پيشگيري از آسيب هاي ورزشي
برنامه تمرينات ورزشي پيشگيري کننده از آسيب ، شش جزء اصلي دارد که عبارتند از :
۱- انعطاف پذيري ( flexibility )
۲ - تمرينات قدرتي ( strength training )
۳ - تمرينات هوازي ( Aerobic training )
۴- آناليز عملکرد زنجيره حرکتي
۵ - مهارتهاي اختصاصي ورزشي
۶- برنامه عملي تمرينات
در زير به طور مختصر به تشريح هر يک از اجزاء مي پردازيم :
کشش از نظر فيزيولوژيک کمک شاياني به پيشگيري از آسيب ، از طريق برطرف نمودن اثر مهاري عضلات انعطاف ناپذير بر گروه عضلات آنتاگو نيست و علاوه بر اين افزايش دماي تاندون که از طريق افزايش توان کششي ( tensile ) عضله اثر محافظتي اعمال مي نمايد ، مي کند .
تکنيک درست کشش بسيار مهم است ، چرا که وضعيت بدن در هنگام کشش و نيز مدت زمان ادامه آن در به حداکثر رساندن اثرات کشش ، مؤثرند . زمان توصيه شده برابر حداقل سي (۳۰ ) ثانيه است . ايده آل آنست که کشش قبل و بعد از مسابقه يا تمرين انجام شود اما اگر تنها يکبار انجام مي شود ، بهتر است که پس از ورزش باشد ، چرا که درصد افزايش طول تاندون ، هنگامي که دماي تاندون بالاتر باشد ؛ بيشتر است . حتي دويدن براي مدت کوتاه دماي بافت را بالا برده و کشش را تسهيل مي نمايد .
در ضمن بايد نکات خاصي را در رابطه با سن و نوع ورزش جهت کشش در نظر گرفت . مثلاً سفتي عضلاني خاص ( مثل سفتي عضله چهار سر ران ، در نوجواني مي تواند باعث مشکلات اسکلتي - عضلاني مربوط به رشد ، همچون بيماري Osgood - Schlatter بشود . بنابراين در اين مرحله تمرکز بيشتر روي عضلات دو مفصلي مثل هامسترينگ ( خلف ران ) ، فلکسورهاي هيپ ( قدام ران ) و رکتوس فموريس ( قدام ران ) ، مهم است . افراد بزرگسالتر مشکلات انعطاف پذيري در رابطه با وضعيت گيري بدن و بيومکانيک آن دارند . با افزايش سن حفظ انعطاف پذيري عضلات هامسترينگ و فلکسورهاي هيپ اهميت پيدا مي کند .
از طرفي کشش اختصاصي براي بيومکانيک و حرکت شناسي هر ورزش مهم است . مخصوصاً در صورتي که فرد در چندين رشته ورزشي فعال باشد . مثلاً يک دوچرخه سوار ممکن است در تابستان دچار سفتي رکتوس فموريس ( قدام ران ) شده ، که اين مسئله بر فعاليت هايش در پاييز مثل واليبال و دو( Cross - Country running ) اثر مي گذارد .
دوم آنکه از نظر کلينيکي پيدا کردن هر گونه ضعف نسبي عضله ،عدم تقارن يا عدم تعادل با اهميت است . مثلاً ضعف فيبرهاي مايل عضله ( vastus medialis ) ( قدام ران ) باعث دردهاي ناحيه کشکک و ران مي شود . ضعف عضلات تثبت کننده کتف ، باعث درد و اختلال عملکرد شانه مي شود و ضعف عضلات شکم باعث مشکلات کمر و اندام تحتاني مي گردد .
اثرات تمرينات هوازي بر سيستم اسکلتي - عضلاني کمتر شناخته شده و آثار اثبات شده عبارتند از :
۱ - افزايش تراکم مويرگ ها
۲- افزايش تعداد ميتوکندري ها و آنزيم هاي اکسيداتيو آنها
۳ - بهبود استفاده از اسيدهاي چرب آزاد
۴ - افزايش درصد فيبرهاي عضلاني تيپ A
که مجموعه اين عوامل باعث تجمع ديرهنگام ترلاکتات در خون و کاهش خستگي عضله و نيز بهبود عملکرد سيستم اسکلتي عضلاني مي گردد . مشاهده شده که بيشترين آسيب اسکي ، در اواخر هفته اسکي يا آخر روز اسکي ايجاد مي شوند و احتمالاً مربوط به خستگي عضله بعلت تحليل ذخائر گليکوژن مي باشند ، بنابراين تمرينات هوازي مي تواند جزء اصلي تمرينات جهت پيشگيري از خستگي زودرس اسکلتي - عضلاني باشد ، که مي تواند به پيشگيري از آسيب کمک نمايد .
تمرينات قدرتي مي تواند برخي آثار مفيد افزايش تراکم مويرگي را خنثي نمايد و يک جزء آئروبيک منظم ، مي تواند به ايجاد تعادل در اين مورد کمک نمايد .
به طور کلي سيستم هاي انرژي در بدن بر سه نوعند :
مسلماً تمرينات اختصاصي براي هر ورزش ، بيشترين کار انجام شده را متوجه سيستم انرژي اصلي که مورد نياز آن ورزش خاص است ، مي نمايد .
در مورد آسيب هاي اسکلتي - عضلاني در اثر استفاده بيش از توان از آنها يا ضربه ، بايد قبل از بازگشت به ورزش يا فعاليتي که ايجاد مشکل نموده ، مداخله درماني براي « تغيير دادن بيماري » صورت گيرد . بايد بافت آسيب ديده را به گونه اي اصلاح نمود که بطور مؤثرتري با نيروهاي وارده کنار آمده و با پيشبرد عاقلانه تمرينات اختصاصي آن ورزش فعاليت انجام شده را دوباره با زنجيره حرکتي عملکردي يکپارچه نمود .
اين تمرينات از گروههاي عضلاني به شکل هماهنگ و نه مجزا ، استفاده مي کنند و کشش ها در يک زنجيره حرکتي انجام مي گيرد .
کشش هاي ايزوله مي تواند به بهبود و اصلاح بافت در محل آسيب کمک نمايد ، اما کشش عملکردي واقعي تنها وقتي صورت مي گيرد که بافت بطور يکپارچه و هماهنگ با زنجيره حرکتي عمل نمايد .
يعني ابتدا بايد آمادگي لازم را ايجاد نمود و بعد ورزش را شروع کرد ، نه اينکه براي حصول آمادگي ورزش اختصاصي نمود .
در اين مورد آموزش نقش بنيادي داشته و در سه سطح اعمال مي شود .
۱- خود شخص از پزشک ، فيزيوتراپيست ، مربي و ... اطلاعات مي گيرد .
۲ - در سطح منطقه اي و ناحيه اي ، برنامه هاي ورزشي دانشکده و دبيرستان ، در بکارگيري اين اجزاء در برنامه ورزشي نقش قابل توجهي دارند .
۳ - در سطح ملي ، از برنامه هايي که توسط سازمان هاي وابسته به ورزش تدوين مي گردند ، آموزش مي گيرند .
منبع: www2.irib.ir
۱- انعطاف پذيري ( flexibility )
۲ - تمرينات قدرتي ( strength training )
۳ - تمرينات هوازي ( Aerobic training )
۴- آناليز عملکرد زنجيره حرکتي
۵ - مهارتهاي اختصاصي ورزشي
۶- برنامه عملي تمرينات
در زير به طور مختصر به تشريح هر يک از اجزاء مي پردازيم :
۱ - انعطاف پذيري
کشش از نظر فيزيولوژيک کمک شاياني به پيشگيري از آسيب ، از طريق برطرف نمودن اثر مهاري عضلات انعطاف ناپذير بر گروه عضلات آنتاگو نيست و علاوه بر اين افزايش دماي تاندون که از طريق افزايش توان کششي ( tensile ) عضله اثر محافظتي اعمال مي نمايد ، مي کند .
تکنيک درست کشش بسيار مهم است ، چرا که وضعيت بدن در هنگام کشش و نيز مدت زمان ادامه آن در به حداکثر رساندن اثرات کشش ، مؤثرند . زمان توصيه شده برابر حداقل سي (۳۰ ) ثانيه است . ايده آل آنست که کشش قبل و بعد از مسابقه يا تمرين انجام شود اما اگر تنها يکبار انجام مي شود ، بهتر است که پس از ورزش باشد ، چرا که درصد افزايش طول تاندون ، هنگامي که دماي تاندون بالاتر باشد ؛ بيشتر است . حتي دويدن براي مدت کوتاه دماي بافت را بالا برده و کشش را تسهيل مي نمايد .
در ضمن بايد نکات خاصي را در رابطه با سن و نوع ورزش جهت کشش در نظر گرفت . مثلاً سفتي عضلاني خاص ( مثل سفتي عضله چهار سر ران ، در نوجواني مي تواند باعث مشکلات اسکلتي - عضلاني مربوط به رشد ، همچون بيماري Osgood - Schlatter بشود . بنابراين در اين مرحله تمرکز بيشتر روي عضلات دو مفصلي مثل هامسترينگ ( خلف ران ) ، فلکسورهاي هيپ ( قدام ران ) و رکتوس فموريس ( قدام ران ) ، مهم است . افراد بزرگسالتر مشکلات انعطاف پذيري در رابطه با وضعيت گيري بدن و بيومکانيک آن دارند . با افزايش سن حفظ انعطاف پذيري عضلات هامسترينگ و فلکسورهاي هيپ اهميت پيدا مي کند .
از طرفي کشش اختصاصي براي بيومکانيک و حرکت شناسي هر ورزش مهم است . مخصوصاً در صورتي که فرد در چندين رشته ورزشي فعال باشد . مثلاً يک دوچرخه سوار ممکن است در تابستان دچار سفتي رکتوس فموريس ( قدام ران ) شده ، که اين مسئله بر فعاليت هايش در پاييز مثل واليبال و دو( Cross - Country running ) اثر مي گذارد .
۲ - تمرينات قدرتي :
دوم آنکه از نظر کلينيکي پيدا کردن هر گونه ضعف نسبي عضله ،عدم تقارن يا عدم تعادل با اهميت است . مثلاً ضعف فيبرهاي مايل عضله ( vastus medialis ) ( قدام ران ) باعث دردهاي ناحيه کشکک و ران مي شود . ضعف عضلات تثبت کننده کتف ، باعث درد و اختلال عملکرد شانه مي شود و ضعف عضلات شکم باعث مشکلات کمر و اندام تحتاني مي گردد .
۳ - تمرينات هوازي :
اثرات تمرينات هوازي بر سيستم اسکلتي - عضلاني کمتر شناخته شده و آثار اثبات شده عبارتند از :
۱ - افزايش تراکم مويرگ ها
۲- افزايش تعداد ميتوکندري ها و آنزيم هاي اکسيداتيو آنها
۳ - بهبود استفاده از اسيدهاي چرب آزاد
۴ - افزايش درصد فيبرهاي عضلاني تيپ A
که مجموعه اين عوامل باعث تجمع ديرهنگام ترلاکتات در خون و کاهش خستگي عضله و نيز بهبود عملکرد سيستم اسکلتي عضلاني مي گردد . مشاهده شده که بيشترين آسيب اسکي ، در اواخر هفته اسکي يا آخر روز اسکي ايجاد مي شوند و احتمالاً مربوط به خستگي عضله بعلت تحليل ذخائر گليکوژن مي باشند ، بنابراين تمرينات هوازي مي تواند جزء اصلي تمرينات جهت پيشگيري از خستگي زودرس اسکلتي - عضلاني باشد ، که مي تواند به پيشگيري از آسيب کمک نمايد .
تمرينات قدرتي مي تواند برخي آثار مفيد افزايش تراکم مويرگي را خنثي نمايد و يک جزء آئروبيک منظم ، مي تواند به ايجاد تعادل در اين مورد کمک نمايد .
به طور کلي سيستم هاي انرژي در بدن بر سه نوعند :
۱ - سيستم انرژي ( ATP - Phosphocreatinine ) :
۲ - سيستم انرژي آنائروبيک ( بي هوازي ) :
۳ - سيستم انرژي آئروبيک ( هوازي ) :
مسلماً تمرينات اختصاصي براي هر ورزش ، بيشترين کار انجام شده را متوجه سيستم انرژي اصلي که مورد نياز آن ورزش خاص است ، مي نمايد .
۴ - عملکرد زنجيره حرکتي :
در مورد آسيب هاي اسکلتي - عضلاني در اثر استفاده بيش از توان از آنها يا ضربه ، بايد قبل از بازگشت به ورزش يا فعاليتي که ايجاد مشکل نموده ، مداخله درماني براي « تغيير دادن بيماري » صورت گيرد . بايد بافت آسيب ديده را به گونه اي اصلاح نمود که بطور مؤثرتري با نيروهاي وارده کنار آمده و با پيشبرد عاقلانه تمرينات اختصاصي آن ورزش فعاليت انجام شده را دوباره با زنجيره حرکتي عملکردي يکپارچه نمود .
اين تمرينات از گروههاي عضلاني به شکل هماهنگ و نه مجزا ، استفاده مي کنند و کشش ها در يک زنجيره حرکتي انجام مي گيرد .
کشش هاي ايزوله مي تواند به بهبود و اصلاح بافت در محل آسيب کمک نمايد ، اما کشش عملکردي واقعي تنها وقتي صورت مي گيرد که بافت بطور يکپارچه و هماهنگ با زنجيره حرکتي عمل نمايد .
۵ - مهارتهاي اختصاصي ورزشي :
يعني ابتدا بايد آمادگي لازم را ايجاد نمود و بعد ورزش را شروع کرد ، نه اينکه براي حصول آمادگي ورزش اختصاصي نمود .
۶ - ترکيب اجزاء بصورت برنامه عملي تمرينات :
در اين مورد آموزش نقش بنيادي داشته و در سه سطح اعمال مي شود .
۱- خود شخص از پزشک ، فيزيوتراپيست ، مربي و ... اطلاعات مي گيرد .
۲ - در سطح منطقه اي و ناحيه اي ، برنامه هاي ورزشي دانشکده و دبيرستان ، در بکارگيري اين اجزاء در برنامه ورزشي نقش قابل توجهي دارند .
۳ - در سطح ملي ، از برنامه هايي که توسط سازمان هاي وابسته به ورزش تدوين مي گردند ، آموزش مي گيرند .
منبع: www2.irib.ir