مفهوم شناسی تراژدی
قبل از بیان هر نکته و مطلبی لازم و ضروری است که شناختی اجمالی از کلید واژه «تراژدی» را کسب نماییم و لوازم مرتبط با آن را مورد دقت و تأمل قرار دهیم. با بررسی تعاریف و الفاظی که در شناخت این کلید واژه مطرح شده می توان به برخی عناصر و واژه گان مرتبط با آن اشاره کرد. لغت شناسانی همچون مرحوم دهخدا تراژدی را یک واقعه تلخ و دردناک معرفی می نماید که پایان آن با مصیبت و سختی همراه است. همچنین او این واژه را برگرفته از عبارت«تراگوئیدیا »ی یونانی می داند که بیشتر به حوادث تلخی مشابهت دارد که پایه و اساس آن بر افسانه های غم انگیز استوار است. بر این اساس یک رخ داد به گونه ای چیدمان می شود که انعکاس دهنده بدبختی ها و رنج های قهرمانان آن افسانه می باشد.[1] در فرهنگ فارسی عمید نیز تراژدی به داستانی اطلاق شده است که در آن زنجیرۀ حوادث جبری، شخصیت اصلی یا همۀ شخصیتها را به سوی سرنوشتی ناگوار و فاجعهآمیز سوق میدهد. [2]
چون ندیدند حقیقت را، ره افسانه زدند
رویکرد فکری و عملی افرادی که سمت و سوی فلسفه ماتریالیستی دارد نوعاً مانع می شود که برداشت کامل و درستی از ماجرای عاشورا داشته باشند. چرا که بسیاری از این افراد بیشتر چیزی را که با حواس تجربی و مادیشان همخوانی داشته باشد را می پذیرند. در واقع حقیقت در نگاه این چنین افرادی تنها در مختصات شناخت تجربی خلاصه می شود و برای معرفت علمی و فلسفی و وحیانی ارزش چندانی قائل نمی شوند. با بیان این مقدمه به این نکته اشاره می کنیم برخی افراد با توجه به اینکه خود عصر عاشورا را به طور فیزیکی درک نکرده اند و واقعه غم انگیز سال 61 هجری را با حواس خود درک نکرده اند حاضر به پذیرش گزارش های علمی مندرج در کتب تاریخی نیستند.این در حالی است که اگر این دسته افراد کمی فرصت می کردند و دقایقی را در کتابخانه های معتبر دنیا به مطالعه و پژوهش در این زمینه می گذرانند به خوبی می توانستد شاهد گزارش های مستند آن روزگار و حوادث ناگواری که بر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام وارد شده باشند و حقیقت آن را مورد دقت و تأمل قرار دهند. باری به هر جهت واقعه عاشورا موضوعی نیست که واقعیت خارجی نداشته باشد و نباید آن را از جنس افسانه های تخیلی و اسطوره ای پنداشت چرا که دانشمندان و محققان طراز اول در کتب درجه یک حقایق آن را به طور تفصیل و اجمال بیان کرده اند، کتابهایی همچون: ارشاد مفید، مقتل الحسین، خوارزمی، اریخ الامم و الملوک طبری، تذکرة الخواص ابن جوزی،... [3]
عاشورا حماسه ای زیبا یا تراژدی تلخ و حزن انگیز
برخی افراد با نگاه سطحی و ظاهری تنها تلاش دارند پوسته ظاهری واقعه عاشورا را مورد توجه قرار داده و برداشت معکوسی از ماهیت کربلا را رسانه ای کنند، پیشینه این نگاه و برداشت از واقعه عاشورا را می توان در همان بازه تاریخی سال 61 هجری نیز مشاهده کرد؛ کما اینکه در مجلس ابن زیاد بود که با نگاه سطحی تلاش داشت شکست و مصیبت را به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام تحمیل نموده و این چنین ابراز دارد: «وَ قَالَ الْحَمْدُ اللَّهِ الَّذِی فَضَحَکُمْ وَ قَتَلَکُمْ»[4]ولی در طرف مقابل حضرت زینب سلام الله علیها با نگاه توحیدی خود در پاسخ به ابن زیاد این چنین بیان داشت: و نگاه زیبا شناختی خود را از واقعه به ظاهر دردناک کربلا به رخ جهانیان می کشد:«مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ سَیَجْمَعُ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ هَبَلَتْکَ أُمُّکَ یَا ابْنَ مَرْجَانَة؛[5]من جز نیکى و سرفرازى چیزى ندیدم! خداى فرزانه از آنان، دفاع از حق و عدالت و حمایت از ارزشها و آزادى و حقوق پایمالشده مردم را خواسته بود، و آنان نیز فرمان حق را با جان پذیرا شدند، و در این راه به سوى شهادتگاه پرافتخار خود شتافتند و با شهادت و سرفرازى سر بر بستر شهادت نهادند و به زودى خدا تو و آنان را در دادگاهى گرد آورده و رویارویى و محاکمه آغاز خواهد شد و آن گاه، خواهید دید که در برابر دادگاهى که داورش خداست، رستگارى و پیروزى از آن کیست؛ آزادیخواهان و حق طلبان؛ یا بانیان اختناق و پاسداران ظلمت و استبداد! مادرت در مرگت گریه کند! هان اى پسر مرجانه! چه مى گویى؟»
فرهنگ و دانشگاه عاشورا فراتر از یک تراژدی غمبار
فرهنگ و دانشگاه عاشورا هر چند دارای عناصری همچون احساسات و حوادث غم انگیز است، ولی این عناصر تنها جزئی از یک رخ داد تاریخی و حماسی است که در خود عناصر شگفت انگیزی همچون شجاعت، ایثار، از خودگذشتگی، غیرتمندی، دلاوری، ولایت مداری، فداکاری، دشمن شناسی، بصیرت، آگاهی، دنیا گریزی، خداشناسی، معاد باوری، انسان سازی، انسان دوستی، جهاد، تقوا، توبه و بازگشت به سوی خدا، خداترسی، شهادت طلبی، تواضع، مناجات، ارتباط با خدا، مواسات، امداد رسانی، رشادت تحلیل سیاسی، تعقل ورزی، عزتمندی، عرفان، اخلاق، ادب،... را به همراه دارد، از این رو نادیده گرفتن صدها عنصر دینی و اخلاقی و تنها برجسته کردن رخدادهای تلخ کربلا، جفا به فرهنگ عاشورا است. از این رو همواره مقام معظم رهبری حفظه الله نیز به دست اندرکاران هئیت های مذهبی این مطلب را گوش زد کرده اند که «بیان ماجرای عاشورا، فقط بیان یک خاطره نیست. بلکه بیان حادثهای است که - همانطور که در آغاز سخن عرض شد - دارای ابعاد بیشمار است. پس، یادآوری این خاطره، در حقیقت مقولهای است که میتواند به برکات فراوان و بیشماری منتهی شود.»[6]
دستاوردهای فرهنگ و قیام عاشورا فراتر از تراتژی غم انگیز
طراحان سناریوهای غم انگیز و تراژدی های احساسی و عاطفی به دنبال جلب احساسات مخاطبین خود می باشند این در حالی است که هدف در ماجرای عاشورا فقط جلب احساسات و عاطفه گریاندن مردم مدنظر نیست. بله اهدف تربیتی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی نیز جزو ارکان فرهنگ عاشورا است که از آن جدا پذیر نیست در ادامه به طور اختصار به برخی از اهداف راهبردی واقعه دردناک عاشورا اشاره خواهیم کرد.
1-زنده نگه داشتن سنت پیامبر صلی الله علیه و اله و احیای دین
بازخوانی نهضت کربلا نه به جهت گریاندن مردم و محزون کردن آنها بلکه به خاطر یک هدف راهبردی و اساسی صورت می پذیریت موضوع مهمی که در راستای اهدف حسینی است. در واقع غرض از مجالس سوگواری برای اهل بیت علیهم السلام زنده نگه داشتن یاد و نام و راه آن امام همام است موضوع که امام حسین علیه السلام پیش تر خود در این خصوص روشنگری و بصیرت افزایی داشته است: «انِّى لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِى اُمه جَدِّى محمد(صلى الله علیه وآله)اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهى عَنِ المُنْکَرِ و اَسیرَ بِسیره جَدِّى محمد(صلى الله علیه وآله) و اَبى عَلىِّ بنِ اَبِى طالِب(علیه السلام)؛[7] من از روى سرمستى و گستاخى و تبهکارى و ستمگرى از مدینه خارج نشدم؛ بلکه براى طلب اصلاح در امت جدم خارج شده ام. مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم على بن ابى طالب(علیه السلام) عمل کنم.»
2-انسان سازی، کادر سازی و جامعه سازی دینی
در واقع علاوه بر اینکه در مجالس روضه و بازخوانی واقعه عاشورا به دنبال زنده کردن سنت نبوی و فرهنگ عاشورا می باشیم در راستای یک راهبرد بلند مدت به دنبال انسان سازی و کادر سازی برای جامعه سازی دینی نیز می باشیم در واقع زمانی احکام و دستورات الهی در جامعه به خوبی اجرایی می شود که بتوانیم نیروی کافی برای عملیاتی کردن اهداف اسلامی داشته باشیم در سایه مجالس حسینی و یادآوری خاطرات سلحشوران کربلا و با برگزیدن آنها اسوه های تقوا به عنوان الگو می توانیم به این اهداف بلند مدت دست پیدا کنیم.
جمع بندی و نتیجه گیری
برخلاف نگاه کسانی مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام را تنها بازخوانی یک تراژدی غم انگیز تقلی کرده اند، می توان این چنین بیان کرد که این واقعه کاربرد و کارایی فراتر از یک دانشگاه را دارد که فقط به دنبال برانگیختن احساسات نیست چرا که به طور اجمالی اهداف راهبردی از آن قابل ذکر است که در بیان مقام معظم رهبری این چنین منعکس شده است: مجالس عزاداری ماه محرّم، این سه ویژگی باید وجود داشته باشد: 1. عاطفه را نسبت به حسینبنعلی و خاندان پیغمبر، علیهمصلواةاللَّه، بیشتر کند. (علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکمتر سازد.) 2. نسبت به حادثه عاشورا، باید دیدِ روشن و واضحی به مستمع بدهد. 3. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان - ولو به نحو کمی - کند.[8]پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: فرهنگ دهخدا، کلید واژه «تراژدی».
[2] . ر.ک: فرهنگ عمید، کلید واژه «تراژدی».
[3] . ابنجوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۳۵؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹.
[4] . ابن نما حلى، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص90.
[5] . مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج45، ص 116.
[6]. بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهی ماه محرّم ۱۷/۳/۷۳.
[7]. ابن اعثم کوفى، الفتوح، ج5، ص 21.
[8]. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد ۱۳۷۳/۰۳/۱۷.