مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد

مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد رقيب آزارها فرمود و جاي آشتي نگذاشت مگر آه سحرخيزان سوي گردون نخواهد شد
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد

شاعر : حافظ

قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد
مگر آه سحرخيزان سوي گردون نخواهد شد رقيب آزارها فرمود و جاي آشتي نگذاشت
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد مرا روز ازل کاري بجز رندي نفرمودند
که ساز شرع از اين افسانه بي‌قانون نخواهد شد خدا را محتسب ما را به فرياد دف و ني بخش
کنار و بوس و آغوشش چه گويم چون نخواهد شد مجال من همين باشد که پنهان عشق او ورزم
دلا کي به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد شراب لعل و جاي امن و يار مهربان ساقي
که زخم تيغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد مشوي اي ديده نقش غم ز لوح سينه حافظ


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط