احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (6)

يعود (پيمان ) يكى از احزاب دست راستى به شدت قوميت گراست كه در فوريه سال 1994 توسط سه عضو كنست بنامهاى غونين سيغف ، آليكس ‍ گولد فارب و استير سلموفتيس تشكيل شد. اين سه عضو كنست به دليل درگيرى با رفائيل ايتان رهبر حزب تسومت ، به همراه شمارى از هوادارنشان از اين حزب جدا شدند و اين عده ، يكى
چهارشنبه، 17 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (6)

احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (6)
احزاب سياسى رژيم صهيونيستى (6)


 

نویسنده : احمد خليفه
ترجمه : عبدالكريم جادرى




 

حزب يعود
 

يعود (پيمان ) يكى از احزاب دست راستى به شدت قوميت گراست كه در فوريه سال 1994 توسط سه عضو كنست بنامهاى غونين سيغف ، آليكس ‍ گولد فارب و استير سلموفتيس تشكيل شد. اين سه عضو كنست به دليل درگيرى با رفائيل ايتان رهبر حزب تسومت ، به همراه شمارى از هوادارنشان از اين حزب جدا شدند و اين عده ، يكى از سران حزب تسومت را به كلاهبردارى متهم كردند ولى ايتان ضمن رد اين اتهام ، آنان را مورد تهاجم شديد قرار داد و همين امر به جدا شدن آنها از حزب منجر شد. سه عضو جدا شده ، نخست يك گروه مستقل ، در كنست تشكيل دادند و سپس ‍ حزبى بنام يعود تاسيس كردند. دبيرخانه موقت اين حزب ، سيغف را به رياست حزب ، گولد فارب به عنوان رييس گروه پارلمانى و سلموفتيس را به رياست كميته مركزى برگزيد.
حزب يعود به رغم تاكيد در برنامه ى سياسى اش بر “يگپارچگى سرزمين اسرائيل “ راه را براى پيوستن به كابينه ائتلافى اسحاق رابين همچنان باز باقى نگهداشت .
در نيمه ى سال 1994 در مذاكرات نمايندگان اين حزب با نمايندگان حزب كارگر، طرفين در زمينه ى پيوستن يعود به كابينه به توافق رسيدند كه بعدها اين توافق به واقعيت رسيد.

حزب موليدت
 

مولديت (ميهن ) يك حزب راست گراى به شدت قوميت گرا و از دشمنان سر سخت فلسطينيان و اعراب است . اين حزب را سرلشكر (ذخيره ) رحبعام زئيفى (معروف به گاندى ) اندكى پيش از انتخابات سال 1988 با شعار ترانسفر (كه از نظر موليدت به معنى تبعيد تمامى ساكنان فلسطينى كرانه باخترى و نوار غزه به كشورهاى عربى است )؛ بنيانگذارى كرد.
موليدت در انتخابات مزبور توانست دو تن از نامزدهايش را راهى كنست كند و با توجه به اينكه تنها سه ماه از تاسيس اين حزب گذشته بود و در آن زمان حزب ، فاقد رهبرى و نيز موسسات ارگان ها و امكانات مالى معتنابهى بود. اين موفقيت نشان مى دهد كه شعار بيرون راندن فلسطينيان چقدر در ميان مردم اسرائيل جذابيت دارد. پيش از موليدت ، حزب كاخ به رهبرى خاخام مئيركهانا، با همين شعار توانست در انتخابات سال 1984 وارد كنست شود هر چند دادگاه عالى اسرائيل از شركت اين حزب در انتخابات سال 1988 به دليل افكار نژادپرستانه اش جلوگيرى كرد. در انتخابات سال 1992 حزب موليدات توانست سه كرسى كنست را از آن خود كند ولى اندكى پس از انتخابات ميان زئيفى رهبر حزب و عضو كنست و شاوول گوتمان عضو ديگر حزب در كنست و نفر دوم در ليست انتخاباتى حزب موليدات ، اختلافى پيش آمد و همين اختلاف سبب شد تا در ماه مه 1994 گوتمان از حزب اخراج شود هر چند كماكان عضو كنست باقى ماند.
موليدات به لحاظ فكرى ، در بيش تر موارد مواضع مشتركى با افراطى ترين احزاب جناح راست دارد از جمله اينكه : شهر بيت المقدس يكپارچه پايتخت هميشگى اسرائيل است ؛ مخالفت با هر نوع عقب نشينى از اراضى اشغالى ؛ گسترش عمليات شهرك سازى در اراضى اشغالى ، به رسميت نشناختن ملت فلسطين و بى اعتنايى نسبت به تمامى حقوق و خواسته هاى او؛ خوددارى از به رسميت شناختن ساف يا مذاكره با آن ؛ مخالفت مطلق با هر نوع خودمختارى فلسطينيان ؛ بهره گيرى از امكانات و شيوه هايى خشونت آميزتر و فراگيرتر به منظور سركوب قيام مردم فلسطين (انتفاضه ) و دادن اختيارات كامل به ارتش براى مقابله با قيام كنندگان ؛ بسط حاكميت اسرائيل بر كرانه ى باخترى و نوار غزه پس از اخراج فلسطينيان از آن (بر خلاف ساير احزاب تندروى جناح راست ، موليدات خواهان بسط فورى حاكميت اسرائيل بر اين مناطق نيست .)
در عرصه اقتصاد و اجتماع و رابطه ى دين با حكومت ، برنامه ى حزب موليدات داراى جهت گيرى دست راستى است و اين حزب قايل به جدايى دين از سياست مى باشد.
اما چيزى كه موليدات را از ديگر احزاب افراطى جناح راست متمايز مى كند و در حقيقت سبب ادامه ى حيات اين حزب نيز مى باشد، شعار “ترانسفر” (4) است كه موليدات به نسبت ، آشكارا آنرا هدف اصلى خود اعلام و شيوه هاى اجرايش را نيز پيشنهاد مى كند. موليدات ادعا مى كند كه خواهان خروج به اصطلاح توافقى و داوطلبانه ى فلسطينيان است و مانند احزاب كاهانا و كاخ در پى اخراج قهرى آنان نيست . زئيفى رهبر حزب موليدت در تعريف “ترانسفر توافقى “ مى گويد: ترانسفر توافقى عبارتست از عمل مبادله ى جمعيت با توافق دولت ها به منظور دستيابى به هدفى مشترك مانند پايان دادن به وضعيت جنگى ميان خود (چنان كه بين تركيه و يونان در اوايل اين قرن اتفاق افتاد) يا تحقق صلح (همان طورى كه بين اسرائيل و مصر در دهه ى هشتاد و زمانى كه اسرائيل اقدام به تخليه ى ساكنان يهودى شهرك هاى شبه جزيره ى سينا نمود، پيش آمد) و در بيان منظور از “ترانسفر داوطلبانه “ زئيفى مى گويد: ترانسفر داوطلبانه به معنى مهاجرت فرد به دلايل شخصى ، خانوادگى ، اجتماعى ، دينى ، قومى ، امنيتى ، اقتصادى و غيره است .
زئيفى از يك سو پيشنهاد مى كند كه خواسته ى اصلى اسرائيل در مذاكره با كشورهاى عربى بايد توافق اين كشورها با انتقال و اسكان دائمى تمامى ساكنان كرانه ى باخترى و نواره غزه به خاكشان باشد، و از سوى ديگر از دولت اسرائيل مى خواهد با يك رشته اقدامات گوناگون اقتصادى ، امنيتى و ادارى از جمله عدم تشويق صنايع در كرانه ى باخترى و نوار غزه و جلوگيرى از اشتغال ساكنان اين دو منطقه در داخل اسرائيل و بستن دانشگاه ها و دانشكده ها در اين مناطق ، فلسطينيان را ناگزير به مهاجرت كند. وى مى گويد: “با اين كار 140 هزار كارگز فلسطينى ، همچنين دانشجويان و هئيت هاى علمى به ناچار نگاه خود را به آن سوى مرزها و كشورهاى عربى معطوف خواهند كرد.” زئيفى اظهار مى دارد كه “با خروج كارگران ، دانشجويان و اعضاى هيئت هاى علمى ، خانواده هايشان نيز به آنها ملحق خواهند شد.”
او خواهان ايجاد به اصطلاح آژانسى با هدف تشويق فلسطينيان به مهاجرت به خارج است .
حزب موليدت شرط برخوردارى فلسطينيان سال 1948 كه داراى تابعيت اسرائيل اند، از حقوقى برابر را انجام تمامى وظايف شهروندى مانند خدمت سربازى يا “خدمتى ملى “ معادل دو برابر دوره ى خدمت سربازى و اثبات وفادارى و تعهد آنها نسبت به دولت اسرائيل مى داند.
پايگاه انتخاباتى موليدت اغلب از اقشار كم درآمد و كم سواد شهرهاى رو به توسعه و ساكنان مناطق فقيرنشين شهرهاى بزرگ و نيز طرفداران ايده ى “خروج كليه فلسطينيان مناطق اشغالى “ از گروه هاى مختلف جامعه تشكيل مى شود. همچنين با غير قانونى اعلام كردن حزب كاخ ، شمار در خور توجهى از هواداران اين حزب ، به طرفداران حزب موليدت پيوستند. موليدت از تاييد درصد بالائى از جوانان حاشيه اى جامعه برخوردار است . ارتش و ساكنان شهرك هاى يهودى نشين كرانه ى باخترى از ديگر كانون هاى حمايتى موليدت مى باشند.
زئيفى همه كاره ى حزب موليدت و كسى است كه تمامى اختيارات را دارد به گونه اى كه اندكى پيش از آخرين انتخابات (سال 1992) آشكارا اعلام كرد او به تنهايى ليست نامزدهاى حزب را جهت شركت در اين انتخابات تنظيم كرده و افزوده كه ارگان هاى حزب موليدت تحت هر شرايطى منصوب شده هستند و نه منتخب .
شمار كرسى هاى حزب در دوره هاى مختلف كنست : كنست دوازدهم (1988) 2 كرسى ؛ كنست سيزدهم (1992) 3 كرسى .

حزب كاخ
 

كاخ ( “همچنين “، و در كنار آن تصوير يك مشت بسته كه به معنى : “اينچنين با مشت “ است ) يك حزب دست راستى ، نژادپرست و به شدت افراطى (به لحاظ دينى و قومى ) و داراى گرايش هاى فاشيستى آشكارى است كه در سال 1973 توسط خاخام مئيركهانا كه در سال 1971 به اسرائيل مهاجرت كرد تاءسيس شد، وى رياست “اتحاديه دفاع از يهوديان “ كه در سال 1968 در آمريكا تشكيل شده ، را نيز بر عهده داشت .
مرام كاخ يا دقيق تر بگوييم رهبر آن كهانا، تركيبى از انديشه هاى مذهبى ، كراهت شديد نسبت به اعراب و تفكراتى فاشيستى برگرفته از جنبش هاى راستى نژادپرست آمريكا است . حزب كاخ نخستين حزب سياسى در تاريخ اسرائيل است كه به طور آشكار شعار بيرون راندن فلسطينيان (اعم از فلسطينيان سال 1948 كه داراى تابعيت اسرائيل اند يا آنهايى كه در مناطقى اشغال شده در جريان جنگ سال 1967 ساكنند) را از سراسر به اصطلاح سرزمين اسرائيل مطرح كرده است .
حزب كاخ پس از تشكيل ، ابتدا فلسطينيان سال 1948 را مورد تهاجم قرار داد و با تلاش براى تلخ كردن زندگى و تحريك احساسات خصمانه ى يهوديان برضد آنها، سعى كرد زمينه ى اخراج آنان را از اسرائيل فراهم كند.
حملات تبليغى كاخ عليه اين عده از فلسطينيان بسيار مبتذل و مستهجن بود. اين حملات در نيمه ى نخست دهه ى هشتاد به اوج خود رسيد. در آن زمان كهانا رهبر حزب كاخ اقدام به ترتيب راهپيمايى هايى به سمت شهرها و روستاهاى عرب نشين به منظور برانگيختن ساكنان آنها و نيز جلب توجه راى دهندگان يهودى به خود او و حزبش كرد. اين راهپيمايى ها همواره به درگيرى با عرب ها مى انجامد و به همين دليل مقامات اسرائيل با احساس ‍ خطر از ادامه ى اين راهپيمايى ها، كهانا را از ورود به شهرها و روستاهاى عرب نشين منع كردند.
در نيمه ى دوم دهه ى هشتاد، كاخ از ميزان فعاليتش در مناطق اشغالى سال 1948 كاست و كرانه باخترى را كانون اصلى تحركاتش قرار داد. بيش ترين حاميان و طرفداران كاخ در كرانه باخترى اند و مقر اين حزب در شهرك يهودى نشين كريات اربع در نزديكى شهر الخليل است . عمليات دو سازمان مسلح مخفى شامل حمله به اشخاص ، تخريب دارايى ها، كندن درختان و ويرانى كشتزارها و ترور تعدادى از عرب ها، به كاخ نسبت داده مى شود. اين دو سازمان عبارتند از “كميته تامين راهها” و “دولت يهودا” كه اولى در سال 1968 و دومى در سال 1989 تاسيس شدند. البته سازمان اولى خطرناكتر بوده و شمار اعضايش به چند صد نفر برآورد مى شوند و بيشتر آنان در شهرك كريات اربع ساكنند. اين سازمان مجهز به وسايل نقليه سريع و دستگاه هاى ارتباطى پيشرفته بوده و چندين انبار مخفى سلاح و مواد انفجارى در اختيار دارد. دو سازمان مخفى ديگرى بنامهاى ت .ن .ت (يا تروريسم در برابر تروريسم ) و سيكاركيم (يا خنجربدستان )، بود كه عمليات اين دو سازمان نيز به كاخ نسبت داده مى شد. دو سازمان مذكور اولى بر ضد اعراب و دومى عليه عده اى از يهوديان مدافع صلح با اعراب ، براى مدتى كوتاه وارد عمل شده بودند.
كهانا در انتخابات پارلمانى سالهاى 1973، 1977، 1981، خود را كانديدا كرده بود ولى موفق به عضويت در كنست نشد. اما با دگرگون شدن اوضاع سياسى و مبانى ارزشى در اسرائيل پس از به قدرت رسيدن ليكود در سال 1977 و همزمان با تقويت موقعيت اصول گرايان يهودى و افزايش ‍ احساسات خصمانه عليه عرب ها، پايگاه مردمى حزب كاخ گسترش يافت و در نتيجه زمانى كه كهانا در انتخابات سال 1984 نامزد عضويت در كنست شد، توانست با به دست آوردن آراى 26 هزار نفر از واجدين شرايط به عضويت كنست درآيد. عضويت او با توجه به افكار نژادپرستانه اش و اقدامات فاشيستى اش ، يك رسوايى سياسى براى اسرائيل بود و به همين دليل كنست با تصويب قانونى ، مشاركت احزابى را كه مدافع تبعيض ‍ نژاددى بوده و احساسات خصمانه عده اى از شهروندان را عليه عده اى ديگر برمى انگيزند، در انتخابات ممنوع كرده است . دادگاه عالى اسرائيل به استناد اين قانون از شركت حزب كاخ در انتخابات سال 1988 جلوگيرى كرد.
در نوامبر 1990 كاخ رهبر خود را از دست داد. در آن زمان كهانا به منظور جمع آورى كمك براى حزبش در آمريكا به سر مى برد. كه يكى از شهروندان آمريكايى (مصرى تبار) وى را در شهر نيويورك ، به قتل رساند. با مرگ كهانا، حزب كاخ منبع اصلى قدرتش را از دست داد. زيرا كهانا نظريه پرداز، دعوت كننده ، جمع آورى كننده كمك هاى نقدى ، تصميم گيرنده اصلى و جهت دهنده و محرك عمده فعاليتهاى حزب بود. اندكى پس از به قتل رسيدن كهانا، كاخ به دو جناح تقسيم شد. جناح اول به “كاخ “ و جناح دوم به “كهانا زنده “ معروفند. به هيچيك از اين دو جناح نمى توان حزب گفت بلكه در حقيقت دو سازمان تروريستى مخفى اند. مقر جناح “كاخ “ در همان شهرك كريات اربع باقى مانده در حالى كه جناح “كهانا زنده “ مقر خود را در شهرك يهودى نشين كفار تابواح در شهرستان نابلس داير نموده است . جناح كاخ به نسبت جناح كهانا زنده بزرگتر و خطرناكتر و تعداد اعضاى ثبت شده اش چندصدنفر و شمار هوادارانش بالغ بر چندهزارنفر مى باشند. رهبرى عالى اين جناح تشكيل مى شود از باروخ مرزيل به عنوان رئيس ، نوعام فدرمان سخنگو و تيران بولاك رئيس “كنيته تامين راهها “. جناح كهانا زنده به رهبرى بنامين كهانا (فرزند مئير كهانا) چندان نيرومند نيست و شمار اعضايش تنها به چند ده نفر مى رسد.
در سپيده دم روز 25 فوريه 1994، باروخ گولدشتاين پزشك و افسر ذخيره ارتش اسرائيل و عضو جناح كاخ با ورود به حرم ابراهيمى پيامبر در شهر الخليل دست به جنايتى فجيع زد. گولدشتاين به سوى نمازگزاران مسلمان تيراندازى و دهها تن از آنان را كشته و زخمى كرد. به دنبال اين جنايت ، دولت اسرائيل به اصطلاح دو حزب كاخ و كهانا زنده را دو سازمان تروريستى به حساب آورده و فعاليت آنها را غير قانونى اعلام كرد.
همچنين دستور بازداشت 5 نفر از رهبران كاخ و دستور مصادره سلاح شخصى عده اى از اعضاى اين حزب را صادر كرد.
به طور كلى پايگاه حزبى و مردمى كاخ را شمارى از اقشار اجتماعى بى بضاعت و كم سواد، ناراضى از دستگاه حكومت و دشمن سرسخت عربها تشكيل مى دهند. در ميان سران و اعضاى هسته اصلى اين حزب ، عده اى قابل توجه از انصاير مهاجر از آمريكا با ويژگى هاى تعصب دينى ، دشمنى با غيريهوديان و اعتقاد به منجى آخرالزمان وجود دارند.

پی نوشت ها :
 

4- Transfer يك واژه ى انگليسى به معنى انتقال و انتقال دادن است - م .
 

ارسال توسط کاربر محترم سایت : sm1372



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط