بازآي ساقيا که هواخواه خدمتم

مشتاق بندگي و دعاگوي دولتم بازآي ساقيا که هواخواه خدمتم بيرون شدي نماي ز ظلمات حيرتم زان جا که فيض جام سعادت فروغ توست
دوشنبه، 10 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازآي ساقيا که هواخواه خدمتم
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير
بازآي ساقيا که هواخواه خدمتم

شاعر : حافظ

مشتاق بندگي و دعاگوي دولتم بازآي ساقيا که هواخواه خدمتم
بيرون شدي نماي ز ظلمات حيرتم زان جا که فيض جام سعادت فروغ توست
تا آشناي عشق شدم ز اهل رحمتم هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
کاين بود سرنوشت ز ديوان قسمتم عيبم مکن به رندي و بدنامي اي حکيم
اين موهبت رسيد ز ميراث فطرتم مي خور که عاشقي نه به کسب است و اختيار
در عشق ديدن تو هواخواه غربتم من کز وطن سفر نگزيدم به عمر خويش
اي خضر پي خجسته مدد کن به همتم دريا و کوه در ره و من خسته و ضعيف
ليکن به جان و دل ز مقيمان حضرتم دورم به صورت از در دولتسراي تو
در اين خيالم ار بدهد عمر مهلتم حافظ به پيش چشم تو خواهد سپرد جان


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط