طرح موضوع
در نگرش به بنیادهای نظری ادبیات کودک از جمله و مسائل مربوط به جایگاه، کارکرد و تکیه گاه های نقدشناسانه آن رویکردهای متفاوتی وجود دارد. یکی از این رویکردها که طی چند دهه اخیر نظر بسیاری را به خود جلب کرده است مرتبط کردن ادبیات کودک با روانشناسی کودک است. این ارتباط از جمله برای این اهمیت دارد که اولا چنان که گفتیم ادبیات جدید کودک اساسا متوجه دنیای کودکی و کیفیات و ملاحظات مربوط به آن است و ثانیا بسیاری از نظریه پردازان ادبیات کودک از می کوشند پایه های سنجش کیفیات آثار ادبی نوشته شده برای کودکان را، برابر با ا خصوصیات و نیازهای ذهنی کودکان قرار دهند. در این فصل این موضوع را با شرح بیشتر مورد بررسی قرار میدهیم.1. رویکردهای تربیتی و ادبیات کودک
روان شناسی رشد
طی چند دهه اخیر مسائل روان شناسی رشد یکی از پویاترین عرصه های روان شناسی بوده است و در این حوزه پژوهش های قابل توجهی صورت گرفته است. حاصل این پژوهش ها در کتاب های زیادی منعکس شده است که برخی از آنها به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. در این مبحث همراه نگاهی اجمالی به برخی از مهمترین رویکردها در روان شناسی رشد و دیدگاههای مرتبط با علوم تربیتی به ارتباط آن با مسائل حوزه ادبیات کودک می پردازیم.سه رویکرد عمده در روان شناسی رشد
مکتب ها و جریان های عمده در روان شناسی رشد را می توان به سه رویکرد عمده تقسیم کرد. این سه رویکرد هر یک اصول موضوعه، مفروضات، نگرش و برداشت های خاصی از کودک و راه های مطلوب در تعلیم و تربیت او دارند. در زیر به اختصار این سه رویکرد عمده را معرفی می کنیم.رویکرد رسش گرا
یکی از شیوه های نگرش به مسائل رشد مرتبط با دیدگاهی است که می توان آن را به از دیدگاه رسش گرا تعبیر کرد. رسش گرایی از نوشته ها و اندیشه های ژان ژاک روسو و فیلسوف و نظریه پرداز قرن هجدهم فرانسه ریشه گرفته است. در این دیدگاه که مرتبط با جریان فکری دوران روشنگری است، گفته می شود که کودک به طور طبیعی و بدون نیاز به انگیزه های محیطی مراحل رشد خود را طی می کند و انگیزه های بیرونی تنها برای تغذیه ارگانیسم او لازم است. مراحل رشد به طور ژنتیک در زندگی کودک مقدر شده است و به نحو طبیعی و خود به خودی آشکار می شود. تجربه دنیای بیرونی تنها از این نظر دخالت دارد که می تواند این مراحل را تثبیت کند. با این حال دنیای بیرون یکسره بی تأثیر نیست. دنیای بیرون ممکن است در صورت عدم پاری آن را متوقف کند. دوره های پیاپی رشد از لحاظ فطری و ژنتیکی مقدر است و دنیای بیرون آن را نمی آفریند.روسو معتقد بود که اگر کودک به طور طبیعی رشد کند و از تأثیرات مخرب جامعه معاصر برکنار باشد، خود به خود به یک انسان شایسته و نیک تبدیل می شود. بعد از روسو، مونتسوری و فروید از جمله اندیشمندان علوم تربیتی و روان شناسی بودند که دیدگاه روسو را دنبال کردند.
مونتسوری و فروید معتقد بودند که آنچه از درون کودک زاییده می شود، مهم ترین وجه رشد ذهنی و عاطفی اوست؛ اما این بدان مفهوم نیست که نقش محیط را یکسره فراموش کنیم. بزرگسالان هم می توانند محیط را طوری ترتیب دهند که «نیکی های» درون شکوفا و «بدی های» آن مهار شود.
به تعبیری با توجه به این نگرش کودک را می توان به گیاهی تشبیه کرد که تمام خصایل آن در بذر، به حالت پنهان وجود دارد و در مراحل رشد به تدریج از حالت پنهان به صورت آشکار در می آید. به همان سان که بذر برای بروز دادن خصایل خود به شرایط مساعد بیرونی همچون نور، رطوبت و هوا احتیاج دارد کودک نیز برای شکوفاکردن خصایل درونی به محیط اجتماعی و تربیتی مناسب نیاز دارد.
دیدگاه رفتارگرا
این دیدگاه به طور کامل در برابر دیدگاه بالا قرار می گیرد. در این دیدگاه نقش اصلی در آموزش و تربیت به عامل بیرونی داده می شود. بنابراین رویکرد آموزش و تربیت عبارت از انتقال یک سلسله اطلاعات، مهارت ها و ارزش های فرهنگی به کمک ساز و کار انگیزش و پاسخ است. با توجه به این شیوه نگرش، ذهن کودک در واقع به مثابه ماشینی به حساب می آید که از یک سو چیزهایی به صورت درون داد «input» به آن داده می شود و از سوی دیگر رفتاری به صورت برون داد «output» از آن گرفته می شود. شیوه آموزش سنتی بر این دریافت از ذهن کودک قرار داشت. هنوز هم نگرش سنتی به کودک در واقع با چنین تصوری همراه است.این دیدگاه با اندیشه رفتارگرایی که اندیشه رایج در میان آموزشگران ایالات متحده در دوره ای بود مرتبط است. طرفداران این طرز فکر مفاهیم انگیزش، پاسخ و تثبیت را از وسایل اصلی آموزش و تربیت به حساب می آورند. به تصور آنها آموزش چیزی جز این نیست که چیزهایی را به ذهن کودک وارد و بعد با وسایلی آن را تثبیت کنیم. اگر ذهن کودک آموزش مستقیم ما را نگیرد باید دید که کودک چه مشکلی دارد. جان لاک متفکر . قرن هفدهم انگلیس، پاولف روان شناس روسی ثروندایک و اسکینر از جمله کسانی هستند که به چنین نگرشی گرایش دارند. این اندیشمندان به خصوصیات درونی ذهن کودک اهمیت زیادی نمی دهند و اساسا به محیط انگیزشی تکیه می کنند.
دیدگاه شناخت گرا
این دیدگاه بر تأثیر و تأثر متقابل رشد درونی رسش از یک سو و محیط بیرونی از سوی دیگر تأکید می کند. به این ترتیب از نظر طرفداران این نگرش تربیت متکی به و همکاری ارگانیسم و محیط است. به نظر این روان شناسان آموزش بر تقدیر ژنتیک لا و صرف و بر کنترل یک جانبه بیرونی به تنهایی متکی نیست. رشد ارگانیسم و انگیزش محیط هر دو برای امر آموزش لازم است. نادیده گرفتن هر یک از این دو به کارآیی کار تربیت و آموزش لطمه می زند. افلاطون، دیویی، پیاژه، اریکسون و بسیاری از روان شناسان معاصر چنین نگرشی دارند.منتقدانی که به این دیدگاه تکیه دارند در سنجش آثار مرتبط با ادبیات کودک، ابتدا نیازها و مسائل رشدی کودکان و حدود رشد ادراکی و عاطفی آنها را در هر مرحله از رشد، شناسایی کرده و آنگاه تناسب کتاب ها با این نیازها را، مورد سنجش قرار می دهند.
توانایی ذهنی کودکان و کتاب
کتاب به عنوان یک عامل بیرونی میتواند بر رشد ذهنی کودکان تأثیر بگذارد. تأثیر کتاب را در سه عرصه ادراکی - عقلانی، عاطفی - روانی و اخلاقی - اجتماعی می توان مورد بررسی قرار داد.نظریه پردازان ادبیات کودک در تشخیص چگونگی نیازهای ادراکی و اجتماعی کودکان بیشتر متکی به یافته های پیاژه و در شناسایی نیازهای عاطفی و روانی کودکان در رابطه با مسائل بحران های رشد، بیشتر متکی به نظریات اریکسون بوده اند. با وجودی و که کوشیده اند با بهره گیری از یافته های پژوهندگان دیگر در حوزه تعلیم و تربیت ابزار» سنجش خود را تکمیل کنند. به این ترتیب دستاوردهایی که تحقیق و پرسش های خود را بدان متکی کرده اند در برخی جهات از یافته های پیاژه و اریکسون اندکی فراتر می رود.
پیاژه و رشد عقلی و اجتماعی کودک
پیاژه در قیاس با نظریه رفتارگرایی در حوزه تعلیم و تربیت انقلابی در نظریه روان شناسی آموزش ایجاد کرد. مهم ترین جنبه انقلابی نظر پیاژه این بود که تکیه بر هر دو سوی امر ما آموزش یعنی یادگیرنده از یک سو و موضوع آموزش از سوی دیگر داشت. پیاژه می گفت کودک با عمل کردن بر محیط بیرونی دانش خود را می سازد. پس عمل ذهن و شیء خارجی (چه شیء فیزیکی و چه مفاهیم، مطالب و اعداد) هر دو در کسب شناخت کودک سهیم هستند. این اصل، همان اصل همکاری پدیده های درونی و بیرونی است که پیش تر از آن یاد کردیم. معنای این سخن آن است که نمی توان هر چیز را هر وقت به کودک یاد داد. فعالیت کارآمد در فراگیری، منوط به مراعات مقتضیات رشد است. برای مثال کودکان تا پیش از رسیدن به مراحل معینی از رشد، نمی توانند مفاهیم انتزاعی را درک کنند.از نظر پیاژه عمل جسمی و ذهنی شخص بر محیط، شرط لازم شناخت است؛ اما شرط کافی نیست. شرط کافی در عمل شناخت، جذب و تطبیق است. جذب و تطبیق فرایندی درونی است که با کیفیات رشد ذهنی مرتبط است. به نظر پیاژه سه نوع دانش را می توان از یکدیگر تفکیک کرد: ۱. دانش فیزیکی ۲. دانش ریاضی ۳. دانش اجتماعی.
دانش فیزیکی، عبارت است از اطلاعات مربوط به خواص فیزیکی اشیاء، مثل اندازه، بافت، وزن و جز اینها. کودک این دانش را با عمل بر اشیاء مثل لمس کردن، پرت کردن شکستن و ریختن به دست می آورد؛ و نه با شنیدن و خواندن.
دانش منطقی ریاضی، نیز از طریق اندیشیدن درباره تجربه ها به دست می آید. در اینجا ذهن کودک بر شیء بیرونی عمل می کند. اگر مورد پیشین را به اکتشاف تشبیه کنیم این مورد به اختراع شباهت دارد. خصوصیات منطقی در خود اشیاء نیست؛ بلکه اشیاء وسیله و واسطه ای برای عمل ذهن هستند. دانش مربوط به اعداد، از این جمله است.
دانش اجتماعی، دانشی است درباره گروه های اجتماعی و فرهنگی که از طریق میثاق ها با یکدیگر به توافق رسیده و با هم پیوند برقرار کرده اند. قواعد، قوانین، اصول اخلاقی، ارزش ها و زبان از جمله این دانش هاست. این دانش در تعامل با دیگران به دست می آید. در این زمینه نیز مراحل رشد در چگونگی جذب و فهم مناسبات سهم دارد. برای مثال در مراحل نخست رشد، کودک بیشتر از مجرای چگونگی جذب و فهم مناسبات سهم دارد. برای مثال در مراحل نخست رشد، کودک بیشتر از مجرای تشویق و تنبیه، با قواعد اخلاقی ارتباط برقرار می کند و قادر به درک اخلاق مبتنی بر قاعده نیست. شدت خصلت خودمحوری در مراحل نخستین رشد، امکان درک اخلاق مبتنی بر قاعده را نمی دهد؛ اما در مراحل بعدی رشد به تدریج اخلاق مبتنی بر قاعده جای خود را در ذهن کودک باز می کند.
به نظر پیاژه تمام شناختها از این سه دسته اند. در شکل گیری این شناختها مسئله عمل بر روی شیء، تجربه ها و مناسبات با دیگران اهمیت اساسی دارد. در مراحل نخست رشد، بیشتر از طریق عمل بر روی شیء است که شناخت شکل می گیرد.
شناخت و توانایی عقلانی، از مراحلی می گذرد که با رشد سنی کودک ارتباط همه جانبه ای دارد. پیاژه این مراحل را مفصل توضیح داده است و با پژوهش ها و آزمون های همه جانبه آن را تبیین و تشریح کرده است. ما در این خصوص زیاد شرح نمی دهیم و او فقط با اشاراتی به آن اکتفا می کنیم. به این ترتیب مراحل رشد چهارگانه کودک را با یافته های پیاژه به قرار زیر می توان معرفی کرد:
١. مرحله حسی - حرکتی ۔ این مرحله از تولد تا دوسالگی را در بر می گیرد. در این مرحله رفتار در درجه اول حرکتی است. کودک در این مرحله هنوز برای حوادث، پیوندی درونی تشخیص نمیدهد و نمی تواند به تعقل بپردازد.
۲. مرحله پیش عملیاتی به این مرحله از دو سالگی تا هفت سالگی سن کودک را در بر ثا می گیرد. در این مرحله رشد عقلی سرعت می گیرد، اما تعقل هنوز از نوع تعقل پیش منطقی است.
کودک در این مرحله سخت در کار فراگیری است و بازی وسیله اصلی فراگیری اوست. کودکان این سن بیشتر از طریق ور رفتن با اشیاء و سر و کله زدن با آنها به فراگیری می پردازند. در این سن کودک از درک مفاهیم مجرد عاجز است. به جای آن از طریق تجربه کردن چیز می آموزد. او هم از طریق جذب یعنی اضافه کردن اطلاعات تازه به آنچه قبلا فرا گرفته است و هم از طریق انطباق یعنی ارتقاء درک خود برای انطباق دادن دانسته های پیشین با وضعیت جدید، بر اطلاعات و دانش خود می افزاید. مثلا کودک ابتدا ممکن است تصور کند هر موجودی که چهارپا دارد گربه است. اما بعد وقتی متوجه می شود که موجودات دیگری نیز هستند که چهارپا دارند، دریافت پیشین خود را اصلاح می کند و آن را با پذیرش موجودات چهارپای دیگر انطباق می دهد. در موقعیت های بعدی هنگامی که پیوسته به وجود موجودات دیگر پی می برد این بار از طریق جذب (نه انطباق) بر فهم خود می افزاید.
بچه ها در این مرحله خودمحور هستند و هر چیزی را از دیدگاه خود مورد توجه قرار می دهند. درک این موضوع برای امر یاددادن مهارت خواندن و نوشتن دارای اهمیت است. پیاژه می گوید تا وقتی بچه از این مرحله گذر نکرده است و به مرحله عملیات انضمامی نرسیده است نمی تواند در کار خواندن و نوشتن و فراگیری ریاضیات موفقیت زیادی داشته باشد. برای آموزش کودکانی که در مرحله پیش عملیاتی به سر می برند بیشتر باید از وسایل حس شده استفاده کرد.
مرحله عملیات عینی - این مرحله از حدود هفت سالگی شروع می شود و تا حدود یازده سالگی ادامه می یابد. در این مرحله نیز هنوز بچه ها از طریق تجربه عینی و انضمامی از از جمله مواجهه با اشکال هنری بهتر فرا می گیرند. بازی و مشارکت فعال، همچنان نقش مهمی در آموزش و فراگیری دارد. نمایشی کردن آثار ادبی، بازنویسی خلاق داستان توسط خود کودک، نمایش عروسکی و هرگونه تجربه و فعالیتی که بتواند داستان و موضوع آموزشی را برای کودک به صورتی جاندار و زنده در آورد در ذهن و خلاقیت کودک نقش مهمی دارد.
مرحله عملیات صوری به این مرحله حدود یازده تا پانزده سالگی را در بر می گیرد. در این مرحله تعقل یا به عبارتی تعقل منطقی پیدا می شود. در این مرحله به تدریج ذهن کودک توانایی درک مفاهیم انتزاعی را کسب می کند. در واقع می توان گفت ظرفیت های کودک (که در واقع به نوجوانی پا گذاشته است) در هر نوع فراگیری و شناخت کامل شده است.
نیازهای عاطفی کودکان و پژوهش های اریکسون
در مورد نیازهای عاطفی کودکان نیز مطالعات چندی صورت گرفته است. یکی از مهم ترین مطالعات که با ادبیات کودک نیز ارتباط می یابد مطالعات اریک اریکسون است. اریکسون در بخشی از مطالعات خود به شناسایی و تحلیل بحران های مراحل رشد پرداخته و است. بحران های مراحل رشد بحران هایی است که هر کودکی برای رسیدن به بلوغ باید آنها را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد. درگیر شدن کودک با این بحران ها گریزناپذیر است و کودک برای گذار به دوران بلوغ باید با آنها درگیر شود و بر آنها غلبه کند. غلبه بر یک یک این بحران ها متضمن شکل گیری هویت کودک و در نهایت ساخته شدن هویت او به عنوان موجود اجتماعی است. اریکسون پنج نوع بحران را مرتبط با دوران کودکی مورد بررسی قرار داده است. ما در اینجا تنها با اشاره به معرفی این بحران ها می پردازیم:نخستین بحران مربوط به نخستین سال های زندگی کودک است. در این سال ها کودک دوران آغوش امن مادر را می گذراند. طی این دوره کودک اعتماد و بی اعتمادی و ترس و امنیت را تجربه می کند. در مرحله دوم کودک وارد دوره ای می شود که روی کنترل عمل دفع تمرکز دارد و طی آن احساس استقلال و وابستگی و شرم و دودلی را تجربه می کند. مرحله سوم رشد هنگامی است که کودک پا به دنیای بیرون خانه می گذارد و طی آن با رموز ابتکار و خطا و عواطف همراه آن دست به گریبان می شود. در مرحله چهارم رشد کودک به مدرسه می رود و احساس های همراه با آن شامل موفقیت و شکست و شایستگی و ناشایستگی را پیش رو دارد. مرحله پنجم رشد و بحران مرتبط با آن مربوط به دنیای ارزش ها و اندیشه های جمعی است. بحران مربوط به این مرحله مرتبط با هویت یابی و گرفتن نقش های موفق یا ناموفق است.
اریکسون معتقد است که در قصه های فانتزی کودک با تجارب و عواطفی رو به رو می شود که مشابه تجارب و عواطف بحران های دیده شده در مراحل رشد است. به این ترتیب قصه های فانتزی به کودک کمک می کند که آسان تر با بحران ها روبه رو شود و آسان تر و بهتر بر آنها غلبه کنند. اریکسون قصه های فانتزی را با توجه به بحران های مربوط به دوران رشد و تطابق آن با هر یک از بحران های مربوط را به روش زیر طبقه بندی می کند.
1. فانتزی های نیل به آرزو - این فانتزی با بحران و عواطف مربوط به نخستین مرحله : رشد همخوانی دارد.
۲. فانتزی های کسب توانایی و مهارت و سلطه - این فانتزی با دومین مرحله رشد و د بحران مربوط به آن تطابق دارد.
3. فانتزی های ماجراجویی و حادثه به این فانتزی ها با تجارب سومین مرحله رشد و بحران ها و عواطف مربوط به آن منطبق است.
۴. فانتزی های کسب صلاحیت و شایستگی۔ این فانتزی ها با مسائل مربوط به چهارمین مرحله رشد و بحران مربوط به آن هماهنگی دارد.
۵. فانتزی های فداکاری و ایثار - این فانتزی ها با مسائل و عواطف بحران پنجمین مرحله رشد مطابقت و هماهنگی دارد.
قدرت، جادو، اکتشاف، ماجرا و حادثه، هوشیاری و تیزبینی و سرانجام قهرمانی و فداکاری از عناصر اصلی قصه های فانتزی به ترتیبی است که در بالا گفته شد. این عناصر با تجارب و عواطف کودک در گذر از بحران های رشد تطابق دارد. راز ماندگاری قصه های فرهنگ عامه و علاقه کودکان همه نسلها به این قصه ها نیز در همین است. هر دسته از گنجینه عظیم قصه های فانتزی با بحران های عاطفی کودک در مرحله خاصی از رشد هم زبانی و همراهی دارد. فانتزی برای عواطف واقعی مراحل رشد پاسخهای استعاری دارد. به این ترتیب قصه های فانتزی از جمله قصه های پریان، اسطوره ها حماسه ها در رشد عاطفی و اجتماعی کودک نقش با اهمیتی دارد.
٢- الگوی علاقه ها و نیازهای کودکان در کتابخوانی
گروه بندی سنی
چنان که اشاره کردیم یکی از رویکردهایی که در میان دست اندرکاران ادبیات کودک مورد توجه بوده است رویکرد شناخت گرا و منطبق با آن نظریه های معطوف به کودک در نقد و سنجش کتاب کودکان است. بنا به این رویکرد و گرایش همراه با آن کتاب به عنوان یکی از انگیزه های بیرونی در رشد ذهنی کودک نقش مهمی دارد و در نقد و سنجش کتاب کودک باید به این روش توجه کرد. ایفای چنین نقشی از جانب ادبیات ا کودک نیز مستلزم آن است که کتاب با مراحل رشد ادراکی، عاطفی و اجتماعی کودک تناسب داشته باشد؛ چنان که به طور اشاره گفته شد، روان شناسان صاحب نام برای کودک از بدو تولد تا دوران بلوغ مراحلی را از نظر رشد در نظر گرفته اند و برای هر مرحله مشخصات خاص، بحران های معین و عواطف مشخصی را شناسایی کرده اند. کودک متناسب با این مراحل و بحران ها و عواطف مربوط به آن و همین طور توانایی ذهنی در کسب شناخت، نیازهای مختلفی دارد که کتاب، در صورت انطباق با این نیازها، می تواند به او کمک کند. در این مبحث به نیازها و علاقه های کودکان در مراحل مختلف رشد و انواع کتاب های متناسب با آن با تفصیل بیشتری می پردازیم.برای این کار در نخستین گام باید کودکان را کم و بیش بر مبنای رشد سنی و ذهنی به گروه های مختلف تقسیم کرد. در یک تقسیم بندی کودکان را می توان به گروه سنی پیش دبستانی، سال های نخست دبستان، سال های پایانی دبستان و دوران نوجوانی تقسیم کرد.
الف. سال های پیش از دبستان (۲ تا ۶ ساله)
این سال ها مهم ترین سال های رشد انسان است. برخلاف آنچه در ظاهر به نظر می رسد چیزهایی که انسان در پنج سال نخست عمر یاد می گیرد به تنهایی بیش از آن است که باقی عمر می آموزد. در این سال ها کودک از لحاظ جسمی و ذهنی به سرعت رشد می کند و زبان گفتار را فرا می گیرد. قوای حسی حرکتی و ذهنی کودک پیوسته در حال رشد است. کودک خیلی شدید کنجکاو است و برای شناخت محیط پیرامون خود سخت کوشا است. از این کنجکاوی می توان برای مشتاق کردن او به کتاب های تصویری به خوبی استفاده کرد. به این ترتیب کتاب هایی که در مورد اشیاء پیرامون کودک است در صورت برخورداری از تصاویر خوب و هنرمندانه میتواند نظرش را جلب کند.کودکان در این سن ذهن تحلیلی ندارند، مسائل انتزاعی را درک نمی کنند و داوری آنها درباره «خوب»، «بد» متکی به تشویق ها و تنبیه های والدین و اطرافیان است. به این ترتیب کتاب هایی که به آموزش مفاهیم فلسفی می پردازند برای این سن مناسب نیست.
از نظر توجه به نکات تصویری لازم به تذکر است که بچه های سال های نخستین این دوره برای تفکیک اشیاء از هم، ابتدا به شکل و ساختار ظاهری شیء توجه می کنند، اما از سه سالگی به بعد اشیاء را بنا به رنگشان از هم جدا می کنند. بچه ها در این سن تصور روشنی از زمان ندارند و نمی توانند گذشته و حال را از یکدیگر بازشناسند. کتاب هایی که می خواهند حس زمان را به کودکان این سن بشناسانند بیشتر باید به حوادثی که برحسب تقدم و تأخر طبیعی برای افراد خانواده پیش می آید تکیه کنند. با این وجود نمی توان به موفقیت چنین تلاشی اطمینان داشت.
در این سن واقعیات و تخیلات در ذهن کودک با هم در هم آمیخته می شود. نیروی تخیل کودک در این دوره بسیار قوی است، کودک حیوانات و اشیاء را نه آن طور که هستند، بلکه آن طور که می خواهد به تصور می آورد. کودک در این سن سخن گفتن حیوانات، گیاهان و اشیاء را می پذیرد و حتی می تواند خودش را جای آنها قرار دهد. به همین دلیل است که بچه های این گروه سنی به داستان های خیال انگیز (فانتزی)، افسانه ها و قصه حیوانات و وقایع و حوادث جادویی سخت علاقه دارند. از آنجایی که این داستان ها به رشد تخیل کودک کمک می کند و رشد تخیل کودک امر مطلوبی است و بنا به نظر روان شناسان در رشد تعقل و قوه استدلال و اکتشاف او در بزرگسالی نیز اثر مثبت دارد و نباید از خواندن این گونه کتاب ها و گفتن این گونه قصه ها برای آنها کوتاهی کرد.
کودکان این سن گاهی نیاز دارند که از دنیای واقعی به دنیای تخیل و دنیای پر راز و افسانه سفر کنند. این افسانه ها گذشته از آنکه قوه تخیل کودک را رشد می دهد و فعالیت ها ذهن او را در خیال پردازی برمی انگیزد کشاکش درونی او را نیز تجسم می بخشد و برای اضطراب درونی او محلی برای تخلیه فراهم می کند. بچه ها در این سن به کلام آهنگین علاقه زیادی دارند و شعرهای لالایی و مثلها برای آنها مواد خواندنی خوبی است.
کودکان این سن چون مهارت خواندن را نیاموخته اند نیازمند کتاب های تصویری هستند. کتاب های تصویری مناسب این سن باید دارای مشخصات زیر باشد: ۱. موضوع داستان کتاب، ساده باشد. ۲. تصویرها واضح و روشن باشد. ۳. تصویرها گویای متن باشد و بتواند داستان یا موضوع کتاب را تا حدود زیادی برساند.
مدتی که کودک در این سن می تواند توجه اش را روی یک موضوع متمرکز کند کم است. به همین دلیل داستان هایی که برای این بچه ها خوانده می شود یا گفته می شود باید کوتاه باشد و در یک نشست کوتاه تمام شود.
ب. سال های نخستین دبستان (۷ تا ۹ ساله)
در این دوره کودک از محیط خانه پا بیرون می گذارد و وارد محیط مدرسه می شود. به این ترتیب هم افق جدیدی پیش رویش باز می شود و هم از این پس مجبور است رفتار خود را با دو محیط متفاوت خانه و مدرسه تطبیق دهد و در عین حال با مقررات اجتماعی سازگار شود. از طرف دیگر اکنون به تدریج مهارت خواندن را یاد می گیرد و می تواند خودش به طور مستقل کتاب بخواند. علاوه بر این اکنون بیش از گذشته می تواند نظرش را روی یک موضوع متمرکز کند و مفهوم زمان را درک می کند؛ اما در ابتدای این دوره هنوز نمی تواند رویدادها را در جای درست خود قرار دهد.در این دوره حس اخلاقی کودک شروع به رشد می کند. اکنون کمتر خودمدار است و و به داوری دیگران حساسیت نشان می دهد. با حس عدالت آشنا است و در مواد خواندنی ها و داستان ها خواستار عدالت و پیروزی حق است.
نسبت به داستانی که در آن قهرمان ضعف نشان می دهد و حق به حقدار نمی رسد واکنش اعتراض آمیز نشان می دهد. گرچه میداند کدام عمل «خوب» کدام عمل «بد» است؛ اما در آنجا که مربوط به کارهای خودش می شود، تمایل خودفریبی در او قوی است. از طرفی تمایل به انطباق با محیط و جلب نظر بزرگسالان نیز، در او شدید است.
کتاب های مورد علاقه این گروه سنی بیشتر کتاب های داستانی است که به محیط کودک از جمله خانه، کوچه و مدرسه می پردازد. به این ترتیب داستان های واقع گرا و هزل هایی که مربوط به وقایع ساده و روزانه خانه و مدرسه است نظر او را به شدت جلب می کند، هرچند که بیشتر وقت ها این داستان ها از نظر ما بزرگسال ها بدون حادثه و بی مزه به نظر می رسد.
بچه های این گروه سنی به هزل علاقه زیادی دارند. گرچه علاقه به هزل در کودکان سال های پایانی گروه سنی پیشین (۲ تا ۶ ساله) نیز دیده می شود؛ ولی کودکان این دوره سنی حس هزل قوی تری دارند و موقعیت های هزل آمیز را بهتر درک می کنند. موقعیت های هزل آمیز برای این گروه سنی مثل گروه پیشین رخدادهای ناشناخته ای است که در چهارچوب دنیای شناخته شده آنها روی می دهد؛ اما کودکان این گروه سنی برخلاف او گروه سنی پیشین می توانند شوخی های کلامی و جناس های لفظی را نیز درک کنند. این بچه ها از بدبیاری دیگران لذت می برند و در شکستن هنجارهای پذیرفته شده چیزی خنده دار می بینند. هزل هایی که برای این گروه سنی نوشته می شود از این درونمایه ها برای کار فرد استفاده می کنند.
کودکان متعلق به این گروه سنی انگیزه یادگیری خوبی دارند و می توانند برای او یادگرفتن یک موضوع پشتکار بیشتری نشان دهند. کتاب های دانستنی های علمی در صورتی که هنرمندانه تنظیم شده باشد آنها را جلب می کند. همچنین بچه های این گروه سنی را می توان با آداب و رسوم و سنن و معتقدات و فرهنگ قومی و ملی آشنا کرد. به این ترتیب شخصیت کودک سریع تر و بهتر با جامعه سازگاری پیدا می کند. اگر کودک در این مرحله به درستی اجتماعی نشود ممکن است در بزرگسالی به مسئولیت های اجتماعی بی توجه شود.
مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد این است که این کودکان چون خود به تنهایی قادر به خواندن شده اند و به هر مطلب خواندنی روی می آورند، در معرض خطر خواندنی های نامطلوب قرار می گیرند. باید دقت کرد که کتاب های نامطلوب در دسترس آنها قرار نگیرد، به ویژه کتاب هایی که ممکن است کنجکاوی جنسی آنها را تحریک کند. در این سن داستان های آموزنده آنهایی هستند که دلنشینی محیط خانه و خانواده را برای کودک تصویر می کنند و او را با محیط مدرسه و کوچه و کتابخانه آشتی میدهند.
کودکان این گروه سنی همچنان به قصه های فرهنگ مردم و داستان پریان علاقه نشان می دهند، اما پذیرای داستان های خوب واقعگرایانه نیز هستند که درونمایه اش و مسائل و مناسبات موجود در محیط آنها همچون خانه، مدرسه، کوچه، کتابخانه و جمع همبازی ها باشد.
ج - سال های آخر دبستان (۱۰ تا ۱۲ ساله)
در این سن، قدرت تمرکز و پیگیری کودک باز هم بیشتر می شود. و قادر است اگر به کتابی علاقه مند شود بیش از یکی دو ساعت خواندن آن را دنبال کند. میزان استقلال از کودک از پدر و مادر افزایش می یابد و به گروه همسالان توجه بیشتری می کند. میزان خودبینی و خودمحوری اش کم می شود و با مفهوم همکاری، زندگی اجتماعی و رفتار از دوستانه آشنا می شود؛ به همین دلیل نقش گروه همسالان در رفتار و سلیقه های آنها ا زیادتر می شود. تحرک و بازی، بخش مهمی از وقت این بچه ها را به خود اختصاص می دهد.بچه های این گروه سنی، کم کم به حادثه جویی گرایش پیدا می کند، از شنیدن و دیدن ماجرا لذت می برند و به این ترتیب برخلاف گروه سنی پیشین کم کم از داستان های ماجرایی، حماسی، تاریخی و کتاب هایی که درباره عجایب سرزمینهای دیگر است لذت می برند.
در این سن توجه به داستان های فرهنگ مردم از قبیل افسانه ها، داستان های حیوانات و قصه های پند آموز کم می شود و برعکس علاقه به واقعیات زندگی اجتماعی و مسائل علمی بیشتر می شود. کودکان در این سن کم کم از داستان های واقع گرایانه، زندگی نامه ها و داستان های احساسی لذت می برند؛ همچنین سن علاقه مندی به جمع آوری مجموعه ها (کلکسیون ها) است. از این علاقه بچه ها برای آشناکردن آنها با دایرة المعارفها و فرهنگ نامه ها می توان بهره برد. کودکان این سن قادرند برای یافتن پاسخ پرسشهای خود از فرهنگ نامه و دایرة المعارفها استفاده کنند.
بچه های این گروه سنی همچنین بیش از بچه های گروه سنی پیشین به کتاب های دانستنی های علمی علاقه نشان میدهند و اگر کتاب های خوبی از این نوع در دسترس داشته باشند، ممکن است به زمینه های خاصی از علم علاقه مند شوند و اطلاعات خود را و در آن زمینه غنی تر و عمیق تر کنند. از این علاقه می توان استفاده کرد و کودکان را به سویی هدایت کرد که کتابخوانهای مستقلی شوند.
در این سن فرق بین دخترها و پسرها آشکار می شود و زمینه های علاقه و مناسبات آنها از هم جدا می شود. دخترها دو سال از پسرها زودتر بالغ می شوند و تغییرات جسمی و روحی دوران بلوغ کم کم در آنها آشکار می شود. به این ترتیب رفته رفته از جهت مواد و خواندنی بین سلیقه دختران و پسران تمایز ایجاد می شود. دختران به کتاب های ماجرایی ها توجه زیادی نشان نمی دهند و کم کم به کتاب های احساسی علاقه مند می شوند.
در این سن عناصر تعقل و شناخت منطقی پیدا می شود و رشد می کند. اکنون کودک قادر است به تفکر انتزاعی بپردازد و مفاهیم مجرد را کم کم درک کند. بنابراین اگر اصراری در یاددادن مفاهیم فلسفی داریم آن هم با شیوه مناسب، می توانیم از این گروه سنی شروع کنیم.
مسئله دیگری که لازم به تذکر است این است که شوق مطالعه در کودکان این گروه سنی کمتر از گروه های سنی پیشین است؛ بنابراین از اینکه میزان مطالعه در این سن کم می شود نباید نگران شد. کودک در این سن به سرگرمی های دیگری همچون تماشای تلویزیون، ورزش و بازی با همسالان توجه بیشتری دارد، علاوه بر اینها تکالیف درسی اش زیاد است و بخش مهمی از اوقات فراغت او را می گیرد.
د- گروه سنی نوجوان (۱۳ تا ۱۶ ساله)
دوران نوجوانی همزمان با سال های بلوغ است. در دوران بلوغ روند به نسبت کند رشد شتاب می گیرد. اکنون نوجوان خودش را بین دنیای کودکی و دنیای بزرگسالی معلق را می بیند. او تفاوت خود را با دنیای بزرگسالان درک می کند؛ اما دیگر در دنیای کودکان نیز برای خود جایی نمی بیند. او میل دارد به ورای سن خود جهش کند و به دنیای و بزرگسالان پا بگذارد؛ اکنون توانایی تعقل و تفکر بر مبنای منطق در او رشد کرده است و مفاهیم انتزاعی را به خوبی درک می کند. نسبت به احکام اخلاقی و درست و نادرست و احساس نیرومندی پیدا کرده است که کمتر از سنین پیش تنگ نظر است، اما هنوز هم در از رفتار شخصی وجدانش زیاد قابل اعتماد نیست.نوجوان مایل است درباره هر موضوعی خودش مستقل فکر کند و هیچ چیز را بدون دلیل قبول نکند، نسبت به دنیای بزرگ ترها دیدی انتقادی دارد و در جستجوی فلسفه ای برای خود است.
در مورد رغبت های نوجوانان از نظر مطالعه در برخی کشورها تحقیقات به نسبت گسترده ای صورت گرفته است. از جمله کسانی که در این موضوع کار کرده اند می توان از، لولا برانتLou la Brant ، راث استرانگ Ruth Stroing، کستانس مک لو constance ، جورج نورل George Norvel نام برد.
بنا بر پژوهش هایی که توسط این پژوهشگران صورت گرفته است چهار عامل در چگونگی تمایل نوجوان از نظر کتابخوانی و انتخاب کتاب مؤثر است این چهار عامل عبارتند از: 1. جنسیت ۲. سن ۳. هوش. ۴. شرایط اجتماعی.
در مراحل نخست رشد جنسیت از نظر علاقه به کتابخوانی نقش چندانی ندارد و و الگوی انتخاب پسران و دختران خردسال بسیار به هم نزدیک است؛ اما در نوجوانان - چنین نیست. در الگوی رغبت کتابخوانی در میان نوجوانان جنسیت مهم ترین نقش را د دارد و یکی از عناصر مهم در مشخص کردن سلیقه نوجوان است. کتاب هایی که دختران دوست دارند با کتاب هایی که پسران نوجوان دوست دارند تفاوت بسیاری با هم دارد.
دختران نوجوان بیشتر به کتاب های احساسی، رمانتیک و خانوادگی علاقه نشان می دهند. چون به طور سنتی نقش زن با خانه و خانواده پیوند دارد. شاید بتوان گفت که ا دخترها در سن بلوغ نسبت به نقش خود به عنوان همسر آینده و مادر آینده آگاه می شوند و بی مناسبت نیست که بیشتر به داستان های رمانتیک، احساسی و خانوادگی علاقه نشان می دهند.
سایر داستان هایی که دختران نوجوان به آن علاقه نشان میدهند عبارتند از داستان هایی در مورد مشاغل مختلف زنان، داستان هایی که قهرمانان آن پزشک، پرستار و آموزگار زن هستند. این رغبت ها نیز با نقشی که دختران نوجوان برای آینده خود در نظر دارند بی ارتباط نیست. آنها با خواندن این کتاب ها در واقع می خواهند با جاذبه ها و مسائل و مشکلات این مشاغل آشنا شوند. با تأسف در زمینه کتاب های خاص دختران نوجوان، کشور ما با کمبود جدی روبرو است.
دختران نیازمند کتاب های احساسی هستند و تعداد این گونه کتاب ها که خالی از ابتذالات و بازاری باشد در بازار کتاب ما کم است. علاقه داشتن به داستان های احساسی و موضوعات رمانتیک به خودی خود قابل ایراد نیست، آنچه مهم است این است که کتاب هایی داشته باشیم که به این نیاز به درستی پاسخ دهد. در کشورهای پیشرفته برای نوجوانان دختر کتاب های داستانی ویژه ای نوشته و منتشر می شود.
نوجوانان پسر بیش از دخترها به دانستنی های علمی علاقه نشان می دهند. علاقه از آنها به دانستنی های علمی بی ارتباط با این واقعیت نیست که جامعه از آنها انتظار دارد که و در آینده مسئولیت های اجتماعی، علمی و اداری مهمی که معمولا از آن مردان است، به عهده بگیرند. مربیان مراکز فرهنگی با این علاقه پسران نوجوان و نیز کمبودی که از ۱۴۰ نظر کتاب های دانستنی علمی در مراکز فرهنگی کانون هست به خوبی آشنا هستند.
در زمینه کتاب های داستانی، پسرها بیشتر به داستان های پرماجرا، سرشار از حادثه، و درگیری، اسرار و اکتشاف علاقه مند هستند. آنها داستان هایی را دوست دارند که در آن هر لحظه آبستن حادثه است. آنها به قدرت جسمی و روحی قهرمان داستان توجه زیادی دارند و می خواهند قهرمانشان فاقد هر گونه ضعف جسمی و روحی باشند.
البته این رغبت پسرها به کتاب های ماجرایی تنها ناشی از نیازهای سنی نیست، بلکه عوامل فرهنگی نیز در آن دخیل است و آن را تشدید می کند. به خصوص که تحقیقات یادشده در کشورهای غربی صورت گرفته و در آنجا سینما تلویزیون و کتاب سرشار از خشونت است.
دخترها، به ویژه در سال های نخست نوجوانی، ممکن است به کتاب های ماجرایی نیز علاقه نشان دهند؛ اما پسرها اصلا کتاب های دخترانه را نمی پسندند. آنها با احساسی گری و رقت قلب که در حوزه رغبت های دخترها است کاری ندارند.
قهرمان پرستی یکی از ویژگی های دوران بلوغ است. این قهرمان می تواند یک شخص واقعی در جرگه ای باشد که نوجوان به آن تعلق دارد یا شخصیت یک کتاب باشد. گروهی از نوجوانان پسر به قهرمان های ورزشی و داستان هایی که قهرمانان آن ورزشکاران هستند بسیار علاقه نشان میدهند. علاقه به داستان های ماجرایی نیز در جای خود زیان ندارد. داستان های ماجرایی هم می تواند همچون کتاب های جک لندن حاوی پیام های خوبی باشد.
2. سن
بنا به تحقیقات یادشده دومین عامل مهم در انتخاب کتاب سن است. همراه با رشد سنی پسند نوجوانان متحول می شود. در سال های پایانی دوره نوجوانی، پسرها ضمن حفظ علاقه به داستان های ماجرایی به موضوعات جنگی، اکتشافات و دریانوردی بیش از سایر چیزها جلب می شوند. همچنین علاقه آنها به مطالب دانستنی بیشتر می شود، اکنون آنها به مطالب فلسفی، سیاسی و اجتماعی نیز علاقه نشان می دهند.
داستان های حیوانات و زندگی نامه ها از آن دسته کتاب هایی هستند که هم پسران و هم دختران؛ اما هرکدام به دلیل متفاوت، به آن علاقه نشان میدهند. مثلا در داستان های حیوانات پسرها بیشتر جلب جنبه های واقعگرایانه زندگی حیوانات می شوند؛ اما دخترها بیشتر دنبال ماجراهای احساسی چهره های داستان هستند.
٣. هوش
هوش سومین عاملی است که در چگونگی علاقه و ذوق نوجوانان از نظر انتخاب کتاب مؤثر است. تحقیقات پژوهشگرانی که از آنها اسم بردیم نشان می دهد که میزان بهره هوشی کودک و نوجوان در کتاب هایی که برای خواندن انتخاب می کنند نقش دارد.
این نقش به این صورت است که بچه های باهوش زودتر از هم سن های خود به کتاب های - معین علاقه مند می شوند. و بچه های کم هوش دیرتر به همان کتاب ها روی می آورند. تفاوت بین بچه های باهوش و کم هوش تنها از نظر درجه رشد است نه از نظر نوع رشد ، یعنی اینکه نوجوانان باهوش تر زودتر از کم هوشها به مرحله معینی از رشد در مطالعه می رسند.
۴. شرایط اجتماعی
شرایط اجتماعی - اقتصادی نوجوان همراه با زمینه فرهنگی خانواده عامل مؤثر دیگر و است. نوجوانی که در کودکی در خانه برایش کتاب نخوانده اند، شعرهای کودکانه نیاموخته است، به قصه های فرهنگ مردم گوش نداده است و در سال های کودکی تشویق به کتابخوانی نشده است با کودکی که از همه این امتیازات برخوردار بوده است تفاوت زیادی دارد.
در مورد شکل و حجم کتاب نیز باید به چند نکته توجه کرد. نوجوانها به کتاب های پرحجم نزدیک نمی شوند. فصل های کوتاه را ترجیح می دهند. در شخصیت پردازی توصیف های طولانی را دوست ندارند و دلشان می خواهد شخصیت های داستان با کنش ها و واکنش ها منش خود را نشان دهند نه با توصیف نویسنده.
آنچه تا اینجا گفته شد مربوط است به یک سلسله مسائل کلی، در شناخت رغبت ها و علاقه کودکان و نوجوانان سنین مختلف. شناخت این مسائل وقتی بیشترین بهره را می دهد که با شناخت هر فرد به طور جداگانه و علاقه و استعداد خاص او همراه باشد.
٣- خصوصیات مربوط به مراحل رشد و نوع نیاز مطالعاتی
با توجه به آنچه تا اینجا به طور کلی گفته شد اکنون در این مبحث میکوشیم خصوصیات مربوط به مراحل مختلف رشد را بر حسب سه مؤلفه رشد ادراکی، رشد عاطفی و رشد اخلاقی - اجتماعی به طور دسته بندی شده ذکر کنیم و علاقه ها و نیازهای مطالعاتی به هر مرحله را به تفکیک معرفی کنیم.گروه سنی پیش دبستانی
الف . رشد ادراکیاز لحاظ کیفیات مربوط به رشد ادراکی خصوصیات زیر را می توان به عنوان مهم ترین خصوصیات برای کودکان متعلق به این گروه سنی برشمرد:
- در این سن هنوز قوه حافظه کودک رشد پیدا نکرده است.
- قوه تخیل کودک قوی است
- به شناخت محیط پیرامون علاقه مند و در این راه پر از تکاپو است.
- از کنجکاوی بسیار زیادی برخوردار است.
- تنها به حوادث ساده می تواند فکر کند و از اندیشیدن به حوادث پیچیده و وقایع تودرتو ناتوان است.
ب. رشد عاطفی
در مورد رشد عاطفی کودک در این مقطع سنی نکات زیر را می توان یادآور شد.
- احساس امنیت و جستجوی امنیت از مهم ترین نیازهای کودک است.
- در این سن ترس و تشویش خیلی زود به سراغ کودک می آید.
- محرکات بیرونی به آسانی دگرگونیهای عاطفی او را بر می انگیزد.
- کودک در این سن به شدت خودمحور است.
- علاقه مند به عرضه چهره موفقی از خود و جلب تأیید و تشویق دیگران است.
ج. رشد اجتماعی
درباره خصوصیاتی که با جنبه های رشد اجتماعی ارتباط دارد به نکات زیر می توان اشاره کرد:
- کودک در این سن خودمدار است، کمتر به دیگران توجه دارد و بیشتر به خود متوجه است.
- هنوز اخلاق مبتنی بر قاعده را درک نمی کند و «خوب» و «بد» را تنها بر حسب و تشویق و تنبیه می فهمد.
علاقه ها و نیازهای مطالعاتی
با توجه به خصوصیات رشد ادراکی و عاطفی در این گروه سنی علاقه ها و نیازهای کودکان این سن را در عمده ترین وجه در نکات زیر خلاصه می کنند.- به قصه های فانتزی و خیال انگیز علاقه شدید دارد.
- از کلام آهنگین و شعر و ترانه و مثل لذت می برد.
- قدرت درکش نسبت به موقعیت های هزل آمیز ضعیف است.
- داستان های ترسناک او را می ترساند و برایش چندان مناسب نیست.
- از داستان های واقعگرا درباره موضوعات مربوط به زندگی معمول لذت می برد.
گروه سنی سال های نخست دبستان (۹-۶ ساله)
الف. رشد ادراکی - کودکان در این مرحله سنی به تدریج به درک رابطه علت و معلولی نایل می آیند.
- حافظه آنها به سرعت رشد می کند.
- کودک این سن هنوز در مرحله تعقل انضمامی (یا عینی) است؛ اما به مرز اندیشه انتزاعی نزدیک می شود.
- انگیزه یادگیری خوبی دارد و به کسب اطلاعات علمی علاقه مند است.
ب. رشد عاطفی
- در زندگی کودک در این گروه سنی احساس امنیت و جستجوی امنیت همچنان پ جایگاه مهمی دارد.
- بسیار بیشتر از مقطع سنی گذشته نسبت به حوادث تأثیرگذار واکنش نشان می دهد.
- به روابط درونی خانواده حساسیت بیشتری نشان میدهد.
- ذوق زیبایی شناسی در این گروه سنی به رشد قابل ملاحظه ای رسیده است.
- در این گروه سنی روابط اجتماعی به تدریج گسترش می یابد.
- اخلاق مبتنی بر قاعده (به جای اخلاق متکی به تأیید و تنبیه) رشد می کند.
- تا حدودی از خودمداری کودک کاسته می شود.
- برای او موفقیت و شکست در انظار دیگران بیش از پیش اهمیت پیدا می کند.
- به تدریج در کودک حس عدالت خواهی رشد می کند.
علاقه ها و نیازهای گروه سنی سال های نخست دبستان در کتابخوانی
با توجه به آنچه در بالا گفته شد می توان گفت که توجه به نکات زیر در تولید کتاب برای این گروه سنی دارای اهمیت است:- برای این گروه سنی نیز مثل گروه سنی پیشین کلام موزون، متل، چیستان و داستان های خیالی جاذبه زیادی دارد.
- این گروه سنی به قصه های حیوانات و داستان های مربوط به زندگی و روابط خوب و خانوادگی علاقه مند است.
- کتاب هایی را دوست دارد که کوتاه باشد و در یک مرحله بتوان آنها را خواند.
- در داستان ها به زمینه مربوط به پیروزی حق و عدالت اهمیت می دهد.
گروه سنی سال های پایانی دبستان (۱۲-۹ ساله)
الف - رشد ادراکی- بیشتر با مشاهدات و تجارب عینی و با نمونه های محسوس می تواند به مفهوم علت پی ببرد.
- به تدریج برای اندیشه انتزاعی آماده می شود و می تواند در نبود اشیاء در مورد آنها فکر کند.
- روابط علت و معلولی را درک می کند.
- قوه حافظه در این سنین، همچنان رو به رشد است.
ب - رشد عاطفی
- کودک در این مقطع سنی بیشتر خشم و نفرت خود را نسبت به دیگران با قهر و بی اعتنایی نشان می دهد.
- نیازمند مهر و محبت است و دوست دارد همواره در تلاشهای خود کامیاب باشد.
- پذیرفته نشدن در جمع دوستان او را دچار آشفتگی عاطفی می کند.
ج - رشد اجتماعی
- در میان کودکان این سن روح همکاری همراه رقابت رشد می کند.
- کودک برای روابط اجتماعی آمادگی پیدا می کند.
- دوستی ها و رفاقت ها در این سن برای کودکان اهمیت پیدا می کند.
- در روابط اجتماعی تفاوت هایی از نظر الگوی شخصیتی نمایان می شود.
- علاقه و نیازهای گروه سنی سال های پایانی دبستان در کتابخوانی.
- کودک در این گروه سنی از داستان های واقعگرا (رئالیستی) در مورد محیط آشنای پیرامون لذت می برد.
- از دانستنی های علمی و اطلاعات مربوط به کشور خود و کشورهای جهان استقبال می کند.
- از زندگی نامه های مربوط به چهره های برجسته و قهرمان لذت می برد.
گروه سنی نوجوان (۱۶- ۱۲ ساله)
الف - رشد ادراکی- در این سن تفکر انتزاعی به عالی ترین مرحله رشد خود می رسد.
- در میان این گروه سنی توانایی تعقل و تفکر منطقی به مرحله کمال خود می رسد.
- تلاش برای جستجوی فلسفه ای برای زندگی از مشخصه های مهم این مرحله از رشد است.
- در این سن به میزان زیادی از خودمداری و خویشتن خواهی کودک کاسته می شود.
ب - رشد عاطفی
- در این گروه سنی حساسیت های عاطفی بیشتر می شود.
- نیاز به خودنمایی و اثبات خود شدت می گیرد.
- احساس اعتماد به اطرافیان و بزرگسالان کمتر می شود.
- نوجوان نسبت به نظارت های خانواده بر خود، نافرمان است.
ج - رشد اجتماعی
- در میان کودکان این گروه سنی، حساسیت نسبت به احکام اخلاقی رشد می کند.
- علاقه به آمیزش با گروه همسالان بسیار بالاست.
- در الگوپذیری به همسالان، بیش از خانواده نظر دارند.
- میل به عدالتخواهی و ایثار و فداکاری برای ارزش ها تقویت می شود.
علاقه ها و رغبت های کتابخوانی گروه سنی نوجوان
- در این سن علاقه های دختران و پسران از هم فاصله می گیرد.- پسرها بیشتر به داستان های ماجرایی و دختران بیشتر به داستان های احساسی علاقه را نشان میدهند.
- پسران بیش از دختران به دانستنی های علمی علاقه دارند.
- قهرمان پرستی از وجوه بارز سن نوجوانی است.
- داستان های مربوط به ماجراهای اکتشاف سخت مورد علاقه این گروه سنی است.
- از داستان هایی با فصل های کوتاه و توصیفهای کم، استقبال بیشتری می کنند.
آنچه در بالا گفته شد بیشتر از باب نمونه و مثال است و در این مورد گفتنی ها بسیار بیش از اینها است که به مجال دیگری نیاز دارد.
منبع:
بنیادهای ادبیات کودک، کمال پولادی، ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ دوم، تهران، 1387ش، صص 188-161