شب وصل است و طي شد نامه هجر
شاعر : حافظ
سلام فيه حتي مطلع الفجر |
|
شب وصل است و طي شد نامه هجر |
که در اين ره نباشد کار بي اجر |
|
دلا در عاشقي ثابت قدم باش |
و لو آذيتني بالهجر و الحجر |
|
من از رندي نخواهم کرد توبه |
که بس تاريک ميبينم شب هجر |
|
برآي اي صبح روشن دل خدا را |
فغان از اين تطاول آه از اين زجر |
|
دلم رفت و نديدم روي دلدار |
فان الربح و الخسران في التجر |
|
وفا خواهي جفاکش باش حافظ |
|