معرفی تفسیر فهم القرآن

تفسیر فهم القرآن، یکی از تفاسیر تحلیلی و تاریخی بر اساس سیر نزول قرآن کریم و شاید ششمین تفسیر سیر نزولی است که در جهان عرب در این سده نشر یافته و تکیه بر پژوهش های تاریخی عصر نزول و شناخت مفاهیم قرآن از این طریق دارد.
دوشنبه، 11 مرداد 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفی تفسیر فهم القرآن

شناسنامه تفسیر

نام معروف: فهم القرآن الکریم
مؤلف: محمد عابد الجابری
تولد: ۱۹۳۶م
وفات: ۲۰۱۰م / ۴۳۱اق
مذهب: مالکی
زبان: عربی
تعداد مجلدات: ۴ جلد
مشخصات نشر: بیروت، مرکز دراسات الوحدة العربیة، چاپ اول، ۲۰۰۶م - ۲۰۰۹م، قطع وزیری
 

معرفی مفسر و تفسیر

محمد حامد جابری در سال ۱۹۳۶م در مراکش به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۷م فوق لیسانس و در سال ۱۹۷۰م دکترای خود را در رشته فلسفه از دانشگاه رباط در مراکش اخذ کرد. رساله دکترای جابری با عنوان فکر ابن خلدون العصبیة و الدولة؛ معالم نظریة خلدونیة فی التاریخ در سال ۱۹۷۱م منتشر شد. جابری در همه سطوح آموزشی از تدریس در مدارس گرفته تا استادی دانشگاه و حتی در مقام بازرس وزارت فرهنگی، مشغول به خدمت بود. کسب چنین تجربه های گرانبهایی سبب شد تا از نزدیک و به گونه ای عمیق مشکلات آموزشی و تربیتی را بکاود و سرانجام در این زمینه در سال ۱۹۶۷م کتاب من أجل رؤیة تقدمیه لبعض مشکلاتنا الفکریة و التربویة را منتشر کرد. وی علاوه بر این برای بهره مندی هر چه بیشتر دانشجویان و استادان دانشگاه از روش های جدید و آشنایی آنان با آخرین تحولات فکری غرب، دست اندرکار تهیه و تدوین پارهای از کتاب های دانشگاهی شد، که عمده ترین آنها کتاب مدخل الى فلسفة العلوم است. جابری علاوه بر حضور فعال و پرثمر در همایش های متعدد بین المللی، از سال ۱۹۹۵م با همکاری تنی چند از استادان و محققان به تصحیح و انتشار مجموعه مؤلفات ابن رشد پرداخت که تاکنون چندین جلد از این مجموعه عظیم و گران سنگ به همت مرکز دراسات الوحدة العربیة منتشر شده است. جابری نویسنده ای فعال و پرکار در حوزه مطالعات اسلامی و به ویژه قرآن پژوهی است و در گستره نشریات و مجلات جهان عرب و غرب، حضوری چشمگیر دارد. وی به دو زبان عربی و فرانسوی کتاب ها و پژوهش های متعددی را نوشته است. پاره ای از مهم ترین آنها عبارتند از: أضواء على مشکل التعلیم بالمغرب، نحن و التراث؛ قرائات معاصرة فی تراثنا الفلسفی، الخطاب العربی المعاصر، التراث و الحداثة؛ دراسات و مناقشات، تکوین العقل العربی (نقد عقل ۱)، بنیة العقل العربی (نقد عقل ۲)، العقل السیاسی العربی (نقد عقل ۳)، العقل الأخلاقی العربی؛ نظم القیم العربیة الاسلامیة (نقد عقل ۴)، الدین و الدولة و تطبیق الشریعة، الدیمقراطیة و حقوق الانسان، حفریات فی الذکراة من بعید (زندگینامه خود نوشت)، الحرکة السلفیة و الجماعات الدینیة المعاصرة فی المغرب، الحرکات الاسلامیة المعاصرة فی الوطن العربی، المشروع الثقافی العربی الاسلامی فی الأندلس؛ قراءة فی ظاهرة ابن حزم.
 
تفسیر فهم القرآن، یکی از تفاسیر تحلیلی و تاریخی بر اساس سیر نزول قرآن کریم و شاید ششمین تفسیر سیر نزولی است که در جهان عرب در این سده نشر یافته و تکیه بر پژوهش های تاریخی عصر نزول و شناخت مفاهیم قرآن از این طریق دارد. جابری که متخصص فلسفه اسلامی، پژوهشگر تمدن مغرب عربی است، با این رویکرد به قرآن، تفسیر اجتماعی و عصری عرضه و مبانی خاص خود را با یافته های فرهنگی و تمدنی خاص به نگارش در آورده و به نواندیشی و طرح نظریات برای اصلاح اندیشه جامعه مسلمانان پرداخته است، به همین دلیل آرای او در حوزه فهمی متفاوت از حقوق انسان، فضاشناسی عصر نزول و دفاع از حقوق زنان، و نقد حجاب، ارث، آرایی جنجال برانگیز کرده است. او اندیشه عقلانی دینی اعراب را تحلیل و به چالش کشانده است.
 
این تفسیر مشتمل بر مقدمه ای با عنوان مدخل الى القرآن الکریم فی تعریف بالقرآن است. در این جلد ۴۵۰ صفحه ای درباره فضاشناسی نزول و مطالبی در آستانه بعثت پیامبر و شرایط فرهنگی و اجتماعی جزیرة العرب و حتی بررسی اوضاع دینی منطقه آسیا دارد. از مباحث دیگر این مقدمه مباحثی درباره شخصیت پیامبر، مانند موقعیت اجتماعی، امی بودن، سری و آشکار بودن دعوت و مسائلی از این قبیل است. گرایش نویسنده در این تفسیر شبهه شناسی و پاسخ به شبهات مطرح در دوره معاصر و نقدهای مستشرقین مانند کیفیت وحی، قصه ورقة بن نوفل، تطور علاقه دعوت پیامبر با اهل کتاب، حروف سبعه و قرائات و معجزات و جمع قرآن و طرح دیدگاه مذاهب به ویژه شیعه است. از مباحث جالب این مقدمه ترتیب مصحف و معیارهای کوتاهی و بلندی سوره ها، معیارهای تمییز مکی و مدنی و ترتیب مستشرقین و مباحث دیگری مهم و اساسی درباره بنیادهای شناخت قرآن است.
 
مؤلف در این مقدمه اشاره میکند که پذیرش این اصل که قرآن کریم به هر زمان و مکانی تعلق دارد، حکم می کند که ما نیز با دگرگونی و تحولات شرایط هر عصرى، فهم امروزی از قرآن کسب کنیم. و منظور از این نگاه پیوند دادن آنها به زمان و مکان خودشان است، تا ارتباط ما در این عصر با همان نص که اصالت دائمی دارد، تسهیل شود. روش وی به جای تکیه بر واژگان و توضیح کلمه به کلمه، نگاه کلی و استخراج پیام و پرسش های احتمالی است.
 
جابری در آغاز به بیان جایگاه سوره، پیام های کلی، دلایل به کارگیری کلمه، شرحی از فضای آیه، تحلیل مباحث و نگاه های موضوعی می پردازد. آن گاه چنانچه اشکال و شبهه و یا دیدگاه خاصی باشد طرح می کند. به عنوان نمونه در جلد نخست دعوت پیامبر را در قالب سوره های ۵۲ گانه به سه مرحله از مراحل شش گانه نبوت، ربوبیت، و الوهیت، مرحله دوم، بعث، جزاء و مشاهده قیامت و مرحله سوم، ابطال شرک، و ابطال خرافات و سفاهت عبادت اصنام و در جلد دوم، مرحله چهارم آشکار کردن فرمان الهی، ارتباط با قبایل، مرحله پنجم، محاصره پیامبر در شعب ابی طالب و هجرت به حبشه، و مرحله ششم پس از حصر و آمادگی با قبایل در سوره های مکی تقسیم میکند. در جلد سوم به سوره های مدنی به ویژگی های این سوره ها اشاره میکند و مسائل مهم و اتفاقات این دوران را در پرتو سوره ها و آیات شرح و تحلیل می کند.
 
بخش حاشیه ها و تعلیقات مفسر نیز قابل توجه است که می خواهد خواننده را از نظر مفسر خاصی یا روایات یا ملاحظاتی که آوردن آنها در داخل متن مقدور نیست، آگاه سازد. حضور آثار دیگر جابری در این تفسیر به ویژه مقدمه، مانند بحث ثابت و متغیر، نقد عقل عربی و نقد سیاسی و اخلاقی برای شناخت تکیه بر مباحث خاص کاملا مشهود است.

معرفی تفسیر فهم القرآن
 

تفسیر عصری

تفسیر عصری و نگرش اجتماعی در این تفسیر و آثاری که نظری به قرآن دارد، کاملا مشاهده میشود. نمونه این گونه از تفسیرهای او به مناسبت تفسیر آیه ۱۱ سوره نساء آشکار میشود که موضعی نسبت به تفاوت ارث میان زنان و مردان دارد، زیرا می گوید با مراجعه به دوره ای که قرآن در آن نازل شد، می توان به دلیل این حکم پی برد. در اجتماع عرب و در جاهلیت، اجتماع قبیلگی، از یک سو روابط میان قبیله ها رابطه نزاع بوده و از سوی دیگر، رابطه میان زن و مرد، رابطه زناشویی صرف نبود، بلکه رابطه خاندان شوهر با خاندان زن و در نتیجه رابطه میان قبایل به شمار می رفت.
 
ضمن این که در این رابطه بستگان دورتر نسبت به بستگان نزدیک تر ترجیح داشتند. از این رو، ازدواج دختری با فردی از قبیله دیگر، مشکلاتی را درباره میراث زن پس از مرگ پدر به وجود می آورد، چرا که اگر دختر بهره ای از میراث پدر داشت، این ارث از قبیله پدر به قبیله شوهر منتقل می گشت و این امر خود باعث وقوع منازعات و جنگ های بی شماری می شد. از این رو بعضی از قبائل به جهت جلوگیری از درگیری ها، به کلی زن را از حق ارث محروم کردند؛ در حالی که برخی دیگر میزان ارث او را به یک سوم یا کمتر تقلیل دادند. او معتقد است که اگر به این مسئله، محدودیت اموال در اجتماع قبیلگی را هم بیفزاییم، درک این که میراث دختر چگونه باعث اخلال در موازنه اقتصادی میان قبائل، به ویژه با وجود رسم تعدد زوجات می گشت، بسیار آسان می شود. لذا از مباحث فوق نتیجه می گیرد که با در نظر گرفتن شرایط زمان نزول وحی می توان به آنچه که دلیل شایسته توجیه عقلی مسئله سهم ارث زن باشد، دست یافت. به اعتقاد وی مصلحت و شرایط اجتماعی در پس این گونه احکام قرار دارد.(1) این مسئله را می توان در بحث ازدواج و طلاق و تعدد زوجات در اسلام مشاهده کرد که در مقام اقناع مخاطب و حل تاریخی گری آن است. وی در این باره می گوید: انتخاب دو مسئله حاضر در بررسی حقوق زن در اسلام، به لحاظ نظری لازم است. زیرا اسلام نه مشوق طلاق و چند همسری مردان است و نه این رسوم را ایجاد کرده است، بلکه این دو رسم پیش از اسلام رایج بوده اند و اسلام آن دو را مشروط به شرایطی که نزدیک به منع است، پذیرفت. جابری در نوشتار خود به این نکته اشاره می کند که فقیهان میان عبادات که اجتهاد در آنها روا نیست و معاملات که موضوع اجتهاد است، تمایز قائل می شوند؛ زیرا معاملات با مقاصد شریعت و اسباب نزول و آنچه فقها علل قلمداد می کنند، ارتباط دارند؛ در حالی که عبادات تفسیر عقلی را برنمی تابند. وی می گوید زمانی که ارتباط دادن حکم به مقاصد به جای علل روا باشد، بنابراین نباید چیزی باعث تقیید دائمی و مطلق قاعده ای باشد که می گوید: احکام با تغییر علل شان تغییر می کنند و نه با تغییر حکمت شان»؛ زیرا این قاعده نتیجه اجتهاد است و نه چیز دیگر. او می گوید: نصوص علل احکام را بیان نمیکنند؛ بلکه آنها را فقیه با عقل خود و با اعتراف به اینکه استنباط او مبتنی بر گمان است و نه یقین، به دست می آورد. (2)
 
روش کلی جابری در تفسیر روش تقریبی و پرهیز از موضع گیری های تند کلامی و مذهبی است. او در این تفسیر سعی دارد که مسائل قرآنی را با طرح جهت گیری های معرفتی و هدایتی بیان کند و از وارد شدن در جزئیات و خصوصیات مسائل دینی پرهیز نماید و همین مطالب را به صورت تحلیلی و استدلالی بیان میکند. برخلاف روشنفکران معاصر اصطلاح تراث عربی را درباره قرآن درست نمیداند و می گوید قرآن متن مؤسس و نقطه آغازین تدوین فرهنگ مسلمانان و مبنای گسترش معارف دینی است. در کار خود به فضاشناسی عصر نزول آیه و نگرش تاریخی در تفسیر آیه اهمیت می دهد و در مجموع روش او اشاره به پیام ها و اهداف آیه و فشرده و موجز است.
 
گفتنی است که بخش مقدمه این تفسیر توسط آقای محسن آرمین ترجمه شده و در سال ۱۳۹۹ش، توسط نشر مرکز نشر یافته است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک. به: جابری، محمد عابد، الدیمقراطیه و حقوق الانسان، بیروت، ۱۹۹۷م، صص ۱۸۴-۱۸۲.
2. همان، صص ۱۸۷-۱۸۶.
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 412-407


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما