ربا

ربا در لغت به معناي اضافه (زياده، افزايش) است. عالمان لغت شناس ربا را چنين معنا كرده‌اند: راوندي: اصل ربا زياده است و ربا زياده بر سرمايه است از جنس آن يا متماثل آن جنس.(1)
چهارشنبه، 24 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ربا

ربا
ربا


 

منبع : راسخون




 

ربا



نویسنده : رضا مؤذنی



در این مقال سعی داریم تا ربا را از چند دیدگاه به زبان ساده و بدون داخل شدن در مباحث تخصصی و در حد آشنایی مختصر و به طور اجمال بررسی کنیم.
 

ربا در لغت:
 

ربا در لغت به معناي اضافه (زياده، افزايش) است. عالمان لغت شناس ربا را چنين معنا كرده‌اند:
راوندي: اصل ربا زياده است و ربا زياده بر سرمايه است از جنس آن يا متماثل آن جنس.(1)
راغب اصفهاني در مفردات آورده است: ربا زياده بر سرمايه است اما در شرع به زيادتي خاص اختصاص دارد.(2)
درقاموس القرآن هم در ذیل ماده ربو آمده است: زيادت. طبرسى ذيل آيه 275 بقره فرموده اصل ربا بمعنى زيادت است گويند «ربا يربو» يعنى زياد شد در اقرب الموارد آمده «ربا المال يربو ربوا و رباء: زاد و نما» يعنى مال زياد شد و نمو كرد. راغب زيادت و بالا آمدن گفته است.....و معامله ربوى را از آن ربا گفته‏اند كه در آن زيادت هست‏.(3)
وعلامه مصطفوی هم در تحقیق این کلمه آورده است:اصل واحد در این کلمه انتفاخ وبالا آمدن همراه زیادت است بدین معنا که شی فی ذاته بالا می آید و سپس برای آن فضل و زیادی حاصل می شود.(4)

ربا در اصطلاح و اقسام آن :
 

در اصطلاح فقه اسلامى به اضافه خاصي گفته می‌شود كه در مبادله‌ی دو كالاي مانند هم، كه كيلي يا وزني هستند و يا در قرار داد قرض هر نوع كالا كه بدان ملتزم و پايبند می‌شوند، اخذ مى‌شود.
اما در مورد اقسام ربا : ربا در اصطلاح فقهی دو نوع است : ربای قرضی و ربای‏ معاملی
ربای قرضی اين است كه كسی جنسی يا پولی را به قرض بدهد بعد منفعتی‏ بيش از آنچه كه به قرض داده بگيرد . منفعت لازم نيست از جنس همان‏ چيزی باشد كه به قرض داده شده ،هر چه كه منفعت تلقی بشود . و در اصطلاح‏ می‏گويند كل ما يجر نفعا هر چه كه نفعی را در برداشته باشد . و حتی اينطور مثال می‏زنند كه اگر كسی به يك نفر مثلا هزار تومان قرض بدهد و ضمنا شرط كند كه تو مرا كول بگيری از اين سوی آب به آن سوی آب ببری ، اين كول‏ گرفتن ، خود يك منفعت است . اصل ربا در باب قرض است و ربائی كه‏ بيشتر حرفها درباره آنست همين ربای قرضی است.
نوع ديگر ربای معاملی است كه در آن پای قرض در ميان نيست بلكه پای‏ معاوضه در كار است . به ربای معاملی می‏گويند ربای جنس به جنس كه چيزی‏ را به جنس خودش معاوضه كنند مثلا گندم به گندم . و قهرا بعد مسئله صغروی‏ هم به اصطلاح مطرح می‏شود كه آيا مثلا گندم وجو در باب ربا يك جنس‏اند يا دو جنس ؟ يا مثلا گندم دو منطقه مختلف را كه جنس آنها با يكديگر متفاوت است دو جنس بايد فرض كنيم يا يك جنس ؟
به هر حال در ربای معاملی يعنی معاوضه دو شی‏ء هم جنس ، زياده نبايد دريافت شود مثلا در معاوضه گندم با گندم بايد هموزن يكديگر بيع و شراء بشود . پای قرض هم در كار نيست.(5)
البته مشهور فقها از این نوع ربا (معاملی) چهار دسته را استثنا می کنند و ربا را در مورد آن ها جایز می شمرند:
1. پدر و فرزند؛
2. زن و شوهر؛
3. عبد و مولا؛
4. مسلمان و كافر
ربا در قرآن و احادیث:
مفصل ترین جایی که در قرآن به ربا پرداخته شده سوره بقره آیات 275تا 279 می باشد که ترجمه این آیات به این قرار است:
كسانى كه ربا مى‏خورند رفتار و كردارشان مانند شخص جن زده و فريب خورده شيطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تميز نمى‏دهند، مى‏گويند خريد و فروش هم مثل ربا است، با اينكه خدا خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده پس، بطور كلى هر كس موعظه‏اى از ناحيه پروردگارش دريافت بكند، و در اثر آن موعظه، از معصيت خدا دست بردارد، گناهى كه قبلا كرده بود حكم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده راتكراركند، چنين كسانى اهل آتش و در آن جاودانند.
خدا ربا را (كه مردم به منظور زياد شدن مال مرتكب مى‏شوند) پيوسته نقصان مى‏دهد، و به سوى نابوديش روانه مى‏كند، و در عوض صدقات را نمو مى‏دهد، و خدا هيچ كافر پيشه دل به گناه آلوده را دوست نمى‏دارد .
هان! اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از خدا پروا كنيد، و آن زيادى مال را كه در اثر ربا به دست آمده رها كنيد، اگر داراى ايمانيد.
حال اگر نكنيد بايد بدانيد كه در حقيقت اعلان جنگ با خدا و رسول كرده‏ايد، و اگر توبه كنيد اصل سرمايه‏تان حلال است، نه ظلم كرده‏ايد و نه به شما ظلمى شده است‏.
در مورد آخرین عبارت آیه279 شهید مطهری منطق قرآن در مورد ربا را این گونه تبیین نموده اند: از اين تعبير قرآن به نظر می‏رسد كه اساسا قرآن سود گرفتن از قرض را ظلم می‏داند . و می‏دانيم كه ظلم يعنی گرفتن چيزی بدون حق و بدون يك مجوز . البته مجوز طبيعی نه مجوز قانونی در واقع عدل هم يعنی به هر مستحقی‏ آنچه را كه استحقاق دارد دادن . و ظلم تجاوز به حقوق ديگران است . قرآن ربا گرفتن را تجاوز به حق قرض گيرنده‏ تلقی می‏كند و به قول ما اصلا نامشروع می‏داند. (6)
علامه طبا طبایی در تفسیر این آیات می فرماید‍: خداى سبحان در اين آيات در امر ربا خوارى شدتى به كار برده كه در باره هيچ يك از فروع دين اين شدت را به كار نبرده است مگر يك مورد كه سخت‏گيرى در آن نظير سخت‏گيرى در امر ربا است، و آن اين است كه:" مسلمانان، دشمنان دين را بر خود حاكم سازند"، و اما بقيه گناهان كبيره هر چند قرآن كريم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سخت‏گيرى هم كرده، و ليكن لحن كلام خدا ملايم‏تر از مساله ربا و حكومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است و حتى لحن قرآن در مورد" زنا" و" شرب خمر" و" قمار" و" ظلم" و گناهانى بزرگتر از اين، چون كشتن افراد بى‏گناه، ملايمتر از اين دو گناه است.
و اين نيست مگر براى اينكه فساد آن گناهان از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نمى‏كند، و آثار شومش تنها به بعضى از ابعاد زندگانى را در بر مى‏گيرد و آن عبارت است از فساد ظاهر اجتماع، و اعمال ظاهرى افراد، به خلاف ربا و حكومت بى‏دينان كه آثار سوئش بنيان دين را منهدم مى‏سازد، و آثارش را به كلى از بين مى‏برد و نظام حيات را تباه مى‏سازد، و پرده‏اى بر روى فطرت انسانى مى‏افكند، و حكم فطرت را ساقط مى‏كند.(7)
وهمین طور در مورد این که رباخواری خارج از نظام صحیح زندگی وبر هم زننده نظم اجتماعی است این گونه می فرمایند: ربا خوار چيزى براى مدتى به ديگرى مى‏دهد، و در عوض همان را با مقدارى زيادتر مى‏گيرد، و اين عمل بر خلاف فطرت آدمى است، چون فطرت كه پايه و اساس زندگانى اجتماعى بشر را تشكيل مى‏دهد حكم مى‏كند كه آنچه را كه آدمى دارد و از آن بى‏نياز است با آنچه كه ديگران دارند و او به آن نيازمند است معاوضه كند (آن مقدار، كه از مال خود مى‏دهد به همان مقدار از مال ديگران گرفته جاى خالى را پر كند، نه بيشتر بگيرد و نه كمتر) و اما اينكه مالى را بدهد، و عينا همان را بگيرد با چيزى زائد (از دو جهت غلط است، اول اينكه مبادله‏اى صورت نگرفته، ديگر اينكه زيادى گرفته)، و اين، حكم فطرت و اساس اجتماع را تباه مى‏سازد، براى اينكه از طرف ربا خوار، منجر به اختلاس و ربودن اموال بدهكاران مى‏شود و از طرف بدهكاران، منتهى به تهى دستى و جمع شدن اموالشان در دست ربا خوار مى‏گردد، پس ربا خوارى عبارت است از كاهش يافتن بنيه مالى يك عده، و ضميمه شدن اموال آنان به اموال رباخوار.
اين كاهش و نقصان، از يك طرف، و تكاثر اموال از طرف ديگر، نيز منجر به اين مى‏شود كه به مرور زمان و روز به روز خرج بدهكار و مصرف او بيشتر مى‏شود، و با زياد شدن احتياج و مصرف، و نبودن درآمدى كه آن را جبران كند روز به روز خرج بيشتر مى‏شود، و ربا نيز تصاعد مى‏يابد و اين تصاعد از يك طرف، و نبودن جبران از طرف ديگر، زندگى بدهكار را منهدم مى‏سازد.(8)
اما در مورد بقیه آیات فقط به ذکر آیات از کتاب مس‍أله ربا وبانک از شهید مطهری اکتفا می کنیم: سوره آل عمران آية 125«يا ايها الذين آمنوا لا تأكلوا الربوا اضعافا مضاعفة و اتقوا الله لعلكم تفلحون» ربا را هی چند برابر نخوريد و بترسيد از خدا باشد كه شما رستگار شوید.
در سوره نساء آيه 158 می‏فرمايد : « فبظلم من الذين هادوا حرمنا عليهم‏ طيبات احلت لهم و بصدهم عن سبيل الله كثيرا ». به موجب ظلمی از ناحيه‏ يهوديان حلالهائی كه برايشان بود حرام كرديم و هم به موجب مانع شدنشان از راه خدا « و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه »و به موجب اينكه ربا می‏گرفتند و حال اينكه از آن نهی شده بودند . « و اكلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للكافرين منهم عذابا اليما».
آيه 39 سوره روم : « و ما اتيتم من ربا ليربو فی اموال الناس فلا يربوا عند الله و ما اتيتم من زكوه تريدون وجه الله فاولئك هم المضعفون»آنچه كه ربا می‏دهيد تا مال شما در مال مردم بالا بيايد ، بدانيد كه نزد خدا اين مال ازدياد پيدا نمی‏كند ظاهرا قضيه اين است كه « فلا يربوا عند الله »يعنی خدا اين ازدياد را قبول ندارد و در نزد خدا اين ازدياد رسميت ندارد اما كسانی كه زكات می‏دهند كه از اصل مالشان صرف نظر می‏كنند ، بر مال خودشان می‏افزايند و خدا به آنها در دنيا بركت و در آخرت پاداش می‏دهد.(9)
همان طور که در کلام علامه طباطبایی آمد شدتی که در مورد ربا در آیات قرآن آمده کم نظیر است در روایات هم به همین منوال از این گناه کبیره سخن به میان آمده که به نقل تعدادی از این روایات اکتفا می کنیم.
1- امام جعفر صادق عليه السلام: در حديثي براي گناهان كبيره هفت مورد ذكر نموده‌اند: كشتن مؤمن به عمد - متهم ساختن زن پاكدامن- فرار از جهاد - تعرب بعد از هجرت - خوردن مال يتيم - خوردن ربا – هر چه خداوند بر او دوزخ را واجب كرده است.(10)
2- از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل گرديده است كه پيامبر صلی الله وعلیه وآله در سفارش خود به حضرت علي علیه‌السلام فرمود: یا علی ربا هفتاد جزء دارد که ساده ترین آن مثل این است که مرد مادرش را در بیت الله الحرام به ازدواج خود درآورد،يا علي يك درهم ربا از نظر گناه و شدت عقوبت بزرگ‌تر از اين است كه كسي هفتاد مرتبه با محرم خود در خانه كعبه زنا كند.(11)
3-امام صادق علیه السلام:زمانی که خداوند اراده کند که قومی را هلاک نماید ربا را در میان آن ها ظاهر می سازد.(12)
4- امام صادق علیه اسلام:یک درهم ربا از هفتاد بار زنای با محارم بدتر وشدیدتر است.(13)
5-امام صادق علیه السلام فرمودند رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: شب معراج قومى را ديدم که یکی از آن ها می خواست برخیزد وقدرت ایستادن نداشت به خاطر بزرگی شکمش،حضرت فرمودند:گفتم یا جبراییل اینان که هستند،جبراییل فرمود:اینان کسانی هستند که ربا می خورند.(14)
6- رسول خدا صلی اله علیه وآله فرمودند:و هرکس ربا خورد خداوند شکم او را به اندازه ای که ربا خورده است از آتش جهنم پر می کند ...و پیوسته مورد لعن خدا وملایکه است تا زمانی که قیراطی از ربا در نزد اوست.(15)
و همچنین روایاتی از معصومین علیهم السلام نقل شده که ربا را از خبیث ترین کسب ها یا شرترین کسب ها معرفی نموده است.

کلام بزرگان درباره ربا :
 

در دين مبين اسلام، ربا يكي از گناهان بسيار بزرگ به شمار می‌رود و گستره‌ی حرمت آن غير از ربا خواران، شامل ربا پردازان، شاهدان و نويسندگان اسناد ربا نيز می‌گردد.(16)
شهید ثانی درکتاب شرح لمعه می فرماید:محل ورود ربا دو شی همجنسی هستند که با کیل و وزن اندازه گیری می شوندویکی از دیگری بیشتر است به هراندازه ای که باشد وحرمت آن مؤکد است واز گناهان کبیره است وگناه یک درهم از آن از هفتاد مرتبه زنا، آن هم زنای با محارم بزرگتر است.(17)
صاحب جواهر در جلد 23 ص333 چنین آورده است: اجماع مؤمنین بلکه مسلمین بر حرمت آن است حتی می توان گفت این امر از ضروریات دین است که منکر آن در سلک کافران است.

فلسفه حرمت ربا :
 

در روايات‌ ما تعليلهاي‌ عقلي‌ در مورد حرمت‌ ربا وجود دارد.از آن جمله است : امام‌ صادق‌ عليه السلام مي‌فرمايد:«خداوند ربا را حرام‌ فرمود تا مردم‌ كارهاي‌ معروف‌ و خير را ترك‌ نكنند».(18)
در جاي‌ ديگر امام‌ صادق‌ عليه السلام فرمود:اگر ربا حلال‌ بود مردم‌ تجارت‌ را ترك‌ مي‌كردند و نيز آنچه‌ بدان‌ نيازمند بودند را رها مي‌كردند بنابراين‌ خداوند براي‌ تنفر مردم‌ از حرام‌ و رفتن‌ آنان‌ به‌ سوي‌ حلال‌ و تجارات‌ مانند خريد و فروش‌، ربا را حرام‌ كرد و قرض‌ را بين‌ آنها باقي‌ گذاشت‌(19)
در روايتی امام‌ رضا (ع‌) معاملة‌ ربوي‌ را سفهي‌ دانسته‌ و فرموده‌:هنگامي‌ كه‌ انسان‌ درهمي‌ را در مقابل‌ دو درهم‌ مي‌خرد بهاي‌ يك‌ درهم‌، درهم‌ ديگر است‌ و بهاي‌ درهم‌ ديگر باطل‌ و هيچ‌ است‌... بنابراين‌ خداوند ربا را به‌ خاطر فاسد كردن‌ اموال‌ حرام‌ نمود.(20)
شهید مطهری در کتاب مسأله ربا و بانک عللی را برای حرمت ربا ذکر کرده اند و رد واشکال هایی بر این نظریه ها وارد می کنندکه در این مقال مجال نقل آن ها نیست اما ایشان فلسفه حرمت ربا را این گونه بیان می کنند که : اگر انسان‏ پولش را تبديل به دين كرد ، يعنی آن را به قرض داد ، در اين صورت‏ مالك عين ، مقترض است و مقرض ، مالك دين است يعنی مالك يك امر اعتباری و قراردادی. اينكه انسان وقتی می‏خواهد به مسافرت برود ، پولش‏ را به بانك می‏دهد تا در مقصد از شعبه بانك دريافت كند ، يا به شخصی‏ قرض می‏دهد تا در آنجا از وكيل او تحويل بگيرد ، به همين جهت است كه‏ پول را از خطر تلف شدن نجات دهد . پول را قرض می‏دهد از آن ساعت اگر اين پول تلف شد ، قرض دهنده آن را پس می‏گيرد ، می‏گويد مال تو بوده كه‏ تلف شده مال من نبوده است .... پس طبيعت قرض اين است كه انسان پول را ، سرمايه را ، مملوك خودش‏ را از عينيت خارج می‏كند و به آن ذهنيت و اعتباريت می‏دهد ، وجود اعتباری می‏دهد . خاصيت وجود اعتباری يكی اين است كه تلف و زيان در آن‏ معنی ندارد .... طبيعت قرض و طبيعت وجود اعتباری دادن مثل يك نوع بيمه كردن است ، مثل يك نوع اخته كردن مال است از نظر سود و زيان دادن . هم بيمه عمر می‏شود ، هم اخته می‏گردد . به همان دليل كه بيمه تكوينی می‏شود و جلوی مردن‏ و كسر شدنش گرفته می‏شود ، قهرا جلوی انتاج آن هم گرفته شده است . اصلا وجود اعتباری انتاج ندارد
پس انسان وقتی كه چيزی را به عنوان قرض به كسی می‏دهد ، از نظر حقوقی آن را از اثر انداخته ، از تلف حفظ كرده و به طور كلی از اثر مثبت و منفی انداخته . اينكه كسی چيزی را قرض بدهد و بعد سود آنچه را كه در ذمه طرف است بخواهد ، اساسا غلط است . سود ، متعلق به عين است‏ و عين هم متعلق به مقترض است.(21)
شهيد صدر در توجيه‌ اقتصادي‌ حرمت‌ ربا آورده‌ است‌ كه‌ اسلام‌ علي‌رغم‌ آنكه‌ اجارة‌ زمين‌، مسكن‌ و ابزار توليد را امري‌ مجاز شمرده‌، اجارة‌ پول‌ را كه‌ در جهت‌ توليد به‌ كار مي‌رود غيرمشروع‌ اعلام‌ نموده‌ است‌ و حال‌ آنكه‌ كشورهاي‌ سرمايه‌داري‌ معتقدند پول‌ نيز به‌ عنوان‌ وسيله‌اي‌ كه‌ در مسير توليد مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد مي‌تواند براي‌ استفاده‌ در اختيار ديگري‌ قرار داده‌ شود و اجارة‌ آن‌ كه‌ همان‌ سود باشد به‌ هنگام‌ باز پس‌گيري‌ اصل‌ پول‌ دريافت‌ شود همچنان‌ كه‌ يك‌ خانه‌ يا زمين‌ علاوه‌ بر باز پس‌گيري‌ اصل‌، مقداري‌ نيز به‌ عنوان‌ اجاره‌ بها دريافت‌ مي‌شود.
شهيد توضيح‌ مي‌دهد كه‌ آنچه‌ به‌ عنوان‌ اجاره‌ بها گرفته‌ مي‌شود در واقع‌ بابت‌ استهلاكي‌ است‌ كه‌ به‌ منزل‌ يا زمين‌ وارده‌ مي‌شود و ارزش‌ آن‌ را مي‌كاهد ولي‌ در پول‌ كه‌ عين‌ همان‌ بازگشت‌ داده‌ مي‌شود استهلاكي‌ صورت‌ نمي‌گيرد تا بخواهد از طريق‌ اجاره‌ جبران‌ شود.(22)

ربا در قانون مجازات اسلامی :
 

مقنن در ماده 595 قانون مجازات اسلامی در مقام جرم انگاری ربا و معاملات ربوی برآمده و مقرر داشته: «هر نوع توافق بین دو یا چند نفر تحت هر قراردادی از قبیل بیع، قرض، صلح و امثال آن جنسی را با شرط اضافه با همان جنس مكیل و موزون معامله نماید و یا زاید بر مبلغ پرداختی، دریافت نماید ربا محسوب و جرم شناخته می شود. مرتكبین اعم از ربادهنده، رباگیرنده و واسطه بین آنها علاوه بر رد اضافه به صاحب مال به شش ماه تا سه سال حبس و تا 74 ضربه شلاق و نیز معادل مال مورد ربا به عنوان جزای نقدی محكوم می گردند.
تبصره 1- در صورت معلوم نبودن صاحب مال، مال مورد ربا از مصادیق اموال مجهول المالك بوده و در اختیار ولی فقیه قرار خواهد گرفت.
تبصره 2- هرگاه ثابت شود ربادهنده در مقام پرداخت وجه یا مال اضافی مضطر بوده از مجازات مذكور در این ماده معاف خواهد شد.
تبصره 3- هرگاه قرارداد مذكور بین پدر و فرزند یا زن و شوهر منعقد شود یا مسلمان از كافر ربا دریافت كند مشمول مقررات این ماده نخواهد بود.
بدین ترتیب ملاحظه می گردد كه ربا حسب قوانین كیفری ایران علاوه بر ممنوعیت شرعی دارای وصف جزایی نیز می باشد.(23)

پی نوشت ها :
 

1.فقه القرآن ج2، ص:45
2. المفردات في غريب القرآن، ص: 340
3. قاموس قرآن، ج‏3، ص: 49
4. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص: 35
5. مسأله ربا وبانک ص14و15
6.مسأله ربا و بانک ص23و24
7.ترجمه الميزان، ج‏2، ص: 628
8.ترجمه الميزان، ج‏2، ص: 631و630
9.مساله رباوبانک ص26
10.اصول کافی ج2 ص276 ح2
11.وسائل الشیعه ج:18ص:121باب:1ح:23281
12.وسائل الشیعه ج:18ص:123باب:1ح:23286
13.وسائل‏الشيعه ج : 18 ص : 117باب: 1ح :23270
14.وسائل‏الشيعه ج : 18 ص : 123باب:1ح:23285
15.وسائل‏الشيعه ج : 18 ص:122 باب:1 ح: 23284
16. ربا در اسلام ،محمد حسین بهشتی
17.الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه ج‏:2، ص: 295
18.وسائل‏الشيعه ج : 18 ص: 118باب:1ح :23272
19.وسائل‏الشيعه ج: 18 ص:120 باب:1ح:23277
20.وسائل‏الشيعه ج: 18ص:121باب:1ح:23280
21.مساله ربا و بانک ص21
22. به نقل از پایگاه حوزه نت،ربا از نگاهی دیگر،جمشید جعفرپور
23.پایگاه اینترنتی تبیان
 

منابع و مآخذ :
1-قرآن کریم
2- ثقه الاسلام كلينى، الكافي، چاپ‏چهارم، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1365 ش
3- شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، 1409ه.ق
4- راوندى، قطب الدين سعيد بن هبه الله، فقه القرآن فى شرح آيات الأحكام‏، چاپ دوم‏، قم‏، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى‏، 1405 ق‏
5- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن‏، چاپ اول‏، دمشق بيروت‏، دارالعلم الدار الشامية، 1412 ق‏
6- قرشى، سيد على اكبر،قاموس قرآن، چاپ ششم، تهران، ‏دار الكتب الإسلاميه، 1371 ش‏ ‏
7- مصطفوى، حسن، ‏التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب‏،1360 ش‏
8- مطهری، مرتضی، مسأله ربا وبانک، چاپ هفدهم، تهران، صدرا، 1388ش
9- موسوى همدانى، سيدمحمدباقر، ترجمه تفسير الميزان، ‏چاپ پنجم، قم، ‏دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم،‏1374 ش‏
10- بهشتي (شهيد)، محمد حسين، ربا در اسلام، چاپ دوم،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1371ش
11- شهيد ثانى، زين الدين بن على، الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه، چاپ چهارم، قم، مجمع الفکرالاسلامی، 1424ق
12- پایگاه اینترنتی حوزه نت
13- پایگاه اینترنتی تبیان



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.