ارتباط غير قابل انفکاک
صحبت های مقام معظم رهبری
در جامعه ي اسلامي، ارتباط بين ولي و مردم، غير قابل انفکاک است
آن دستگاهي که حکومتش به شکل ولايت است، ارتباط بين ولي مردم، غير قابل انفکاک مي باشد. ولايت، يعني سرپرستي، پيوند، ارتباط، اتصال، به هم پيچيده شدن دو چيز، به هم جوشيدگي و به هم پيوستگي کساني که با يکديگر ولايت دارند. معنا و شکل و مفهوم ولايت در جامعه و نظام اسلامي، اين است. از اين جهت، در جامعه ي اسلامي ، کلمه ي ولايت به حکومت اطلاق مي شود و رابطه ي بين ولي و مردم ، يک رابطه ي ولايتي است و ارتباط و اتصال آنها ، غير قابل انفکاک مي باشد و تمام اجزاي اين جامعه ، با يکديگر متصلند و از هم جدا نيستند.
قضيه، مثل دستگاههاي سلطنت، دستگاههاي قدرت و کودتاچيهايي که بر يک جامعه مسلط مي شوند، نيست.
در جامعه ي اسلامي، دستگاه مديريت و حاکميت جامعه، همه و همه، متکي به مردم، جزو مردم، همراه با مردم، متصل به مردم- به تمام معناي اتصال- هستند و جدا نيستند.
آن جايي که دستگاههاي حکومت، به راهي مي روند و مصالح مردم، به راه ديگري، به خاطر همين احساس جدايي است. مصالح دستگاه حاکم، يک چيز است؛ مصالح مردم، يک چيز ديگر. مصالح دستگاه حاکم ، پيوند با امريکا و قدرت هاي مسلط و استعمارگران و غارتگران منابع نفتي و اين چيزهاست- همچنان که در دوران رژيم منحوس پهلوي ، در کشور ما بود و امروز در خيلي از کشورهاي ديگر هست- مصالح مردم ، يک چيز ديگر است. مصالح مردم در اين است که آن دستگاه حاکم و آن نوکران و پيوستگان بيگانه را از سر راه کمال خودشان بردارند. مصالح اين دو ، به کلي در دو جهت قرار دارد. ليکن در نظام اسلامي ، اين طور نيست. در نظام اسلامي ، حاکم ، ولي و دوست و سرپرست و برادر و مرتبط و براي مردم است.
منبع: حدیث ولایت
در جامعه ي اسلامي، ارتباط بين ولي و مردم، غير قابل انفکاک است
آن دستگاهي که حکومتش به شکل ولايت است، ارتباط بين ولي مردم، غير قابل انفکاک مي باشد. ولايت، يعني سرپرستي، پيوند، ارتباط، اتصال، به هم پيچيده شدن دو چيز، به هم جوشيدگي و به هم پيوستگي کساني که با يکديگر ولايت دارند. معنا و شکل و مفهوم ولايت در جامعه و نظام اسلامي، اين است. از اين جهت، در جامعه ي اسلامي ، کلمه ي ولايت به حکومت اطلاق مي شود و رابطه ي بين ولي و مردم ، يک رابطه ي ولايتي است و ارتباط و اتصال آنها ، غير قابل انفکاک مي باشد و تمام اجزاي اين جامعه ، با يکديگر متصلند و از هم جدا نيستند.
قضيه، مثل دستگاههاي سلطنت، دستگاههاي قدرت و کودتاچيهايي که بر يک جامعه مسلط مي شوند، نيست.
در جامعه ي اسلامي، دستگاه مديريت و حاکميت جامعه، همه و همه، متکي به مردم، جزو مردم، همراه با مردم، متصل به مردم- به تمام معناي اتصال- هستند و جدا نيستند.
آن جايي که دستگاههاي حکومت، به راهي مي روند و مصالح مردم، به راه ديگري، به خاطر همين احساس جدايي است. مصالح دستگاه حاکم، يک چيز است؛ مصالح مردم، يک چيز ديگر. مصالح دستگاه حاکم ، پيوند با امريکا و قدرت هاي مسلط و استعمارگران و غارتگران منابع نفتي و اين چيزهاست- همچنان که در دوران رژيم منحوس پهلوي ، در کشور ما بود و امروز در خيلي از کشورهاي ديگر هست- مصالح مردم ، يک چيز ديگر است. مصالح مردم در اين است که آن دستگاه حاکم و آن نوکران و پيوستگان بيگانه را از سر راه کمال خودشان بردارند. مصالح اين دو ، به کلي در دو جهت قرار دارد. ليکن در نظام اسلامي ، اين طور نيست. در نظام اسلامي ، حاکم ، ولي و دوست و سرپرست و برادر و مرتبط و براي مردم است.
منبع: حدیث ولایت