28 شهريور 1389 / 10 شوال 1431 / 19 سپتامبر 2010 |
1) امضاي قرارداد شركت ملي نفت ايران با كنسرسيوم بينالمللي نفت (1333 ش): پس از كودتاي 28 مرداد 1332، محيطي كه آمريكا و انگليس انتظار آن را داشتند فراهم شده بود. از آن طرف، سپهبد زاهدي، عامل كودتا و نخست وزير وقت نيز مهيا بود تا رسماً نظر غارتگران بينالمللي را تأمين كند و حكومت خود و سلطنت شاه را مستحكم سازد. در اين حال زاهدي براي جلب كمكهاي مالي آمريكا، تسليم درخواستهاي ويرانگر كارتلهاي نفتي غرب شد و اصل ملي شدن صنعت نفت را زير پا گذاشت. در نهايت قرارداد نفت ايران و كُنسرسيوم بينالمللي نفت شامل 51 ماده و دو ضميمه مربوط به غرامت شركت نفت انگليسي و ماليات بردرآمد، توسط علي اميني و سهامالسلطنه بيات به امضا رسيد كه در نتيجه آن، كنسرسيوم از جانب شركت ملي نفت ايران به انجام امور اكتشاف، استخراج و پالايش ميپرداخت. اين كنسرسيوم بدون در نظر گرفتن نفع ملي كشور، منابع نفتي را به حلقوم اجانب ريخت و سهم ناچيزي از آن را به مملكت بازگرداند. در اين ميان آمريكا به عنوان كشوري كه در جريان جنگ جهاني دوم كمترين خسارت را ديده بود، به گسترش سيطره نفوذ و سلطه خود پرداخت و اين سهم را هم از مبارزات خونين ملت ايران در شعار ملي كردن صنايع نفت به دست آورد. اين قرارداد سرانجام در 29 مهر 1333 ش با 113 رأي، موافق از 120 رأي مأخوذه در مجلس دوره هجدهم تصويب شد و دوره سلطه كنسرسيوم بر نفت ايران آغاز شد. در اين ميان اعتراض و مخالفت مردم و بزرگاني همچون آيت اللَّه سيدابوالقاسم كاشاني راه به جايي نبرد و بيگانگان، سالها به چپاول منابع عظيم خدادادي اين مرز و بوم ادامه دادند. |
2) اظهار واكنشهاي گوناگون درباره توافق مصر و اسراييل در كمپ ديويد (1357 ش): در حالي كه هنوز چند ساعت از اعلام خبر توافق مصر و اسراييل نميگذشت، وزير خارجه مصر و نيز سفير اين كشور در آمريكا، به عنوان اعتراض به نتايج اين كنفرانس، استعفا دادند. شوروي نتايج كنفرانس كمپ ديويد را محكوم كرد و آن را توطئهاي واقعي عليه مردم خاورميانه و صلح دانست. فلسطينيان ميانهرو، با احتياط، از نتايج كنفرانس كمپ ديويد استقبال كردند. اما ساير فلسطينيها، سادات را متهم كردند كه به خاطر پس گرفتن اراضي مصريها از اسراييل، بر سر منافع فلسطين، معامله كرده است. مردم فلسطين كه از نتايج كنفرانس، به خشم آمده بودند، سوگند ياد كردند كه نبرد عليه اسراييل را شدت خواهند بخشيد. مردم ليبي در خيابانهاي طرابلس به تظاهرات پرداختند و در شعارهاي خود، خواستار قتل سادات به اتهام معامله بر سرِ آرمان اعراب در كنفرانس كمپ ديويد شدند. |
3) آزادي سوسنگرد پس از يكسال محاصره (1360 ش) |
4) درگذشت عالم مبارز و مجاهد آيتاللَّه "محمد ابراهيم اعرافي" (1371 ش): آيت اللَّه شيخ محمد ابراهيم اعرافي در سال 1289 ش (1328 ق) در اطراف ميبد در استان يزد در خانوادهاي روحاني ديده به جهان گشود. وي پس از فراگيري مقدمات و سطح در زادگاه خود و مشهد، به شوق شاگردي در محضر آيت اللَّه حاج شيخ عبدالكريم حائري راهي قم شد و در درس ايشان شركت جُست. آيت اللَّه اعرافي پس از طي مدارج بالاي علمي از عالمان نامداري همچون حضرات آيات: شيخ عبدالكريم حائري، سيد حسين بروجردي، سيد ابوالحسن اصفهاني، سيد عبدالهادي شيرازي، سيد محسن حكيم و امام خميني اجازه اجتهاد، روايت و امور حسبيه دريافت نمود. وي پس از رحلت آيت اللَّه حكيم، رسماً حضرت امام خميني را به عنوان تنها مرجع تقليد معرفي نمود و با شروع انقلاب اسلامي ايران، همراه با آيت اللَّه شيخ محمد صدوقي و سيد روحاللَّه خاتمي به رهبري مبارزات مردم استان يزد پرداخت. اين عالم مجاهد شخصاً در راهپيماييهاي مردم شركت ميكرد و هماره پناهگاه مبارزان بود. همچنين وي در مبارزه و طرد سلطه خانها، مبارزه با نفوذ بهاييت، تأسيس حوزه عمليه ميبد، احداث مساجد و آب انبارها، حفر قنوات و تدريس و ارشاد مردم و رهبري فكري منطقه، فعاليت مثمرثمري به انجام رساند. سرانجام اين فقيه جليل در بيست و هشتم شهريور 1371 ش برابر با بيست و يكم ربيعالاول 1413 ق در 82 سالگي بدرود حيات گفت و به سراي جاويد شتافت. |
5) درگذشت "ابن مُقْلَه" خوشنويس شهير(328 ق): ابوعلي محمد بن علي بن حسين بن مُقلَه بغدادي معروف به ابن مُقلَه در سال 372 ق در بغداد به دنيا آمد و نزد دانشمندان مشهور آن زمان به كسب دانش و معارف ديني پرداخت. ابن مُقلَه در جواني به وزارت در دستگاه عباسي رسيد، اما پس از چندي به دليل مخالفتهاي شديد با مظالم و انحرافات حاكمان عباسي، مورد خشم آنان قرار گرفت و زنداني شد. سرانجام به دستور حاكم وقت، زبان و دست راست ابن مُقلَه را بريدند و سپس او را كشتند. بيشترين شهرت ابن مُقلَه در هنر خوشنويسي است. وي حروف را به شكل هندسي بسيار زيبايى مينوشت و بسياري از شرح حال نويسان، او را نخستين طراح رسم الخط و شيوهي جديد خط عربي دانستهاند. همچنين ابن مُقلَه مخترع خط ثُلْث، نَسخ، رِقاع و... است و چندبار قرآن را با خط خوش نگاشت. از آثار ابنمقلَه ميتوان به كتاب رساله في علمِالخَط و القَلَم اشاره كرد. |
6) رحلت آيتاللَّه شيخ "هادي تهراني" عالم و فقيه مسلمان(1321 ق): شيخ هادي فرزند مولي محمدامين تهراني، از بزرگان علماي طراز اول اوايل قرن چهاردهم، عالم به فروع و اصول، جامع معقول و منقول و داراي تاليفات متعدد است. وي مقدمات تحصيل را از علماي تهران و اصفهان فراگرفت. آيت اللَّه تهراني در نجف اشرف از پرورش يافتگان حوزهي درس فاضل ايرواني، ميرزا محمد حسن شيرازي، شيخ مرتضي انصاري، شيخ عبدالحسين جَنّات و صاحب روضات الجنات بوده است. آثار گرانبهاي او كه حاكي ازمراتب بالاي علمي اوست، عبارتند از: اتحادُ الوجود و الماهيه، الاِتقان، الارث، الاستِصحاب، اصالةُالبِرائه، منظومه في الكلام، التوحيد و دائِعُ النبوه في الاحكام الشرعيه. |
7) درگذشت "ميرزا حسين خليلي" از رهبران مشروطه(1326 ق): حاج ميرزا حسين فرزند حاج ميرزا خليل تهراني از فقهاي شيعه در قرن چهاردهم هجري و از پرورش يافتگان حوزهي درس شيخ محمدحسن نجفي صاحب جواهر و شيخ مرتضي انصاري بود. ايشان پس از فوت حاج ميرزا محمدحسن شيرازي، مرجع تقليد بعضي از مناطق شيعهنشين گرديد. آيت اللَّه خليلي از رهبران نهضت مشروطيت در نجف بود كه باتشكيل چند انجمن، روحيهي مبارزه با استبداد را در ايرانيها تقويت نمود. از ايشان آثار خيريهاي بر جاي مانده كه از آن جمله ميتوان به بناي دو مدرسه در محلهي عمارهي نجف اشرف اشاره نمود. اين عالم بزرگ در روز جمعه دهم شوال 1326 قمري در مسجد سهله وفات يافت و پس از انتقال به نجف اشرف در مقبرهي خصوصي خود مدفون گرديد. |
8) 19سپتامبرسال1733ميلادي :« استفن گري » فيزيكدان انگليسي موفق به كشف يكي از قوانين الكتريسيته شد . گري بعداز آزمايش ها و تحقيق هاي فراوان ثابت كرد كه جريان برق معلول دوقطب مثبت و منفي است و چنانچه يكي ازدوقطب موجودنباشد، جريان برق برقرارنخواهد شد. |
9) 19سپتامبرسال 1907ميلادي: « نفت مصنوعي» كشف شد. « جيمزيانگ» شيميدان انگليسي نخستين كسي بود كه توانست براي بدست آوردن مواد مولد حرارت و انرژي به نفت مصنوعي دست بابد . اوموفق شد كه ازتقطيرذغال سنگ موادي شبييه نفت تهيه كند وازآن پس باني صنعت نفت مصنوعي لقب گرفت . شايان توجه است كه جيمزيانگ مالك يك معدن بزرگ ذغال سنگ و يك آزمايشگاه كامل و مجهزبود و به كمك همين ها موفق به كشف نفت مصنوعي شد. |
10) 19سپتامبرسال 1968 ميلادي: «چستر كارلسون» مخترع دستگاه كپي درگذشت . اواين دستگاه را به سال 1938ميلادي اختراع كرد . كارلسون دربخش ثبت يك كارگاه الكترونيكي كارمي كرد و دشواري تهيه رونوشت ازنمونه هاي طرح ها ، مشكلي عمده براي وي محسوب مي شد. كارلسون اگر چه راه كارهاي گوناگوني رابراي تكميل ماشين كپي درطول 4سال بررسي كرد، تاسال 1940ميلادي دركسب حمايت شركتها درتوليد ماشين كپي ناموفق بود . تااينكه درسال 1947 ميلادي شركت «هالويد » از«رُچستر» درنيويورك پروانه اين طرح راصادركرد. اين شركت بعدها به «زيراكس» تغيير نام داد و نخستين دستگاه يا ماشين كپي اين شركت به سال 1958ميلادي توليد شد. |
11) كشف دو قطب مثبت و منفي جريان برق در فرانسه (1733م) |
12) درگذشت "ريچارد لاجي بيرْدْ" مخترع اسكاتلندي تلويزيون (1956م): جان لاجي بيرْدْ، مخترع اسكاتلندي در 17 آوريل 1889م در اسكاتلند به دنيا آمد و از جواني با برپا كردن كارگاهي كوچك به آزمايشهايى درباره نور و نورافكن پرداخت. وي همزمان به تحصيل در رشته برق نيز مشغول شد و پس از آن تلاش كرد تا فيلم ناطق و روش انتقال عكس به وسيله نيروي برق را اختراع نمايد. او در سال 1924م پس از كوششهاي فراوان موفق شد تا به آرزوي ديرين بشر كه ديدن تصاوير و اشياء به وسيله عكس از راه دور بود جامه عمل بپوشاند. بيرد در اين زمان اولين تلويزيون ابتدايى و ساده را اختراع كرد و توانست تصوير يك صورت را از اتاقي به اتاق ديگر منتقل سازد. وي در جريان همين آزمايش كه با نيروي برق صورت گرفت، يكدستش فلج شد. با اين حال تلاشهاي بيرد در سالهاي بعد افزايش يافت و وي در دوم اكتبر 1925م، دستگاه تازهاي براي تبديل اشعه نور به ارتعاشات الكتريكي به كارانداخت. در نهايتْ جان بيرد در 17 آوريل 1926م اولين تصوير تلويزيوني را براي انجمن سلطنتي انگليس در لندن به معرض نمايش گذاشت و مورد تشويق فراوان قرار گرفت. با اين حال وي كوشش كرد تا اين اختراع را كاملتر سازد. در سال 1929م تلويزيون بعدي او مورد قبول يكي از رسانههاي خبري قرار گرفت. بيرد همچنين پس از نمايش اولين تلويزيون رنگي در سال 1941م، موفق شد تا در سال 1946م تصاوير سه بعدي رنگي را با صدايي مناسب توليد نمايد. جان لاجي بيرد سرانجام در 19 سپتامبر 1956م در 67 سالگي درگذشت. (ر.ك: 17 آوريل) |
13) تشكيل اولين دولت آزاد الجزاير توسط سران انقلاب اين كشور (1958م): همزمان با اوجگيري نهضتهاي آزاديخواه، قيام مردمي در الجزاير در اول نوامبر 1954م عليه دولت استعمارگر فرانسه آغاز گرديد و ارتش آزاديبخش الجزاير براي سازماندهي مبارزه، تشكيل شد. با اين حال در 19 سپتامبر 1958 حكومت موقت جمهوري الجزاير اعلام موجوديت نمود و شوراي ميهني انقلاب نقش پارلمان اين جمهوري و رهبري دولت را برعهده گرفت. ناكام ماندن ارتش فرانسه، در سركوبي اين قيام، سرانجام به استقلال الجزاير در 5 ژوئيه 1962 انجاميد. (ر.ك: اول نوامبر) |
14) قتل "نورمحمد تَرَكي" طي كودتاي خونين "حفيظ اللّه امين" در افغانستان (1979م): نور محمدتَرَهكي اولين رئيس جمهور كمونيست افغانستان در سال 1913م در شهر غزنه به دنيا آمد. وي پس از طي دروس خود در رشته علوم اقتصادي، به روزنامهنگاري پرداخت و پس از ورود به فعاليتهاي سياسي، در تأسيس حزب دموكراتيك افغانستان نقش مهمي ايفا كرد. تركي در اولين جلسه پارلمان افغانستان در سپتامبر 1964م، نماينده جناح چپ وابسته به روسها شد و از همان زمان فعاليتهاي شديد و گستردهاي را براي به قدرت رساندن كمونيستها در افغانستان و از داخل پارلمان افغانستان آغاز كرد. وي به دنبال وقوع كودتاي خونين 27 آوريل 1978م كه به قتل محمد داودخان، رئيس جمهور اين كشور انجاميد، زمام امور افغانستان را با حمايت اتحاد جماهير شوروي به دست گرفت. تركي در طول 16 ماهي كه رئيس جمهور بود، متجاوز از 200 قرارداد اقتصادي با روسها به امضا رساند. وي حجم گاز صادراتي افغانستان به شوروي را تا 30 برابر ميزان گذشته زياد كرد و بهاي آن را به يك سوم تقليل داد. نورمحمد تركي سرانجام در يك رقابت قدرتطلبانه درون حزبي بر اثر ناتواني در سركوب قيام اسلامي ملت مسلمان افغانستان، مغلوب دوست خود، حفيظ اللَّه امين شد و طي يك كودتاي خونين، در 19 سپتامبر 1979م در 66 سالگي به قتل رسيد. |
15) تثبيت حضور نظامي امريكا در خليج فارس با امضاي قرارداد دهساله با كويت (1991م): حدود شش ماه پس از پايان اشغالِ كويت توسط عراق، توافقنامه نظامي امريكا و كويت، در 19 سپتامبر 1991م منعقد شد. به ادعاي مقامات كويت، اين قرارداد به منظور جلوگيري از تجاوز نظامي مجدد عراق به كشور كويت امضا شد. بر اساس اين پيمان نظامي ده ساله، امريكا حق استفاده از بنادر كويت و استقرار نيرو و تجهيزات امريكايي در خاك كويت را به دست ميآورد و دو كشور، تمرينهاي مشترك نظامي انجام ميدهند. در سالهاي بعد، ديگر كشورهاي جنوب خليج فارس نيز با امريكا، انگليس و فرانسه، پيمان نظامي امضا كردند. اما برخلاف تصور كشورهاي مذكور، اين پيمانها، خود موجب افزايش حضور نظامي نيروهاي بيگانه و تشديد نا امني در منطقه خليج فارس گرديد. در واقع بازيگران اصلي صحنه لشكركشي نيروهاي نظامي غرب به خليج فارس، امريكا و انگليس بودند و اين موافقتنامه، توجيهي براي اين حضور نامشروع بود. در اين راستا، امريكا علاوه بر اخذ هزينههاي لشكركشي خود از عربستان، كويت، قطر، بحرين، امارات و عمان كه بالغ بر سيصد ميليارد دلار بود، با ترساندن آنها از خطر حمله مجدد عراق، ميلياردها دلار اسلحه به آنها فروخت. در اين ميان، ميزان هزينههاي اين حضور نامبارك، اقتصاد كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس را به شدت متزلزل ساخت، به طور مثال، در حالي كه ذخاير ارزي عربستان تا پيش از حمله عراق به كويت 180 ميليارد دلار و ذخاير كويت 170 ميليارد دلار برآورد شده بود، اين مبلغ پس از پايان جنگ به صفر رسيد و بعضاً باكسري نيز مواجه شدند. |