مهارتهای زندگی برای کودکان؛ ۸ مهارتی که باید به کودک خود بیاموزید
پسر جوان ۱۷-۱۸سالهای را تصور کنید که فقط هیکل بزرگ کرده، نمیتواند دفتر و کتابهای درسیاش را پیدا کند، درحالیکه همیشه به دنبال لباس تمیز است، به اینکه گاهی میتواند لباسهایش را خودش بشوید فکر هم نمیکند، مرتب از «بابا» پول قرض میگیرد و از آشپزی فقط کار کردن با مایکروویو را بلد است! در مورد دخترها هم اوضاع چندان بهتر نیست! هیچ فکر کردهاید فرزندان جوانتان که در آستانهی ورود به دنیای حقیقی بیرون از خانه هستند، چقدر برای این تغییر بزرگ آماده و مجهز شدهاند؟! اگر مایلید بدانید چگونه میتوانید فرزندانتان را برای زندگی آیندهشان مجهز کنید با ما همراه باشید تا با مهمترین مهارتهای زندگی برای کودکان آشنا بشوید.پدر و مادرهای بسیاری ممکن است دچار این باور غلط باشند که دوران کودکی زمان تفریح و بچگی کردن است و هیچ وظیفه و مسئولیتی به عهدهی فرزندان نیست، اما وقتی بچهها بزرگ میشوند و به بلوغ میرسند، این حقیقت آشکار میشود که غفلت از آموزشهای اساسی و مهم در دوران کودکی اشتباه بزرگی بوده است، زیرا پیشزمینهی آمادگی فرزندان برای ورود به دنیای بیرون از خانواده است.
مهارت زندگی برای کودکان بسیار مهم است. فرزندتان را در اولین جلسهی کلاس در دانشگاه یا اولین روز کاریاش تصور کنید. انتظار دارید چه مهارتهایی را به کار بگیرد؟ مهارتهایی مانند تعامل با دیگران، مدیریت زمان، پول و داراییها از ذهنتان میگذرد؟ شاید هم فقط به اینکه شازدهپسر یا گلدخترتان از عهدهی شستن لباسهایش برمیآید قانع هستید؟! برای اینکه دچار چنین آروزی ناامیدکنندهی نشوید، این مطلب را از دست ندهید.
ارتباط با دیگران
بچهها هم روزی بزرگ میشوند و به احتمال زیاد مشغول به کاری میشوند، ازدواج میکنند و با مشکلات و مسائل گوناگونی مواجه میشوند. آیا فرزندتان میتواند با چنین فشارهایی کنار بیاید؟ بیشک اگر او را برای چنین موقعیتهایی آماده کرده باشید، نتیجهی بهتری خواهد گرفت.بدهبستان و تعاملات میان خواهر(ها) و/یا برادر(ها) تمرین خوبی برای رویارویی با مشکلات اجتنابناپذیر زندگی آینده است. بحث و جدل در زندگی خانوادگی طبیعی است. کسب توانایی مخالفت کردن در عین حفظ کنترل خود و احترام طرف مقابل ممکن است سالها زمان ببرد، اما هرگز نباید از تمرین و تلاش برای رسیدن به آن دست بکشید.
در دورهای خاص فرزندانم زیاد با یکدیگر دعوا میکردند. من بدون اینکه دلیلش را بگویم از آنها خواستم یکدیگر را در اندازهی واقعی روی ملحفهای نقاشی کنند. هر بار که یکی از آنها دیگری را میرنجاند باید قسمتی از ملحفهی مربوط به آن فرد را پاره میکرد. این کار تأثیر شگرفی روی آنها داشت و باعث شد بفهمند رنجاندن دیگران چه تأثیری روی آنها میگذارد.
مدیریت زمان
در یک آخر هفتهی معمولی چطور وقتتان را میگذرانید؟ همهی فعالیتهای بیهودهای را مشخص کنید که باعث اتلاف وقت میشوند. تماشای بیش از حد تلویزیون یا خرید کردن ممکن است تأثیر منفی روی روابط خانوادگی بگذارد.همچنین در بررسی برنامهی روزانه و هفتگیتان میتوانید به کودک نوپای خود ترتیب زمانی را آموزش بدهید. بهتر است برای نمایش برنامهی روزانهی فرزندتان از نقاشی و تصویر استفاده کنید.
با بزرگتر شدن فرزندتان، باید ساعت زنگدار مخصوص خودش را داشته باشد. این کار مسئولیت را به کودک واگذار میکند و نشان میدهد تقلا برای بیدار شدن موضوعی است بین کودک و ساعتش، نه او و شما!
فرزندتان را تشویق کنید کارهای مدرسه را با نظم و ترتیب انجام بدهند. شاید بد نباشد فرزندتان مسئولیتهای روزانهاش را یادداشت کند، بهویژه اگر تکلیف یا پروژهی بلندمدتی دارد. او باید تکالیفش را بهموقع تحویل بدهد. برای اطمینان از اینکه به موضوعات مربوط به پروژههای مدرسهاش میپردازد، چگونگی استفادهی او را از اینترنت بررسی کنید.
هر از گاهی بررسی کنید آیا هماهنگ با برنامهی روزانهاش پیش میرود. اگر احساس میکند همیشه عقب است و دچار اضطراب میشود راهی برای آرام کردن او پیدا کنید. مهارت مدیریت زمان یکی از مهارتهای اساسی در دوران بزرگسالی است.
مدیریت پول
به فرزندانتان اجازه بدهید تصمیمهای مالی بگیرند. آنها با اشتباههای کوچک در موقعیتهای کنترلشده، چیزهای زیادی یاد میگیرند. فرزندان ما باید بدانند چه وقت و چگونه پولشان را خرج کنند. شرایط و قوانین را برای آنها مشخص کنید. مثلا اگر به آنها پولِ توجیبی هفتگی میدهیم، باید بدانند این پول برای تمام هفته است و تا هفتهی آینده پرداخت دیگری وجود نخواهد داشت، حتی اگر پولشان زودتر از موعد تمام شود.آنها را به پسانداز برای هدفهای بلندمدت مانند هزینهی اردوی پایان مدرسه یا هدفهای کوتاهمدت مثل خرید اسباببازی موردِ علاقه تشویق کنید.
به آنها بیاموزید پولهای دریافتیشان را برای هزینه در موارد گوناگون تقسیمبندی کنند؛ مثلا ۳۰ درصد برای پساندازهای بلندمدت، ۳۰ درصد برای پساندازهای کوتاهمدت، ۳۰ درصد برای تفریح و ۱۰ درصد برای باقی هزینهها. با این کار کودک متوجه بیشتر شدن هر روزهی پولش (یا کم شدن آن) میشود.
نظم و ترتیب
وجود بچهها در هر خانهای به معنی وجود انبوه خردهریز در آن خانه است. بچهها و پدر و مادرها باید بسیار حواسجمع باشند تا وسایل و لوازمشان گم نشود!برای اجتناب از شلوغی، مرتب و دستهبندی کردن اسباب و لوازم بچهها را به خودشان بسپارید و آنها را تشویق کنید اسباببازیهای قدیمیشان را به دیگران ببخشند. برای نگه داشتن یا دور انداختن لوازم گوناگون با هم تصمیم بگیرید. برای هر یک از فرزندانتان جعبه یا صندوقچهای مخصوص برای کارهای دستی و هنریاش در نظر بگیرید. میتوانید کارتها، نامهها یا یادگاریهای دیگر را هم در این جعبه نگهداری کنید.
تعمیر و نگهداری
پس از اینکه فرزندتان نشان داد از عهدهی مراقبت از اسباب و لوازمش برمیآید، نوبت به کمک کردن در مراقب و نگهداری از چیزهای بزرگتر و مهمتر میرسد که به رسیدگی منظم نیاز دارند. بچهها با انجام کارهای خانه و به عهده گرفتن مسئولیت رسیدگی به برخی ماشینآلات و ابزارها، اتکای بیشتری به خود پیدا میکنند.بچهها از همراهی پدرشان در فروشگاه ابزارفروشی لذت میبرند؛ بنابراین بهتر است چند نکته را در خانهداری به یاد بسپارید:
سخت نگیرید. اشیاء میشکنند یا خراب میشوند. شاید تمیز کردن آشپزخانهی آبگرفتهتان برای شما کار خوشایندی نباشد، اما فرصت مناسبی برای آموزش کار تیمی به کودکان است.
مشتاق یادگیری باشید. وقتی کودکان اشتیاق شما را برای آزمودن و انجام کارهای جدید مثل بتونهکاری و نقاشی دیوار ورآمدهی آشپزخانه میبینند، درمییابند که میتوانند مهارتهای جدیدی فرابگیرند، حتی اگر آن مهارتها فراتر از دامنهی دانش و توانایی آنها باشد.
با روی خوش از دیگران کمک بگیرید. اگر کمرتان زیر انبوه کارهای خانه و بیرون از خانه خم شده است، میتوانید از این فرصت برای آموزش فرزندانتان استفاده کنید و از آنها بخواهید به شما کمک کنند تا طعم همکاری و لذت موفقیت گروهی را بچشند.
در کنار کار خانه، کارهایی مثل رسیدگی به حیاط و هرس کردن گیاهان هم چیزهای زیادی به کودکان یاد میدهد.
نکتههای اساسی خانهداری
با وجود کارهای بسیار خانه، مهارت در انجام کارهای اساسی و وظایف روزانه اهمیت زیادی دارد. فرقی نمیکند فرزندانم در آینده چه شغلی خواهند داشت، باید مطمئن باشم آنها از عهدهی نگهداری خود و خانهشان برمیآیند.آموزش نکتههای مهم خانهداری از آشپزخانه شروع میشود. از بچهها در پختوپز و آماده کردن غذا کمک بگیرید، حتی یک کودک خردسال هم از عهدهی چیدن نانها روی هم یا جدا کردن برگهای کاهو برمیآید. همچنین برنامهریزی و تصمیمگیری دربارهی غذای هفتگی بر اساس فصل و مواد خوراکی موجود، درسهای خوبی به همراه دارد. برنامهریزی و انتخاب غذاها کاری است که همهی اعضای خانواده میتوانند در آن درگیر شوند؛ از بچهها بخواهید فهرستی از چند غذا برای ناهار و شام و چند نوع صبحانه و سپس فهرستی از مواد لازم را برای خرید تهیه کنند.
بچههای بزرگتر را مسئول شناسایی مواد لازم و خرید هفتگی کنید و بودجهی لازم را در اختیارشان بگذارید. آنها با تهیهی فهرست خرید بر اساس بودجهای که در اختیار دارند، حسابوکتاب را تمرین میکنند. البته اقلام خریداری شده را بررسی کنید و مطمئن بشوید پولی که به فرزندتان دادهاید به درستی خرج شده است.
هنگام خرید فرزندان را همراه خود ببرید و آنها را با مواردی مانند کیفیت، قیمت، ارزش غذایی، ملاحظات اقتصادی و مانند آن آشنا کنید. با این کار آنها میفهمند که چرا خوراکیها و اقلام اطراف صندوق و در مسیر خروج انتخابهای خوبی نیستند.
هنگام شستن لباسها از بچهها در جدا کردن لباسهای رنگی کمک بگیرید. وقتی کمی بزرگتر شدند کار با ماشین لباسشویی را به آنها یاد بدهید و شستن لباسها را به آنها بسپارید. همچنین میتوانید برای تا و مرتب کردن لباسهای شسته شده از آنها کمک بگیرید.
یکی درس مهم دیگر، نگرش مثبت است. وقتی بچههایم خردسال بودند، به آنها لباس شنا میپوشاندم و یک تشت آب گرم، صابون و اسفنج به آنها میدادم، خدا میداند چه لذتی از تمیز کردن کف آشپزخانه میبردند! بعد از آن نوبت به حمام کردن میرسید. با یک تیر دو نشان میزدم، هم آشپزخانهام تمیز میشد و هم بچهها کیف میکردند!
البته همهی کارهای خانه را نمیتوان برای بچهها لذتبخش جلوه داد و در آنها نگرش مثبت ایجاد کرد. مهم نیست کاری ناخوشایند باشد، هرچه باشد باید آن را با دید مثبت پذیرفت و انجام داد. این مهارتی حیاتی برای پیشرفت در دنیای واقعی است.
عادتهای سودمند
عادتهای خوب (یا بد) در زندگی خانوادگی شکل میگیرند. عادتهای خوب را تمرین کنید. سعی کنید به همراه همهی خانواده همیشه غذای سالم بخورید. در مراودات و روابط روزمره بر نگاه مثبت و سالم به جسم و بدن تأکید کنید. در انتخاب گفتار و واژگان و اثر آن بر برداشت کودک از خودش (مثبت یا منفی) دقت کنید.ممکن است لازم باشد نکتههای مهم بهداشتی مانند گرفتن ناخنها، استفاده از صابون و تعویض منظم لباس زیر را به کودکان بیاموزید. آموزش این نکتهها توجه پیوستهی شما را میطلبد. نباید اجازه بدهید کودکان در بهداشت شخصی و مراقبت از خودشان تنبلی کنند.
مهارت تصمیمگیری
گرفتن تصمیمهای درست به درک و بصیرت نیاز دارد. برای کمک به فرزندانتان در این زمینه نکتههای زیر را بهکار بگیرید:آیندهنگر باشید: از فرزندانتان بخواهید اهداف بزرگ و مهم زندگیشان را طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده بنویسند، دربارهی آنها و عوامل مؤثر در گرفتن تصمیمهای مهم در مسیر رسیدن به این اهداف صحبت کنید.
بر حقایق و مدارک تکیه کنید: اگر دخترتان گمان میکند: «نمیتونم در مسابقات صخرهنوردی شرکت کنم! به دخترها اجازه نمیدن.» از او بپرسید که آیا در این باره مطمئن است؟ در فرصتهای مختلف به فرزندانتان نشان دهید باید به دنبال جمعآوری شواهد و مدارک باشند، همهی جوانب را بررسی و از نتیجهگیری بر پایهی اطلاعات ناکافی اجتناب کنند.
طوفان ذهنی راه بیاندازید: کودکتان باید برای پروژهی مدرسهاش یک موضوع علمی را انتخاب کند، اما نمیداند چه موضوعی را دوست دارد. روی تکهای کاغذ بنویسید علم و با بحث دربارهی موضوعات علمی گوناگون، ایدههای مختلف را روی کاغذ بنویسید. با شناسایی موضوعات اصلی کودکتان را به فکر کردن دربارهی زیرشاخههای آن موضوع تشویق کنید. ناگهان جانورشناسی نظر فرزندتان جلب میکند و او را به یاد علاقهاش به خرگوشها میاندازد. حال او با علاقه و اشتیاق به سراغ این موضوع میرود.
مزیتها و عیبها را مشخص کنید: اگر کودکتان باید بین فوتبال و کلاس شنا یکی را انتخاب کند برای کمک به او با کمک یکدیگر فهرستی از امتیازها و عیبهای هر یک تهیه کنید.
نقش والدین در آموزش مهارتهای زندگی به کودک
شما اولین وتاثیرگذارترین معلم کودک خود هستید و هر روز دائما به کودک برای یادگیری اطلاعات جدید، مهارتها و شیوههای رفتاری کمک میکنید.آموزش مهارتهای زندگی به کودکان میتواند قدم مهمی در مدیریت رفتار آنها باشد.
برای مثال اگر کودک شما نمیداند چطور باید میز غذا را بچیند، ممکن است از این کار امتناع کند. راه حل ساده است: به او یاد بدهید.
سه روش کلیدی برای آموزش مهارتهای ابتدایی مانند مراقبت از خود تا مهارتهای اجتماعی پیچیدهتر وجود دارد:
* دادن دستورالعمل
* مدلسازی ( الگوسازی)
* آموزش قدم به قدم
به یاد داشته باشید که یادگیری مهارتها فرآیندی زمانبربوده که در آن تمرین از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما اگر هرگونه نگرانی در مورد رفتار یا توانایی یادگیری کودکتان دارید، با پزشک خانواده یا کودک خود صحبت کنید.
برای آموزش کودک احتمالا لازم است همزمان از چند روش استفاده کنید.
برای مثال ممکناست با شکستن مهارت یا تمرین مورد نظر به گامهای کوچکتر، درک دستورالعملها برای کودک شما راحتترشود؛ یا اگر مدلسازی را با دادن دستورالعملها همراه کنید، ممکن است موثرتر باشد.
دادن دستورالعمل: آموزش مهارتها به صورت کلامی
در این روش به سادگی برای کودک توضیح میدهید چه کار باید بکند و چطور آن را انجام دهد.این معمولا کاریست که بهطور روزانه و در مورد بسیاری از مسائل انجام میدهید.
چطور به کودک دستورالعمل بدهیم؟
* ابتدا مطمئن شوید که تمام توجه و حواس کودک به شماست. اسم کودک را صدا کنید و از او بخواهید وقتی دارید چیزی را برایش توضیح میدهید به شما نگاه کند.* برای صحبت کردن با کودک هم سطح او قرار بگیرید. اگر لازم است خم شوید.
* عوامل حواسپرتی را از بین ببرید. مثلا اگر تلویزیون روش است، آن را خاموش کنید.
* از زبانی استفاده کنید که برای کودک قابل فهم باشد. از جملات کوتاه و ساده استفاده کنید.
* واضح و آرام صحبت کنید.
* برای تاثیرگذاری بیشتر از زبان بدن مناسب استفاده کنید.
* به تدریج که کودک در به یادآوردن مطالب گفته شده بهترعمل میکند، نیاز کمتری به تکرار آنها وجود دارد.
یک پوستر یا نقاشی میتواند به کودک در درک و یادآوری دستورالعملهای شما کمک کند، مخصوصا زمانی که کودک بدون کمک شما قادر به اجرای دستور العملها باشد، نگاه کردن به پوستر کمککننده خواهد بود. پوستر یا نقاشی همچنین میتواند به کودکانی که در فهم کلمات مشکل دارند کمک کند.
گاهی کودک از دستور العملها پیروی نمیکند که میتواند علل متعددی داشته باشد. ممکن است کودک در درک گفتههای شما دچار مشکل باشد؛ ممکن است توانایی انجام آنچه از او میخواهید را نداشته باشد و یا فقط تمایلی به انجام آن نداشته باشد. در این موقعیت میتوانید با تعدیل دستورالعملها و انتظارات خود، به کودک همکاری را آموزش دهید.
پیشنهاد سازنده: کودکان به دستآوردهای خود توجه ویژه نشان میدهند، پس زرنگ باشید. به همراه کودک خود مراحل دستورالعمل را نقاشی کنید. سعی کنید از رنگهای مختلف و تصاویر مورد علاقه کودک برای ترسیم دستورالعمل استفاده کنید.
10 مهارت مهمی که پدران و مادران وظیفه دارند به فرزند خود آموزش بدهند
1.احساس امنیت
باید به فرزند خود بیاموزید که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛ از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.2.محافظت از بدن خود
کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدیناش، بدن وی را لمس کند.3.کمک گرفتن از دیگران در برابر باجگیرها
افرادی که از بچهها باجگیری میکنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان میشوند و پا به فرار میگذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مساله را با مسئولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویید در مواردی که باجگیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. گاهی بچهها از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایلشان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمیشوند و این بسیار خطرناک است.4.گفتن حقیقت
اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستید، کودک هم یاد میگیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بگیرد.5.مورد قبول قرارگرفتن
اگر فرزند شما مسالهای را که او را آزار میدهد یا باعث اضطراب او میشود برای شما تعریف کرد حتی اگر خیلی هم پیشپا افتاده بود هیچگاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت کند چون این کار شما باعث میشود کودک کمکم مشکلات خود را بروز ندهد و اگر زمانی مورد آزار و اذیت واقعی هم قرار گرفت با شما مشورت نکند.6.راز دار نبودن
همیشه برنامههای تلویزیونی بچهها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق میکنند و به کودکان میآموزند این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها میشود اما باید به فرزندان خود تاکید کنید که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگتر دور از چشم والدین وجود داشته باشد چون اکثر افرادی که کودک آزاری میکنند، به کودک میگویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.7.مهارت «نه» گفتن
برخی والدین به فرزندان خود میآموزندکه همیشه باید به حرف بزرگترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگترهاست اما در واقع، این آموزش کاملا غلط است و کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواستههای دیگران «نه» بگوید چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته بیمارگونه و آزاردهندهای خواهد کرد.8.مخالفت با تماس بدنی
هر کودکی باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد. باید به فرزند خود بیاموزیم که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کارهایی کرد، حتما به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده اطلاع دهد.9.صحبت نکردن با غریبهها
کودکان هیچگاه نباید با افراد غریبه صبحت کنند یا هدیهای از آنها دریافت کنند حتی یک شکلات یا آدامس. البته به کودک خود آموزش دهید که گاهی استثناهایی هم وجود دارد. مثلا اگر در خیابان گم شد، باید پیش پلیس برود و از آنها کمک بخواهد.10.قانونشکنی
به کودکان خود آموزش بدهید که در مواقع خطر اجازه دارند هر قانونی را زیر پا بگذارند. حتما به آنها بفهمانید که در شرایط بحرانی هر کاری برای نجات خود انجام دهند، با پشتیبانی کامل شما همراه است. مثلا میتوانند فرار کنند، خیلی بلند فریاد بکشند، دروغ بگویند و...منبع: سایت چطور
سایت رعنا استوری
سایت بیتوته