مرداد 1389 / 10 رمضان 1431 / 21 آگوست 2010 |
1) اجباري شدن نام خانوادگي براي افراد در ايران (1314 ش) |
2) آتشسوزي "مسجدالاقصي" قبله اوّل مسلمانان توسط رژيم صهيونيستي اسراييل (1348 ش): در سيام مرداد 1348ش، مسجدالاقصي، اولين قبله مسلمين و يكي از مقدسترين معابد مورد احترام اديان آسماني، توسط اشغالگران صهيونيست به آتش كشيده شد. ستونهاي آتش و دود تا ارتفاع صدها متري به آسمان برخاست. در قسمت جنوب شرقي در حدود دويست متر مربع از سقف مسجد كاملاً منهدم گرديد و گنبد مسجد در پنج نقطه سوخت. همچنين يكي از آثار متبرك مسجد و يك منبر مخصوص كه هشتصد سال سابقه داشت نيز كاملاً از بين رفت. اين جنايت دردناك، بازتاب تند و موج خروشاني در جهان اسلام به وجود آورد؛ آتش خشم مبارزان نهضت اسلامي ايران را برافروخته كرد و رژيم شاه را كه هميار اسراييل بود، دچار بحران جدي نمود. تلاش روزنامههاي ايران كه دست ساواك را در پشت سر داشتند، به منظور فرو نشاندن خشم ملت مسلمان ايران بينتيجه ماند. در نهايت محمدرضا پهلوي پس از اين حادثه ناگزير شد تا براي كاستن از خشم عمومي، مزوّرانه، بيانيهاي منتشر سازد و اظهار داغداري كند در حالي كه وي پس از مدتي كه در اجلاس سران كشورهاي اسلامي سخنراني ميكرد، از مسجدالاقصي نامي نبرد. حضرت امام خميني(ره)، آتش زدن مسجدالاقصي و كنفرانس اسلامي را به شدت محكوم كردند و كنفرانس را متهم نمودند كه تلاش دارد جنايت صهيونيزم را در اين حادثه لوث كند. |
3) روز بزرگداشت دانشمند شهير "علامه محمدباقر مجلسي" صاحب كتاب عظيم "بحارالانوار": علامه محمدباقر مجلسي در سال 1037 ق در اصفهان به دنيا آمد. پدرش مولا محمدتقي مجلسي از شاگردان بزرگ شيخ بهايي بود و در علوم اسلامي از سرآمدان روزگار خود به شمار ميرفت. علامه محمدباقر مجلسي درس و بحث را از چهار سالگي نزد پدر آغاز كرد و نبوغ سرشار او به حدي بود كه در چهارده سالگي از فيلسوف و دانشمند بزرگ اسلام، ملا صدراي شيرازي، اجازه روايت گرفت. از آن پس در حضور استاداني چون: علامه شوشتري، ميرزاي جزايري، ملا محسن فيض كاشاني، ملا صالح مازندراني و شيخ حرّ عاملي زانوي ادب زد و به مقامات عالي علمي رسيد. سپس به تدريس روي آورد و شاگردان بيشماري از مكتبش استفاده كردند. علامه مجلسي در اين حال با خود چنين انديشيد كه بايد گوهرهاي گران بهاي اهلبيت را كه جمعآوري كرده است در قالبي زيبا به نام بحارالانوار بگنجاند تا نه تنها طلاب، بلكه تمام علاقهمندان بتوانند به سوي قبله دلها يعني كلام اهلبيت هدايت شوند. از اين روي دست به كاري عظيم زد و شروع به نگارش اين دايرةالمعارف بزرگ تشيع نمود. كتاب عظيم "بحارالانوار" حاوي احاديث ارزشمند اهلبيت(ع) در يكصد و ده جلد بزرگترين و ماندگارترين اثر اين محدث كبير شيعه به شمار ميرود. همچنين حقُّ اليقين، عين الحياة، مشكوةُ الانوار به فارسي و شرح اربعين، مِراةُ العُقول و رسالةٌ في الاوزان به عربي از ديگر آثار اين علامه سترگ ميباشند. سرانجام علامه محمدباقر مجلسي اين رادمرد علم و عمل در 27 رمضان سال 1111 ق در 74 سالگي درگذشت و در جوار پدر علامهاش در كنار مسجد جامع اصفهان، مدفون شد. |
4) آغاز هفته جهاني مسجد (تصويب در سال 1382 ش): به پيشنهاد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و با تصويب وزراي امور خارجه كشورهاي اسلامي در اجلاس تهران، هفته جهاني مسجد از سيام مرداد ماه برابر با 21 اوت همزمان با سالگرد آتش زدن مسجدالاقصي توسط رژيم صهيونيستي اسرائيل، برگزار ميشود. در اين اجلاس از كشورهاي عضو خواسته شد با هدف ارج نهادن به نقش مساجد و صيانت از آنها به عنوان اماكن مقدسه، در احياء و تجليل از اين روز تلاش كنند. ارايه الگوي مناسب براي بزرگداشت هفته مسجد، تبيين مطالبات و نيازهاي مساجد، بررسي وضعيت گذشته و حال مساجد، بررسي نقش مساجد در تعامل بين دين و دولت و معرفي و قدرداني از ائمه جماعات موفق از جمله موضوعاتي است كه در اين هفته مطرح ميگردد. تبيين قداست و عظمت مسجد، تكريم نيروهاي فعال در مساجد، توجه به عمران و آباداني معنوي و فيزيكي مساجد، تلاش براي بهبود محتواي برنامههاي فرهنگي مساجد و ايجاد هماهنگي بين متوليان اين اماكن شريف نيز بايد در اين هفته مورد توجه قرار گيرند. |
5) وفات حضرت خديجه(سلام الله عليها همسر با وفاي پيامبر اسلام(صلي الله عليه واله بنا به روايتي(10بعثت): حضرت خديجهي كبري(س) كه از زنان نامدار و ثروتمند قريش بود پانزده سال قبل از بعثت با پيامبر اسلام(ص) ازدواج كرد. اين بانوي بزرگوار اولين فردي بود كه به رسالت پيامبر ايمان آورد و با تمام توان و ثروت خود به ياري دين اسلام برخاست. وجود حضرت خديجه براي پيامبر اسلام به قدري اهميت داشت كه پيامبر اكرم(ص) رحلت اين بانوي بزرگ را مصيبتي عظيم خواند و سال رحلت حضرت خديجه و حامي بزرگ ديگر خود يعني حضرت ابوطالب را عام الحزن يعني سال اندوه ناميد، زيرا ابوطالب عموي پيامبر نيز در همان سال وفات يافته بود. پيامبر اكرم(ص)، حتي سالها پس از رحلت آن بانوي بزرگوار، از ايشان به خوبي و نيكي ياد ميكرد و او را ستايش مينمود. آن حضرت در جواب كسي كه به پيغمبر گفت: خداوند، بهتر از خديجه را به تو عوض داده است، فرمود: "سوگند به خدا كه خداوند، مرا بهتر از او عوض نداده است. او به من ايمان آورد، هنگامي كه مردم كفر ورزيدند و مرا تصديق كرد، آنگاه كه مردم مرا تكذيب كردند و با مال خود مرا ياري نمود، آنگاه كه مردم، مرا محروم ساختند و پروردگار، مرا تنها از ميان زنان، از او به ولادت فرزند روزي داد." ام المؤمنين خديجه(س) به هنگام وفات 65 سال داشت. |
6) ارسال نامهي كوفيان براي "امام حسين(عليه السلام)" جهت عزيمت امام به عراق(60ق): امام حسين(عليه السلام) پس از ترك اعتراضآميز مدينه و ورود به مكه، به افشاي ماهيّت ضد اسلامي دستگاه يزيد پرداخت. در اين حال، مردم كوفه كه خاطرهي حكومت علي(عليه السلام) را از بيست سال پيش در خاطر داشتند، از امام حسين(عليه السلام) جهت رهبري خود دعوت كردند. از آن پس، سران شيعيان كوفه، نامههايى به حضور امام نوشتند كه اولين نامه در دهم رمضان سال شصت هجري به دست آن حضرت رسيد. ارسال نامهها از طرف شخصيتها و گروههاي متعدد كوفي همچنان ادامه يافت به طوري كه تنها در يك روز، ششصد نامه به دست امام رسيد و مجموع نامههايي كه به تدريج ميرسيد، بالغ بر دوازده هزار نامه گرديد. دعوت كوفيان، بُعد تازهاي به وضعيت داد و وظيفهي تازهاي براي امام ايجاد كرد. بنابراين و با در نظر گرفتن شرايط موجود بود كه امام حسين(ع) تصميم به عزيمت به عراق گرفته، راهي آن ديار شد. |
7) برگزاري مراسم بيعت درباريان با امام رضا(عليه السلام) به امر مامون عباسي(201 ق): پس از تفويض و در حقيقت تحميلِ ولايتعهدي مامون به امام رضا(عليه السلام) در هفتم رمضان سال 201 ق، تشريفات بيعت، طي مراسمي شكوهمند در روز پنجشنبه دهم ماه رمضان همان سال به عمل آمد و حضرت بر مسندِ ولايتعهدي جلوس فرمودند. اولين كسي كه به دستور خليفه، دست بيعت به امام داد، عباس فرزند مامون بود. پس از او، فضل به سهل، وزير اعظم؛ يحيى بن اَكثَم، مُفتي دربار؛ و سپس امراي لشكر و عموم اشراف و رجالِ بنيعباس كه حاضر بودند، با آن حضرت بيت كردند. موضوع ولايتعهدي امام رضا(عليه السلام)، طبعاً براي دوستان و شيعيان آن حضرت موجب سرور و شادماني شد، زيرا آنان خلافت را حق مسلّمِ اهل بيت(عليهم السلام) ميدانستند. وليِ خود آن حضرت از اين امر اندوهگين و متأثر بود و در مقابل اظهار خوشحالي يكي از اطرافيان فرمود: دل به اين كار مَبَند و به آن خشنود مباش كه دوامي ندارد. |
8) قتل "خواجه نظام الملك" وزير دانشمند سلجوقي(485 ق): خواجه نظام الملك در اصل از دهقان زادگان بيهق بود، اما در طوس تربيت يافت. او پس از تحصيل ادب و فقه، وارد دستگاه حكومتي آلب ارسلان شد. خواجه نظام الملك، مشهورترين وزير ايراني است كه نزديك به 30 سال وزارت سلجوقيان را بر عهده داشت. از جمله اقدامات مهم وي تأسيس مدارسي به نام "نظاميّه" در طوس، هرات، نيشابور و بغداد است. در اواخر دوران وزارت نظام الملك، رابطهي او با ملكشاه سلجوقي رو به تيرگي نهاد ولي شاه سلجوقي وي را عزل نكرد زيرا از طرفداران بيشمار وي هراس داشت. سرانجام در سال 485 ق در سفري كه نظام الملك به همراه ملك شاه عازم بغداد بود، در نزديكي كرمانشاه جواني در لباس صوفيه به نزد خواجه آمد و او را با ضربت دشنهاي مجروح ساخت و خواجه با آن جراحت درگذشت. بعدها چنين شهرت يافت كه كُشَندهي وي، از فداييان اسماعيلي است. نفوذ نظامالملك در دستگاه سلاجِقِه با قتل او از ميان نرفت، زيرا فرزندان او در دوران سلجوقيان، مكرّر به وزارت و مشاغل عمدهي ديواني دست يافتند. |
9) 21اوت سال1945ميلادي: رينولد نيكلسون دانشمند و شرق شناس انگليسي درگذشت. او درسال1903ميلادي درپايان تحصيلاتش درسمت استاد زبان دردانشگاه كمبريج مشغول تدريس شد. او بعد از درگذشت ادوارد براون ايرانشناس معروف انگليسي دردانشگاه جانشين وي شد. نيكلسون كه درزمينه ادبيات ايران مطالعاتي درخور توجه داشت خود را مريد مولانا جلال الدّين رومي عارف و شاعر بلند آوازه ايراني مي دانست و مدت25سال درباره مثنوي مولوي تحقيق و مطالعه كرد. «تصحيح تذكرة الاولياء عطارنيشابوري، تاريخ ادبيات عرب و چندين مقاله درباره شعرو تصوف» ازجمله معروفترين آثار نيكلسون است. همچنين نخستين ترجمه كامل مثنوي مولوي ازاوست. |
10) 21اوت سال1959ميلادي: سازمان پيمان مركزي سِنتو با شركت ايران، تركيه، پاكستان و بريتانيا درآنكارا تشكيل شد. پيمان سِنتو درواقع جايگزين پمان بغداد بود. باكودتاي عبدالكريم قاسم درعراق و خروج اين كشور ازپيمان بغداد، مقرّ آن نيز به آنكارا انتقال يافت و سِنتو ناميده شد. پيمان سِنتو حلقه اتصال پيمانهاي ناتو و سِنتو بود كه ابتكار استكبارجهاني و به منظور ايجاد ديوارحفاظي- دفاعي دربرابر شوروي و جلوگيري ازنفوذ آن كشور درديگرمناطق جهان ايجاد شده بود. درسال1979ميلادي باسقوط رژيم طاغوت درايران دولت جمهوري اسلامي ايران ازاين پيمان خارج شد و بالاخره درسال1980ميلادي پيمان سنتو منحل اعلام شد. |
11) 21اوت سال1514ميلادي: جنگ تاريخي چالدران روي داد. جنگ چالدران ازبزرگترين جنگهاي تاريخ ايران و عثماني است كه دردشتي به همين نام واقع ميان تبريز و خوي بين قواي ايران و عثماني رخ داد. اين جنگ ميان سپاه شاه اسماعيل صفوي و قواي سلطان سليم عثماني روي داد و با وجود تلاشهاي ايرانيان به نفع عثماني پايان يافت. |
12) 21اوت سال1912ميلادي: كشور آلباني استقلال داخلي يافت و بصورت اميرنشيني مستقل درآمد. تاسال 1925 ميلادي شوراي سلطنتي براين كشور حكومت مي كرد اما دراين سال قيام مردمي به رهبري احمد زوغو موجب روي كارآمدن نظام جمهوري درآلباني شد. آلباني درجنگ جهاني دوم به اشغال موسوليني درآمد و تاسال1944ميلادي سلطه ايتاليا براين كشور ادامه يافت. دراين سالها جنبش پرتوان پارتيزاني به رهبري انورخوجه سازماندهي مقاومت مردمي را به عهده گرفت و مجدداً جمهوري اعلام كرد و تا پايان عمردرسمت رياست جمهوري آلباني باقي ماند. كشورآلباني درجنوب قاره اروپا و درشبه جزيره بالكان واقع شده و با كشورهاي يونان و يوگسلاوي سابق هم مرز است. |
13) تولد "آگوستين كوشي" رياضيدان معروف فرانسوي (1789م): آگوستين لويى بارون كوشي، رياضيدان فرانسوي در 21 اوت 1789م در شهر پاريس فرانسه به دنيا آمد. او زماني به دنيا آمد كه فرانسه درگير انقلاب بود به همين دليل خانواده كوشي به روستايى در توابع پاريس رفتند و آگوستين تحت تعليم پدر، تحصيلات خود را فرا گرفت. وي از كودكي داراي استعدادي خارقالعاده در زمينه رياضي بود. طولي نكشيد كه در 15 سالگي جايزه بزرگ امپراتور را در ادبيات قديم بُرد و در 18 سالگي از مدرسه پليتكنيك با مقام اول فارغ التحصيل شد. كوشي از آن پس به تحقيق و مطالعه در رياضيات پرداخت و به نتايج مهمي دست يافت. در واقع، بيشتر كارهاي كوشي در زمينه رياضيات محض بود و در اين راستا، تحقيقات موثري در همه رشتههاي رياضي از جمله تئوري توابع، حسابهاي ديفرانسيل و اَنتِگرال و علم تحليل رياضي انجام داد. همچنين رياضيات جديد به علت دو ابداع مهم كوشي كه هر يك از آنها، خط سير رياضيات قرن نوزدهم را عوض كردند، مرهون تلاشهاي اوست. اين دو ابداع شامل معمول ساختن دقت لازم در تعاريف و استدلالهاي آناليز رياضي و نيز ايجاد واقعي آناليز تركيبي بر مباني محكم، ميباشند. وي همچنين تئوري توابع يك متغير موهومي را بنا نهاد و همين تئوري است كه امروزه، بزرگترين عنوان افتخار او محسوب ميشود. كوشي برخلاف فردريك گائوس رياضيدان شهير آلماني هم عصر خويش كه اكتشافات خود را پنهان ميكرد، تمام اكتشافات خود را به آكادمي ميفرستاد و با قدرتي كه در تعليم عَمَلي داشته است توانست به واقعْ دقت و صحت را بر آناليز رياضي تحميل كند. او كسي بود كه موفق شد اكتشافات گائوس را دو مرتبه كشف نمايد. روش فكري كوشي در اكتشاف بدايع، بينظير بود و تاثير قوي و واقعي او در رياضيات تا ساليان دراز باقي خواهد ماند. آگوستين كوشي سرانجام در 23 مه 1857م در 68 سالگي بر اثر بيماري درگذشت. |
14) مرگ "ژوليوس اُوپرْتْ" محقق و خاورشناس معروف آلماني (1905م): ژولْيوس اُوپِرْتْ، خاورشناس معروف آلماني و بنيانگذار علم آسورشناسي، در نهم ژوئيه 1825م در هامبورگ آلمان به دنيا آمد. او تحصيلات مقدماتي و تكميلي خود را در آلمان، سوئيس و فرانسه گذراند و در رشته زبانشناسي و باستانشناسي به تحقيق و مطالعه پرداخت. اوپرت همچنين زبانهاي فارسي، عربي، عبري و سانسكريت را آموخت. وي مقالهاي درباره سيستم صوتي زبان هخامنشي ارائه نمود كه در آن، روش ادا كردن حروف صدادار در زبان فرس قديم را بيان كرد. مطالعه و ترجمه كتيبههاي ميخي زمان داريوش هخامنشي كه به سه زبان فرس هخامنشي، آشوري يا سامي و توراني بود، از ديگر فعاليتهاي اوپرت به شمار ميرود. از اين رو، كرسي استادي آسورشناسي در فرانسه را برعهده گرفت و با تلاشهاي وسيع وي در اين رشته، به عنوان جامع علوم و بنيانگذار آسورشناسي در جهان معرفي شد. در كنار تدريس، مطالعات حضوري در كاوشهاي باستانشناسي به اوپرت امكان داد تا بتواند نقشه شهر بابل قديم در بينالنّهرين را برطبق اصول فني و علمي رسم كند. هرچند در اين ميان، كتابخانه بزرگي حاوي لوحههاي به خط ميخي كشف شد كه سر از موزههاي اروپا و به ويژه انگلستان درآورد. پروفسور اوپرت بالغ بر هشتاد اثر از خود به يادگار گذاشت كه در موضوع آسورشناسي، كتيبه و نيز زبانهاي باستاني، تاريخ نگاري و نژادشناسي بوده است. وي در سال 1881م مجله آسورشناسي را در پاريس تأسيس كرد و مقالات تتبُّعي قابل ملاحظهاي در آن نگاشت كه مورد توجه و استفاده اهل علم در اروپا و امريكا قرار گرفت. پروفسور ژوليوس اوپرت سرانجام در 21 اوت 1905م در هشتاد سالگي در پاريس درگذشت. |
15) قتل "لئون تروتِسكي" يار و همرزم لنين و سياستمدار مشهور شوروي سابق (1940م): لئون تروتِسْكي عامل اصلي پيروزي انقلاب بلشويكي روسيه، در نهم آوريل 1879م در اوكراين در جنوب غربي روسيه به دنيا آمد. وي در سال 1902م در لندن با لنين آشنا شد و پس از گرايش به ماركْسيسم، در ساير مراحل اقدامات لنين، يار و همرزم او بود. تروتسكي پس از پيروزي انقلاب كمونيستي به مدارج بالايى رسيد و ارتش سرخ شوروي را ايجاد كرد. او با سازماندهي اين ارتش، بالاترين نقش را در تثبيت پيروزي انقلاب روسيه پس از رهبري لنين بر عهده داشت. هدف وي از تشكيل ارتش سرخ شوروي كه در آغاز، يك نيروي غير منظم از داوطلبان بلشويك بود. ايجاد يك نيروي مستقل از ارتش تزاري براي مقابله با قيام احتمالي بعضي از فرماندهان و واحدهاي ارتش تزاري در برابر رژيم جديد بود. تروتسكي مبتكر نظريه "انقلاب مداوم" است و بر اين اساس، معتقد به صدور انقلاب ماركسيستي شوروي به خارج از روسيه بود و تقويت حركتهاي انقلابي را در سراسر جهان از طرف دولت شوروي ضروري ميدانست. در اين راستا، شهرت تروتسكي در تاريخ سياسي شوروي سابق به خاطر اختلافات ايدئولوژيكي وي با استالين است. پس از مرگ لنين، تروتسكي خواستار ادامه مشي لنين در جهاني كردن انقلاب كمونيستي بود ولي استالين به سوسياليسم و كمونيسم براي يك كشور اعتقاد داشت. تروتسكي كه عقايدش عليه استالين، بعدها موجب ظهور انديشه تروتِسْكيسْم در صحنه سياسي جهان گرديد، رهبري جناح مخالف استالين را در درون حزب كمونيست پس از مرگ لنين بر عهده گرفت و طرفداران او از تندروترين ماركسيستها به شمار ميرفتند. او سستي و رخوتي را كه عارض نهضت كمونيسم شده بود به باد مذمت و انتقاد ميگرفت و مخالفت با مسئله جهاني شدن كمونيسم را به منزله زيرپا نهادن اصول ماركس و لنين به شمار ميآورد و آن را خيانت به انقلاب روسيه ميدانست. تروتسكي و استالين كه هر دو از همرزمان لنين و از مهمترين چهرههاي انقلاب روسيه بودند، پس از مدتي چنان دشمن يكديگر شدند كه تروتسكيسم و استالينيسم، دو واژه كاملا متضاد شده بود. واژههايى كه يكي دم از ضرورت جهاني شدن قهري كمونيسم ميزد و ديگري خواستار تقويت اركان سوسياليسم و كمونيسم در داخل مرزهاي شوروي بود. تروتسكي در سال 1927، قبل از اجراي برنامه 5 ساله اقتصادي استالين، همراه با 75 نفر از اعضاي مؤثر و بلندپايه حزب كمونيست، از كميته مركزي و سپس از عضويت در اين حزب اخراج شد و به جمهوري قزاقستان تبعيد گرديد. تروتسكي در سال 1937 به رهبري شبكه توطئه عليه استالين متهم گشت و پس از محاكمه، به طور غيابي به مرگ محكوم شد. تروتسكي در همين سال به مكزيك رفت تا اينكه در 21 اوت 1940م در آن كشور توسط يكي از عوامل استالين با ضربات تبر در 61 سالگي به قتل رسيد. تروتسكي كتابها، رسالهها و مقالات جدلي فراواني نگاشته است كه آثاري همچون ادبيات و انقلاب و تاريخ انقلاب روسيه جملگي حاكي از ذكاوت فوقالعاده اوست به طوري كه دشمنانش نيز به اين امر اعتراف دارند. |
16) تشكيل كنفرانس "دمبارتِنْ اوكْسْ"، زمينهساز تشكيل سازمان ملل متحد (1944م): با آشكار شدن نشانههاي پيروزي متفقين و شكست متحدين در جريان جنگ جهاني دوم، كنفرانسهاي متعددي با حضور سران كشورهاي پيروز براي بررسي اوضاع نظامي و آينده سياسي جهان برگزار گرديد كه يكي از اين نشستها، كنفرانس دمْبارتن اوكْسْ بود كه در 21 اوت 1944م با حضور سران امريكا، شوروي، چين و انگلستان در ايالت كلمبياي امريكا آغاز به كار كرد. هدف از برپايى اين كنفرانس، مذاكره پيرامون تأسيس يك سازمان بينالمللي بود كه بتواند راهحلهايى براي رفع مشكلات پس از جنگ ارائه دهد. در اين جلسات در خصوص اساسنامه سازمان ملل متحد، مذاكراتي انجام گرفت و طرح مقدماتي منشور كه بعداً منشور ملل متحد ناميده شد، تهيه گرديد. براساس توافقات حاصله در اين كنفرانس، سازمان ملل مركب از يك مجمع عمومي، يك شوراي امنيت، يك دبيرخانه و يك شوراي اقتصادي - اجتماعي ميباشد. كنفرانس دمبارتن اوكس در واقع نقطه پايان موجوديت جامعه ملل و نقطه آغاز سازمان ملل متحد بود. با اين حال، سازمان ملل متحد گرچه ناكارآمدي و عدم توانايي جامعه ملل را به چالش كشانيد و در حقيقت، اجماع بينالمللي براي پيشگيري از جنگ را به دنبال داشت، اما در مقام عمل، از ايفاي نقش واقعي خود دور مانده و با ارائه حق وتو به كشورهاي بزرگ، كارايي و استقلال عمل خود را زير سؤال برده است. |
17) جايگزيني سازمان پيمان مركزي موسوم به "سنتو" به جاي "پيمان بغداد" (1959م) با پايان جنگ جهاني دوم و شكلگيري جهان دو قطبي، مسئله جلوگيري از نفوذ در قلمرو ديگري به انعقاد پيمانهايى انجاميد كه "پيمانِ بغداد" از آن جمله است. اين پيمان در 24 فوريه 1955م بين كشورهاي تركيه و عراق به امضاء رسيد و بعداً انگلستان، پاكستان و ايران به اين پيمان ملحق شدند. اين پيمان در حقيقت از ابتكارات دولت امريكا بود كه ميخواست يك سازمان دفاعي و قوي در خاورميانه به وجود آيد تا از گسترش نفوذ شوروي در اين منطقه جلوگيري نمايد و حلقههاي دفاعي غرب را كامل كند. اما پس از وقوع كودتاي ضد سلطنتي در عراق و روي كار آمدن عبدالكريم قاسم در 14 ژوئيه 1958، اين كشور عملاً از اين پيمان خارج شد. به اين جهت مركز پيمان از بغداد به آنكارا منتقل گرديد و در اجلاسيه 21 اوت 1959م به "سازمان پيمان مركزي" كه اختصاراً "سنتو" خوانده ميشد، تغيير نام داد. اين پيمان كه در راستاي اهداف غرب و امريكا عمل مينمود، پس از پيروزي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي خروج ايران از آن، از سال 1979م عملا منحل گرديده است. |
18) تظاهرات سياهپوستان "آلاباما" براي اجراي قانون حق رأي (1965م) |
19) به آتش كشيدن مسجد الاقصي قبله اول مسلمانان توسط صهيونيستها (1969م): در ادامه جنايات رژيم صهيونيستي و اندك زماني پس از سومين جنگ اعراب و اسرائيل، مسجدالاقصي قبله اول مسلمانان، و يكي از اماكن مقدس نزد تمام اديان الهي، مورد تعرض قرار گرفت. در 21 اوت 1969م در اثر آتشسوزي مسجدالاقصي توسط صهيونيستها، به اين مكان مقدس و تاريخي، آسيبهاي فراواني وارد شد. در جريان اين آتشسوزي، ستونهاي آتش و دود تا ارتفاع صدها متري به آسمان برخاست. در قسمت جنوب شرقي مسجد، در حدود دويست متر مربع از سقف مسجد كاملاً منهدم شد و قسمتهايى از گنبد مسجد و منبري كه سابقهاي هشتصد ساله داشت طعمه حريق گرديد. رژيم صهيونيستي آتش سوزي مسجدالاقصي را به يك جهانگرد استراليايى نسبت داد و وي را دستگير كرد. اما يك دادگاه نمايشي در تل آويو، اين صهيونيست را بيمار رواني خواند و او را آزاد كرد. در همين زمان، مسلمانان در كشورهاي اسلامي بدون توجه به تبليغات رژيم اشغالگر قدس و حاميان غربي آن، تظاهرات گستردهاي عليه اين رژيم برپا كردند. و خشم و انزجار خود را از جنايات رژيم صهيونيستي اعلام نمودند. علاوه بر اين، آتش زدن مسجد الاقصي توسط صهيونيستها موجب شد دولتهاي اسلامي براي مقابله با خطرهايي كه جهان اسلام و مقدسات اسلامي را تهديد ميكند، نشست سازمان كنفرانس اسلامي را تشكيل دهند. |
20) ترور "بنينيو اكينو" سياستمدار معروف و رهبر مخالفان دولت فيليپين (1983م): بتينو اكينو سياستمدار نامي فيليپين و رهبر مبارزان سياسي ضد ديكتاتوري اين كشور، در سال 1934م در فيليپين به دنيا آمد. پدر بتينو، سياستمدار و سناتور مجلس بود و پدربزرگش نيز از انقلابيوني بود كه با نيروهاي استعماري اسپانيا و بعدها با قواي اشغالگر امريكايى در اواخرقرن نوزدهم جنگيد. اكينو در سال 1950م در حالي كه هنوز 16 ساله بود به عنوان يك خبرنگار، از معتبرترين روزنامه وقت فيليپين راهي شبه جزيره كره شد تا از جنگ دو كره گزارش تهيه كند. وي دو سال بعد از خبرنگاران برجسته اين روزنامه شد و پس از آن در دانشگاه دولتي فيليپين به تحصيل در رشته حقوق پرداخت. اكينو در 20 سالگي به عنوان يكي از مشاوران رئيسجمهور وقت فيليپين برگزيده شد و در به تسليم واداشتن رهبر چريكهاي كمونيست آن روز نقش مهمي ايفا كرد. او در ادامه، در 22 سالگي شهردار زادگاه خود، در 25 سالگي معاون استاندار و در 30 سالگي استاندار يكي از ايالات فيليپين گرديد. در عين حال، اكينو از سال 1957م به مدت هشت سال، مشاور ويژه رئيس جمهور وقت فيليپين بود تا اينكه فرديناند ماركوس به رياست جمهوري رسيد و اكينو در 33 سالگي به دبيركلي حزب مخالف ماركوس برگزيده شد. پس از طي دو دوره رياست جمهوري ماركوس، اكينو خود را نامزد رياست جمهوري فيليپين كرد اما قبل از انتخابات، ماركوس اعلام نمود كه توطئهاي با شركت عناصر چپ و راست براي ايجاد انقلاب در فيليپين كشف شده است و عده زيادي از سياستمداران در آن شركت داشتهاند. ماركوس به اين بهانه، حكومت نظامي اعلام كرد و انتخابات را لغو نمود. اكينو نيز در همان سال و به همين اتهام دستگير شد و مدت هفت سال و نيم در زندان ماند. در سال 1977م يك دادگاه نظامي، او را به اتهام قتل، توطئه براندازي و داشتن اسلحه غيرمجازْ محاكمه و محكوم به مرگ كرد، اما حكم اجرا نشد. در اين زمان، اكينو از داخل زندان به صدور بيانيههاي سياسي ادامه داد و حزب قدرت مردم را رهبري ميكرد. اما حزب او در مقابل حزب دولتي شكست خورد و اكينو اعلام نمود كه انتخابات مخدوش بوده است. در همان سال، ماركوس، رئيس جمهور مستبد فيليپين به اكينو اجازه داد كه براي انجام عمل جراحي قلب از زندان خارج شود و عازم امريكا گردد. اكينو پس از عمل، مدت سه سال در اين كشور ماند و هنگامي كه تصميم خود را براي بازگشت به فيليپين اعلام كرد، به او هشدار داده شد كه كشته خواهد شد. اما اكينو به اين مسئله توجهي نكرد. از اين رو، بلافاصله پس از ورود به فيليپين در 21 اوت 1983م توسط ماموران امنيتي دستگير گرديد. اما در همين زمان، مردي كه لباس خدمتكاران فرودگاه را به تن داشت، به محض اينكه پاياكينو به زمين رسيد گلولهاي به گردن او شليك كرد و او را در 49 سالگي كشت. ماموران امنيتي آن مرد را كشتند و به اين ترتيب موضوع ترور اكينو در هالهاي از ابهام فرو رفت. با اين حال محافل سياسي كشور، دولت ماركوس را عامل قتل اكينو معرفي كردند. سه سال بعد، همسر اكينو با كمك نفوذ و وجههاي كه به خاطر قتل شوهرش كسب كرده بود ماركوس را شكست داد و رهبري فيليپين را برعهده گرفت. |
21) روز استقلال كشور "لتوني" از اتحاد جماهير شوروي سابق (1991م): لاتويا كه به نام فرانسوي آن، در ايران، لتوني خوانده ميشد، يكي از سه جمهوري ساحلي درياي بالتيك است كه بين دو كشور ليتواني و استوني و در مشرق اروپا قرار گرفته است. مساحت اين كشور 64/610 كيلومتر مربع و جمعيت آن نزديك به 2/5 ميليون نفر ميباشد. پايتخت لتوني ريگا و از شهرهاي مهم آن دائوگاوپيلس، ليپايا و يلگاوا قابل ذكرند. حدود 40 درصد مردم لتوني پيرو مذهب مسيحيت و عمدتاً پروتستان هستند. سكنه لتوني از مليتهاي مختلف روسي، اوكرايني، لهستاني، ليتوانيايى و اكثريت لتونيايى هستند. زبان رسمي اين كشور لتونيايى است. واحد پول لتوني لاتس ميباشد. كه بعد از پيوستن اين كشور به اتحاديه اروپا، در 30 آوريل 2004، يورو به عنوان پول واحد اروپائي، جايگزين آن خواهد شد. با توجه به رشد منفي جمعيت در لتوني پيشبيني ميشود جمعيت اين كشور تا سال 2025 نزديك به2 ميليون نفر خواهد بود. نظام سياسي حاكم بر لتوني جمهوري چند حزبي با يك مجلس قانونگزاري است. كشور لتوني در شرق اروپا و در غرب روسيه قرار دارد. نخستين ساكنان اين منطقه را، اقوامِ شكارچي و ماهيگير تشكيل ميدادند كه در هزارههاي قبل از ميلاد مسيح(ع) وارد اين سرزمين شده بودند. قرون بعد از ميلاد، تحت حاكميت سوئد، روسيه و بعداً آلمان قرار گرفت كه آيين مسيحيت نيز توسط آلمانها، در اين منطقه، جايگزين شد. در قرون اخير، لهستان، سوئد و سرانجام روسها بر اين ناحيه تسلط يافتند كه تا اوائل قرن بيستم ادامه داشت. بعد از انقلاب بلشويكي در 1917، لتوني نيز در 18 نوامبر همين سال، استقلال خود را اعلام كرد كه در سال 1920م از طرف شوروي به رسميت شناخته شد. اما در سال 1940م، كشورهاي منطقه بالتيك و از جمله لتوني به اشغال كمونيستها درآمدند كه تا فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991م ادامه داشت. در اين زمان ، لتوني نيز همگام با كشورهاي منطقه، خواهان استقلال گرديد و در نهايت در 21 اوت 1991م استقلال خود را اعلام نمود. |
22) تولد موريس پيالا ( 2003-1925) فيلم ساز فرانسوي |