شناسنامه تفسیر
نام معروف: جامع التفسیرمؤلف: حسین بن محمد بن مفضل معروف به راغب اصفهانی
تولد: حدود ۳۵۰ ق
وفات: حدود ۴۲۰ ق
زبان: عربی
تعداد مجلدات: ۴ جلد از آن به چاپ رسیده است.
مشخصات نشر: مقدمه این تفسیر با تفسیر سوره حمد و بخش هایی اندک از سوره بقره، با عنوان: مقدمة جامع التفاسیر، مع تفسیر الفاتحه و مطالع البقره. کویت، دار الدعوة، ۱۹۸۴م / ۱۴۰۵ق، تحقیق دکتر احمد حسن فرحات. چنان که تمام تفسیر سوره بقره او به عنوان رساله دانشگاهی در دانشگاه زیتونه تونس توسط محمد اقبال فرحات تحقیق شده است.(1) و بخشی دیگری از تفسیر در دو مجلد قطور از سوره آل عمران تا آیه ۱۱۳ سوره نساء، توسط عادل بن على الشدی در عربستان تحقیق و همراه با مقدمه در جامعة أم القرى مکه دفاع و از سوی مدار الوطن العربی ریاض در سال ۱۴۲۴ ق نشر یافته است.
معرفی مفسر و تفسیر
آنچه از کتاب ها به دست می آید، آنکه راغب اصفهانی بوده و در این شهر دیده به جهان گشوده و سپس به بغداد سفر کرده است. کسانی چون ابو منصور جبان، محمد بن علی رازی، دانشمند ادیب و واژه شناس (م ۴۱۶ ق) از اساتید او شمرده می شده اند.(2) وی پس از چندی از اصفهان به بغداد مهاجرت می کند و احتمالا به شهرهای مسیر راه رفته و از دانشمندان آن دیار بهره برده است، اما با همه این ها، پرسش های بسیار درباره سال تولد و وفات او مطرح است. سیوطی او را مفضل بن محمد، و بیهقی او را حسن بن مفضل می خواند و در نوشته های دیگر حسین بن محمد بن مفضل خوانده اند.(3) در مورد انتساب او به شهر اصفهان، فضل بن سعد بن مافروخی در محاسن اصفهان او را در زمره طبقه ادبای متقدم این شهر برشمرده است. راغب خود در محاضرات الادبا به اصفهان توجه خاصی نشان داده است، ولی براساس گزارش اسماعیل پاشا در کتاب هدیة العارفین ذیل کتاب کشف الظنون و محمدباقر خوانساری در روضات الجنات محل اقامت و وفات او شهر بغداد بوده است.(4) این اقامت به درازا کشیده تا جایی که از او به عنوان اصفهانی الاصل، نزیل بغداد یاد شده است.(5) جالب این که ابونعیم اصفهانی (م ۴۳۰ ق) که همشهری وی می باشد، در تاریخ بغداد (معجم الأدباء) و حلیة الأولیاء، سخنی درباره او نیاورده و گویی با او موافق نبوده است، دیگر همشهریان او مانند: ابوالفرج اصفهانی، نیز اهتمامی برای معرفی و ذکر حیات و آثار او نداشته اند. یاقوت حموی در معجم البلدان که درباره شهر اصفهان و شخصیت های این شهر نوشته، سخنی از راغب به میان نیاورده است.درباره تاریخ وفات او نیز تفاوت اقوال آن را نزدیک به یک سده نشان می دهد. سیوطی در بغیة الوعاة گفته که وفات او در اوائل سده پنجم (یعنی حدود - ۴۰۰ - ۴۱۰) است، در حالی که کشف الظنون وفات او را در سنه ۵۰۲ آورده است و این نظر را بروکلمان، زرکلی، خوانساری و شیخ عباس قمی و آقابزرگ تهرانی ذکر کرده اند.(6) برخی از محققان معاصری که درباره حیات راغب تحقیق کرده، انکار نموده اند که راغب در سال ۵۰۲ وفات کرده باشد؛ خصوصا در حالی که ابوحامد غزالی (م ۵۰۵) کتاب الذریعة إلى مکارم الشریعة او را نیک می شمرده و با خود در سفرها حمل می کرده، و از سال ۴۸۸ از بغداد کوچ کرده، بعید است که در آن تاریخ طبق این گفته در جوانی راغب سازگار است، این کتاب را در اختیار داشته باشد. حتما باید راغب پیش از این میزیسته و فوت کرده باشد. ذهبی (م ۸۳۲) راغب را در سنه ۴۵۰ گویی زنده می دانسته و او را در ضمن طبقه ۲۴ شمرده است.
بنابراین راغب یکی از قرآن پژوهان به نام ایرانی در سده چهارم و پنجم قمری است که دارای آثار فراوان بوده و بزرگ ترین اثر او یعنی مفردات الفاظ القرآن، یکی از مهم ترین آثار ماندگار قرآنی بوده که در همه کتابخانه های شخصی و عمومی حضورش نمایان است و به گفته برخی، کتابی است که در معناشناسی مانند ندارد و زرکشی که به مناسب درباره راه های رسیدن به فهم قرآن سخن می گوید، به اهمیت واژگان و دلالت و کاربرد آن در سیاق آیات و کار راغب اشاره میکند، زیرا او افزون بر نکات معناشناسی در مدلول لفظ با توجه به سیاق و اثر آن، معنا را بیرون می کشد. این ویژگی و برتری، در تفسیر راغب یعنی جامع التفسیر نیز دیده می شود، که به اصول و قواعدی اشاره میکند که بعدها مبنا و پایه ای برای قواعد تفسیر و تفطن به نگرش های جدید تفسیری می گردد.
از دیگر آثار قرآنی او الذریعه است که در بخش معارف اخلاقی قرآن سخن گفته و شخصیت قرآنی خود را در برابر کسانی که کتاب اخلاقی به روش حکما نوشته، نشان داده است. در کتاب های ادبی خود مانند محاضرات نیز گرایش ها و اندیشه خلاق و پویای متکی به وحی جلوه دیگر قرآن پژوهی راغب است. در این رساله تفسیر پژوهی هر چند کوتاه و فشرده به شرح زندگی، عصر مؤلف و آثار و تألیفات به ویژه آثار قرآنی وی پرداخته می شود. با همه اهمیتی که شخصیت راغب دارد، زوایای بسیاری از حیات راغب مجهول مانده و روشن نیست که کی به دنیا آمده و در چه زمانی فوت کرده، و اختلاف درباره زمان مرگ وی تا صد سال هم وجود دارد و این تاریکی و اختلاف درباره شخصیتی مانند راغب، اندکی شگفت انگیز به نظر می رسد. شرح حال نگاران، حتی همشهریان او درباره او سکوت کرده اند؛ موضع مذهبی او محل اختلاف است.
از سوی دیگر، تفسیر جامع به خوبی شناخته نشده و بخش هایی که منتشر و نشر یافته، برای بسیاری ناآشنا و همگانی نشده است. زیرا آنچه از بخش هایی از این تفسیر، یعنی تفسیر سوره حمد و بخشی از سوره بقره در یک نوبت و تمام سوره بقره به صورتی دیگر و سوره آل عمران و بخشی از سوره نساء، تحقیق و به چاپ رسیده، در سال های پیش بوده و به خوبی نشر نیافته است و بخش های عمده این تفسیر با آن که بیشترین بخش های آن نسخه هایش موجود است، تحقیق نشده و اگر تحقیق شده، نشر نیافته، و جا دارد که مجموعه این تفسیر گردآوری و تحقیق و چاپ شود.
نکات مهم تفسیر
راغب اصفهانی در آغاز کتاب، مقدماتی را درافکنده و نکاتی که به نظر آنان مهم و تأثیرگذار بوده، یادآور شده است. وی مقدمه خود را در بیان بایسته های تفسیری میداند و می گوید: این فصول اموری را متکفل است که ناگزیر از ذکر آنها هستیم. این امور همگی در نوع خود بدیع و جالب توجه است و در میان مفسران طرح این بحث ها رایج نبوده، تنها از ادیب، واژه شناس و بلاغت دانی مانند راغب این توقع می رود که به آنها بپردازد و دغدغه های خود را در مسائلی که موجب بدفهمی در کلام الهی می شود، آشکار سازد.راغب در این مقدمه، بیست و سه فصل می چیند، از این فصول تنها چند بحث آن ناظر به موضوعات خاص علوم قرآنی مانند تفسیر و تأویل، نسخ و اعجاز است و بقیه مباحث در محور آفات بدفهمی و اشتباه در کلام وحی است که در تجربه نگارش مفردات الفاظ قرآن کریم به دست آورده است. به عنوان نمونه، در فصلی با عنوان: بیان ماوقع فیه الاشتباه من الکلام المفرد و المرکب؛ به بررسی دلایل پیدایش اشتراک لفظی، اقسام لفظ و معنا، اوصاف لفظ مشترک، اشتراک لفظ و زمینه پیدایش تعدد معانی می پردازد. در فصل اول و دوم و سوم از این قبیل مباحثی که شکل قواعد تدبر و تفسیر و برحذر داشتن دارد را مطرح کرده است.
راغب بر خردگرایی تأکید بسیار میکند و در جای جای تفسیر اهمیت آن را یادآور می شود. منظور از عقل در تفسیر، اجتهاد و کاوش های ضد ظاهرگرایانه است. استقلال نظر درباره مسائل و تحقیق علمی و استدلال و اقامه برهان بر موضوع و توجه به شبهات و پاسخ منطقی به آن است. به آیات نگاه سطحی نیانداختن است. وی نسبت به خردگرایی در تفسیر از چند جهت تأکید می کند، یکی از بار آمدن به براهین عقلی و علوم حقیقی و در فهم عقاید، و در برخورد با احادیث تفسیری.
وی در فصل سیزدهم در پاسخ به شبهه تناقض، این گونه تحلیل می کند: بسیاری افراد هنگامی که الفاظی به ظاهر متنافی میرسد و خود تسلطی به مسائل عقلی و علوم حقیقی ندارند، این آیات را به اشتباه می گیرند، در حالی که مفسر قرآن باید آگاهی به این امور داشته باشد. باید بداند تناقض در کجا ایجاد می شود و شرایط اختلاف چیست تا وقتی به آیهای برخورد می کند بتواند به خوبی میان آنها جمع کند. (7)
راغب در کتاب مفردات، به بیش از ده قاعده تفسیری اشاره میکند که از تجربه واژه پژوهی وی به دست آمده و در حقیقت نوعی زبان شناسی کلام الهی است. مثلا در یک جا می گوید: هر جا لفظ تبارک در قرآن آمده، ناظر به اختصاص این واژه به کارهای خیر است. (8) یا هر جا وصف کتاب با «آتینا» آمده، رساتر از کلمه «اوتوا» است (9). هر جا کلمه خلق در وصف کلام آمده، مراد به آن کذب است. یا می گوید: کلمه رضوان در قرآن به آن جایی است که از سوی خداوند متعال بیاید، یا کلمه سعی، در افعال محموده استعمال شده است. (10). و موارد دیگر.
بر این اساس می توان روش تفسیری راغب را تحلیل کرد، که او در تفسیر به واژگان اهمیت بسیار می دهد. سیاق و قرینه های کلام و روند سخن در تفسیر، در نظر او جایگاه مهمی دارد. آگاهی به موضوعات اصول فقه را چون عام و خاص، مجمل و مبین، قیاس جلی (11) در فهم کلام دخیل می داند و در تفسیر از آنها استفاده میکند. کا نیا بعد حدیث گرایی راغب و استفاده از آن در فهم آیات یکی دیگر بخش های روش شناسی بسیار جالب راغب است. زیرا او هم در تفسیر و هم در کتاب مفردات از حدیث کمک می گیرد و به آن استشهاد می کند، یا اگر به صورت متناظر در بیان غرائب قرآن، نمونه های به کار گرفته شده، معنای واژگان را در حدیث جستجو می کند و هم در اهمیت موضوع به آن استناد می کند. به عنوان نمونه در ذیل آیه: «الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ». (12) به حدیث پیامبر در دشواری درک قیامت استشهاد میکند که فرمود: أخوف ما أخاف على امتى ضعف الیقین.(13) و نیز به کلام صحابه و تابعین نیز استناد می کند، هر چند موارد نقل او از صحابه چون ابن عباس و ابن مسعود فراوان تر است.
پینوشتها:
1- عنوان رساله دکتر فرحات: الراغب الأصفهانی و منهجه فی التفسیر مع تفسیره سورة بقره است. (ر.ک تفسیر الراغب الأصفهانی، ج ۲، ص ۱۵۷۳).
2- ابن جبان به گفته یاقوت یکی از حسنات ری بوده است. اهل فن از محضرش استفاده می جستند. وی به اصفهان آمده و به نقل روایت پرداخته. در لغت، تصنیفی بزرگ به نام الشامل دارد. وی در بادی امر از ندیمان صاحب بن عباد (م ۳۸۵) بوده، سپس از او کناره گرفت و به سال ۴۱۶ درگذشت. ر ک: بزرگان ری، محسن صادقی، بخش دوم، صص ۱۹۳ - ۱۹۴. تهران / سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، ۱۳۸۲ ش
3- مقدمه مفردات راغب، ص ۷: به نقل از بغیة الوعاء سیوطی، ج ۲، ص ۲۹۷ و تاریخ الحکمای بیهقی، ص112
4- در این باره ر . ک: دائره المعارف تشیع، ج ۸ ص ۱۰۰، حاجی خلیفه، کشف الظنون، ح، ص ۳۶، هدیه العارفین، ص ۳۱۱
5- کشف الظنون، ج ۵، ص ۳۱۱.
6- تفسیر الراغب الأصفهانی، ج ۱، ص ۵۲
7- مقدمه جامع التفاسیر، ص ۶۸
8- مفردات، ص ۱۲۰
9- همان، ص ۶۱
10- همان ، صص ۳۵۶، ۴۱۱
11- همان، ص ۱۵۸، و ص ۵۲۳، و ص ۳، و ص ۲۰۰
12- سوره بقره، آیه ۴
13- جامع التفاسیر، ص 161
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 608-603