غلام نرگس مست تو تاجدارانند
شاعر : حافظ
خراب باده لعل تو هوشيارانند |
|
غلام نرگس مست تو تاجدارانند |
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند |
|
تو را صبا و مرا آب ديده شد غماز |
که از يمين و يسارت چه سوگوارانند |
|
ز زير زلف دوتا چون گذر کني بنگر |
که از تطاول زلفت چه بيقرارانند |
|
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببين |
که مستحق کرامت گناهکارانند |
|
نصيب ماست بهشت اي خداشناس برو |
که عندليب تو از هر طرف هزارانند |
|
نه من بر آن گل عارض غزل سرايم و بس |
پياده ميروم و همرهان سوارانند |
|
تو دستگير شو اي خضر پي خجسته که من |
مرو به صومعه کان جا سياه کارانند |
|
بيا به ميکده و چهره ارغواني کن |
که بستگان کمند تو رستگارانند |
|
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد |
|