9 مرداد 1389 / 19 شعبان 1431 / 31 جولای 2010 |
1) رحلت عالم امامي و فقيه اصولي آيتاللَّه "ملااحمد بن علي اكبر فاضل مراغي" (1271ش):
آيتاللَّه ملااحمد فاضل مراغي در اواسط قرن سيزدهم هجري قمري به دنيا آمد. وي در اصل از اهالي مراغه و ساكن تبريز بود. ايشان پس از طي تحصيلات مقدماتي علوم اسلامي، راهي حوزه علميه نجف اشرف گرديد و از محضر استاد اعظم، شيخ مرتضي انصاري و سيد حسين كوه كمرهاي و ديگر بزرگان استفاده نمود. فاضل مراغي پس از سالياني كه در حوزه نجف حضور داشت به مدارج بالاي علمي دست يافت به تبريز بازگشت و به تدريس فقه و اصول و كلام پرداخت. از ايشان آثاري بر جاي مانده كه حاشيه بر نهجالبلاغه، حاشيه بر صمديه، تفسير قرآن و نكات القرآن و بيان دقائقه از آن جمله است. سرانجام اين عالم امامي و فقيه اصولي و متكلم و اديب بزرگوار، در نهم مرداد 1271 ش برابر با پنجم محرم الحرام 1310ق در تبريز درگذشت و پيكرش را به نجف منتقل نموده و در واديالسلام به خاك سپرده شد. |
2) اعلام طرح پرچم رسمي جمهوري اسلامي ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي(1359 ش):
پس از گذشت بيش از يك سال از شكلگيري و تثبيت نظام جمهوري اسلامي ايران، از طرف دولت وقت، مشخصات فني و ظاهري پرچم رسمي كشور اعلام شد. اين طرح كه پيش از اين، در نيمه تيرماه 59 از تصويب شوراي انقلاب و رييس جمهور گذشته بود، پرچم كشور را در رنگهاي سبز در بالا، سفيد در وسط و سرخ در پايين همراه با علامت مخصوص جمهوري اسلامي و شعار اللَّه اكبر مشخص كرده بود. در توضيح مشخصات فني و هندسي اين طرح آمده است: علامت مخصوص جمهوري اسلامي به رنگ سرخ در وسط پرچم قرار ميگيرد. همچنين شعار اللَّه اكبر به رنگ سفيد و با خط كوفي بنّايي به نشانه روز پيروزي انقلاب، بيست و دو بار به صورت حاشيه در مرز رنگ سبز و سفيد و نيز مرز سرخ و سفيد تكرار ميگردد. اين طرح بيان كننده محتواي حكومت اسلامي به شمار ميرفت و نقش كلمه اللَّه در آن اشارهاي به مبدأ و منتهاي آفرينش داشت. در پرچم جمهوري اسلامي ايران، رنگ سبز به عنوان نشانه مذهب شيعه، رنگ سفيد به نشانه صلح دوستي و آرامشطلبي ملت ايران و رنگ قرمز به نشانه آمادگي ملت براي دفاع از استقلال و آزادي به قيمت ريخته شدن خون فرزندان اين مرز و بوم تفسير شده است. |
3) شهادت حجتالاسلام "كامياب" نماينده مردم مشهد توسط منافقين (1360 ش):
حجتالاسلام كامياب در سال 1329 ش در يكي از روستاهاي گناباد چشم به جهان گشود و از جواني به تحصيل علوم حوزوي پرداخت. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تلاشهاي قابل توجهي از خود نشان داد. سرانجام يك هفته پس از انتخاب از سوي مردم مشهد به نمايندگي مجلس شوراي اسلامي در نهم مرداد 1360 در 31 سالگي، به دست مزدوران منافق به شهادت رسيد. پيكر مطهر ايشان پس از تشييعي مردمي، در يكي از رواقهاي حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) به خاك سپرده شد. |
4) وقوع حادثه جمعه خونين مكه (1366 ش):
در روز نهم مردادماه 1366 شمسي برابر با ششم ذيحجّه سال 1407 قمري، هزاران زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر كشورهاي اسلامي در مكه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فريضه الهي برائت از مشركين بودند كه به دست ماموران دولت وهابي عربستان سعودي مورد تهاجم وحشيانه قرار گرفته و به شهادت رسيدند. زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعاليم اسلام و قرآن برگزار ميكنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بيزاري خود را از دشمنان اسلام به ويژه آمريكا و رژيم صهيونيستي اعلام ميدارند. بر اثر اين يورش بيرحمانه در خانه امن الهي، چهارصد نفر از حُجّاج ايراني به شهادت رسيده و بيش از هزار نفر نيز زخمي شدند. حمله به زائران خانه خدا نشان داد كه سردمداران وهابي عربستان، نه تنها لياقت خدمت به حرمين شرفين در اين كشور را ندارند، بلكه براي اثبات سرسپردگي خويش حاضرند احكام مُحكم الهي را نيز زير پا بگذارند. برگزاري مراسم برائت از مشركين در جريان اجتماع بزرگ و پرشكوه حجّ، تاثير آن را دوچندان ميكند. با توجه به اين اهميت، رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) و مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي، همه ساله بر انجام هرچه باشكوهتر مراسم برائت از مشركين تاكيد داشته و دارند. |
5) ديدار تاريخي مقام معظم رهبري از صدا و سيما (1375 ش):
در تاريخ نهم مرداد 1375، مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي، از سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بازديد كردند و ضمن آشنايي با فعاليتهاي گوناگون اين سازمان، رهنمودهايي براي ارتقاي كاري اين مجموعه بيان فرمودند. ايشان در اولين مرحله از بازديد، از نمايشگاه ويژهاي تحت عنوان صدا و سيما در يك نگاه ديدن كردند و سپس از چهار استوديوي راديويي نيز ديدار نمودند. همچنين حضرت آيتاللَّه خامنهاي، در اجتماع مديران و كاركنان سازمان صدا و سيما كه در مسجد بلال اين سازمان برگزار شد، از فعاليتهاي انجام شده در اين سازمان، طي سالهاي اخير به عنوان تلاش جهادگرانه، قوي، منسجم، متكي به اصول و داراي اهداف خوب و روشن ياد كردند و تداوم اين تلاشها را براي نيل به سطحي مطلوب و در حد انتظار از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ضروري دانستند. همزمان با اين بازديد، ساختمان جديد مركز صدا و سيما در اصفهان، مركز توليد و پخش راديويي اراك و طرح توسعه مركز يزد به بهرهبرداري رسيد و چهارده منطقه ديگر از كشور تحت پوشش شبكه چهار سيما قرار گرفتند. |
6) روز صدا و سيما
براي گراميداشت نهم مرداد 1375، سالروز بازديد تاريخي رهبر معظم انقلاب اسلامي از سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، اين روز با عنوان روز صدا و سيما نامگذاري گرديد. حضرت آيتاللَّه خامنهاي، مقام معظم رهبري، در بازديد سيزده ساعته خود از اين سازمان، پس از آشنايي با واحدهاي گوناگون سازمان، بياناتي درباره فعاليتهاي سازمان ايراد فرمودند و از روند كلي فعاليتهاي آن، اظهار رضايت نمودند. |
7) روز اهداي خون:
در مرداد سال 1353 ش سازمان انتقال خون ايران با هدف سامان بخشيدن به وضع آشفته خون رساني و به منظور ترويج فرهنگ اهدا، تهيه و تأمين خون و فرآوردههاي سالم و مطمئن و رايگان براي رفع نياز بيماران نيازمند، به خصوص مبتلايان به تالاسمي، هموفيلي و لوسمي به وجود آمد. از آن تاريخ به بعد، سالروز تأسيس اين سازمان در نهم مرداد ماه، به عنوان روز اهداي خون نامگذاري شده است. جمعآوري خون از داوطلبانِ اهدا، و آمادهسازي آن براي نجات بيماران و مصدومين، ايجاد پايگاه در بيمارستانها و واحدهاي سيار و ثابت جهت تهيه خون، ثبت اطلاعات لازم به منظور دعوت براي اهداي خون به هنگام ضرورت و توزيع خون و فرآوردههاي آن به مراكز درماني و بيمارستانها و... از جمله كارهاي سازمان انتقال خون ايران ميباشد. طبق گفته كارشناسان، هر فرد بالغ (بين 17 تا 65 سال) با وزن متوسط پنجاه كيلوگرم، حدود پنج و نيم تا شش ليتر خون دارد و با اهداي 250 سيسي تا 450 سيسي از خون خود، نه تنها سلامتي خود را به مخاطره نمياندازد، بلكه ضمن كمك به سلامتي خود، نجات بخش زندگي ديگري نيز خواهد شد. اهداي خون همچنين ميتواند در كشف بيماريهاي نهفته در اهدا كنندگان كاملاً مؤثر باشد. هر فرد سالم ميتواند در هر سال تا چهار بار با فاصله هشت هفته (دو ماه) خون اهدا كند. |
8) وقوع غزوهي "بنيمُصْطَلَقْ" به فرماندهي پيامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) (6 ق):
بنيمُصْطَلَقْ تيرهاي از قبيلهي خُزاعه ميباشند كه با قريش هم جوار بودند. آنان قصد داشتند با تهيهي سلاح و نيرو، مدينه را به محاصره درآورند. پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) همچون مواقع ديگر، براي خاموش كردن نطفهي فتنه، با ياران خود به سوي قبيله بنيمصطلق حركت كرد و در كنار چاه "مريسيع" با آنان روبرو گرديد و پس از نبردي، سپاه دشمن را پس از دادن 10 كشته متفرق کرد. |
9) 31ژوئيه سال 1806ميلادي :
سرزمين كاپ در جنوب قاره آفريقا به تصرف سپاهيان انگليسي در آمد . به اين ترتيب دوران استعمار نواحي آفريقا توسط بريتانيا آغاز شد . كاپ سرزميني است كه از شمال به آفريقاي جنوب غربي ، از جنوب و شرق به اقيانوس هند و از مغرب به اقيانوس اطلس محدود است . اين منطقه امروزه بخشي از كشورآفريقاي جنوبي را تشكيل ميدهد . |
10) تولد "شارل آگوستين كولِنْ" فيزيكدان برجسته فرانسوي (1736م):
شارْلْ آگوستين كولِنْ، فيزيكدان فرانسوي، در 31 ژوئيه 1736م در شهر پاريس فرانسه به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات خود، به تحقيق در رشتههاي الكتريسيته و مغناطيس پرداخت. كولن در طي سالهاي بعد تاليفات متعددي نگاشت و قوانين فراواني وضع كرد كه امروزه در فيزيك مورد استفاده قرار ميگيرند. قوانيني كه در وي فيزيك به وجود آورده، در كتب فيزيك به نام او "قوانين كولن" خوانده ميشود. كولن در طي اكتشافات خود، خواص عقربه مغناطيسي را كه تحت تاثير ميدان مغناطيس زمين قرار گرفته باشد شرح داد و از آنجا چنين نتيجه گرفت كه بهترين راه براي ساختمان قطب نما آن است كه عقربه را به انتهاي نخي متصل سازند و آن را به حال آزاد بياويزند به طوري كه بتواند در هر امتدادي كه ميخواهد ممتد شود. اين نوع تعليقْ، او را واداشت كه درباره انواع مختلف نخ و اندازهگيري آنها مطالعه كند و اين مطالعات در نهايت باعث كشف واختراع ترازوي تاب دار گرديد كه در آن، نيروي بسيار كوچكي با استفاده از اين مقاومت، اندازهگيري ميشود. وي از سال 1785 تا 1789، حاصل بررسيهاي خود را كه از مجموعه آنها، اكتشاف يكي از اساسيترين قوانين الكتريسته ساكن نتيجه گرديد، منتشر ساخت. كولن ثابت كرد كه قانون جاذبه نيوتني در مورد بار الكتريكي نيز صحت دارد و جسمي كه بار الكتريكي منفي دارد، جسم داراي بار الكتريكي مثبت را به خود جذب ميكند. شارل كولن سرانجام در 31 اوت 1806م در 70 سالگي درگذشت. |
11) مرگ "آنتوان اگزوپري" نويسنده فرانسوي (1944م):
آنتوان دو سِنْتْ اگزوپِري داستاننويس فرانسوي در 27 ژانويه 1900م در شهر لئون فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود به نيروي هوايى فرانسه پيوست و در كنار آن به نويسندگي پرداخت. اگزوپري در 29 سالگي اولين اثر خود را با الهام از وقايع زندگي خود در كتابي به نام پيك جنوب منتشر كرد و با چاپ كتابهاي بعدي خود، به شهرت دست يافت. اما آنچه سِنْتْ اگزوپري را به شهرت جهاني رسانيد كتاب شازده كوچولو بود كه آن را در سال 1943م منتشر نمود. اين كتاب اگرچه براي كودكان نگاشته شده، اما پر از نكات دقيق و عميق رواني و شاهكاري جاويدان است كه تصاوير ذهني را با مفاهيم فلسفي درهم آميخته است. زندگي از ديدگاه اگزوپري، حادثهاي بيش نيست چه در قلمرو كار و چه در چارچوب روح و انديشه. در داستانهاي اگزوپري كه برگرفته از تجربيات شخصي اوست، وجدان و اخلاقْ حاكم ميباشد و بلندطبعي و شهامت روحي نمايان است. وي اگرچه به عنوان يك خلبان، راههايى طولاني را در فضا پيمود، اما از زندگي، احساسي مبهم و غمانگيز دارد. وي نويسندهاي شاعر و مخترعي با استعداد و مردي متفكر است. در آثار او تخيلهاي نويسندهاي انسانْ دوست ديده ميشود كه در دنياي اخلاق و وجدان به سر ميبَرَد و فلسفهاش را از عالم عيني و واقعي بيرون ميكشد. از اگزوپري آثار ديگري نيز برجاي مانده كه پرواز شبانه، سرزمين آدميان و خلبان جنگ از آن جمله است. آنتوان سنت اگزوپري سرانجام در 31 ژوئيه 1944م در جريان يك ماموريت هوايي بر فراز فرانسه، در هنگامه جنگ جهاني دوم، بر اثر سقوط هواپيمايش، در سن 44 سالگي كشته شد. |
12) انحلال وزارت مستعمرات انگليس (1966م): از نيمه هزاره دوم ميلادي كشورهايي چون انگلستان، هلند، پرتغال و اسپانيا به واسطه برخورداري از نيروي دريايي پيشرفته، موفق به كشف و تصرف مناطق گوناگون جهان شده و به استعمار و بهرهكشي ظالمانه از ساكنانِ بومي و منابع طبيعي آن ميپرداختند. در اين ميان، توسعه و گستردگي دامنه مستعمراتِ كشور استعمارگر و سلطهجوي بريتانياي كبير در شرق و غرب زمين آن چنان بود كه بنا بر ضربالمثل مشهور، آفتاب هيچگاه در امپراتوري بريتانيا غروب نميكرد. بنابراين، براي رسيدگي به امور اين مناطق، وزارت مستعمرات در بريتانيا شكل گرفت و توانست با بهرهگيري از مأموران و كارگزارانِ خويش، نه تنها به چپاول و غارت منابع طبيعي و محصولات اين مناطق بپردازد، بلكه در ميان طبقات مختلف جوامع به ايجاد اختلاف و تفرقه ديني و مذهبي، قومي و نژادي بپردازد. در اين زمينه ميتوان از فروپاشي امپراتوري عثماني، پيدايش مذاهب ساختگي وهابيت و بهائيه و شكلگيري صهيونيسم و رژيم نژادپرست اسرائيل ياد نمود. اما اوضاع بينالمللي در قرن بيستم و به ويژه نيمه دوم آن، باعث شد تا در بيشتر كشورهاي تحت ستم، عليه استعمارگران، قيامها و جنبشهايي بر پا شود كه دامنه آن از جنوب افريقا تا شرق آسيا را در بر ميگرفت. اين جريان در دهه 1960م سرعت بيشتري گرفت. به صورتي كه به دهه استقلال موسوم گرديد. در اين ميان استعمارگر پير انگلستان براي رهايي از اتهامات و نيز ارائه چهره بشر دوستانه و در عين حال كم نمودن هزينههاي دخالت مستقيم، تصميم به انحلال وزارت مستعمراتِ انگلستان گرفت كه در 31 ژوئيه 1966 عملي گرديد و استعمار نو جايگزين آن شد. با اين حال، استعمارگران كه سالهاي متمادي در مستعمرات خود حضور داشتند. ضمن وابسته ساختن آنان به خود، مشكلات متعدد نواحي استقلال يافته را به حال خود رها كردند و اين امر به عقبماندگي بيشتر كشورهاي به استقلال رسيده كمك نمود. |