معاشران گره از زلف يار باز کنيد
شاعر : حافظ
شبي خوش است بدين قصهاش دراز کنيد |
|
معاشران گره از زلف يار باز کنيد |
و ان يکاد بخوانيد و در فراز کنيد |
|
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند |
که گوش هوش به پيغام اهل راز کنيد |
|
رباب و چنگ به بانگ بلند ميگويند |
گر اعتماد بر الطاف کارساز کنيد |
|
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد |
چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد |
|
ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است |
که از مصاحب ناجنس احتراز کنيد |
|
نخست موعظه پير صحبت اين حرف است |
بر او نمرده به فتواي من نماز کنيد |
|
هر آن کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق |
حوالتش به لب يار دلنواز کنيد |
|
وگر طلب کند انعامي از شما حافظ |
|