نامگذاری سوره زُمَر
نامگذاری این سوره به نام زُمَر (به معنای گروهها) به دلیل وجود این واژه در آیات ۷۱ و ۷۳ این سوره است.این آیات به ورود گروه بهشتیان به بهشت و راندن گروه دوزخیان به جهنم اشاره میکند.
نام دیگر این سوره غُرَف به معنای اتاقهای بهشتی است که در آیه بیستم به آن اشاره شده است.
این سوره را سورة العرب نیز نامیدهاند؛ زیرا در آیه ۲۸، قرآن را با صفت «عربی» توصیف کرده است.
ترتیب و محل نزول
سوره زمر جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، پنجاه و نهمین سورهای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سی و نهمین سوره است و در جزء ۲۳ و ۲۴ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره زمر ۷۵ آیه، ۱۱۸۰ کلمه، ۴۸۷۱ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سورههای مَثانی و در حدود نیم جزءِ قرآن است.آیات مشهور
چندین آیه سوره زمر از جمله آیه ۱۸ درباره شنیدن سخنان مختلف و انتخاب بهترین (الذین یستمعون القول) و آیه ۵۳ درباره عدم ناامیدی از خداوند (لاتقنطوا من رحمه الله)، از آیات مشهور و نامدار این سوره است.آیه ۷
«إِن تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِیٌّ عَنکُمْ ۖ وَلَا یَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ ۖ وَإِن تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ ۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُم مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿٧﴾»(ترجمه: اگر کفر ورزید، خدا از شما سخت بىنیاز است و براى بندگانش کفران را خوش نمىدارد، و اگر سپاس دارید آن را براى شما مىپسندد، و هیچ بردارندهاى بار [گناه] دیگرى را برنمىدارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان است، و شما را به آنچه مىکردید خبر خواهد داد، که او به راز دلها داناست.)
این آیه عدل الهی را میرساند که احدی حاضر نیست بار گناه دیگری را بر دوش گیرد، هرچند بسیار به او علاقه داشته باشد.
این آیه در ادبیات فارسی هم بازتابهایی داشته است، ابیات زیر از حافظ شیرازی نمونهای از آن است:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشتکه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باشهرکسی آن دِرود عاقبت کار که کشت
آیه ۶
«خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ ۚ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ۚ ذَٰلِکُمُ اللَّـهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ ۖ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ﴿٦﴾»(ترجمه: شما را از نفسى واحد آفرید، سپس جفتش را از آن قرار داد، و براى شما از دامها هشت قسم پدید آورد. شما را در شکمهاى مادرانتان آفرینشى پس از آفرینشى [دیگر] در تاریکیهاى سه گانه: [مَشیمه و رحم و شکم] خلق کرد. این است خدا، پروردگار شما، فرمانروایى [و حکومت مطلق] از آنِ اوست. خدایى جز او نیست، پس چگونه [و کجا از حق] برگردانیده مىشوید؟)
منظور از تاریکیهای سهگانه در تفسیر المیزان[ و تفسیر نمونه آمده است، با توجه به اشاره صریح قرآن (فی بطون امهاتکم) منظور از ظلمات ثلاث، تاریکی شکم، رحم و مشیمه(کیسه آب مخصوصی که جنین در آن قرار گرفته) است. اما برخی از مفسرین منظور از تاریکی سهگانه را مشیمه (کیسه آب مخصوص) دانستهاند که جنین در آن قرار دارد و آن کیسه سه پرده ضخیم دارد که بر روی جنین کشیده شده است. از این آیه به عنوان یکی از معجزات علمی قرآن یاد میشود.
آیه ۱۸
«الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚأُولَٰئِک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِک هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۸﴾»(ترجمه: به سخن گوش فرامیدهند و بهترین آن را پیروی میکنند؛ اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان.)
این آیه بیانگر را آزاداندیشی مسلمانان و انتخاب آزاد آنها در مسائل مختلف دانستهاند. آیه به مؤمنان اجازه میدهد سخنان دیگران را مطالعه و بررسی کرده و اهل تحقیق باشند و آنگاه دست به انتخاب بزنند. شهرت این آیه هم به دلیل تشویق آن به آزاداندیشی است.
آیه ۳۰
«إِنَّک مَیتٌ وَإِنَّهُم مَّیتُونَ ﴿۳۰﴾»(ترجمه: قطعاً تو خواهی مُرد و آنان [نیز] خواهند مُرد.)
اگرچه خطاب آیه به پیامبر اسلام(ص) است؛ عمومیت قانون مرگ را نسبت به همه انسانها روشن ساخته و مسئله مرگ را از مسائلی میداند که همه انسانها در آن یکسانند و هیچگونه استثنا و تفاوتی در آن وجود ندارد.
آیه لا تقنطوا (۵۳)
«قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۵۳﴾» (ترجمه: بگو: «ای بندگان من -که بر خویشتن زیادهروی روا داشتهاید- از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را میآمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.)این آیه لحنی آکنده از لطف، محبت و مهربانی خداوند را دربر دارد که آغوش رحمتش را به روی همگان باز کرده و فرمان عفو همه گنهکاران را صادر نموده است. در روایتی از امام علی(علیه السلام) آمده در تمام قرآن آیهای وسیعتر از این آیه نیست، چون شمول آن هر گونه گناهی را در برمیگیرد.
مفاهیم این آیه در شعر فارسی هم به کار گرفته شده، ابیات زیر از شاهنامه فردوسی نمونهای از آن است:
چو نومید گردد ز یزدان کسیاز و نیک بختی نیاید بسی
ز یزدان نباشد کسی ناامیدوگر تیره بینند روز سپید
بریده نباید امید از خداکه تا جاودان او بود پادشاه. 1
آثار و برکات سوره
آثار و برکات این سوره شامل:1) ایجاد محبت و دوستی
هر کس این سوره را بنویسد و به همراه خود داشته باشد یا آن را در رختخواب خود یا اتاق خواب خود قرار دهد هر گاه کسی بر او وارد شود یا از نزدش خارج شود او را ستوده و او را سپاس می گویدو این بر اثر مهربانی و لطف خداوند است. امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: هر کس سوره زمر را بنویسد و به بازویش ببندد یا در رختخوابش بگذارد هر کس که با او ارتباطی دارد از او به نیکی یاد کرده و سپاسگزار او خواهد بودو هیچ کس با او دیدار نمی کند مگر اینکه او را دوستش دارد و هیچ کسی غیبت او را نخواهد کرد.2) جهت درد کف پا
صفوان جمال از امام صادق علیه السلام او هم از پدرش امام محمد باقر علیه السلام و او هم از امام سجاد علیه السلام نقل می کند: مردی نزد امام حسین علیه السلام آمد و از درد کف پا شکایت کرد. به طوری که نمی توانست در هنگام نماز روی پایش بایستد امام حسین علیه السلام به او فرمودند: چرا تعویذ نمی خوانی؟ مرد گفت : نمی دانم. امام فرمودند: وقتی احساس درد کردی دستت را بر موضع درد بگذار و بگو: «بسم الله و بالله والسلام علی رسول الله» سپس بخوان بر آن موضع درد، آیه 67 سوره «زمر»را. 2داستان سوره زمر
در مجمع البیان از امیر المؤمنین علیه السلام روایت کرده که فرمود: در قرآن کریم هیچ آیه اى به قدر آیه (یا عبادى الّذین اسرفوا على انفسهم...) گشایش آورتر نیست.مؤلف: این روایت را الدر المنثور هم از ابن جریر، از ابن سیرین، از آن جناب نقل کرده و ان شا اللّه بزودى در تفسیر سوره لیل، همین روایت را از آن جناب نقل مى کنیم، که خود آن حضرت فرموده: در قرآن هیچ آیه اى امیدوار کننده تر از آیه (و لسوف یعطیک ربک فترضى) نیست.
و نیز در الدر المنثور است که احمد، ابن جریر، ابن ابى حاتم، و ابن مردویه و بیهقى در کتاب شعب الایمان از ثوبان روایت آورده اند، که گفت: من از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: من دوست نمى دارم که دنیا و آنچه را که در آن است با آیه (یا عبادى الّذین اسرفوا على انفسهم...) معاوضه کنم. پس مردى عرضه داشت: یا رسول اللّه! آیا این آیه شرک را هم شامل مى شود؟ رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سکوت کرد، و سپس فرمود: نه، شرک را شامل نیست.
مؤلف: در این روایت اشکالى است و آن اشکال در تفسیر خود آیه گذشت، که گفتیم: مورد آیه مساله شرک است و آیه مقید شده به توبه.
و نیز در همان کتاب است که ابن ابى شیبه، و مسلم، از ابى ایوب انصارى روایت کرده اند که گفت: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمود: اگر شما گناه نمى کردید خداى تعالى خلقى مى آفرید تا گناه کنند، و او بیامرزد.
مؤلف: مغفرتى که در این حدیث آمده با قیود و اسبابى که براى مغفرت هست مانند توبه و شفاعت منافاتى ندارد.
و در مجمع البیان آمده که بعضى گفته اند: آیه (یا عبادى الّذین اسرفوا...) درباره وحشى قاتل حمزه نازل شد. و آن، هنگامى بود که وى مى خواست مسلمان شود مى ترسید توبه اش قبول نشود. پس همین که آیه نازل شد، اسلام آورد. بعضى از صحابه پرسیدند: یا رسول اللّه! آیا این آیه بخصوص درباره قبول توبه وحشى نازل شده، و یا براى عموم مسلمین است؟ فرمود: نه، براى عموم مسلمانان است.
و از کتاب سعد السعود تالیف ابن طاووس، به نقل از تفسیر کلبى آمده که وحشى و جماعتى نزد رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم پیام فرستادند، که چرا باید ما از دین تو محروم باشیم، هیچ مانعى براى ما نیست جز اینکه از کتاب تو شنیدهایم که مى فرماید: (هر کس با اللّه خدایانى دیگر بخواند و قتل نفس و زنا کند اثر گناه خود را مى بیند. و در آتش جاودان است) و ما همه این کارهاى زشت را کرده ایم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم پیام فرستاد که: (الا من تاب و آمن و عمل صالحا) آن جماعت پیام دادند ممکن است ایمان بیاوریم، و توبه هم بکنیم، ولى خوف داریم که عمل صالح به جا نیاوریم.
باز رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم پیام فرستاد: (ان اللّه لا یغفریشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشا) گفتند: مى ترسیم که داخل در مشیت قرار نگیریم.
ایشان در پاسخشان این آیه را فرستاد: (یا عبادى الّذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة اللّه ان اللّه یغفر الذنوب جمیعا) پس آن جمعیت آمدند و مسلمان شدند.
پس رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به وحشى فرمود: (تا مى توانى) با من رو برو مشو که من نمى توانم قاتل حمزه عمویم را ببینم، لذا وحشى به شام رفت، و در اثر میگسارى بمرد.
مؤلف: قریب به این مضمون را الدر المنثور به چند طریق روایت کرده و در بعضى از آن طریقها آمده که آیه (یا عبادى الّذین اسرفوا...) درباره او نازل شده همان طور که در خبر سابق مجمع البیان آمده بود. ولى یک اشکال، این روایت را ضعیف مى کند، و آن این است که سوره مورد بحث در مکه نازل شده، و وحشى بعد از هجرت، مسلمان شده. علاوه بر این، از ظاهر خبر برمى آید که اطلاق مغفرت در آیه مقید به توبه نشده، و حال آنکه توجه فرمودید که سیاق با این سخن سازگار نیست.
و اینکه در روایت آمده که: (فمات فى الخمر وى در شام در اثر میگسارى بمرد)، احتمال دارد که این کلمه (خمر) به فتحه (خا) و تشدید (میم) باشد که نام محلى از اطراف مدینه است، و احتمال هم دارد غلطى از ناسخ باعث شده (حمص) را (خمر) بنویسد. و احتمال هم دارد که مراد آن باشد که وى به خاطر میگسارى مرده است، چون وحشى همیشه میگسارى مى کرده، و چند نوبت به خاطر همین گناه تازیانه خورد، بعد رهایش کردند.
در این بین روایات بسیارى هم از ائمه اهل بیت علیهم السلام آمده که آیات مورد بحث را بر شیعیان خود تطبیق کرده اند و (جنب اللّه) را عبارت از ایشان دانسته اند و همه این روایات و آن روایات از باب تطبیق مصداق بر آیه است، نه از باب تفسیر، و به همین جهت ما از ایراد آنها خوددارى نمودیم.
و در مجمع البیان، در ذیل آیه (لها سبعة ابواب) گفته است: در معناى این آیه دو قول است، یکى روایتى است که از على، امیر المؤ منین علیه السلام نقل شده که فرمود: جهنم که هفت در دارد بدین جهت است که هفت طبقه دارد، هر طبقه روى طبقه دیگر قرار گرفته. آنگاه براى مجسم کردن مطلب، دستهاى خود را روى هم گذاشت، و فرمود: همین طور روى همند و خداى تعالى بهشت را همکف زمین قرار داده و آتش دوزخ را روى هم، که از همه پایینتر (جهنم) است، و طبقه دوم آن (لظى) و سومش (حطمة) و چهارمش (سقر) و پنجمش (جحیم) و ششمش (سعیر) و هفتمش (هاویه) است و در روایت کلبى طبقه زیرین را هاویه و طبقه بالاتر از همه را (جهنم) دانسته.
و در خصال از امام صادق علیه السلام از پدرش، از جدش، از على علیه السلام روایت آورده که فرمود: براى بهشت هشت در است، درى که از آن، انبیا و صدیقین داخل مى شوند، و درى که از آن، شهدا و صالحین وارد مى شوند، و از پنج در دیگرش شیعیان و محبین ما وارد مى شوند. و من همچنان بر صراط مى ایستم و دعا مى کنم، مى گویم پروردگارا شیعیان من، دوستانم، یاورانم، و هر کس که در دار دنیا به من محبت مى ورزیده، سلامت بدار. از دل عرش ندا مى رسد: دعایت مستجاب شد، و شفاعتت درباره شیعیانت پذیرفته گشت، حتى در آن روز هر یک نفر از شیعیان و دوستان و یاوران و آنها که با دشمنان من جنگیدند، چه با زبان و چه با عمل، شفاعتشان در هفتاد هزار نفر از همسایگان و اقربایشان پذیرفته مى شود.
و درى دیگر است که سایر مسلمانان یعنى کسانى که شهادت به (لا اله الا اللّه) مى داده اند و در دلشان ذره اى بغض ما اهل بیت نبوده از آن در وارد مى شوند. 3
پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.beytoote.com
3.www.ommolketab.ir