بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم

فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم من و ساقي به هم تازيم و بنيادش براندازيم اگر غم لشکر انگيزد که خون عاشقان ريزد
دوشنبه، 10 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم
روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير
بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم

شاعر : حافظ

فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم
من و ساقي به هم تازيم و بنيادش براندازيم اگر غم لشکر انگيزد که خون عاشقان ريزد
نسيم عطرگردان را شکر در مجمر اندازيم شراب ارغواني را گلاب اندر قدح ريزيم
که دست افشان غزل خوانيم و پاکوبان سر اندازيم چو در دست است رودي خوش بزن مطرب سرودي خوش
بود کن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازيم صبا خاک وجود ما بدان عالي جناب انداز
بيا کاين داوري‌ها را به پيش داور اندازيم يکي از عقل مي‌لافد يکي طامات مي‌بافد
که از پاي خمت روزي به حوض کوثر اندازيم بهشت عدن اگر خواهي بيا با ما به ميخانه
بيا حافظ که تا خود را به ملکي ديگر اندازيم سخنداني و خوشخواني نمي‌ورزند در شيراز


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط