فلسطين و صهيونيزم (12) طرحهاى صلح

بـى مـعـنـاتـريـن واژه در رابـطـه بـا رژيـم نـامـشـروع اسرائيل (صلح) است . صلح با كشورى كه تمام تلاش خود را مصروف از بين بردن هستى و مـوجوديت ديگران كرده است ، چيزى جز تسليم و سازش بى قيد و شرط در برابر اهداف پليد او نـيـسـت .
دوشنبه، 8 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسطين و صهيونيزم (12) طرحهاى صلح

فلسطين و صهيونيزم (12) طرحهاى صلح
فلسطين و صهيونيزم (12) طرحهاى صلح


 

نويسنده : مرتضی شيرودی




 

درس دوازدهم: طرحهاى صلح يا سازش
 

بـى مـعـنـاتـريـن واژه در رابـطـه بـا رژيـم نـامـشـروع اسرائيل (صلح) است . صلح با كشورى كه تمام تلاش خود را مصروف از بين بردن هستى و مـوجوديت ديگران كرده است ، چيزى جز تسليم و سازش بى قيد و شرط در برابر اهداف پليد او نـيـسـت .
دم زدن از هـمـزيـسـتـى مـسـالمـت آمـيـز بـا چـنـيـن رژيـمـى بـه مـعـنـاى تـغـافـل و چـشـم پـوشـى از آزادى و غـيـرت انـسـانـى اسـت ؛ شـايـد بـتـوان گـفـت :
يـكـى از دلايـل گستاخيهاى بى حد و حصر اين رژيم در قبال ديگران همين نغمه هاى سازش كارانه توام بـا قـبـول ذلّت و خوارى است . تاريخ فلسطين نشان داده است كه هرگاه با اين رژيم غاصب از در سـازش و مـسـالمـت وارد شـده انـد، بـر ظـلم و سـتم خود افزوده است و هر از گاهى با كمترين فشار اين رژيم ، فلسطينيان آواره شده اند و در نتيجه ، موفقيت اين رژيم بيشتر شده است .
فـكـر سـازش بـا رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى در اذهـان بـسـيـارى از رهـبـران عـربـى حـتـى قـبـل از تـشـكـيـل رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى وجـود داشـتـه اسـت . در سـال 1348 (1969 م) گـروه عـرفـات باب مذاكره با صهيونيستها را بطور محرمانه گشود كـه بـه دليـل مـخـالفـت عـنـاصـرى از سـازمـان (الفـتـح) ، مذاكرات به جايى نرسيد.
بعدها آمريكاييان به واسطه عناصر خود در دانشگاه آمريكايى بيروت با بعضى از مقامات ساف وارد مـذاكـره شـده و آنـهـارا بـه دسـت كـشـيـدن از فـعـاليتهاى مسلحانه و روى آوردن به فعاليتهاى سـيـاسى تشويق كردند.(210)
شايد همين تماسهاى مخفيانه رهبران فلسطينى با مقامات اسـرائيـلى بـود كـه رهـبـران عـرب را بـه مـلاقـات بـا سـران رژيـم صهيونيستى ترغيب كرد.
بـنـابـرايـن ارائه و اجـراى طرحهاى موسوم به صلح ، امورى اتفاقى نيست و مسأله سازش با رژيم صهيونيستى در افكار بيشتر رهبران عربى وجود داشته است ، اما در انتظار فرصت مناسب براى ابراز آن بوده اند.

قرار داد كمپ ديويد
 

شـكـسـتـهـاى سـنـگـيـن مـصـر ا ز اسـرائيـل ، امـيـد ايـن كـشـور را از ايـنـكـه بـتـوانـد بـر اسرائيل غلبه كند، از بين برد. روسها نيز نتوانستند و يا نخواستند مصر و اعراب را در جنگ با رژيـم صـهـيـونـيـسـتى يارى دهند، به همين جهت انور سادات رئيس جمهور وقت مصر دست كمك به سوى آمريكا دراز كرد كه با استقبال اين كشور روبه رو شد. سادات براى نشان دادن حسن نيت ! خـود ضـمـن مـسـافـرت بـه اسرائيل در پارلمان اين كشور نيز سخنرانى كرده ، آمادگى خود را بـراى انعقاد پيمان صلح اعلام كرد.
مذاكرات بين دو طرف با چالشهاى زيادى همراه بود، ولى سرانجام با وساطت كارتر، رئيس جمهور آمريكا، مذاكرات از بن بست خارج شد و قرار داد صلح در ارديـبـهـشت 1358 (مارس 1979) با حضور كارتر، بگين و سادات در كمپ ديويد آمريكا به امضا رسيد.

مفاد اين قرارداد عبارت است از:
 

1 ـ صلح مصر و رژيم صهيونيستى و در نتيجه پذيرش موجوديت اين رژيم توسط مصر.
2 ـ تـخـليـه صـحـراى سـيـنـا و بـازگـردانـدن آن بـه مصر. اين بند در واقع غير نظامى شدن صـحـراى سـيـنـا بود و گرنه اين صحرا به حاكميت مصر در نيامد و نيروهاى نظامى مصر نمى توانستند در اين منطقه تردد داشته باشند.
3 ـ خـود مـخـتـارى فـلسـطـيـنـيـهـا در نـوار غـزّه و كـرانـه غـربـى رود اردن تـحـت نظارت دولت صهيونيستى .(211)
پس از امضاى اين پيمان ، دو كشور روابط رسمى ديپلماتيك خود را آغاز كردند. بيشتر كشورهاى عـربـى ، تـحت فشار افكار عمومى خود، با اين قرار داد مخالفت كردند و حتى رژيم سعودى هم كمكهاى اقتصادى خود را به مصر قطع كرد. انزواى سياسى رژيم مصر ديرى نپاييد و بزودى كـشورهاى عربى ، بدون اينكه رژيم مصر در سياستهاى خود تجديد نظر كند، روابط سياسى خود را با آن بر قرار كردند.

نتايج پيمان كمپ ديويد
 

پيمان كمپ ديويد براى آمريكا و رژيم صهيونيستى نتائج زير را در پى داشت :
1 ـ تـبـديـل مـصر به پايگاه آمريكا؛ زيرا آمريكا صحراى سينا را به پايگاه نيروهاى واكنش ‍ سريع خود تبديل كرد.
2 ـ برهم خوردن توازن قوا در منطقه خاورميانه به نفع رژيم صهيونيستى .
3 ـ لغـو مـحـاصـره اقـتـصـادى كـه اعـراب از بـدو تـشـكـيـل رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى عـليـه وى اعمال مى كردند.
4 ـ حـل مـسـأله آب بـراى رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى از طـريـق رسـانـدن آبـهـاى رود نيل به صحراى نقب در فلسطين اشغالى.
5 ـ بـازشـدن كـانـال سـوئز بـه روى كـشـتـيـرانـى دريـايـى اسرائيل و تقويت نقشه هاى صهيونيستى براى تسلط بر درياى سرخ .
6 ـ رخنه مجدد صهيونيستها به آفريقا.(212)

طرح فهد
 

در مـرداد سـال 1360 (اوت 1981) فهد بن عبدالعزيز، وليعهد سابق سعودى و پادشاه فعلى ايـن كـشـور، طـرحـى مشتمل بر هشت ماده ، جهت حل بحران خاورميانه ، ارائه داد. اين طرح كه رژيم صهيونيستى را بصراحت به رسميت مى شناخت .
عبارت بود از:(213) 1 ـ عقب نشينى اسرائيل از سرزمينهاى اشغالى سال 1346 (1967 م) .
2 ـ از بـيـن بـردن آبـاديـهـاى يـهـودى نـشـيـن در مـنـاطـق اشـغـالى سال 1346 (1967 م) .
3 ـ تضمين آزادى مراسم مذهبى در مكانهاى مقدس فلسطين براى پيروان تمام اديان .
4 ـ جـبـران زيـان مـالى آن دسـتـه از فـلسـطـيـنـيـهـايـى كـه مايل به بازگشت نيستند.
5 ـ كـنـتـرل سـازمـان مـلل بر ساحل غربى رود اردن و نوار غزّه در دوره انتقالى پس از خروج از اشغال اسرائيل .
6 ـ تأسيس دولت فلسطينى در ساحل غربى رود اردن و نوار غزّه .
7 ـ شناسايى حق حاكميت تمام كشورهاى منطقه در صلح و همزيستى مسالمت آميز.
8 ـ تضمين اجراى مواد طرح از سوى سازمان ملل متحد يا برخى از اعضاى آن سازمان .
ايـن طـرح مـورد مـخـالفـت تـعـدادى از كـشورهاى اسلامى ، بويژه جمهورى اسلامى ايران ، قرار گـرفـت . امـام خمينى (ره) نوك تيز حملات خود را متوجه اين طرح ساخت و آن را خيانت به اسلام دانست و از جهان اسلام خواست با اين طرح مخالفت كنند.(214)
براى اصلاح و ترميم اين طرح ، سران 21 كشور عضو جامعه عرب به دعوت ملك حسن ، پادشاه مراكش ، در شهر (فاس) گـردهـم آمـدنـد و پـس از مذاكرات مفصل با ايجاد تغييراتى در طرح فهد، طرحى به نام (طرح اعـراب بـراى صـلح) يـا طـرح فـاس را تـصـويـب كـردند، ولى اين طرح نيز مانند طرح فهد موجوديت رريم صهيونيستى را بطور ضمنى پذيرفت .

كنفرانس بين المللى صلح
 

اين طرح نخستين بار از طرف (لئونيد برژنف) يكى از رهبران اتحاد جماهير شوروى (سابق) در سـال 1360 (1981 م) عـنـوان شـد. بـرژنف ضمن محكوم كردن طرح كمپ ديويد و اشاره به شـكـسـت آن ، خـواسـتار تشكيل يك كنفرانس بين المللى صلح با شركت كليه طرفهاى درگير از جـمـله آمـريـكـا، شـوروى ، اسـرائيل ، كشورهاى عربى ، ساف و همكارى كشورهاى اروپايى شد. سـرانـجـام ، پـيـشـنـهـاد كـنـفـرانـس بـيـن المـللى صـلح در آذر مـاه سـال 1360 بـه تـصـويـب سـازمـان مـلل مـتـحـد رسـيـد و مـقـرر شـد تـا قبل از پايان سال 1363 تشكيل شود.
هـمـزمـان بـا ارائه ايـن طـرح ، ريـگـان رئيـس جـمـهـور آمـريـكـا، پـيـشـنـهـاد تـشـكـيـل يـك فـدراسيون فلسطينى اردنى و واگذارى نمايندگى فلسطين به ملك حسين و ادغام نـوار غـزّه و سـاحـل غـربـى رود اردن در اردن را ارائه كـرد. ايـن پـيـشـنهاد مورد مخالفت ساف و پارلمان اردن قرار گرفت و عملى نشد.
بـا شـكـسـت طـرح صـلح ريـگـان ، كـنـفـرانـس بـيـن المـللى صـلح بـار ديـگـر مـورد تـوجـه مـحـافـل بـيـن المللى از جمله كشورهاى اروپايى و سازمان كنفرانس اسلامى قرار گرفت ، ولى باكار شكنيهاى رژيم صهيونيستى تشكيل آن به تأخير افتاد.
بـا آب شـدن يـخـهـاى جـنـگ سرد بين دو ابرقدرت ، مواضع طرفين و اقمار آنها در مورد مسأله فـلسـطـين و خارميانه به هم نزديك مى شد و تأييدات زيادترى از كنفرانس بين المللى صلح صـورت مـى گرفت و حتى رهبران فلسطينى كه از وضعيت به وجود آمده در صحنه روابط بين الملل بشدّت مضطرب بودند، از ايجاد كنفرانس بين المللى صلح حمايت كردند.(215)
تا ايـنـكـه آغـاز حـركت انقلاب اسلامى در فلسطين ، طرح كنفرانس بين المللى صلح را بشدت تحت الشـعـاع قـرار داد و جـهـان عرب و محافظه كاران فلسطينى از آن به عنوان تنها راه حلّ مسأله فـلسـطـيـن يـاد كـردند. جنگ دوم خليج فارس و اشغال كويت توسط عراق و ايجاد جوّ نا امنى در خـاورمـيـانه ، ضرورت حل اين مسأله را بيش از بيش مورد توجه سردمداران نظم نوين جهانى ، ارتجاع عرب و گروههاى سازشكار فلسطينى قرار داد.

قرار داد صلح غزّه ـ اريحا
 

پـس از فـروپـاشـى شـوروى (سـابـق) نـظـام سـيـاسـى حـاكـم بـر جـهـان (نـظـام دو قـطـبى) مـتـحـول شـد و آمـريـكـا خـود را تـنـهـا قـدرت بـرتـر جـهان تصور كرد. حمله عراق به كويت و اشـغـال ايـن سـرزمـين ، بهانه اى به دست آمريكا داد تا سرورى خود را بر جهان به همه نشان دهـد.
پـس ‍ از سـركـوبـى عراق و حل بحران كويت ، جرج بوش ، رئيس جمهور وقت آمريكا، اعلام كـرد كـه اكـنـون زمـان صـلح در خـاورمـيـانـه فـرا رسـيـده اسـت ؛ از نـظر او شرايط لازم براى حـل مـسـأله اعـراب و اسـرائيـل فـراهـم بـود؛ زيـرا از يـك سـو بيشتر كشورهاى عربى در كنار آمـريـكـابا عراق جنگيده بودند و اكنون انتظار داشتند كه مزد تلاشهاى خود را دريافت كنند و از سـوى ديـگـر نـيـز اسـرائيـل كـه هـدف موشكهاى دوربرد عراق قرار گرفته بود، انتظار داشت پاداش سكوت خود را دريافت كند.(216)
ايجاد انتظار متقابل براى رسيدن به صلح ، آمريكا را بر آن داشت تا دور جديدى از تلاشهاى صـلح را آغـاز كـنـد. نـخـسـتـيـن نـشـسـت مـشـتـرك بـيـن اعـراب و اسـرائيل در پايتخت اسپانيا (مادريد) انجام شد. هدف اصلى آمريكا از برگزارى مذاكرات صلح مـادريـد ايـن بـود كـه بـه طـرفين مذاكره كننده ثابت كند كه امكان ايجاد صلح و همكارى بين دو طـرف وجود دارد.(217)
مذاكرات صلح مادريد پس از يازده دور گفتگو به بن بست رسيد و در حـالى كـه هـمه گروههاى شركت كننده در صدد يافتن راه حلى براى از سرگيرى مذاكرات بودند، ناگهان فاش شد كه در پايتخت نروژ (اسلو) مذاكراتى پنهانى بين سازمان آزاديبخش فلسطين و اسرائيل در جريان است .(218)
اسـرائيـل و سازمان آزاديبخش فلسطين در (اسلو) به توافقات مهمى دست يافتند كه منجر به امـضـاى پـيـش نويس قرار داد صلح در واشنگتن (پايتخت آمريكا) در شهريور 1372 شد. در اين قرار داد كه به طرح صلح صلح غزّه ـ اريحا معروف است ، فلسطينيها و اسرائيليها يكديگر را بـه رسميت شناختند و اسرائيل موافقت كرد كه در بخشى از سرزمينهاى فلسطين اشغالى (منطقه اريـحـا و نـوار غـزّه) يـك حـكـومـت خـودمـخـتـار فـلسـطـيـنـى تـشـكـيـل شـود. بـر اسـاس ايـن طـرح ، پـس از گـذشـت سـه تـا پـنـج سـال بعد از انعقاد قرار داد صلح ، مذاكراتى درباره واگذارى تمامى سرزمينهاى اشغالى پس از جـنـگ 1346 (1967 م) ـ كـرانه باخترى رود اردن و نوار غزّه ـ به فلسطينيهاو نيز در مورد تشكيل كشور مستقل فلسطين انجام خواهد شد.(219)
پس از گذشت چند ماه از امضاى اصول كلى قرار داد صلح در واشنگتن ، ياسر عرفات و اسحاق رابـيـن بـه نـمـايـنـدگـى از سـوى فـلسـطـيـنـيـهـا و رژيـم صـهـيـونـيـسـتـى در پـايـتـخت مصر اصـول اجـرايـى قـرار داد صـلح را نـيـز امضا كردند. با امضاى اين قرار داد، صلح رسمى بين سازمان آزاديبخش فلسطين و رژيم اسرائيل بر قرار شد و ياسر عرفات براى اداره امور دولت خودمختار فلسطينى وارد سرزمينهاى اشغالى شد و در شهر اريحا مستقر گرديد.(220)
امـضـاى قـرار داد صـلح جـداگـانـه بـيـن سـاف و رژيم صهيونيستى موجب بروز عكس ‍ العملهاى متفاوتى بين كشورهاى عربى و ساير كشورهاى جهان شد. كشورهاى غربى و وابستگان آنها در مـنـطـقه خاورميانه از اين امر استقبال كردند و امضاى اين قرار داد را گام مهمى براى دست يافتن به يك صلح جامع در منطقه تلقّى كردند.(221) برخى ديگر از كشورهاى مانند ايران و سـوريـه (222) بـا ايـن قرار داد مخالفت و امضا كنندگان آن را محكوم كردند؛ زيرا معتقد بودند اين قرارداد به هيچ وجه حقوق مردم فلسطين را تأمين نمى كند.(223)
بـسـيـارى از گروههاى مبارز فلسطينى نيز با انعقاد اين قرارداد مخالفت كردند(224) و امـضـاى آن را از سـوى يـاسـر عـرفات غير مشروع اعلام كردند، گرچه برخى از آنها موافق آن هستند.
(طـرفـداران طـرح صـلح تـحـت تـأثير فشارهاى بين المللى و از ترس اينكه مبادا به عنوان (تـروريـست) از نهادهاى بين المللى اخراج شوند و در كشورهاى عربى تحت سركوب حاكمان طرفدار صلح قرار گيرند، معتقد به پذيرش صلح هستند. از ميان طرفداران صلح ، عده اى از آنـهـا ايـن طـرح را قـبـول نـداشـتـه ، از دو جـهـت بـه آن ايـراد مـى گـيـرنـد؛
اول ايـنكه عرفات بدون هماهنگى با ساير دولتهاى عربى به مذاكرات محرمانه و توافق با اسـرائيـل دسـت زده و ايـن عـمـل مـوضـع اعـراب را تـضـعـيـف ومـوضـع اسرائيل را تقويت كرده است .
دوم آنكه فلسطينيها به هيچ روى نبايد از تصويبنامه شوراى ملى فلسطين كه در سال 1988 دولت مستقل فلسطين را به پايتختى بيت المقدس اعلام كرد تخطّى كـنـنـد، در حـالى كـه بـرخـلاف آن مـصـوبـه در تـوافـقـنـامه اخير سرنوشت قدس و آوارگان و تـشـكـيـل دولت مستقل فلسطينى بطور مبهم به مذاكرات نهايى سپرده شده و معلوم نيست كه به كجا خواهد انجاميد.

مخالفان موافقتنامه به دو دسته تقسيم مى شوند:
 

الف ـ بـعـضـى مـخـالف رونـد صـلح هـسـتـنـد و هـرگـونـه مـذاكـره بـا اسـرائيـل را كـه منجر به پذيرش حاكميت اسرائيل بر خاك فلسطين شود، مردود مى دانند، مانند حـمـاس ، جـهـاد اسـلامـى ، جـبـهـه خـلق بـراى آزادى فـلسـطـيـن (فـرمـانـدهـى كل) ، فتح انتفاضه و جبهه نجات فلسطين .
ب ـ گـروهـهـايـى كـه با اصل روند صلح موافقند، اما تأكيد دارند كه بايد صلحى عادلانه و جـامـع بـا اسـرائيـل صـورت پـذيـرد. مـنـظـور آنـهـا از صـلح عـادلانـه و جـامـع ايـن اسـت كـه اسـرائيـل بـه مـرزهـاى قـبـل از 1967 بـازگـردد؛ بـه اين معنى كه تمام سرزمينهاى اشغالى ، شامل كرانه غربى رود اردن ، نوار غزه ، بيت المقدس شرقى ، بلنديهاى جولان و جنوب لبنان را تـخـليـه كـنـد و حـق فـلسـطـيـنـيـان را بـراى تـشـكـيـل يـك حـكـومـت مستقل كه بتواند آوارگان را نيز به سرزمين فلسطين بازگرداند، به رسميت شناسد. از نظر ايـن گـروهـهـا، تـوافـقـنـامه غزّه اريحا اين شرايط را تأمين نمى كند؛ بنابر اين عادلانه نيست .(225)
در هـر صـورت هـنـوز اين قرار داد صلح نتوانسته است آرامش و ثبات را به سرزمينهاى اشغالى بـازگـردانـد. مـوفـقيت اين طرح بطور جدى مورد شك و ترديد مقامات مختلف بين المللى از جمله مقامات صهيونيستى و ساف ، قرار گرفته است .

پی نوشتها :
 

210 ـ سياست و حكومت در فلسطين اشغالى ، مصطفى ملكوتيان ، ص 161.
211 ـ خاورميانه در قرن بيستم ، ژان پى ير درينيك ، ترجمه فرنگيس اردلان ، ص 372 ـ 381.
212 ـ سياست و حكومت در فلسطين اشغالى ، مصطفى ملكوتيان ، ص 162.
213 ـ هـمـان ، ص 163، بـه نـقـل از ترس ، اميد و پيشداورى ، هرمز همايون پور، تهران ، انتشارات كتاب سرا، 1364.
214 ـ صحيفه نور، ج 15، ص 224 ـ 226.
215 ـ شوراى ملى فلسطين در تاريخ 31 / 1 / 1366 در اجلاس الجزاير از ايجاد كنفرانس بين المللى صلح حمايت كرد .
216 ـ (صـلح بـدون سـاف) ، مـارتـيـن ايـنـديـك ، تـرجـمـه گـروه مـطـالعـات روابط بين الملل ، سياست خارجى ، ص 69، سال ششم ، شماره 1، بهار 71.
217 ـ فصلنامه خاورميانه ، سال اول ، شماره دوم ، ص 370، پاييز 73.
218 ـ همان ، شماره اول ، تابستان 73، ص 5.
219 ـ همان ، ص 129 ـ 1414، تابستان 73.
220 ـ روزنامه جهان اسلام ، 15 / 2 / 1373.
221 ـ (گزارش هفتگى) مركز مطالعات استراتژيك خاورميانه ، شماره 52، ص 12.
222 ـ سـوريـه از جـهـت چـگـونـگـى واگـذارى ارتـفـاعـات جـولان بـه ايـن كـشـور از سـوى اسرائيل با اين مذاكرات مخالف است .
223 ـ (گزارش روزانه) مركز مطالعات استراتژيك خاورميانه ، 18 / 1 / 73، ص 2.
224 ـ (طـرح غـزّه ـ اريـحـا و آراء مـوافـقـان و مـخـالفـان) ، پويا احمد زاده ، ايران فردا، سال دوم ، شماره نهم ، ص 28.
225 ـ ايران فردا، سال دوم ، شماره نهم ، ص 27.
 

ارسال توسط کاربر محترم سایت : sm1372



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط