به تيغم گر کشد دستش نگيرم

وگر تيرم زند منت پذيرم به تيغم گر کشد دستش نگيرم که پيش دست و بازويت بميرم کمان ابرويت را گو بزن تير
دوشنبه، 10 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به تيغم گر کشد دستش نگيرم
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير
به تيغم گر کشد دستش نگيرم

شاعر : حافظ

وگر تيرم زند منت پذيرم به تيغم گر کشد دستش نگيرم
که پيش دست و بازويت بميرم کمان ابرويت را گو بزن تير
بجز ساغر که باشد دستگيرم غم گيتي گر از پايم درآرد
که در دست شب هجران اسيرم برآي اي آفتاب صبح اميد
به يک جرعه جوانم کن که پيرم به فريادم رس اي پير خرابات
که من از پاي تو سر بر نگيرم به گيسوي تو خوردم دوش سوگند
که گر آتش شوم در وي نگيرم بسوز اين خرقه تقوا تو حافظ


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما