هرگاه حجاب «حق فردی زن» مثل نماز بود، باید از این حق دفاع کرد و از وارد شدن هرگونه خدشهای جلوگیری نمود. زن با این حق، حریم خود را حفظ می کند و دیگران نیز موظف به رعایت این حریم و دوری از هرگونه تجاوزی خواهند بود. اما از سوی دیگر زن میتواند از حق خود صرف نظر کند و بیحجاب و حتی عریان در جامعه ظاهر شود.
اگر حجاب «حق اجتماعی» بود، زن، همسر و خانوادهی او موظف به رعایت حقوق اجتماعاند و از بین بردن این حق جرم و گناه محسوب میشود،زیرا سلامت جامعه بسته به حفظ حدود و حریم آن است و زن و خانوادهی او باید حافظ سلامت جامعه باشند، همانگونه که جامعه حق رشد و کمال بر افراد دارد.
حال اگر جامعهای چنان سقوط کرد که همه یا اکثریت آن،رهایی و راحتی زنان در کامجویی آنان را بر حقوق خود برتر دانستند، میتوانند از حق اجتماعی خویش صرف نظر کنند و زنان را در برهنه بودن آزاد بگذارند.
با نگاهی به معارف الهی درمییابیم که حجاب نه تنها تکلیف یا حق شخصی نیست، بلکه یک مسألهی عاطفی- روانی و خانوادگی- اجتماعی است که ریشه در فطرت انسانها دارد و خداوند از روز نخست به طور غریزی در وجود انسانها قرار داد و بالاتر و برتر از حق شخصی و اجتماعی، حجاب «حقُ الله» است که زن و خانواده، افراد و جامعه، باید امانتدار این حق باشند
و این امانت چیزی جز «بندگی خداوند حکیم» نیست که باعث «بالندگی و تابندگی» انسان می شود: «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ»(1).
بدین سان درمی یابیم هیچ فرد یا جامعهای حق تعطیل کردن «حقُ الله» یا دخالت در این امر الهی را ندارند و در صورت رضایت زن یا شوهر یا رأی اکثریت به بیحجابی باز هم باید این حق حفظ شود و زنان به خاطر «مخلوق بودن» و «ولایت الهی»و «حقُ الله» باید پیراسته از پلیدیهای برهنگی با حجاب و پوشش در جامعه ظاهر شوند.
فلسفهی بعثت انبیاء که «یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ»(2) است و پوشاندن چشمان و حفظ شهوت در مردان که «أَزْکَى لَهُمْ»(3) است و پاکی و طهارت قلب در هنگام رویارویی مردان با زنانی که با حجاباند، «ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ »(4) همه و همه نشانگر این مهم است که ما حق هیچ دخالتی در حق الله نداریم و خداوند حکیم «پاکی و پاکیزگی روح و روان»، «تقوا و تقرب بندگان» را در حجاب دانسته است که باید اطاعت نماییم.
پایان بخش سخن در این فراز، سخن مفسّر فرزانه حضرت آیت الله جوادی آملی است که فرمود:
«حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش میباشد. همه اینها اگر رضایت بدهند،قرآن راضی نخواهد شد، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است.لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم. از اینکه قرآن میگوید: هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم میشود عصمت زن حق الله است.»(5)
پینوشتها:
1. سوره احزاب، آیه 72
2. سوره آل عمران، آیه 164
3. سوره نور، آیه 30
4. سوره احزاب، آیه 53
5.رک: زن در آینهی جمال و جلال، حضرت آیت الله جوادی املی.
منبع:
چگونه فرزندان ما باحجاب می شوند؟، حجت الاسلام دکتر احمد لقمانی، ناشر: بهشت بینش، چاپ یکم، 1389.