام لوتر، طلسم تعصب مذهبي و استيلاطلبي و استبداد كاتوليكي قرون وسطي در هم شكست و مذهبي نو با نام پروتستان شكل گرفت. پروتست به معني اعتراض در ابتدا با انگيزه اصلاح كليساي كاتوليك آغاز شد و با مقاومت كليساي كاتوليك در برابر هرگونه اصلاح، اين جنبش به طور مستقل داراي اصول و مباني خاص خود شد. لوتر معتقد بود كه يگانه چيزي كه در مسيحيت معتبر است كتاب مقدس ميباشد از اين رو، هيچگونه حجيّتي براي مقام پاپي، شوراهاي كليسايى يا آراي صاحبان كليسا و قدّيسان قائل نبود. از ديدگاه پروتستان، هر مسيحي ميتواند پيام كتاب مقدس را به وجدان شخصي خود دريابد و نجات و رستگاري شخص تنها از طريق فيض الهي و در ضمنِ ايمان، پديد ميآيد. از جمله ويژگيهاي اخلاق و تفكر پروتستاني، خردگرايى، تاكيد بر آزادي فردي، تساهل و مدارا، تكيه بر توليد و گسترش ثروت، عبادت دانستن كار، موهبت الهي دانستنِ ثروت و پسنديده دانستن آن را ميتوان برشمرد. پروتستان در طي سالهاي حيات خود به چندين فرقه تقسيم شد و در كشورهاي آلمان، اسكانديناوي، بريتانياي كبير، فرانسه، سوئيس و مجارستان، طرفداران بيشتري يافت. رهبر پروتستانها، در اواخر عمر دچار بيماري شد و سرانجام در 12 ژوئيه 1546م در 71 سالگي درگذشت.
8) تولد "والْتْ ويتْمَن" شاعر و روزنامهنگار امريكايي (1819م) (ر.ك: 4 دسامبر)
9) آغاز خروج نيروهاي انگلستان در پي پايان قيموميت بر فلسطين (1948م): در پي شكست دولت عثماني در جريان جنگ جهاني اول، سربازان انگليسي، فلسطين را اشغال كردند. پنج سال بعد، در سال 1922م، جامعه ملل، تحت نفوذ انگليس، قيموميت بريتانيا بر فلسطين را در آن سرزمين پذيرفت. از آن به بعد، سازمانهاي صهيونيستي براي تحقق اين هدف توسعه طلبانه، يهوديان بسياري را از نقاط مختلف جهان به ويژه اروپا به فلسطين مهاجرت دادند بااين حال، انگليسيها براي جلوگيري از مشكلاتي كه افزايش سكنه يهودي فلسطين به وجود آورده بود، مهاجرت يهوديان را به اين سرزمين محدود ساخت. اما تحت فشار صهيونيستها، امريكا از سال 1945م رسماً دولت انگليس را براي حل مسئله فلسطين به نفع يهوديان تحت فشار قرار داد و در پايان سال 1945م، يك كميسيون مشترك امريكا و انگليس براي بررسي اين مسئله تشكيل شد. اين كميسيون در سال بعد توصيه كرد كه صد هزار مهاجر يهودي ديگر به فلسطين پذيرفته شود و فلسطين تحت قيموميت سازمان ملل متحد قرار گيرد. در فوريه سال 1947م دولت انگليس به بهانه اينكه ديگر قادر به ادامه قيموميت برفلسطين نيست حل اين مسئله را به سازمان ملل متحد ارجاع نمود و اين سازمان پس از تشكيل يك كميته ويژه براي حل مسئله فلسطين و اعزام هيأتهايى به فلسطين و اردوگاههاي آوارگان يهودي در اروپا، به تقسيم فلسطين و بينالمللي شدن بيتالمقدس راي داد. اين امر در 29 نوامبر 1947م در مجمع عمومي سازمان ملل متحد نيز به تصويب رسيد و سرزمين فلسطين بين اعراب و مهاجران يهود تقسيم شد. در همين زمان، صهيونيستها با عملياتهاي تروريستي، فلسطينيها را وادار به ترك سرزمين خود ميكردند و براي اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي برنامهريزي مينمودند. انگليس نيز كه زمينه را براي تشكيل دولت صهيونيستي مناسب ميديد، اعلام كرد كه نيروهايش را تا 13 مه 1948 از فلسطين خارج خواهد كرد. همزمان با خروج تدريجي نيروهاي انگليسي، تشكيلات نظامي يهوديان كه در سالهاي جنگ دوم جهاني و پس از آن شكل گرفته بود، جاي آنها را گرفتند. در نهايت با خروج آخرين سربازان انگليسي از خاك فلسطين در 13 مه 1948م، مقدمات اعلام موجوديت رژيم صهيونيستي فراهم شد و فرداي آن روز، اين رژيم تحميلي، حضور خود در اين سرزمين و تشكيل دولت اسرائيل را اعلام كرد.
10) تشكيل فدراسيون عربي مركب از عراق و اردن (1958م) (ر.ك: 14 فوريه)
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.