معرفی تفسیر الکشاف

زمخشری در تبیین معانی آیات، گاه از روایات و منقولات سود می جوید و به آنها تمسک می کند. تفسیر او تقریبا عاری از اسرائیلیات است. آنچه موجب اشکال بر وی شده، نقل فضائل سوره و آیاتی است که در پایان هر سوره نقل می کند. این دسته از روایات عموما ضعیف و جعلی شناخته شده است.
شنبه، 13 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفی تفسیر الکشاف

شناسنامه تفسیر

نام معروف: الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل
مؤلف: جارالله محمودبن عمر زمخشری
تولد: ۴۶۷ ق
وفات:  ۵۳۸ ق
مذهب: حنفی معتزلی
زبان: عربی
تاریخ تألیف: ۵۲۶-۵۲۸ ق
تعداد مجلدات: ۴ جلد
مشخصات نشر: این تفسیر به دلیل اهمیت و توجه شایان، دارای چاپ های گوناگون در کشورهای مختلف اسلامی است، که به برخی از این چاپ ها اشاره می گردد: کلکته، ۱۲۷۶ق، به اهتمام علامه «لی» انگلیسی. قاهره، بولاق، ۱۲۸۱ق، با حواشی ابراهیم دسوقی. قاهره، ۱۳۰۷ق، در دو جلد بزرگ رحلی که در حاشیه آن انتصاب اسکندری آمده است. قاهره، مطبعة الاستقامة، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۳م، ۴ جلد، قطع رحلی که در حواشی و پاورقی آن، کتاب انتصاف اسکندری، کافی شافی ابن حجر، و حاشیه محمد علیان مرزوقی و شاهد الانصاف مرزوقی آمده است. در ایران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، این چاپ را در قطع وزیری بارها افست کرده است. از سوی دیگر این تفسیر در سال ۱۳۸۹ توسط مسعود انصاری به فارسی ترجمه و به وسیله انتشارات ققنوس در چهار مجلد و دو بار ویرایش متفاوت نشر یافته است.
 

معرفی مفسر و تفسیر

جارالله محمود زمخشری، از عالمان، متکلمان و مفسران بزرگ قرن ششم است. وی با کنیه ابوالقاسم و نام محمود بی عمر بن احمد الزمخشری «الخوارزمی» و دارای القابی چون امام الدنیا، علامه جارالله (همسایه خانه خدا)، فخر خوارزم، استاد العرب و العجم وصاحب الکشاف است، در علم تفسیر، حدیث، نحو، لغت، زبان شناسی، بلاغت، کلام، نجوم، خوشنویسی، جغرافیا و شعر سرآمد روزگار و توانمند در هر علم و دانشی بود. شاعر برجسته ای بود که در زمینه های زبان و ادب عربی آثار زیادی دارد و به این جهت در تاریخ فرهنگ عربی قرون وسطی هم جایگاه مخصوصی احراز میکند.
 
وی  در یکی از روستای خوارزم «زمخشر» (ایز میق شیر) واقع در شمال ترکمنستان، ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهر داش اوغوز در محدوده بخش گوراوغلی (تخته سابق) در ۱۹ ماه نوروز ۴۶۷ ق - مارس 1075 م، به دنیا آمد. وی در دورانی پا به عالم گذاشت که اوج شکوفایی خراسان کبیر و این بخش از آن در شهر خوارزم بود، دوره ای که ترکمن ها دولت های بزرگی بنیانگذاری کرده بودند.
 
تحصیلات مقدماتی را در زادگاه و در یکی از روستاهای خوارزم آغاز کرد. در محضر پدر و دیگر عالمان آن دیار. آن گاه برای تکمیل دروس خود، به خوارزم، بخارا و خراسان رفت و در مرو رحل اقامت افکند. پس از اندک مدتی، راهی مکه شد و مدت زیادی در مکه اقامت گزید تا آنجا که لقب جارالله را به یاد عشق و شیفتگی خود به آن دیار گرفت. اما در پایان عمر، دوباره به سوی زادگاهش سفر کرد و اولین کسی است که تفکر «اعتزال » را به خوارزم آورد. در گرایشات نحوی - ادبی و اعتزالی او تأثیر زیادی گذاشت و در یکی از روستاهای خوارزم به نام گرگانج یا جرجانیه فوت کرد.
 
از سوی دیگر زمخشری، یکی از دانشمندان بزرگ معتزله و در زمینه فن بلاغت و ادبیات دارای وسعت اطلاع و تنها مفسر معتزله است، که اثر جامع او برجای مانده است. آثار و تألیفات او همگی حکایت از گستردگی دانش و احاطه او بر فنون ادبی و بلاغی و عقلانیت او میکند. او این دانش را رد خدمت به اندیشه معتزله به کار بست و در جای جای تفسیر در تقویت مبانی این مکتب تلاش کرد.
 
زمخشری، این دانشمند بزرگ، در سال ۱۹۴۴ میلادی / ۵۳۸ ق در ۷۰ سالگی در خوارزم دارفانی را وداع گفت. او را در گورگانج (اورگنج) به خاک سپرده اند. در نزدیکی شهر - قلعه زمخشر (ایز میق شیر) واقع در شرق داش اوغوز نیز مزار او زیارتگاه عموم ساکنین قسمت سفلای رودخانه جیحون و مورد احترام آنهاست. ابن خلکان «وفیات الاعیان» می نویسد: زمخشری وصیت کرده است که بعد از مرگش این سطرها را بر سنگ مزارش بنویسند: «ای که در شب تاریک بال مگس را کاملا می بینی، ای رب من ! گناهان این بنده عاصی خود را عفو کن!»
 
تفسیر کشاف یکی از پر آوازه ترین و متقن ترین تفاسیر معتزلی اهل سنت است. از نظر نکات ادبی، بالخصوص نکات بلاغی، در میان همه تفاسیر ممتاز و در جهت تقویت اندیشه عقلانی اعتزالی است. او در مقدمه تفسیرش تأکید می کند که برای درک معجزه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) چاره ای جز دانستن دو علم معانی» و «بیان» نیست.(1) وی هرچند در تبیین وجه اعجاز قرآن، گاهی بر دو مطلب تأکید می کند: ۱- نظم ۲- اخبار از غیب(2)؛ اما تأکید او بر مسأله نظم» بسیار بیشتر است. گاهی تنها وجه اعجاز را مسأله « نظم» عنوان می کند.

معرفی تفسیر الکشاف
 

گستردگی اطلاعات زمخشری

گستردگی اطلاعات زمخشری و دقت و موشکافی او در مسائل کلامی باعث شده است که این کتاب در میان آثار تفسیری از جایگاه ممتاز و بلندی برخوردار باشد. از سوی دیگر اهمیت تفسیر کشاف در خردگرایی است و چند و چون کردن در مورد معنای آیات و نقد آرای اشعریان از ویژگی های این تفسیر است.
 
این تفسیر در دنیای اسلام به سبب موضع گیری های اعتقادی و کلامی و بررسی جنبه های بلاغی قرآن کریم، در فرهنگ قرآنی و نگارش های تفسیری، رنسانسی ایجاد کرد و عده زیادی در آن حیطه به پژوهش پرداختند. اگر نبود اتفاقات بعدی جهان اسلام که دولت عباسی سقوط میکند و هجوم مغول ها شروع می شود، مبدأ جریان های بزرگ فکری میشد.
 
نکته دیگر تفسیر کشاف از تاریخی کلام معتزلی قرن ششم هجری محسوب شده است که مؤلف آن را در واکنش به کشمکش های دوران عصر خود به مدت دو سال و سه ماه و یا دو سال و چهار ماه در مکه مکرمه به پایان آورده است. نگارش اقیانوس گاه به صورت شهر به شهر و در مواج گفتگوهای جدلی آشکار و پنهان را که فقط خواندن و فهمیدن آن برای فهم عادی سال ها طول می کشد، انجام داده و چون در دهه شصت تا هفتاد سالگی عمر در مدتی که در فوق اشاره شده و پس از تألیفات ادبی و بلاغی انجام داده، محصول تجربیات دوره عمر او محسوب میشود و به گفته خود وی این کار، جز آیتی از آیات بیت الله الحرام نیست.
 
تفسیر کشاف، به همان اندازه که در میان اهل فن و مفسران بعدی مورد توجه قرار گرفته و به نکات ادبی و تفسیری آن توجه شایان شده و شرح ها و حاشیه های گوناگونی بر آن نوشته شده، مورد مخالفت و حمله های گوناگون از سوی اکثریت اهل سنت، - چه در مکتب اشاعره و چه سلفیه - واقع شده است. شاید خرده گیری های ادبی و برخی نسبت های دروغ در استناد کتاب و مسائل دیگر، ناشی از همین صف بندی و موضع گیری فکری و اعتقادی بوده باشد.
 
او در این تفسیر، از کتب ادبی مختلفی از جمله «معانی القرآن» زجاج، «الکتاب» سیبویه، «الحیوان» جاحظ و الکامل» مبرد بهره برده است.(3) اما بیش از همه تحت تأثیر «نظریه نظم» عبدالقاهر جرجانی بوده است و تقریبا می توان گفت که در تفسیرش به تطبیق عملی نظریات جرجانی، در اثبات اعجاز پرداخته است.(4)
 
از سوی دیگر، کمتر تفسیری پس از تفسیر کشاف، به نگارش در آمده که چشمی به این تفسیر نداشته باشد، بلکه گاه شکل مشابه سازی پیدا کرده، اما با اندیشه اشعری، مانند المحرر الوجیز ابن عطیه (م ۵۴۲) انوار التنزیل قاضی بیضاوی (م۶۸۸) و بحر المحیط ابی حیان اندلسی (م ۶۵۴) حتی این جریان در مرتبه بالاتر به نقد مورد به مورد آن می پردازد و با تحفظ به جنبه نکات ادبی و بلاغی، به نقد آرای کلامی و استناجات بلاغی آن می پردازند، مانند: مدارک التنزیل نسفی که الاکلیل على مدارک التنزیل الله آبادی (م ۱۳۳۳ق) با افراط و تندروی به رد آرای زمخشری می پردازند و در تطبیق به آیات صفات و به ویژه صفات خبری آرای معتزله، و تفسیر کشاف را نقد می کنند.
 
تفسیر زمخشری در رده بندی تفاسیر، مشهور به تفسیر به رأی و اجتهادی است، زیرا اندیشه ورزی، استدلال، تأویل عقلانی و نقد آرا و تلاش برای بازیابی معانی آیات با کنکاش عقل، در این تفسیر، مشهود است.
 
روش زمخشری به عنوان مفسر چنین است که در آغاز، آیه ای را می آورد، سپس لغات غریب و مشکل را معنا می کند و آنگاه نظرات دیگران درباره مفردات یا معنای جمله را نقل می نماید. اگر اختلاف قرائتی نقل شده باشد، نقادی میکند و در نهایت به بحث های بلاغی، ادبی و کلامی می پردازد. اما به لحاظ یک ادیب و متکلم روش دیگری برگزیده است.
 
زمخشری در تبیین معانی آیات، گاه از روایات و منقولات سود می جوید و به آنها تمسک می کند. تفسیر او تقریبا عاری از اسرائیلیات است. آنچه موجب اشکال بر وی شده، نقل فضائل سوره و آیاتی است که در پایان هر سوره نقل می کند. این دسته از روایات عموما ضعیف و جعلی شناخته شده است.
 
زمخشری در تفسیری که وی نگاشت، افزون بر موجز و فشرده بودن، مباحث چالش برانگیز فکری قرآنی را بیان کرده و با استفاده از زبان و ادب عربی، عقلانی بودن معارف را در آیات قرآنی تبیین نموده و معناهای عقلانی آن را نشان داده است. او به روش های مختلف این کار را انجام داده، که یکی از آنها اسلوب های نظم در ساختار قرآنی است.
 
از نظر زمخشری، «تقدیم و تأخیر» جایگاه بس مهمی دارا است. وی به این مسأله بسیار اهمیت می دهد و در جای جای تفسیرش می توان ردپای این بحث را دنبال کرد. در این بحث زمخشری مبنا را بر علت یابی و کشف سبب «تقدیم و تأخیر» هایی گذاشته که برخلاف اصل و قاعده نحوی است، مثل تقدیم خبر بر مبتدا و یا مفعول بر فعل و کمتر به توجیه و توضیح آنچه بر اساس اصل و موافق قاعده نحوی است، می پردازد و بارها این عبارت را می آورد که: «انما یقال مقدم و مؤخر للمزال لا للقار»؛ برخلاف عبدالقاهر جرجانی که نگرش وسیع تری به «تقدیم و تأخیر» دارد و به بررسی و کشف معانی بر اساس جایگاه کلمات در جمله می پردازد، چه مخالف اصل باشد و چه موافق اصل نحوی. اما گاهی اتفاق می افتد که زمخشری برخلاف ادعای خویش به روش جرجانی روی می آورد و به تبیین «عدم تقدیم وتأخیر» در برخی جملات نیز می پردازد. در دوران معاصر نیز تحقیقات وسیعی در ابعاد مختلف آن در دانشگاه ها و مراکز ادبی درباره این تفسیر به وجود آمده، از حاشیه و شرح نویسی تا تفسیرپژوهی که پژوهش های ارزشمندی انجام داده اند.
 
لازم به ذکر است که این تفسیر تا دوره معاصر در میان فارسی زبانان به دلیل نثر ادبی سنگین استفاده چندانی نمی شد، اما اخیرا توسط آقای مسعود انصاری به فارسی ترجمه شده و انتشارات ققنوس تهران در چهار مجلد آن را نشر داده است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت :دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق، ۱، ص ۴۳
2- همان، ۲، ص ۳۳۱ ذیل آیه ۳۹ یونس ؛ ۲، ص ۳۶۴ ذیل آیه ۱۴/ هود
3- المهدی، عبدالرزاق، مقدمه و الکشاف، بیروت : دار احیاء التراث العربی، ط ۲، ۱۴۲۱ ق/۲۰۰۱ م، ص ۲۴
4- العمری، المباحث البلاغیة فی ضوء قضیة الاعجاز القرآنی، ص ۱۵۴
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 814-809


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط