دانستنی های دارویی خانواده (7)
تأثير تفاوتهاي فردي در تجويز دارو
براساس پيشرفتهايي كه بسياري از شركتهاي فناوري زيستي و دارويي داشتهاند، به زودي بيماران داروهايي را مصرف خواهند كرد كه با ساختار ژنتيكي آنان مطابقت دارند. به اين ترتيب از اتلاف وقت و صرف هزينههاي فراوان كه اكنون به علت معالجههاي غير مؤثر شاهد آن هستيم جلوگيري خواهد شد. به علاوه، عوارض جانبي ناتوان كننده ناشي از مصرف داروها نيز به حداقل ميرسد. در حال حاضر، پزشكان به اين زن جوان دارويي به نام «فلوكستين» تجويز ميكنند و 4 تا 6 هفته منتظر ميمانند تا دريابند آيا او جزو آن 40 درصد افراد خوش شانسي است كه اين دارو به آنان كمك ميكند. براي شناسايي دارويي كه براي درمان افسردگي وي مناسب است، ممكن است 6 ماه ديگر زمان لازم باشد تا چهار داروي ديگر نيز روي او امتحان شود.
دكتر «دانيل كوهن» كه متخصص ژنتيك شركت «ژنويست» در پاريس است ميگويد:«در آينده نزديك يك آزمون ژنتيكي سريع، جايگزين ماراتن اين آزمون و خطا خواهد شد كه به منزله پيشرفت بزرگي در درمان بيماريها محسوب ميشود و هزينههاي بهداشتي را براي كل جامعه كاهش ميدهد.» اين مطلب، در واقع وعده علم «فارماكوژنوميك» است. علم نوپايي كه هدف آن ارايه توضيحي براي اين واقعيت است كه چرا برخي مردم به بعضي از داروها به خوبي پاسخ ميدهند، در حالي كه برخي ديگر اين طور نيستند. از چنين دانستنيهايي ميتوان براي طراحي آزمونهاي تشخيصي كه امكان انتخاب داروي مناسب براي هر بيمار را فراهم ميسازند، استفاده كرد.
در برخي موارد اين رويكرد جديد كه ژنها را اساس قرار داده، ميتواند به نجات جان بيماراني بينجامد كه احتمال دارد نسبت به برخي از داروها واكنشهاي كشندهاي نشان بدهند. پزشكان با تجربه از اين موضوع آگاهند كه بيماران به داروها واكنشهاي متفاوتي نشان ميدهند. آنان ميدانند كه عوامل زيادي از جمله سن، جنس، وضعيت سلامتي و اينكه آيا بيمار به طور همزمان داروي ديگري را مصرف ميكرده، در تعيين اثربخشي يك دارو بر يك بيمار و نوع و شدت اثرات و عوارض جانبي آن مؤثرند. اكنون ميدانيم كه ژنها نيز تأثير قابل ملاحظهاي بر چگونگي واكنش فرد به دارو دارند. افراد مختلف، انواع خاصي از آنزيمهايي را به ارث ميبرند كه بر چگونگي تغيير و تبديل داروها در بدن و جذب و دفع آنها تأثير ميگذارند. واكنشهاي ناگوار دارويي تنها در سال 1994 باعث مرگ بيش از 100 هزار نفر در آمريكا شدهاند. متأسفانه، اين واكنشها اغلب در بيماراني رخ ميدهند كه ميزان استانداردي از يك دارو را دريافت كردهاند، براي مثال، در دهه 1950 ميلادي، پزشكان دارويي بنام «سوكسينيل كولين» را پيش از جراحي به بيماران تجويز ميكردند كه باعث شل شدن ماهيچهها پيش از عمل ميشود. اما چندين بيمار كه اين دارو پيش از بيهوشي به آنان تجويز شده بود، هرگز به هوش نيامدند.
در واقع، دارو باعث فلج شدن عضلات تنفسي و در نتيجه خفگي آنان شده بود. پزشكان دريافتند كه آن بيماران نگون بخت، شكل جهش يافته آنزيمي را در بدنشان دارند كه در دفع سوكسينيل كولين از بدن دخالت دارد و آنان در نتيجه تجمع بيش از اندازه دارو در بدنشان، جان خويش را از دست دادهاند. اين تنها موردي نبوده كه ژنها در پاسخهاي دارويي خطرناك دخالت داشتهاند. اوايل دهه 1940 ميلادي، پزشكان دريافتند تعداد قابل ملاحظهاي از بيماران مبتلا به سل كه از داروي ضدباكتري «ايزونيازيد» استفاده ميكردند، در دست و پاي خود احساس درد، سوزش و ضعف دارند. اين افراد دارو را به كندي از بدن خود دفع ميكردند. اين دارو بايد به سرعت به شكل غيرسمي تبديل شود. اين كار را آنزيم «ان استيل ترانسفراز» تسهيل ميكند. شكلي از اين آنزيم كه دارو را به كندي سم زدايي ميكند، چندان هم كمياب نيست. 40 تا 60 درصد از سفيدپوستان، اين شكل از آنزيم را دارند. بعدها مشخص شد اين تفاوت در پاسخ به دارو كه در افراد ديده ميشود به تفاوت در ژنهاي رمز دهنده اين آنزيم مربوط ميشود. اينجا حوزهاي است كه فارماكوژنتيك ميتواند به ما كمك كند. فارماكوژنوميك، دانشي است كه درباره ارتباط بين پاسخ بدن افراد مختلف به داروها و تنوع موجود در توالي ژنهاي آنها مطالعه ميكند. برخي از ژنها، «پلي مورفسيم» يا چند شكلي ژنتيكي دارند. به عبارت ديگر، بعضي ژنها در افراد مختلف يك جمعيت به صورتهاي متفاوتي يافت ميشوند كه «الل» نام دارند. براي مثال، يك دسته آنزيمهايي كه در تغيير و تبديل داروها در بدن بسيار مؤثرند، «سيتوكرومهاي p450» هستند. يكي از اين سيتوكرومها كه «Cyp2D6 » ناميده ميشوند، حداقل سه نوع الل متفاوت دارد. اگر فردي الل وحشي را داشته باشد، سرنوشت دارو در وي طبيعي است. وجود اللهاي جهش يافته به تغييرات عميقي در سرنوشت داروها ميانجامد. برخي جهشها به توليد« Cyp2D6 » بسيار فعال يا با فعاليت بسيار پايين ميانجامد. در حالت اول، بدن به سرعت دارو را دفع ميكند. در نتيجه فرد پاسخ رضايتبخشي به دارو نشان نميدهد. در حالت دوم، به علت كاهش دفع دارو، فرد با تجمع دارو در بدن و حساسيتهاي دارويي روبرو ميشود كه گاهي حتي ميتواند به مرگ او منجر شود. از اين رو، ممكن است سه نفر به يك بيماري دچار شوند و پزشك براي هر سه نفر، يك دارو (آن هم به مقدار يكسان) تجويز كند، اما پاسخ سه بيمار به دارو بسيار متفاوت باشد. ما از مدتها پيش، از پاسخ متفاوت افراد به داروها آگاه بوديم و ميدانستيم كه يك دارو حتي ميتواند براي فردي حكم سم را داشته باشد، اما راهي براي پيشبيني آنها نداشتيم. فارماكوژنوميك ميخواهد شرايط را عوض كند. تهيه نمونه DNA از فرد (براي مثال با كشت سلولهاي مخاط دهان، مقدار بسيار كمي خون و حتي يك فوليكول مو، ميتوان به مقدار مناسبي DNA دست يافت) و بررسي ژنهاي مؤثر در سرنوشت دارو با كمك دستگاه PCR، امكان پيشبيني نحوه پاسخ افراد به دارو را فراهم ميسازد. محققان تلاش ميكنند تا در آيندهاي نه چندان دور، هر بيماري براساس وضعيت ژنتيكي خود مورد درمان قرار گيرد و تنها به علايم باليني و روشهاي معمول آزمايشگاهي بسنده نشود. از اين رو، درمان افراد «موردي» يا «شخصي» ميشود. به اين مفهوم كه «هر دارو به يك مقدار به هر بيمار» جاي خود را به «يك دارو با مقدار ويژه براي يك بيمار» ميدهد. در آينده، طراحي دارويي براساس ويژگيهاي ژنتيكي افراد مختلف يك جمعيت صورت ميگيرد. به عبارت ديگر، «داروي جهاني» جاي خود را به «داروي جمعيتي» ميدهد در سال 2000 ميلادي، تنها در ايالات متحده 8/12 ميليون دلار صرف تحقيق در اين زمينه شد. امروزه گاهي بيمار چندين بار به پزشك مراجعه ميكند تا وي داروهاي مختلفي را روي او امتحان كند. ولي پزشكي مولكولي با كمك فارماكوژنتيك، ميزان مراجعه بيمار به پزشك را به حداقل ميرساند، چيزي كه ممكن است براي بعضيها خوشايند نباشد.
بسياري از بيماران به دنبال احساس بهبود يا برطرف شدن علايم بيماري خود، مصرف داروهاي خود را متوقف ميسازند.
قطع درمان دارويي بدينگونه ميتواند خطرناك باشد، بويژه در مورد بيماريهايي نظير فشارخون بالا كه علايم بارز و مشخصي ندارند. با قطع سر خود دارودرماني، احتمال عود يا تشديد بيماري افزايش مييابد. بنابراين هنگامي كه در مورد لزوم استفاده از داروي خود مردد بوديد، حتماً با پزشك معالج خود مشورت نماييد.
منبع:www.behdasht.gov.ir
/ن