امنیت در قرآن (3)

در قرآن به این نوع امنیت توجه شده است، زیرا اعتقادات اعمال انسان‏ها را شکل مى‏دهد. خداوند در قرآن پنج آیین بزرگ و جهانى را براى ادوار مختلف بشر تعبیه نموده است مانند ادوارى که هر فرد در زندگى خود طى مى‏کند (از کودکستان تا تحصیلات عالى) و بشر طى قرون متمادى این مسیر را طى کرده است. نمونه‏اى از این آیات به شرح ذیل تقدیم مى‏گردد:
پنجشنبه، 10 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امنیت در قرآن (3)
امنیت در قرآن (3)
امنیت در قرآن (3)

نويسنده : علی رضا اسلامی




دوم) امنیت اعتقادى‏

در قرآن به این نوع امنیت توجه شده است، زیرا اعتقادات اعمال انسان‏ها را شکل مى‏دهد. خداوند در قرآن پنج آیین بزرگ و جهانى را براى ادوار مختلف بشر تعبیه نموده است مانند ادوارى که هر فرد در زندگى خود طى مى‏کند (از کودکستان تا تحصیلات عالى) و بشر طى قرون متمادى این مسیر را طى کرده است. نمونه‏اى از این آیات به شرح ذیل تقدیم مى‏گردد:
وجود ادیان آسمانى، سخنان حضرت ابراهیم با پدرخوانده‏اش که بت پرست بود در مورد این که فقدانِ اعتقادات صحیح سبب دورى از رحمت گردیده و عذاب و ناامنى را به دنبال دارد ، روى برگرداندن از دین و اعتقادات و... سبب دورى از رحمت و گنگى و کورى است ، کسانى که از دین اعراض کنند به دام شیطان کشیده مى‏شوند ، اتخاذ غیر خدا به منزله ولى مثل خانه عنکبوت سست و موهن است.42

سوم) امنیت علمى‏

دانش انسان نیز باید صحیح و امنیت‏آور باشد و او را به طرف مرزهاى بیکران علم رهنمون سازد. در بعضى از آیات مى‏بینیم که دروازه‏هاى ورودى اطلاعات به انسان، یعنى چشم و گوش و دل مسئولند و نباید بر آن چه علم نداریم توقف کنیم.43 چگونه کسى که دانش و خبرویت ندارد مى‏خواهد در مورد پدیده‏ها صبر کند که پاسخ حضرت خضر به حضرت موسى به هنگام درخواست تعلیم از وى است. در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید اى گروه جن و انس اگر مى‏توانید به عمق آسمان‏ها و زمین نفوذ کنید بروید نفوذ کنید لکن تا هنگامى که مسلط بر آن نباشید نمى‏توانید؛44 یعنى باید مکانیزم آن را و قواعد علمى آن را شناخت تا بر آن مسلط شد.

چهارم) امنیت اطلاعات و اخبار

کسب ، دریافت خبر و اطلاعات و نحوه برخورد با آن ، تأمین کانال‏هاى خبرى، تجزیه و تحلیل اطلاعات ، تصمیم‏گیرى در مورد اطلاعات و ... از نکاتى است که امنیت خبرى و اطلاعاتى را شکل مى‏دهد و اهمیت فراوانى دارد و قوام جامعه و دولت و حکومت و یک نظام بدان بستگى دارد. در حدود 25 آیه ذیل در این مورد است:
انواع خبر ، اخبار افراد فاسق باید تبیّن شود نه فورى بدان عمل شود نه به کنارى نهاده شود بلکه باید اصل آن را یافت و الا موجب پشیمانى است.45 وجود منابع خبرى در بین دشمنان مانند مؤمن آل فرعون که تصمیم فرعونیان به قتل حضرت موسى را به اطلاع وى مى‏رساند و حضرت موسى فرار مى‏کند. هر خبرى یک محل استقرارى دارد. تأمین و حفاظت از کانال‏هاى خبرى یا امنیت شبکه‏ها، ارائه اطلاعات به مسئولین نظام که قدرت استنباط و تحلیل اخبار را دارند. آزادى سخن و توجه به هر نوع گزارش مثلاً حضرت سلیمان در اوج قدرت و به منزله یک پیامبر به سخنان ضعیف‏ترین موجود، یعنى یک مورچه بى‏توجه نیست و آن را مى‏شنود و تبسم نموده شکر نعم الهى را دارد. هر عنصر نظام باید گزارش دهد مانند گزارش هدهد به حضرت سلیمان. نحوه تنظیم گزارش مانند گزارش هدهد در خصوص نظام یک کشور خارجى و حکومت ملکه سبا در یمن، روابط و امکانات آنها، برجستگى‏ها و اعتقادات غلطشان و اعتقاد صحیح و علت انحراف آنها به حضرت سلیمان. نحوه برخورد با گزارش‏ها و بررسى صدق و کذب آن و عدم اطمینان مطلق. چنان چه حضرت سلیمان مى‏گوید اطلاعات واصله را بررسى مى‏کنم. نحوه اقدام در مورد اخبار و اطلاعات مانند حضرت سلیمان. اخبار منفى مؤمنین نباید افشا شود. امنیت خبرى و عدم توجه به شایعات و تهمت‏ها، مثلاً در مسائل اخلاقى باید چهار شاهد گواهى دهند و گرنه شایعه پراکن تنبیه مى‏شود.46 و سایر آیاتى که در خصوص امنیت اطلاعات و اخبار است.

پنجم) امنیت اقتصادى‏

اگر اقتصادى سالم باشد تولید امنیت مى‏نماید و اگر خراب باشد تولید ناامنى مى‏کند، به ویژه آن که اقتصاد با همه اقشار جامعه مرتبط است. بیش از سى آیه در این زمینه وجود دارد که به شرح ذیل تقدیم مى‏گردد:
تقسیم معیشت و برترى بعضى بر بعضى دیگر جهت به‏کارگیرى یک دیگر، زیرا اگر همه در یک سطح بودند کارهاى مختلف انجام نمى‏شد. فى‏ء متعلق به چه کسى است و چگونه باید هزینه شود تا نیازمندان تأمین اقتصادى شوند. ایثار و بخشیدنِ آن چه مورد نیاز خود است به دیگران که در تلطیف محیط اقتصادى و امنیت اقتصادى بسیار مؤثر است.47 منع ربا که اعلام جنگ با خدا نامیده شده است، زیرا از گردش اقتصادى سرمایه جلوگیرى مى‏کند و به دلیل سودآورى پول هیچ کس سرمایه خود را در تولید و توزیع و خدمات به کار نمى‏گیرد و کارها متوقف شده نظام فرو مى‏پاشد. منع تبذیر و ریخت و پاش که روش شیطانى شمرده شده است و موجب اخلال در امنیت اقتصادى است. حفظ مال ایتام تا به سن رشد و بلوغ برسند.

ششم) امنیت قضایى‏

در نظام الهى ، فرد و جامعه در امنیت قضایى به سر مى‏برند، زیرا هر فردى که به وى ظلم شود حق دادخواهى دارد و متهم در صورت اثبات جرم مجازات مى‏شود تا جامعه امن شود و مجرم نیز در امنیت است، زیرا قاضى باید عادل باشد و در حق وى اجحاف نکند. احکام قاضى و قضاوت در اسلام فراوان است که به چند نمونه آن به شرح ذیل اشاره مى‏گردد:
قضاوت به حق و عدم تبعیت از هواى نفس مانند خطاب خداوند به حضرت داوودعلیه السلام، اجازه دادخواهى به کسى که به وى ظلم شده است و مى‏تواند فریاد بکشد. تکلیف متهم باید روشن گردد و الا تبرئه شود به ویژه براى مسئولیت‏هاى حکومتى مانند داستان حضرت یوسف که مسئولیت نپذیرفت تا حکم برائتش صادر شود و در امنیت قضایى مسئولیت بپذیرد.48 منع قاتل، زیرا نفس محترم است مگر در قصاص، و زیاده‏روى در حکم نباید بشود.

هفتم) امنیت اجتماعى‏

در بخش سوم فصل دوم مطالبى در این زمینه ذکر شد.

هشتم) امنیت سیاسى‏

امنیت سیاسى را مى‏توان به دو قسمت داخلى و خارجى تقسیم نمود که رفتار حکومت را با مردم و دولت‏ها و دشمنان مانند منافقین ، مشرکین ، کفار و اهل کتاب نشان مى‏دهد که از داشتن روابط تا قطع روابط و آمادگى براى ورود به مرحله نظامى و جنگ است. این آیات طى حدود 35 آیه به شرح ذیل خلاصه شده است:

الف) مؤمنین‏
مؤمنین در امنیت کامل هستند و رهبرى موظف است آنها را زیر بال و پر خود بگیرد.49 مؤمنین برادران یک‏دیگرند و باید بین آنان را اصلاح نمود.

ب) منحرفین‏

با بدعت‏ها و منحرفین باید برخورد قاطعانه داشت، مانند برخورد حضرت موسى با سامرى که از یاران حضرت موسى بود لکن گوساله‏اى ساخت و مردم را گوساله‏پرست نمود و سپس دچار عذاب شد و حضرت موسى گوساله‏اش را سوزاند و خاکسترش را بر دریا ریخت تا اثرى از او نباشد.50

ج) منافقین‏

ویژگى‏هاى منافقین که به طور مفصل در آیات مختلف آمده است و از عوامل مخل امنیت هستند مانند این که سوگند به دروغ مى‏خورند، انحراف در راه خدا ایجاد مى‏کنند، هر صدایى را علیه خود مى‏پندارند ، در فراخوانى‏ها روى برمى‏تابند، فاسقند، مى‏گویند مردم انفاق نکنند، خدعه و نیرنگ به کار مى‏برند ، دل‏هایشان بیمار است، ادعا مى‏کنند ما مصلح هستیم در حالى که مفسدند، در جمع مؤمنین مى‏گویند ما با شما هستیم و در جلسات و روابط با دشمنان (شیاطین) مى‏گویند ما با شما هستیم، ایمان را کار سفها مى‏دانند و مى‏گویند ما سفیه نیستیم که ایمان بیاوریم و گنگ و کر و... هستند51 حال اگر منافقین با چنین ویژگى‏هایى در جامعه باشند آیا آن جامعه امنیت خواهد داشت؟ بدیهى است چنین افرادى عامل ناامنى هستند، لذا خداوند به پیامبران و رهبرى دستور برخورد با آنها را مى‏دهد تا جامعه امن شود. زیرا این افراد فسادگر و هلاک کننده حرث و نسل هستند، آنها پلید هستند و از آنها اعراض کن، با آنها رابطه نداشته باش ، از آنها اطاعت مکن و با آنها جهاد کن و سخت بگیر.

د) اهل کتاب‏

در بین اهل کتاب (ادیان غیر از اسلام) گروهى متدین هستند و عبادت مى‏کنند. نصارى و مسیحیان به مسلمین نزدیک‏ترند. شدیدترین دشمنى مخصوص یهودیان است و بغض آنان تا قیامت ادامه دارد. دشمنان نمى‏توانند ضررى به شما برسانند و در جنگ فرار کرده و یارى نمى‏شوند و مهر ذلت بر آنها زده شده است فقط شما را اذیت مى‏کنند. بسیارى از آنان مى‏خواهند شما را از ایمان به کفر برگردانند به دلیل حسادت بر شما، لذا اگر ستمى از آنان به شما رسید عفو و بخشش کنید و خداوند مسلمین را از شر و آسیب نگاه مى‏دارد.52

ه ) کافرین

رابطه مسلمین با کفّار نیز در آیات قرآن تبیین و راهکار ارائه شده است تا امنیت سیاسى مسلمین برقرار گردد. از آن جمله عدم دوستى با کافرین، غلظت داشتن با کافرین، عدم اطاعت از آنان، صبر و تقوا داشتن که تا حیله آنان ضرر نزند. زیرا اگر به شما حسنه‏اى رسد ناراحت و اگر ضررى رسد خوشحال مى‏شوند. دشمنان من و خود را دوست نگیرید. با کسانى که با شما نجنگیدند و برخورد نکردند با قسط و عدل رفتار کنید و نیاز به برائت از آنان نیست. ولایت قومى را نپذیرند که خدا بر آنان غضب کرده است. خنثى کردن تهدیدات دشمن مانند حضرت موسى که تهدیدات فرعون را خنثى مى‏نمود. ویژگى دشمنان عدم رعایت عهد است و اکثرشان فاسقند53 و پیمان شکنى مى‏کنند.

و) مشرکین‏

اعلام برائت از مشرکین و اعراض از مشرکین، زیرا خداوند کفایت مى‏کند از استهزا کنندگان ، تهدید دشمنان و نپذیرفتن هدایاى آنان ، مانند حضرت سلیمان نسبت به ملکه سبا ، قدرت نمایى به دشمن مانند حضرت سلیمان که تخت عظیم ملکه سبا را از یمن به فلسطین منتقل نمود و دشمن را با اقدامات خود گیج کردن مانند اقدامات حضرت سلیمان نسبت به تغییر تخت بلقیس.

نهم) امنیت ادارى‏

آیا کارمندان یک نظام آزادند یا مقید؟ امنیت نظام نسبت به کارمندان و کارمندان نسبت به نظام چگونه باید تأمین گردد؟ از وظایف مدیریت ، حضور و غیاب و بررسى اوضاع کارمندانش است ، مانند حضرت سلیمان که از لشکر سان مى‏بیند و متوجه فقدان هدهد مى‏گردد و مى‏گوید اگر خیانت باشد اعدام و اگر بى‏توجهى و غفلت کرده باشد تنبیه مى‏شود و الا باید دلیل آشکارى براى غیبت خود بیاورد.

دهم) امنیت مکانى یا جغرافیایى‏

زمین را خداوند براى بشر قرار داده است و آن را از آسیب‏هاى مختلف طبیعى مثل شهاب‏سنگ‏هاى آسمانى یا غیر طبیعى مثل آسیب جنیان ایمن داشته است. البته زمین داراى ضوابطى مى‏باشد که خداوند مقرر فرموده است ، مثل گرما و سرما و رعد و برق و جاذبه و بارش باران و برف و خشک سالى و زلزله و آتشفشان و سایر موارد که اگر بشر آن را بشناسد و بر آن مسلط شود مى‏تواند بهره‏بردارى مناسب از زمین نماید و الا زمین را به فساد مى‏کشد بلکه دریاها نیز از دست او در امان نیستند و اگر خلاف کرد مانند اقوام گذشته توسط همین عوامل مادى یا معنوى عذاب خواهد شد. چندین آیه در این زمینه به شرح ذیل ارائه مى‏گردد. زمین براى بشر نهاده شده است. امنیت مسکن انسان‏ها مثل حضرت داوودعلیه السلام که در محرابش نسبت به ورود بیگانگان واکنش نشان داد. تکریم انسان‏ها از سوى خداوند و حمل او در خشکى و دریا ، فرود آمدن در خشکى به سلامت مانند حضرت نوح پس از طوفان ، امنیت راه‏ها ، خداوند به حضرت موسى مى‏فرماید: براى بنى اسرائیل خانه بساز و آن را قبله قرار ده.

یازدهم) امنیت دریایى‏

امنیت دریایى نیز مهم است، زیرا 34 کره زمین را آب فرا گرفته و مایه حیات انسان است. بشر چگونه باید از دریا عبور کند تا تأمین باشد که در آیاتى بدان اشاره شده است:
تکریم انسان و حمل او در دریا. امکان کشتیرانى در دریا که از عنایات خداست. اگر خدا مى‏خواست باد را از حرکت نگه مى‏داشت تا گم شوید. در طوفان دریایى خدا را مخلصانه مى‏خوانند ، وقتى به خشکى رسیدند آیات ما را انکار مى‏کنند. کشتى سازى براى حضرت نوح و آموزش آن و به جریان انداختن آن و حمل مؤمنین در کشتى نوح و از هر حیوان دو زوج براى بقاى نسل همراه برد و تأمین امنیت انسان و حیوان و بر این اساس امنیت انسان در دریا با عنایت خداوند تأمین گردیده است.

دوازدهم) امنیت نظامى‏

در این بخش، انواع درگیرى‏هاى داخلى و خارجى را با منافقین، کفار، مشرکین و... از مراحل مقدماتى جنگ تا انتها مى‏بینیم و دستوراتى که خداوند داده است که اگر رعایت شود دین خدا ، نظام الهى و مردم حفظ مى‏گردند و الا ممکن است موجب آسیب هر یک شود. آیات الهى در این زمینه فراوان است که حدود هفتاد آیه وجود دارد. خلاصه آن به این شرح است:

الف) کلیات

جنگ بر شما واجب شده است در حالى که کراهت دارید و چه بسا چیزهایى که کراهت دارید و براى شما خوب است. هیچ چیز نباید مانع از دوست داشتن خدا و رسولش و جهاد در راه او شود. آمادگى نظامى کافى داشتن تا دشمن بترسد. آمادگى نظامى مؤمنین به طور انفرادى و جمعى براى نبرد. آزمایش نیروها مانند طالوت که لشکرش را به آب آزمایش نمود. فلسفه جنگ که باید مؤمنین تمیز داده شوند، بسیارى از ربانیون همراه انبیا جنگیده‏اند. بکشید تا فتنه در عالم نباشند. بکشید کسانى که شما را مى‏کشند و زیاده روى نکنید. مبارزین و صابرین وارد بهشت مى‏شوند. رعایت تقوا در جنگ، پراکنده کردن نیروى دشمن، کفایت خداوند از خدعه دشمنان، حداقل توان نظامى مؤمنین باید به گونه‏اى باشد که بر دو برابر خود غلبه کنند.54 عدم اقدام براى جهاد عذاب الهى و جاى‏گزینى سایر اقوام را به دنبال دارد.

ب) تأمین امنیت نسبت به خودى‏ها

اگر دو طایفه مؤمن با یک‏دیگر جنگیدند بینشان اصلاح کنید و اگر یکى تجاوز کرد یاغى را بکشید تا امر خدا آید.55

ج) تأمین امنیت نسبت به منافقین‏

مبارزه با منافقین و سخت‏گیرى نسبت به آنان، منافقین در جهاد همراهى نمى‏کنند. همراهى منافقین در جنگ سبب فتنه است. منافقین در پى بهانه‏جویى و عدم حضور هستند و سایر آیاتى که امنیت نظامى را در ارتباط با منافقین تأمین مى‏نماید.

د) تأمین امنیت نسبت به کفار

آن چه سبب تأمین امنیت اسلام نسبت به کفار است در آیات زیر آمده است:
سران کفار را بکشید چرا با کفار نمى‏جنگید که پیمان شکسته و حریم رسول و رهبرى را رعایت نکرده‏اند. آنها را بکشید که خداوند به دست شما آنها را عذاب مى‏کند. دفاع کنید از کسانى که به زور از سرزمینشان اخراج شده‏اند و اگر کسى آنها را دفع نمى‏کرد معابد الهى از بین مى‏رفت.56 جهاد در راه خدا و دفاع از مظلومین و عدم اطاعت از کافرین و مبارزه بزرگ با آنان.

ه ) تأمین امنیت نسبت به مشرکین‏

کشتن مشرکین و محاصره و کمین بر آنان، جنگ با دشمنان خدا تا گرفتن جزیه ، کشتن همه مشرکین کما این که آنها همه شما را مى‏کشند. نحوه جنگ آنان در قلعه‏ها و پشت دیوارها و ویژگى روحى روانى آنان که قلوب پراکنده دارند در حالى که متحد شمرده مى‏شوند.

و) سایر نکاتى که در امنیت نظامى مطرح است‏

1. در ماه‏هاى حرام جنگ نکنید مگر دشمنان تعدى کنند؛
2. در هنگام جنگ گروهى دیده‏بانى و نگهبانى کنند و گروهى نماز خوانند و بالعکس تا غافلگیر نشوید؛
3. مباحث مربوط به مرخصى و مریض‏ها؛
4. تأمین نیازهاى جنگ مثلاً خداوند در یک جنگ، خواب سبک را بر مؤمنین حاکم کرد تا آرامش یابند؛
5. ارزیابى جنگ، زیرا همان گونه که شما آسیب دیدید دشمن هم آسیب دیده است؛
6. فرار از جنگ نکنید و الا دچار عذاب الهى خواهید شد؛
7. صلح؛
8. قرارداد پایان جنگ - فدیه؛
9. امدادهاى الهى مانند نزول چندهزار فرشته در جنگ، یارى خدا در جنگ حنین و.. که از کثرت دشمن متعجب شدید.
همان‏گونه که ملاحظه کردید نحوه تأمین امنیت مملکت و حفاظت از دین ، مرزها ، انسان‏ها و دست آوردها در آیات فوق الذکر و در بخش امنیت نظامى به خوبى در بخش‏هاى مختلف تبیین شده است.

سیزدهم) امنیت زیست محیطى‏

رعایت ضوابط محیط زیست براى بقاى بشر امرى ضرورى است. در حدود ده آیه به این مهم اشاره شده است مانند رعد و برق و صاعقه که به هر کس خدا بخواهد اصابت مى‏کند و برق از آیات الهى شمرده شده است که مایه ترس و امید به زندگى است و زمین بدان زنده شود بعد از مرگش. خداوند با طوفان نوح محیط زیست را فاقد امنیت براى کفار نمود آن هنگام که آب از تنور شروع شد و از آسمان و زمین بارید و کسى ایمن نبود از امر خدا مگر خدا رحم کند. حفظ زمین و آسمان و به پا داشتن آن از آیات الهى است. سیل عرم و تبدیل باغ‏هاى آن به گیاهان غیر مفید ، قحطى و خشک سالى و کمبود محصولات که از عذاب قوم فرعون شمرده شده است.

چهاردهم) امنیت در حوزه رهبرى‏

حوزه رهبرى امت که امر خطیرى است وظایفى نسبت به امت دارد و امت نیز وظایفى نسبت به رهبرى دارد که باید رعایت نماید والا امنیت حوزه رهبرى و اداره جامعه تأمین نمى‏گردد و نظام دچار اختلال مى‏شود. رهبرى امت اعم از رسول خدا یا امام معصوم یا ولى فقیه به شمار مى‏رود که با عنوان ولى امر از آن یاد مى‏شود که در حدود 26 آیه به شرح ذیل خلاصه شده است:

الف) وظایف امت نسبت به ولى امر

بیعت با ولى امر که سبب رضایت خدا و نزول آرامش و فتح و پیروزى است.57 بیعت با ولى خدا مثل بیعت با خداست و دست خدا بالاى دست‏هاست. بیعت ولى امر با زنان و مواد بیعت مانند عدم شرک ورزیدن به خدا ، عدم سرقت ، عدم زنا ، عدم کشتن فرزند ، عدم تهمت و... . پذیرش فرامین ولى امر و هر کس نافرمانى و عصیان کند گمراه است. اجازه گرفتن از ولى امر توسط مؤمنین و او به هر کس خواست و مصلحت دانست اجازه مى‏دهد. نحوه روابط با ولى امر مانند عدم ورود به منزلِ وى مگر دعوت شوید، پس از اتمام غذا و کار سریعاً خارج شوید ، نحوه سئوال کردن و چیزى خواستن از ولى امر، عدم ازدواج با زنان پیامبر، جلو نیفتادن از ولى امر ، عدم صداى بلند نزد ولى امر ، تبعیت از جانشین ولى امر مثل حضرت هارون در غیاب حضرت موسى ، عدم اذیت ولى امر مانند اذیت حضرت موسى‏علیه السلام توسط قوم بنى اسرائیل و رفتارهاى موجب اذیت پیامبر اسلام.

ب) وظایف ولى امر نسبت به امت‏

گفتار همه کس فهم داشته باشد نه مثل قوم شعیب که مى‏گفتند ما حرف تو را نمى‏فهمیم. به فریادرسى امت مثل حضرت موسى که به کمک طرفدارانش رفت. گشودن بال و پر خود بر امت. فقدان سابقه منفى در امر اداره امت چنان که یکى از طرفداران فرعون به حضرت موسى گفت: آیا مى‏خواهى مرا بکشى همان گونه که دیروز کسى را کشتى؟ مشورت با اطرافیان مانند روش ملکه سبا و یا دستور خدا به پیامبر در مشورت با امت ، توصیه امت به صبر ، سعه صدر در برابر اتهامات و صبر در تربیت امت و عدم دلتنگى از مکر و حیله آنان.

پانزدهم) امنیت در زمان طاغوت‏

یکى از وظایف مؤمنین مبارزه با طاغوت است و در عین حال باید خود را حفظ کنند مگر امر مهم‏ترى ، یعنى حفظ و دفاع از دین خدا در بین باشد. نمونه‏هایى از امنیت مبارزین و مجاهدین راه خدا ، طى حدود 15 آیه به شرح ذیل چنین است:
تقیه و حضور در دستگاه طاغوت و کمک به مبارزین مانند مؤمن آل فرعون ، تقیه و حفظ خود براى اجراى اهداف مانند حضرت ابراهیم که پوشش بیمارى را مطابق رسوم زمان براى حضور در شهر و از بین بردن بت‏ها برگزید. هجرت و دورى گزیدن از نظام؛ اگر نتوانستند به وظایف خود عمل کنند مانند اصحاب کهف. تقیه براى حفظ تشکیلات و نهضت.

چهارم) مدل امنیت‏

همان گونه که خداوند، شهرهاى از بین رفته و اقوام هلاک شده را به دلیل گناه و فساد و... را در قرآن بیان نموده است الگو و مدل مناسب را نیز ارائه نموده است تا اگر کسى شروط لازم را فراهم کرد بتواند به آن برسد و در واقع فرهنگ قرآن نه ایده‏آلیستى صرف است که دست نیافتنى باشد و نه رئالیستى که فقط به واقعیت‏ها بسنده کند و رو به کمال نرود. هم‏چنین تشکیلات نمونه و آیین نمونه را ارائه نموده است. این فصل در سه بخش آمده است:

اول) نمونه و الگوى شهر امن‏

حدود سى آیه در خصوص شهر امن و پاک و ویژگى‏هاى آن آمده است که در ادوار مختلف تاریخ نیز سابقه داشته و دارد، یعنى قابل استحصال است. نمونه‏هاى زیر از آن قبیل مى‏باشند:
حضرت نوح و همراهان وى به سلامت و امنیت الهى از کشتى فرود آمدند و به زندگى سالم و عارى از کفار پرداختند. شهر امنِ مکه که خانه مردم است و دعاى حضرت ابراهیم براى آن شهر مستجاب گردید که امن باشد و دل مردم به آن متمایل و محصولات مختلف در آن موجود باشد.
ویژگى شهر امن مکه که در آن جنگ و درگیرى حرام است و حتى گیاهان و حیوانات امنیت دارند و محل نماز است و جاى پاى حضرت ابراهیم و نظافت و پاکى آن توسط انبیا تأمین شده است و محیط زیست پاک دارد. وجود امنیت گفتارى و رفتارى در مکه و حج که جدال و فسق و گناه و... در آن ممنوع و حرام است. وجود امنیت اقتصادى که افراد مستطیع باید به سوى آن بیایند.

دوم) نمونه و الگوى تشکیلات امن‏

تحزّب که در جهان کنونى اهمیت بیشترى یافته است انواع مختلفى دارد. در قرآن کریم به تشکیلات مناسبى که امنیت‏آور باشد به نام حزب اللَّه اشاره شده است و ویژگى‏هاى آن شمرده شده است از قبیل ایمان به خدا و روز قیامت و... لذا خدا و رسولش از آنان راضى هستند و آنان از خدا و حزب اللَّه پیروز است. خدا آنها را دوست دارد و آنها خدا را و ذلیل در برابر مؤمنین و عزیز در مقابل کفارند در راه خدا جهاد مى‏کنند و از هیچ ملامتى نمى‏ترسند.
سوم) نمونه و الگوى آیین و روش امن‏
همان گونه که مدل شهر امن و تشکیلات امن ارائه گردید مدل تفکر و آیین امنیت‏آور نیز در قرآن عرضه شده است که تبعیت از آن عقل و خردگرایى و روى‏گردانى از آن سفاهت شمرده شده است که همان آیین حضرت ابراهیم است. یا الگو و اسوه نیکو در ابراهیم و مؤمنین و هم‏فکرانش قرار داده شده است که اعلام برائت از بت پرستان نمودند و دشمنى و بغض ابدى بین آنهاست و هم چنین خداوند پیامبر اسلام را الگو و نمونه نیکو قرار داده است براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند.58

پى نوشت ها :

42. عنکبوت (29) آیه 41.
43. اسراء (17) آیه 36.
44. رحمن (55) آیه 33.
45. حجرات (49) آیه 6.
46. نور (24) آیه 12 و 13.
47. حشر (59) آیه 8 .
48. یوسف (12) آیه 51 و 52 .
49. شعرا (26) آیه 214.
50. طه (20) آیه 97.
51. بقره (2) آیه 8 - 12 و 15.
52. همان، آیه 137.
53. توبه (9) آیه 80.
54. انفال (8) آیه 65 و 66.
55. حجرات (49) آیه 9.
56. حج (22) آیه 39 و 40.
57. فتح (48) آیه 18.
58. ممتحنه (60) آیه 4 و 5 .

منبع:فصلنامه علوم سیاسی ، شماره 33




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط