تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي

پل الله ورديخان با 295 متر طول و 5/13 متر عرض، واسطه ي ارتباط بين چهارباغ شمالي (چهارباغ عباسي) و چهارباغ جنوبي (چهارباغ بالا) از روي رودخانه ي زاينده رود است. سطح آب گذاران پل با توجه به داغ آب بزرگ ترين...
شنبه، 3 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي

تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي
تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي


 

نويسنده:مهندس سيد مرتضي فرشته نژاد




 

تشريح ساختار پل الله وردي خان
 

1-الف) سازه ي پل از ديدگاه معماري
 

پل الله ورديخان با 295 متر طول و 5/13 متر عرض، واسطه ي ارتباط بين چهارباغ شمالي (چهارباغ عباسي) و چهارباغ جنوبي (چهارباغ بالا) از روي رودخانه ي زاينده رود است. سطح آب گذاران پل با توجه به داغ آب بزرگ ترين سيلاب هاي فصلي اصفهان بدون حضور سد زاينده رود محاسبه و طراحي شده بوده است و شامل يک بستر سنگي عريض جهت جلوگيري از فرسايش زيرپايه هاي پل و سي و سه دهانه ي آب گذر و بستر کاروان رو، باد و پياده رو محصور کننده ي طرفين آن و همچنين راه پله هايي جهت دسترسي به بام پياده روها در بالا و فضاهاي زيرين پل است.

تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي

1-ب) سازه ي پل از ديدگاه سازه
 

اين پل تشکيل شده از سازه ي آبي در زير و هميشه در تماس با آب است و سازه ي هوايي در بالا که بايد مصون از تماس دائم با رطوبت باشد. سازه ي آبي زيرين اگر در تماس با آب نباشد، حتماً فرسوده خواهد شد. و سازه ي هوايي اگر در تماس دائم با رطوبت باشد فرسوده مي گردد.

1-ج) شيب ارتباطي شمالي پل
 

راه واسطه ارتباطي شيب داري است که انتهاي سطح معبر چهارباغ شمالي را به سطح کاروان روي پل متصل مي سازد. اين شيب به وسيله ي شفته ي آهکي کم آهک کوبيده و دو رديف سنگ نصب شده در لبه هاي طرفين شيب تشکيل شده است.

1-د) شيب ارتباطي جنوبي پل
 

اين راه واسطه نيز مثل شيب شمالي در جنوب پل ساخته شده است، منتها با اين تفاوت که از نظر طول دامنه طولاني تر از دامنه ي شيب شمالي است و دو ميل سنگي ورودي شيب را تعيين و تثبيت مي نموده است. اين شيب به وسيله ي دو ديواره ي آجري و جان پناه کوتاه سنگي روي آن ها تثبيت و در همان زمان يک دهانه (ناکش باز) در مجاورت پايه هاي جنوبي پل جهت مصون سازي پايه هاي جنوبي پل هم زمان ساخته شده است.

گزارش آسيب شناسي پل الله ورديخان
 

تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي

1-خشک شدن هاي دوره اي رودخانه در طول دوران (از زمان احداث پل تا پايان دوره ي قاجاريه) تحت تأثير خشک سالي هاي طبيعي و حذف مکرر آب از رودخانه در عرض حدود سي سال گذشته، از آسيب هاي جدي و تهديد کننده است که به علت پايين رفتن سطح سفره ي آب زيرزميني نه تنها به پل هاي تاريخي روي رودخانه، بلکه به ساير بناهاي تاريخي لطمه مي زند.
به طور قطع غذاي سفره هاي آب زيرزميني شهر اصفهان در پايداري بناهاي ماندگار شهر تاريخي اصفهان تأثير به سزايي دارد. و اين که متأسفانه بعضي اظهار نظر مي کنند که تأمين رطوبت پي پل ها از آبياري چمن هاي اطراف تأمين مي گردد، اظهار نظر غيرفني است.
2-آسيب هاي وارده به جبهه ي شمالي پل.
2- الف) خاکريزي در شمال پل در جهت احداث ميدان شمالي (ميدان انقلاب) و همسطح سازي آن با کفه ي کاروان روي پل باعث آسيب هاي فراواني به پل شده بود. عمق اين خاکريز در نزديکي رامپ شمالي به حدود پنح متر مي رسيد. اولين آسيب وارده از طريق انتقال رطوبت توسط اين خاکريز دستي به پايه هاي شمالي پل بوده است. به اين ترتيب که رطوبت محبوس زير آسفالت و حاصل از آبياري باغچه هاي ميدان انقلاب و تعريق زمين شمالي رودخانه در خاک هاي دستي موجود، به دليل نبود منفذ جهت رهايي به سمت آسيب پذيري نقطه يعني پايه هاي آجري شمالي پل حمله ور شده و باعث فرسودگي ملات و حتي آجر و نهايتاً سازه ي پل مي گرديد که آثار آن در محل مشهود است.
2- ب) برجک هاي ورودي پل در جبهه ي شمالي نيز تا نيمه در خاک مدفون شده اند؛ به خصوص از زماني که ديواره ي ساحلي شمال رودخانه در سال 1333 احداث گرديد. اين ديوار ساحلي تا حدود 5 متر از ارتفاع برجک هاي شمالي تا بستر رودخانه را در پشت ديوار ساحلي پنهان نموده و گوشه ي دنجي به عنوان آبريزگاه و مخفي گاه براي خلاف کاران ايجاد شده بود. بنابراين برجک هاي ورودي پل نيز با متلاشي شدن سنگ هاي بدنه و فرسودگي ساختار اصلي آن دچار آسيب فراوان شده بود. و همچنين اين روش برخورد در طي نيم قرن گذشته باعث شده بود که ساختمان رشيد و سرافراز پل الله ورديخان به معبري باريک و کوتاه که در کف رودخانه تعبيه شده بود تبديل گرديد.
3- عوامل انساني
3- الف) عبور وسايل نقليه موتوري سبک و سنگين از اواخر قاجاريه تا پايان دوران پهلوي از روي پل
3- ب) ايجاد انفجارهاي وسايل آتش بازي به مناسبت هاي مختلف در اطراف پل
3- ج) روش نورپردازي ناشيانه پل هم مزيد بر علت شده و با حفر تعداد 198 سوراخ به قطر حداقل 20 ميليمتر در تيزه ي طاق هاي پياده روهاي طرفين کاروان روي پل جهت تعبيه ي چراغ هاي آويز در سقف دهانه ها، ضعف و نفوذپذيري اين طاق ها را تسهيل نموده اند.
3- د) گذر دو کابل برق سنگين از داخل بام پياده روها
4- آسيب هاي فني و سازه اي
از جمله آسيب هاي وارده مي توان به اثر مصرف بعضي مصالح نامرغوب مثل آجرهاي خام پز و همچنين تعميرات موضعي غيرفني بعدي مانند بندکشي هاي سيماني بدنه ها و بازساي هايي که در سيل برگردان ها يا فشارشکن هاي جبهه ي غربي انجام شده اند و همچنين به عدم رسيدگي لازم و کافي به بناي پل و بهره برداري هاي نامناسب از فضاهاي آن اشاره کرد.

طرح مرمت
 

طرح مرمت اجرا شده بر اين منوال بود که با توجه به برنامه ريزي و تعميرات سال 1349 دفتر فني سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران (اصفهان) در جهت اجراي عمليات مرمتي و استحکام بخشي پل (در زماني که پل هاي جديد و مناسبي در نزديکي اين بناي ارزشمند هنوز احداث نشده بود) آرزوهاي برآورده نشده ي آن زمان را شامل موارد (1-2-34-8-10 گزارش مرمت سال 1349) برآورده سازد و تجديد حيات پل را مثل زمان صفويه شاهد باشد.

تأثيرات خشکي زاينده رود بر پل هاي تاريخي

اهدافي که در اين اقدام مرمتي در نظر بوده و دنبال گرديده است، عبارت اند از:
1-بازيابي رامپ شمالي به صورت اصلي و مرمت و استحکام بخشي آن
2-نجات پايه هاي شمالي پل از مجاورت با رطوبت دائم و مرمت استحکام بخشي آن
3- نجات برجک هاي سنگي شمالي پل از فرسودگي بيش تر و مرمت و استحکام بخشي آن در جهت بازيابي معماري اصلي پل و بازگرداندن ارزش هاي از دست رفته ي آن.
4- تأمين امکان دسترسي به زير پل براي عموم در جهت:
الف) تأمين امنيت و حفاظت پل به طور دائم
ب) حذف چايخانه هاي موجود در شمال و جنوب پل
5- اطمينان کامل از حذف تردد وسايل نقليه ي موتوري از روي پل حتي موتورسيکلت که باعث مزاحمت فراوان براي عابران پياده روي پل بود و تثبيت کاربري آن صرفاً براي عبور پياده.
6- حذف مرمت هاي غيرفني قبلي از جمله بندکشي هاي سيماني و برگرداندن معماري سيل برگردان هاي پايه ها به صورت اصلي.
7- اجراي نورپردازي صحيح علمي با هدف:
الف)به نمايش گذاشتن کليه زيبايي هاي نهفته در فضاهاي متنوع پل در شب و متناسب با عملکرد هر فضا به صورتي که مرکز نور هم در ديد بيننده نباشد.
ب) حذف چراغ هاي آويز داخل دهانه ها و همچنين جعبه هاي نورپردازي مسير کاروان روي پل.
8- آزادسازي بام هر دو پياده روي طرفين کاروان روي پل از بار زياد کابل هاي انتقالي نيروي قديمي که زير آجرفرش بام ها باقي مانده بود (هر متر طول کابل 45 کيلوگرم وزن داشت).
9- تنظيم و تسطيح کف رودخانه و بستر سنگي زير پل به صورتي که عبور حداقل آب از زير پل در تمام سطح بستر سنگي مشهود باشد.
در جهت پيگيري و اجراي اهداف فوق، موارد مذکور در ذيل لازم به توضيح است:
الف) سازه ي رامپ شمالي در طي مدت زيادي که در زير انبوه خاک و رطوبت مانده، کاملاً متلاشي و سست شده بود. به دليل وجود جريان و نفوذ رطوبت از طرف ميدان انقلاب به پايه ي شمالي پل، اقدام به احداث ناکش باز مشابه آنچه در زمان احداث پل در زير رامپ جنوبي اجرا شده بود گرديد. اين ناکش باز (دهانه ي پياده رو) به عنوان سپري در مقابل نفوذ رطوبت است و ارتباط شرقي و غربي پياده رو کنار رودخانه را نيز ميسر مي سازد.
ب)رامپ مذکور با دامنه و ارتفاع معلوم اصلي مجدداً بازسازي گرديد و به دليل اين که اختلاف سطحي معادل 80 سانتيمتر با سطح موجود کاروان رو ايجاد مي شد (در حقيقت اين اختلاف سطح در 12 متر اول طول کاروانرو اصلي با شيب 4% مستهلک مي شد) و با توجه به مشکلاتي که در زمان اجراي مرحله ي اول طرح استحکام بخشي سال 1349 وجود داشته، امکان تبعيت از شيب دوم به خصوص به خاطر ظرافت تارک چشمه ي طاق هاي پل نبوده است. بنابراين شيب رامپ فعلاً در موقعيت اصلي بازسازي و سطح کاروان رو در وضعيت موجود حفظ و فصل مشترک آن ها را با پله تأمين مي گردد تا زماني که با پيشرفت فناوري امکان تغييرات جزئي در بتن آرمه اين قسمت (12 متر اول کاروانرو) ميسر گردد و بتون هاي پله را حذف و قسمت دوم شيب را اجرا نمود.
ج) سنگ هاي نماي خارجي برجک هاي پل نيز قسمتي در زمان احداث ديوار ساحلي و بخشي در زير خاکريز و رطوبت دائم متلاشي و تخريب شده بود که ضمن استحکام بخشي قسمت هاي اصلي مجدداً بازسازي و احياء گرديد.
د) در ضمن بازيابي شيب شمالي پل در زير قسمت ورودي شيب حوضچه اي هويدا شد که با توجه به ساختار پي شکل آن که با آجر و ملات سست آهکي (بيش تر شبيه به ملات گل آهک بود تا ساروج) و عاري از هر گونه اندودي بود. به نظر رسيد که احتمالاً از اين حوضچه جهت آماده سازي شير آهک در ضمن ساختمان پل استفاده مي شده است. اين حوضچه نيز جهت محفوظ ماندن بيش تر پس از پوشش با پلاستيک، با ماسه ي خشک پر شد و سپس کف فرش روي شيب اجرا گرديد.
ه) شيب جنوبي پل نيز با آن که در طول زمان دچار تغييرات زيادي شده بود ولي هنوز ساختار و قالب کلي آن قابل رؤيت و قابل تشخيص بود. و کل ساختار اين شيب به غير از قسمتي از ابتداي آن (که در مسير خيابان واقع شده بود) و ميل هاي سنگي ورودي آن و جان پناه هاي طرفين شيب باقي بود که کلاً با کمک مدارک موجود و آثار باقي مانده در محل به صورت اصلي مرمت و بازسازي گرديد.

پي نوشت
 

*کارشناس مسئوول مرمت
 

منبع:ماهنامه فني – تخصصي دانش نما 175 - 174



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط