نامگذاری سوره مُمتَحِنه
این سوره را مُمتَحنه نامیدهاند؛ برخی آن را به کسرِ حاء خواندهاند و برخی به فتح حاء. زیرا در آیه دهم آن، به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دستور داده شده تا زنهای مهاجر را امتحان کند تا علت و انگیزه ترک شوهرانشان و مهاجرتشان از مکه به مدینه معلوم شود و بر اساس آن درباره آنان تصمیم بگیرد.سوره ممتحنه را سوره امتحان و سوره مَوَدَّة نیز گفتهاند. گفتنی است مَوَدَّت به معنای محبت و اُلفت است و سه بار در این سوره به کار رفته است.
محل و ترتیب نزول
سوره ممتحنه جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، نودویکمین سورهای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.این سوره در چینش کنونی مُصحَف، شصتمین سوره است و در جزء ۲۸ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره ممتحنه ۱۳ آیه، ۳۵۲ کلمه و ۱۵۶۰ حرف دارد. این سوره جزو سورههای مُفَصّلات (دارای آیات کوتاه) است و از نظر حجمی در حدود یکچهارم یک حزب قرآن است.آیات مشهور
آیات مشهور این سوره شامل:آیه امتحان
آیه دهم این سوره که درباره اطمینان یافتن از ایمان زنانی است که از مکه به مدینه آمده و ادعای مسلمان بودن میکردند. 1فضیلت قرائت و خواص سوره ممتحنه
در فضیلت این سوره از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: هر کس سوره ممتحنه را قرائت نماید تمام مؤمنان از زن و مرد، از او شفاعت می کنند.امام سجاد علیه السلام نیز در این باره فرمودند: کسی که این سوره را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کند خداوند قلب او را برای ایمان آماده می کند و چشمان اورا نورانی کرده و هیچ گاه به فقر و نیازمندی مبتلا نمی کند و قاری این سوره و فرزندان او به بیماری جنون مبتلا نمی شوند.
از رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده: هر کس این سوره را قرائت نماید فرشتگان بر او درود فرستاده و برای او طلب بخشش می کنند و اگر در همان روز قرائت سوره ممتحنه، از دنیا برود شهید از دنیا رفته است و مؤمنان در روز قیامت شفیع او خواهند بود.
آثار و برکات سوره
آثار و برکات این سوره شامل:1) درمان بیماری طحال و جلوگیری از بیماری
هر کس این سوره را بنویسد و پس از شستن، سه روز پی در پی از آب آن بنوشد، اگر بیماری طحال داشته باشد بهبود می یابد و از درد و زیاد شدن بیماری جلوگیری می کند.از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده: اگر سوره ممتحنه را بنویسد و پس از شستن سه روز متوالی از آب آن بنوشد به اذن خداوند آن بیماری از او دفع می شود.
2) جهت تحبیب و عشق
دو رکعت نماز گزارد و در هر رکعت بعد از «حمد»، هفت مرتبه آیه شریفه(7 سوره ممتحنه) را بخواند و پس از سلام ابتدا هفت مرتبه بگوید: «اللهمَ لَینْ قَلْبَ فلان بن فلان کما لَینْتَ الحَدیدَ لِداود.» و بعد سیصد مرتبه بگوید: «یا حبیبَ المُدَّبِرین حَبِّب مَحَبَّتی علی قلب فلان بن فلان». 2داستان سوره ممتحنه
(ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا و الیک المصیر) - این جمله نیز تتمه کلامی است که قرآن کریم از ابراهیم و مؤمنین به وی نقل کرده بود، و مسلمانان را به تاسی به وی وا می داشت. و جمله دعائی است از نامبردگان به درگاه پروردگارشان، و مناجاتی دنبال آن تبری که از قوم خود کردند، چون تبری جستن آن هم به آن شدت، ممکن است اثار سوئی به بار آورد، و ایمان را از آدمی سلب کند، لذا دعا کردند که پروردگارا به تو تؤ کل می کنیم، و به سوی تو توبه می آوریم، و بازگشت به سوی تو است.جمله مذکور مقدمه ای است برای دعائی که بعدا می آید، در حقیقت دعای خود را با این مقدمه افتتاح کردند، و در آن مقدمه موقعیتی را که در بیزاری از اعدا دارند ذکر نموده، گفتند (پروردگارا توکل ما بر تو است، و به سوی تو برمی گردیم) و منظورشان این بوده که ما در موقعیتی از زندگی قرار داریم که ممکن است فکر کنیم زمام نفس ما در دست خود ما است، و خود ما هستیم که امور خود را تدبیر می کنیم، ولی مانسبت به نفس خود به تو رو می آوریم، و آن را به تو رجوع می دهیم، و نسبت به امورمان که باید تدبیرش کنیم، آن را هم به خود تو وا می گذاریم، و خلاصه مشیت تو را جایگزین مشیت خود می سازیم، تویی وکیل ما در امور، آن را به هر گونه که خودت می خواهی تدبیر فرما.
آنگاه گفتند: (و الیک المصیر) و منظورشان این بوده که بازگشت هر چیز چه فعل و چه فاعل فعل به سوی تو است. و خلاصه اگر در انابه آوردنمان به سوی تو خود را به تو سپردیم، و در توکلمان بر تو تدبیر امورمان را به تو وا گذار نمودیم، راهی را پیش گرفتیم که مطابق با حقیقت امر است، چون حقیقت امر است بازگشت همه امور به تو است.
(ربنا لا تجعلنا فتنه للذین کفروا و اغفرلنا ربنا) - قسمت از آیه متن دعای ایشان است، و جملات قبلی همان طور که گفتیم مقدمه بود. در این دعای خود از خدا می خواهند که از آثار سو تبریشان از کفار پناهشان دهد، و ایشان را بیامرزد.
کلمه (فتنه) به معنای وسیله امتحان است، و معنای این که (فتنه برای کفار قرار گیرند) این است کفار بر آنان مسلط شوند، تا مورد امتحان قرار گرفته، آنچه فساد در وسع خود دارند بیرون بریزند، ابراهیم و مؤمنین را به انواع آزارها شکنجه کنند که چرا به خدا ایمان آورده اید، و خدایان ما را رها کرده، از آنها و از عبادتشان بیزاری جسته اید.
ابراهیم علیه السلام و یارانش در دعای خود ندای (ربنا) را پی در پی تکرار کرده اند تا به این وسیله رحمت الهی را به جوش آورند.
(انک انت العزیز الحکیم) - یعنی تویی آن غالبی که هرگز مغلوب نشود، و کسی که همه افعال او متقن است، و از استجابت دعای ما عاجز نگردد تویی. و تنها تویی که می توانی ما را از کید دشمنان خود حفظ کنی، و می دانی از چه راهی حفظ کنی.
مفسرین در تفسیر این دو آیه نظرهای مختلفی غیر آنچه ما گفتیم دارند که به منظور رعایت اختصار از نقلش خودداری نمودیم، اگر کسی بخواهد باید به تفاسیر مطول مراجعه کند.
لقد کان لکم فیهم اسوه حسنه لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الاخر، در این آیه به منظور تاکید، مساله اسوه را تکرار کرده تا علاوه بر تاکید، این معنا را هم بیان کرده باشد این اسوه تنها برای کسانی است که به خدا و روز جزا امید داشته باشند، و نیز تاسی گونه افراد به ابراهیم علیه السلام تنها در بیزاری جستن از کفار نیست، بلکه در دعا و مناجات هم از آن جناب تاسی می کنند.
و ظاهرا مراد از امید خدا، امید ثواب خدا در برابر ایمان به او است. و مراد از امید آخرت، امید پاداشهایی است که خدا وعده آن را به مؤمنین داده، پس امید به آخرت کنایه است از ایمان به آخرت.
(و من یتول فان اللّه هو الغنی الحمید) - جمله بی نیازی خدای تعالی از امتثال بندگان را می رساند، می فرماید بیزاری جستن از کفار به نفع خود شما است، و خدا از آن بهره مند نمی شود، چون خدای تعالی از مردم و از اطاعتشان غنای ذاتی دارد، و او در او امری که به ایشان می کند و در نواهی اش حمید، و دارای منت است، اگرامر و نهی می کند برای اصلاح حال خود مردم و برای سعادت زندگیشان است، نه برای خودش.
عسی اللّه ان یجعل بینکم و بین الذین عادیتم منهم موده و اللّه قدیر و اللّه غفور رحیم، ضمیر در (منهم) به کفاری برمی گردد که مسلمانان موظف شده اند با آنان دشمن باشند، و ایشان کفار مکّه بودند. و مراد از اینکه می فرماید: (امید است خداوند بین شما مؤمنین و آنهایی که شما دشمنشان داشتید مودت قرار دهد) این است که خدای تعالی آن کفار را موفق به اسلام کند، همچنان که در جریان فتح مکّه موفقشان کرد، پس منظور آیه این نیست که خواسته باشد حکم دشمنی و تبری را نسخ کند.
و معنای آیه این است که: از درگاه خدای تعالی این امید هست که بین شما مؤمنین و کفاری که دشمنشان داشتید - کفار مکّه - مودت ایجاد کند، به این طریق که آنان را موفق به اسلام بفرماید، و معلوم است که وقتی مسلمان شدند آن دشمنی مبدل به مودت خواهد شد، و خدای تعالی قدیر بر این کار هست و نیز آمرزگار گناهان بندگان خویش، و رحیم به ایشان است. و در صورتی که از گناهان خود توبه کنند، و به اسلام در آیند خدای تعالی از گذشته هایشان می گذرد، پس بر مؤمنین است که از خدا این امید را داشته باشند و بخواهند تا به قدرت و مغفرت و رحمت خود این دشمنی را مبدل به دوستی و برادری کند. 3
پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.rasekhoon.net
3.www.ommolketab.ir