شناسنامه تفسیر
نام کتاب: تفسیر سورآبادی. یا تفسیر التفاسیرمؤلف: ابوبکر عتیق بن محمد نیشابوری، معروف به سور آبادی
وفات: ۴۹۴ق
مذهب: سنی حنبلی
زبان: فارسی
تاریخ تألیف: حدود ۴۷۰ ق
تعداد مجلدات: ۵
مشخصات چاپ کتاب: تهران، انتشارات فرهنگ نشر نو، تحقیق سعیدی سیرجانی، ۱۳۸۱ش. البته پیش از این تفسیر به صورت عکسی بخش نخست آن توسط انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش، نشر یافته است. ترجمه این تفسیر به صورت مستقل نشر یافته است.
معرفی مفسر و تفسیر
ابوبکر عتیق بن محمد نیشابوری، معروف به سورآبادی، که در کتاب السیاق تألیف عبد الغافر فارسی (م ۵۲۷) که ذیلی است بر تاریخ حاکم در تاریخ نیشابور. درباره وی آمده است: عتیق بن محمد السوربانی، ابوبکر شیخ طائفه ابوعبدالله است در عصر خودش در شهر نیشابور، همواره روز را روزه می گرفت و در شب به عبادت می پرداخت. و منظور از شیخ طائفه، ابوعبدالله، همان ابوعبدالله محمد بن کرام سجستانی بوده، یعنی سورآبادی در عصر خودش رهبر کرامیه بوده است. از این رو مترجم و مفسر حنبلی مذهب از کرامتیان نیشابور بوده که از زندگی وی چندان اطلاع درستی در تراجم و کتاب های مربوط به وی درج نشده است. آن چه روشن است، این که در زمان آلب ارسلان سلجوقی می زیسته و محتملا از سوریان از قرای نیشابور بوده است.(1)این کتاب از تفاسیر فارسی اصیل و شیوا، بلکه می توان گفت از قدیمی ترین و بزرگترین تفاسیر فارسی است که پس از رواج ترجمه و تفسیر فارسی نگاشته شده و در سلسله مجموعه ای از تفاسیر فارسی قرن چهارم و پنجم هم چون ترجمه تفسیر منسوب به طبری، تاج التراجم، تفسیر کمبریج، بصائر یمینی نگاشته شده است. اسم اصلی این تفسیر، تفسیر التفاسیر است، چنانکه مؤلف در مقدمه به آن اشاره میکند، اما مشهور به نام نفسیر سورآبادی و سوریانی است. این نکته جالب است که این تفسیر از متنی استوار، قدیمی، ستوده از پارسی قرن پنجم را نشان میدهد و بی تردید در میان آثار پرحجم و ممتاز ادب فارسی به عنوان یکی از ارزنده ترین آنها جای خاص خود را باز نموده است. وی پس از حمد خدای و نعت رسول وآل طیبین طاهرینش، (به روال فضای آن عصر شهر نیشابور) و آوردن مقدماتی پیش از تفسیر، به نکانی چهارده گانه، مانند بیان معنای تفسیر، تأویل، وحی، و کلام و کتاب و فرقان، اشاره میکند که به باید دانستن و افتتاح در این تفسیر را، و یا به این نکته اشاره میکند که چرا این تفسیر را به پارسی کرده و مخاطب آن چه کسانی بوده و قالب ترجمه آن چه بوده است. (2)
تفسیر سورآبادی، نوشته ای کامل و شامل همه آیات و ترجمه و تفسیر شده است. به قصه های قرآن توجه ویژه دارد و چون نیشابوری بوده و او متأثر از فرهنگ الکشف و البیان و عرایس البیان ثعلبی است، نقل قصه ها مرتبت ویژه ای پیدا کرده است.
ویژگی های تفسیری این ترجمه به شرح زیر است.
1- پس از ترجمه توضیحات و طرح سئوال و جوابی و یا در مقام بیان حل مشکلی عنوان شده است.۲- در ابتدای هر سوره عنوان و اسم سوره و عدد آیات و کلمات و حروف و فضیلت و محل نزول سوره بیان شده است.
۳- روش شروع به این گونه است که گاهی تمام و گاهی یک قسمت از آیه را ذکر و ترجمه و شرح و توضیح و تفسیر و تاویل میکند.
۴- از مأثورات و نظرات و اقوال بزرگان تفسیری و اشعار عربی برای فهم و انتقال معنی استفاده و استناد میکند.
۵- در ترجمه و تفسیر گاهی از قرائت های غیر مشهور و یا قرائت مشهور اما غیر از عاصم به روایت حفص استفاده می کند. در این بخش نمونه هایی را آقای مهیار در ترجمه خود با اختلاف قرائت ها نشان داده است.(3)
ویژگی های ترجمه آیات
1- از نظر سورآبادی نخست ارائه ترجمه و عبارت نیکوست. و سپس ارائه معنا و به تعبیر خودش: آنگه معانی و شان نزول و اقاویل مفسران و تلفیق آیات و حل مشکلات.۲- ترجمه آیات بیشتر لفظ به لفظ است. زیرا قرآن را به هیچ لفظ تازی عبارت نتوان کرد نکوتر از آنکه خود ظاهر نظم قرآن است.
٣- سورآبادی مناسب با شرایط تاریخی آن عصر که ترجمه را برای دانستن کلمه اصلی و عربی آن می خواسته اند و نه فهم کلام، از این روش استفاده کرده، لذا گاهی از روش ترجمه واژه به واژه سره پیروی کرده و حتی استعارات و کنایه ها و ابعاد ورای تمثیل ها و تشبیه ها را در انتقال پیام آیه نادیده گرفته است، مانند رجم بالغیب که ترجمه به انداختن به ناپیدایی، معنا کرده است. اما نمونه ترجمه های معنایی هم دیده میشود، مانند: «واشتعل الرأس شیبا»: پیری من آغاز شد.
۴- در ترجمه از کلماتی استفاده کرده که در آن عصر رایج و متداول بوده و فارسی سره و یا خراسانی دری بوده و امروز ناشناخته و بعضا در فرهنگ نامه ها نیامده است، مانند کلماتی أوروخته، برای افروخته، پالای کردن برای، پاک کردن، مشتق از پالوده. در معادل های عربی از این هم شگفت تر است، مانند: یشف، بهوانی که از ماده بهبود گرفته شده، و لذهب را بربایدی، از ماده ربودن، در آیه ۲۰ سوره بقره معنا کرده و گاهی در انتخاب واژه زیبایی و ملاحت خاصی نهفته است، مانند بسامانیدن، برای کلمه: اصلحوا و در برابر آن بشولیدن، در برابر آشفته و پریشان کردن.
۵- از نکات قابل توجه امکان بهره گیری از معادل های خاص در ترجمه سورآبادی است. این نکته از آن جهت اهمیت پیدا میکند که قدرت زبان فارسی را برای تکرار نکردن و معادل یابی و نوآوری و در ضمن دقت در برابر سازی ها نشان میدهد، که به عنوان نمونه می توان به این مثال ها اشاره کرد: الآخرین: پسینان. أب: چرازارها. أجوا: واهم آرید. استجارک: زنهار خواهند. أصلح: بسامان کاری کن.
تفسیر سورآبادی، به لحاظ اصالت و شیوایی نثر و زیبایی در کلام و اهمیت تاریخی و زبانی مورد توجه بسیار قرار گرفته و درباره آن کارهای زیادی انجام شده که از آن جمله می توان به کارهای زیر اشاره کرد:
۱) قصص قرآن مجید برگرفته از تفسیر ابوبکر عتیق نیشابوری به اهتمام یحیی مهدوی، انتشارات خوارزمی، چاپ اول، ۱۳۴۷ش، دوم ۱۳۶۵ش.
۲) ترجمه و قصه های قرآن به اهتمام یحیی مهدوی و مهدی بیانی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۸ش.
۳) ضمیمه درباره تفسیر معروف به سورآبادی و نسخه تربت جام، یحیی مهدوی، سازمان کتاب، ۱۳۶۰ش.
۴) ترجمه قرآن کریم برگرفته از تفسیر سورآبادی، تصحیح محمد مهیار، چاپ نخست، ۱۳۸۴ش.
۵) خرافه پردازی در تفسیر سورآبادی. پور پیراد، ناصر کتاب نقد، شماره ۴۰ (پاییز ۱۳۸۵)، صص ۱۲۳ - ۱۵۲. سورآبادی. مقالات این شماره کتاب نقد که در پائیز ۱۳۸۵ انتشار یافته ویژه آسیب شناسی دینداری عامیانه است.(4)
پینوشتها:
1- مهدوی، یحیی، قصص قرآن، صص (ز) ۱۳ - ۱۴، به نقل از کتاب السیاق
2- در این مقدمه می نویسد: بدانید عزیزان من که ما این تفسیر را از بهر آن به پارسی کردیم که از ما چنین درخواستند تا نفع آن عام تر بود همه را و نیز تا خوانندگان این ترجمه توانند کرد قرآن کریم را به عبارت پارسی.
3- ترجمه قرآن کریم ابوبکر عتیق نیشابوری، به کوشش و تصحیح محمد مهیار، ص یک، از مؤخره، چاپ نخست، ۱۳۸۴ش
4- در این باره نیز ر. ک: کوشا، محمدعلی، سورآبادی و تفسیرش، تهران خانه کتاب، ۱۳۹۲ش
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 369-365