ربا
نویسنده : رضا مؤذنی
در این مقال سعی داریم تا ربا را از چند دیدگاه به زبان ساده و بدون داخل شدن در مباحث تخصصی و در حد آشنایی مختصر و به طور اجمال بررسی کنیم.
ربا در لغت:
راوندي: اصل ربا زياده است و ربا زياده بر سرمايه است از جنس آن يا متماثل آن جنس.(1)
راغب اصفهاني در مفردات آورده است: ربا زياده بر سرمايه است اما در شرع به زيادتي خاص اختصاص دارد.(2)
درقاموس القرآن هم در ذیل ماده ربو آمده است: زيادت. طبرسى ذيل آيه 275 بقره فرموده اصل ربا بمعنى زيادت است گويند «ربا يربو» يعنى زياد شد در اقرب الموارد آمده «ربا المال يربو ربوا و رباء: زاد و نما» يعنى مال زياد شد و نمو كرد. راغب زيادت و بالا آمدن گفته است.....و معامله ربوى را از آن ربا گفتهاند كه در آن زيادت هست.(3)
وعلامه مصطفوی هم در تحقیق این کلمه آورده است:اصل واحد در این کلمه انتفاخ وبالا آمدن همراه زیادت است بدین معنا که شی فی ذاته بالا می آید و سپس برای آن فضل و زیادی حاصل می شود.(4)
ربا در اصطلاح و اقسام آن :
اما در مورد اقسام ربا : ربا در اصطلاح فقهی دو نوع است : ربای قرضی و ربای معاملی
ربای قرضی اين است كه كسی جنسی يا پولی را به قرض بدهد بعد منفعتی بيش از آنچه كه به قرض داده بگيرد . منفعت لازم نيست از جنس همان چيزی باشد كه به قرض داده شده ،هر چه كه منفعت تلقی بشود . و در اصطلاح میگويند كل ما يجر نفعا هر چه كه نفعی را در برداشته باشد . و حتی اينطور مثال میزنند كه اگر كسی به يك نفر مثلا هزار تومان قرض بدهد و ضمنا شرط كند كه تو مرا كول بگيری از اين سوی آب به آن سوی آب ببری ، اين كول گرفتن ، خود يك منفعت است . اصل ربا در باب قرض است و ربائی كه بيشتر حرفها درباره آنست همين ربای قرضی است.
نوع ديگر ربای معاملی است كه در آن پای قرض در ميان نيست بلكه پای معاوضه در كار است . به ربای معاملی میگويند ربای جنس به جنس كه چيزی را به جنس خودش معاوضه كنند مثلا گندم به گندم . و قهرا بعد مسئله صغروی هم به اصطلاح مطرح میشود كه آيا مثلا گندم وجو در باب ربا يك جنساند يا دو جنس ؟ يا مثلا گندم دو منطقه مختلف را كه جنس آنها با يكديگر متفاوت است دو جنس بايد فرض كنيم يا يك جنس ؟
به هر حال در ربای معاملی يعنی معاوضه دو شیء هم جنس ، زياده نبايد دريافت شود مثلا در معاوضه گندم با گندم بايد هموزن يكديگر بيع و شراء بشود . پای قرض هم در كار نيست.(5)
البته مشهور فقها از این نوع ربا (معاملی) چهار دسته را استثنا می کنند و ربا را در مورد آن ها جایز می شمرند:
1. پدر و فرزند؛
2. زن و شوهر؛
3. عبد و مولا؛
4. مسلمان و كافر
ربا در قرآن و احادیث:
مفصل ترین جایی که در قرآن به ربا پرداخته شده سوره بقره آیات 275تا 279 می باشد که ترجمه این آیات به این قرار است:
كسانى كه ربا مىخورند رفتار و كردارشان مانند شخص جن زده و فريب خورده شيطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تميز نمىدهند، مىگويند خريد و فروش هم مثل ربا است، با اينكه خدا خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده پس، بطور كلى هر كس موعظهاى از ناحيه پروردگارش دريافت بكند، و در اثر آن موعظه، از معصيت خدا دست بردارد، گناهى كه قبلا كرده بود حكم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده راتكراركند، چنين كسانى اهل آتش و در آن جاودانند.
خدا ربا را (كه مردم به منظور زياد شدن مال مرتكب مىشوند) پيوسته نقصان مىدهد، و به سوى نابوديش روانه مىكند، و در عوض صدقات را نمو مىدهد، و خدا هيچ كافر پيشه دل به گناه آلوده را دوست نمىدارد .
هان! اى كسانى كه ايمان آوردهايد از خدا پروا كنيد، و آن زيادى مال را كه در اثر ربا به دست آمده رها كنيد، اگر داراى ايمانيد.
حال اگر نكنيد بايد بدانيد كه در حقيقت اعلان جنگ با خدا و رسول كردهايد، و اگر توبه كنيد اصل سرمايهتان حلال است، نه ظلم كردهايد و نه به شما ظلمى شده است.
در مورد آخرین عبارت آیه279 شهید مطهری منطق قرآن در مورد ربا را این گونه تبیین نموده اند: از اين تعبير قرآن به نظر میرسد كه اساسا قرآن سود گرفتن از قرض را ظلم میداند . و میدانيم كه ظلم يعنی گرفتن چيزی بدون حق و بدون يك مجوز . البته مجوز طبيعی نه مجوز قانونی در واقع عدل هم يعنی به هر مستحقی آنچه را كه استحقاق دارد دادن . و ظلم تجاوز به حقوق ديگران است . قرآن ربا گرفتن را تجاوز به حق قرض گيرنده تلقی میكند و به قول ما اصلا نامشروع میداند. (6)
علامه طبا طبایی در تفسیر این آیات می فرماید: خداى سبحان در اين آيات در امر ربا خوارى شدتى به كار برده كه در باره هيچ يك از فروع دين اين شدت را به كار نبرده است مگر يك مورد كه سختگيرى در آن نظير سختگيرى در امر ربا است، و آن اين است كه:" مسلمانان، دشمنان دين را بر خود حاكم سازند"، و اما بقيه گناهان كبيره هر چند قرآن كريم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سختگيرى هم كرده، و ليكن لحن كلام خدا ملايمتر از مساله ربا و حكومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است و حتى لحن قرآن در مورد" زنا" و" شرب خمر" و" قمار" و" ظلم" و گناهانى بزرگتر از اين، چون كشتن افراد بىگناه، ملايمتر از اين دو گناه است.
و اين نيست مگر براى اينكه فساد آن گناهان از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نمىكند، و آثار شومش تنها به بعضى از ابعاد زندگانى را در بر مىگيرد و آن عبارت است از فساد ظاهر اجتماع، و اعمال ظاهرى افراد، به خلاف ربا و حكومت بىدينان كه آثار سوئش بنيان دين را منهدم مىسازد، و آثارش را به كلى از بين مىبرد و نظام حيات را تباه مىسازد، و پردهاى بر روى فطرت انسانى مىافكند، و حكم فطرت را ساقط مىكند.(7)
وهمین طور در مورد این که رباخواری خارج از نظام صحیح زندگی وبر هم زننده نظم اجتماعی است این گونه می فرمایند: ربا خوار چيزى براى مدتى به ديگرى مىدهد، و در عوض همان را با مقدارى زيادتر مىگيرد، و اين عمل بر خلاف فطرت آدمى است، چون فطرت كه پايه و اساس زندگانى اجتماعى بشر را تشكيل مىدهد حكم مىكند كه آنچه را كه آدمى دارد و از آن بىنياز است با آنچه كه ديگران دارند و او به آن نيازمند است معاوضه كند (آن مقدار، كه از مال خود مىدهد به همان مقدار از مال ديگران گرفته جاى خالى را پر كند، نه بيشتر بگيرد و نه كمتر) و اما اينكه مالى را بدهد، و عينا همان را بگيرد با چيزى زائد (از دو جهت غلط است، اول اينكه مبادلهاى صورت نگرفته، ديگر اينكه زيادى گرفته)، و اين، حكم فطرت و اساس اجتماع را تباه مىسازد، براى اينكه از طرف ربا خوار، منجر به اختلاس و ربودن اموال بدهكاران مىشود و از طرف بدهكاران، منتهى به تهى دستى و جمع شدن اموالشان در دست ربا خوار مىگردد، پس ربا خوارى عبارت است از كاهش يافتن بنيه مالى يك عده، و ضميمه شدن اموال آنان به اموال رباخوار.
اين كاهش و نقصان، از يك طرف، و تكاثر اموال از طرف ديگر، نيز منجر به اين مىشود كه به مرور زمان و روز به روز خرج بدهكار و مصرف او بيشتر مىشود، و با زياد شدن احتياج و مصرف، و نبودن درآمدى كه آن را جبران كند روز به روز خرج بيشتر مىشود، و ربا نيز تصاعد مىيابد و اين تصاعد از يك طرف، و نبودن جبران از طرف ديگر، زندگى بدهكار را منهدم مىسازد.(8)
اما در مورد بقیه آیات فقط به ذکر آیات از کتاب مسأله ربا وبانک از شهید مطهری اکتفا می کنیم: سوره آل عمران آية 125«يا ايها الذين آمنوا لا تأكلوا الربوا اضعافا مضاعفة و اتقوا الله لعلكم تفلحون» ربا را هی چند برابر نخوريد و بترسيد از خدا باشد كه شما رستگار شوید.
در سوره نساء آيه 158 میفرمايد : « فبظلم من الذين هادوا حرمنا عليهم طيبات احلت لهم و بصدهم عن سبيل الله كثيرا ». به موجب ظلمی از ناحيه يهوديان حلالهائی كه برايشان بود حرام كرديم و هم به موجب مانع شدنشان از راه خدا « و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه »و به موجب اينكه ربا میگرفتند و حال اينكه از آن نهی شده بودند . « و اكلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للكافرين منهم عذابا اليما».
آيه 39 سوره روم : « و ما اتيتم من ربا ليربو فی اموال الناس فلا يربوا عند الله و ما اتيتم من زكوه تريدون وجه الله فاولئك هم المضعفون»آنچه كه ربا میدهيد تا مال شما در مال مردم بالا بيايد ، بدانيد كه نزد خدا اين مال ازدياد پيدا نمیكند ظاهرا قضيه اين است كه « فلا يربوا عند الله »يعنی خدا اين ازدياد را قبول ندارد و در نزد خدا اين ازدياد رسميت ندارد اما كسانی كه زكات میدهند كه از اصل مالشان صرف نظر میكنند ، بر مال خودشان میافزايند و خدا به آنها در دنيا بركت و در آخرت پاداش میدهد.(9)
همان طور که در کلام علامه طباطبایی آمد شدتی که در مورد ربا در آیات قرآن آمده کم نظیر است در روایات هم به همین منوال از این گناه کبیره سخن به میان آمده که به نقل تعدادی از این روایات اکتفا می کنیم.
1- امام جعفر صادق عليه السلام: در حديثي براي گناهان كبيره هفت مورد ذكر نمودهاند: كشتن مؤمن به عمد - متهم ساختن زن پاكدامن- فرار از جهاد - تعرب بعد از هجرت - خوردن مال يتيم - خوردن ربا – هر چه خداوند بر او دوزخ را واجب كرده است.(10)
2- از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل گرديده است كه پيامبر صلی الله وعلیه وآله در سفارش خود به حضرت علي علیهالسلام فرمود: یا علی ربا هفتاد جزء دارد که ساده ترین آن مثل این است که مرد مادرش را در بیت الله الحرام به ازدواج خود درآورد،يا علي يك درهم ربا از نظر گناه و شدت عقوبت بزرگتر از اين است كه كسي هفتاد مرتبه با محرم خود در خانه كعبه زنا كند.(11)
3-امام صادق علیه السلام:زمانی که خداوند اراده کند که قومی را هلاک نماید ربا را در میان آن ها ظاهر می سازد.(12)
4- امام صادق علیه اسلام:یک درهم ربا از هفتاد بار زنای با محارم بدتر وشدیدتر است.(13)
5-امام صادق علیه السلام فرمودند رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: شب معراج قومى را ديدم که یکی از آن ها می خواست برخیزد وقدرت ایستادن نداشت به خاطر بزرگی شکمش،حضرت فرمودند:گفتم یا جبراییل اینان که هستند،جبراییل فرمود:اینان کسانی هستند که ربا می خورند.(14)
6- رسول خدا صلی اله علیه وآله فرمودند:و هرکس ربا خورد خداوند شکم او را به اندازه ای که ربا خورده است از آتش جهنم پر می کند ...و پیوسته مورد لعن خدا وملایکه است تا زمانی که قیراطی از ربا در نزد اوست.(15)
و همچنین روایاتی از معصومین علیهم السلام نقل شده که ربا را از خبیث ترین کسب ها یا شرترین کسب ها معرفی نموده است.
کلام بزرگان درباره ربا :
شهید ثانی درکتاب شرح لمعه می فرماید:محل ورود ربا دو شی همجنسی هستند که با کیل و وزن اندازه گیری می شوندویکی از دیگری بیشتر است به هراندازه ای که باشد وحرمت آن مؤکد است واز گناهان کبیره است وگناه یک درهم از آن از هفتاد مرتبه زنا، آن هم زنای با محارم بزرگتر است.(17)
صاحب جواهر در جلد 23 ص333 چنین آورده است: اجماع مؤمنین بلکه مسلمین بر حرمت آن است حتی می توان گفت این امر از ضروریات دین است که منکر آن در سلک کافران است.
فلسفه حرمت ربا :
در جاي ديگر امام صادق عليه السلام فرمود:اگر ربا حلال بود مردم تجارت را ترك ميكردند و نيز آنچه بدان نيازمند بودند را رها ميكردند بنابراين خداوند براي تنفر مردم از حرام و رفتن آنان به سوي حلال و تجارات مانند خريد و فروش، ربا را حرام كرد و قرض را بين آنها باقي گذاشت(19)
در روايتی امام رضا (ع) معاملة ربوي را سفهي دانسته و فرموده:هنگامي كه انسان درهمي را در مقابل دو درهم ميخرد بهاي يك درهم، درهم ديگر است و بهاي درهم ديگر باطل و هيچ است... بنابراين خداوند ربا را به خاطر فاسد كردن اموال حرام نمود.(20)
شهید مطهری در کتاب مسأله ربا و بانک عللی را برای حرمت ربا ذکر کرده اند و رد واشکال هایی بر این نظریه ها وارد می کنندکه در این مقال مجال نقل آن ها نیست اما ایشان فلسفه حرمت ربا را این گونه بیان می کنند که : اگر انسان پولش را تبديل به دين كرد ، يعنی آن را به قرض داد ، در اين صورت مالك عين ، مقترض است و مقرض ، مالك دين است يعنی مالك يك امر اعتباری و قراردادی. اينكه انسان وقتی میخواهد به مسافرت برود ، پولش را به بانك میدهد تا در مقصد از شعبه بانك دريافت كند ، يا به شخصی قرض میدهد تا در آنجا از وكيل او تحويل بگيرد ، به همين جهت است كه پول را از خطر تلف شدن نجات دهد . پول را قرض میدهد از آن ساعت اگر اين پول تلف شد ، قرض دهنده آن را پس میگيرد ، میگويد مال تو بوده كه تلف شده مال من نبوده است .... پس طبيعت قرض اين است كه انسان پول را ، سرمايه را ، مملوك خودش را از عينيت خارج میكند و به آن ذهنيت و اعتباريت میدهد ، وجود اعتباری میدهد . خاصيت وجود اعتباری يكی اين است كه تلف و زيان در آن معنی ندارد .... طبيعت قرض و طبيعت وجود اعتباری دادن مثل يك نوع بيمه كردن است ، مثل يك نوع اخته كردن مال است از نظر سود و زيان دادن . هم بيمه عمر میشود ، هم اخته میگردد . به همان دليل كه بيمه تكوينی میشود و جلوی مردن و كسر شدنش گرفته میشود ، قهرا جلوی انتاج آن هم گرفته شده است . اصلا وجود اعتباری انتاج ندارد
پس انسان وقتی كه چيزی را به عنوان قرض به كسی میدهد ، از نظر حقوقی آن را از اثر انداخته ، از تلف حفظ كرده و به طور كلی از اثر مثبت و منفی انداخته . اينكه كسی چيزی را قرض بدهد و بعد سود آنچه را كه در ذمه طرف است بخواهد ، اساسا غلط است . سود ، متعلق به عين است و عين هم متعلق به مقترض است.(21)
شهيد صدر در توجيه اقتصادي حرمت ربا آورده است كه اسلام عليرغم آنكه اجارة زمين، مسكن و ابزار توليد را امري مجاز شمرده، اجارة پول را كه در جهت توليد به كار ميرود غيرمشروع اعلام نموده است و حال آنكه كشورهاي سرمايهداري معتقدند پول نيز به عنوان وسيلهاي كه در مسير توليد مورد استفاده قرار ميگيرد ميتواند براي استفاده در اختيار ديگري قرار داده شود و اجارة آن كه همان سود باشد به هنگام باز پسگيري اصل پول دريافت شود همچنان كه يك خانه يا زمين علاوه بر باز پسگيري اصل، مقداري نيز به عنوان اجاره بها دريافت ميشود.
شهيد توضيح ميدهد كه آنچه به عنوان اجاره بها گرفته ميشود در واقع بابت استهلاكي است كه به منزل يا زمين وارده ميشود و ارزش آن را ميكاهد ولي در پول كه عين همان بازگشت داده ميشود استهلاكي صورت نميگيرد تا بخواهد از طريق اجاره جبران شود.(22)
ربا در قانون مجازات اسلامی :
تبصره 1- در صورت معلوم نبودن صاحب مال، مال مورد ربا از مصادیق اموال مجهول المالك بوده و در اختیار ولی فقیه قرار خواهد گرفت.
تبصره 2- هرگاه ثابت شود ربادهنده در مقام پرداخت وجه یا مال اضافی مضطر بوده از مجازات مذكور در این ماده معاف خواهد شد.
تبصره 3- هرگاه قرارداد مذكور بین پدر و فرزند یا زن و شوهر منعقد شود یا مسلمان از كافر ربا دریافت كند مشمول مقررات این ماده نخواهد بود.
بدین ترتیب ملاحظه می گردد كه ربا حسب قوانین كیفری ایران علاوه بر ممنوعیت شرعی دارای وصف جزایی نیز می باشد.(23)
پی نوشت ها :
1.فقه القرآن ج2، ص:45
2. المفردات في غريب القرآن، ص: 340
3. قاموس قرآن، ج3، ص: 49
4. التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص: 35
5. مسأله ربا وبانک ص14و15
6.مسأله ربا و بانک ص23و24
7.ترجمه الميزان، ج2، ص: 628
8.ترجمه الميزان، ج2، ص: 631و630
9.مساله رباوبانک ص26
10.اصول کافی ج2 ص276 ح2
11.وسائل الشیعه ج:18ص:121باب:1ح:23281
12.وسائل الشیعه ج:18ص:123باب:1ح:23286
13.وسائلالشيعه ج : 18 ص : 117باب: 1ح :23270
14.وسائلالشيعه ج : 18 ص : 123باب:1ح:23285
15.وسائلالشيعه ج : 18 ص:122 باب:1 ح: 23284
16. ربا در اسلام ،محمد حسین بهشتی
17.الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه ج:2، ص: 295
18.وسائلالشيعه ج : 18 ص: 118باب:1ح :23272
19.وسائلالشيعه ج: 18 ص:120 باب:1ح:23277
20.وسائلالشيعه ج: 18ص:121باب:1ح:23280
21.مساله ربا و بانک ص21
22. به نقل از پایگاه حوزه نت،ربا از نگاهی دیگر،جمشید جعفرپور
23.پایگاه اینترنتی تبیان
1-قرآن کریم
2- ثقه الاسلام كلينى، الكافي، چاپچهارم، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1365 ش
3- شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، چاپ اول، قم، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام، 1409ه.ق
4- راوندى، قطب الدين سعيد بن هبه الله، فقه القرآن فى شرح آيات الأحكام، چاپ دوم، قم، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، 1405 ق
5- راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، چاپ اول، دمشق بيروت، دارالعلم الدار الشامية، 1412 ق
6- قرشى، سيد على اكبر،قاموس قرآن، چاپ ششم، تهران، دار الكتب الإسلاميه، 1371 ش
7- مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب،1360 ش
8- مطهری، مرتضی، مسأله ربا وبانک، چاپ هفدهم، تهران، صدرا، 1388ش
9- موسوى همدانى، سيدمحمدباقر، ترجمه تفسير الميزان، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم،1374 ش
10- بهشتي (شهيد)، محمد حسين، ربا در اسلام، چاپ دوم،تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1371ش
11- شهيد ثانى، زين الدين بن على، الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه، چاپ چهارم، قم، مجمع الفکرالاسلامی، 1424ق
12- پایگاه اینترنتی حوزه نت
13- پایگاه اینترنتی تبیان
/ن