" نما " يا " نمايش " (1)
نگاهي اجمالي به مباني نظري طراحي نما
چکيده
امروزه نماي ساختمان ها به صورت انفرادي و جداي از بستر و زمينه ي آن طراحي مي گردند. طراحان با جزئيات نما آشنا بوده اما از علم ترکيب و چگونگي اثر آن بر سيما مطلع نيستند. اهميت شهر و مهم تر از آن سيماي شهر براي دست اندرکاران ساختمان و مسؤولين امر مسجل نگرديده و ميدان ساخت و ساز به بازاري براي خودنمايي هر چه بيش تر ذوق و سليقه ي طراحان و جذب هر چه سريع تر کار تبديل گرديده و شهر و سيماي آن به دست فراموشي سپرده شده است.
اين مقاله تلاشي است در راستاي گردآوري گوشه اي از مباني و تعاريف مورد نياز در مباحث منظر و سيما، و اميد آن مي رود که عرصه را براي انجام تحقيقات و مطالعات بيش تر و جامع تر در اين زمينه و زمينه هاي مرتبط با آن بگشايد.
کليدواژه ها: نما، بدنه هاي شهري، فاساد، جداره، اسناد هدايت طراحي شهري.
مقدمه
ناخشنودي موجود از وضعيت نماي ساختمان ها، منحصر به متخصصين و کارشناسان نبوده، به سازمان هاي دولتي و عمومي، مانند شوراي شهر و شهرداري شهر اصفهان نيز سرايت نموده است. آن ها نيز با تشکيل کميته ي سيماي شهري و جلسات متعدد ديگر به صرافت حل اين معما افتاده اند. لاکن به دليل فقدان يا کمبود مباحث تئوري مرتبط با موضوع منظر و بالأخص نما ارائه ي راهکارهاي منسجم و پايدار تقريباً غيرممکن و بي نتيجه به نظر مي رسد.
طرح مسأله
اولين قدم در راستاي حل معضل نما شناخت معضلات و ريشه هاي پيدايش آنان مي باشد. نگارنده مدعي است که مشکلات موجود داراي پنج بعد مي باشد:
1) ابعاد رويکردي
2) ابعاد اجتماعي
3) ابعاد مديريتي
4) ابعاد فني و اقتصادي
5) ابعاد طراحي
هر يک از اين ابعاد موجب پيدايش معضلات خاص خود شده که حل هر يک از آن نيازمند پژوهشي مجزا مي باشد. اما از آن جا که ابعاد طراحي در برگيرنده ي معضلاتي است که ما معماران به وجود آورده ايم تا زماني که به مشکلات خود واقف نشويم و سعي در برطرف کردن آن ها نکنيم، از مسؤولين شهر، به علت عدم اهميت به موضوع سيما و منظر، بالأخص نما، نمي توان بازخواست کرد.
اين معضلات ريشه در مواردي همچون، ضعف تئوريک، عدم آگاهي به اصول و عناصر طراحي نما، عدم آگاهي به اصول معماري سنتي و از همه مهم تر هنرنمايي ناشيانه ي برخي از طراحان داشته و لذا پرداختن به اين مسائل و رفع آن ها، راه را براي مرتفع نمودن ابعاد ديگر، هموار مي سازد.
$شناخت تعاريف
فضاي شهري (2) به فضاي بين ساختمان ها در شهرها و ساير مکان ها گفته مي شود که از نظر هندسي با نماهاي گوناگون محصور شود. [1] کيفيت هاي زيبا (3) شناختي، تعامل و تقابل اجتماعي شرط اساسي يک فضاي شهري است. به گفته ي آلبرتي (4) " زيبايي به هماهنگي تمامي اجزاء در هر زمينه گويند که با چنان تناسبي به يکديگر مرتبط باشند که هيچ چيز نتوان به آن اضافه کرد و يا حذف نمود ". [18]
منظر فضاي شهري در واقع شکل کلي فضاي شهري است، به همان صورت که ديده مي شود و در تعريفي ديگر منظر شهري جنبه ي عيني و يا قابل ادراک فضاي شهري شمرده شده که به نوبه ي خود داراي فرم (5)، عملکرد و معناست.
عناصر تشکيل دهنده ي منظر فضاي شهري عبارت اند از:
- فعاليت هاي انساني
- عوامل کالبدي
- عوامل غيرکالبدي
اجزاء کالبدي تشکيل دهنده فضاي شهري عبارت انداز:
- کف
- بدنه
- مبلمان
هر فضا توسط عناصر محدودکننده و مستقر در آن قابل شناسايي مي باشد و شخصيت آن تابع چگونگي و نظم حاکم بين اين عناصر مي باشد.
بدنه
- خط آسمان: محل ملاقات انبوه ساختمان ها با آسمان که از دور ديده مي شود. (شکل 1)
- خط بام: دوره ي ظاهري يک بام يا گروهي از بام ها در اتصال با آسمان، که از نزديک و از درون فضاي شهري ديده مي شود.
نما (6)
1- بعد انفرادي (شخصي)
2- بعد اجتماعي
هر بنا يا ساختمان داراي چهار جبهه ي نما مي باشد که نماي روبه رو ويا، روکرده به فضاي شهري را جبهه ي اصلي يا فاساد (7)، نماي پشت را جبهه ي پسين و دو نماي ديگر را در صورت عدم اتصال به بافت پيرامون جبهه هاي فرعي بنا مي نامند.
فاساد
" Bad plays need not be seen, Books need not be read, but blindness or the numbing of our faculty of observation can protect us from buildings in the street "
" نمايش (تأتر) بد را مي توان نگاه نکرد، کتاب بد را مي توان مطالعه نکرد، اما تنها کوري و يا بي حسي اجزاء قوه ي باصره مي تواند ما را از ساختمان هاي واقع در خيابان حفاظت نمايد " [21]
جداره
در ايران برخلاف اروپا بيش تر با بدنه ها رودرو هستيم تا با جداره ها به گفته ي کليف مافتين (10) " .......... بهتر است فرم يا شکل ساختمان به صورت يک سطح به نظر آيد تا يک حجم (بدنه ها)، زماني که ساختمان ها حجم قابل ملاحظه اي پيدا مي کنند، بر فضاي خيابان مسلط شده و فضا (11) تعريف خود را از دست مي دهد." [18] (شکل 2)
ارتباط ميان کل و جزء
اگر ما بخواهيم بدنه ي شهري را به عنوان يک کل درک نماييم حداقل بايد ميان اجزاء تشکيل دهنده ي آن (نماها) شباهتي وجود داشته باشد (وجود ارتباط ميان اجزاء) و هر جزء (نما) به صورت يک عنصر کاملاً مجزا از کل (بدنه ي شهري) درک نگردد. اين ارتباط بايد مابين يک نما و اجزاي تشکيل دهنده ي آن نيز به همين صورت برقرار باشد.
عناصر (اجزاء) تشکيل دهنده ي نما
پهنه ي نما
- ابعاد و اندازه هر پهنه – ميزان سطح اشغال بدنه توسط پهنه ها
- تناسب پهنه
- نحوه ي ترکيب پهنه ها
- فصل مشترک پهنه ها
- دور ظاهري (شکل) پهنه
- بافت و رنگ هر پهنه
سطوح شفاف و کدر
مبحث پنجره از چند جهت حائز اهميت مي باشد. اگر به جدول 1 نگاه کنيد خواهيد ديد که سومين اصل طراحي شهري ايجاد ارتباط (16) مي باشد. و اين امر در طراحي نما به وسيله ي پنجره ها صورت مي پذيرد. نکته ي بعدي اهميت پنجره از ديد جين جيکوب (17) نويسنده ي معروف آمريکايي و شروع کننده ي حرکت شهرسازي مدرن بوده که معتقد بود براي کاهش بزهکاري در شهرها بايد " چشم ها به شهر باشد (18)" [20] در اين جا منظور از چشم ها همان پنجره ها مي باشد، در نهايت پنجره موجب افزودن جذابيت بصري و سرزندگي به نماي ساختمان مي شود.
عوامل مؤثر در طراحي پنجره ها:
- اندازه و تناسب آن ها (19) (نحوه ي تقسيم بندي)
- موقعيت آن ها در ارتباط با سطح نما
- ترتيب و ارتباط آن ها نسبت به يکديگر
- تقسيمات پنجره و ترکيب داخلي سطح شيشه
- نوع جنس و رنگ مصالح قاب و سطح شفاف
- ورودي (20)
عناصر ارتباط فضايي يا ورودي ها، به روزنه اي در طبقه ي همکف اطلاق مي شود که امکان وارد شدن به فضاي مجاور بدنه را ميسر مي سازد. ورودي در معماري سنتي ايران جايگاه ويژه اي داشته است. اغلب بناهاي قديمي به خصوص بناهاي مجلل، سردر يا درگاه مجلل داشته و حس دعوت کنندگي ايجاد مي کردند. [3] اين حس دعوت کنندگي به علت وجود ديوارهاي کاهگلي ساده در دو سوي ورودي تقويت شده است. لذا با توجه به معماري سنتي ايران اگر بخواهيم ورودي را شاخص کنيم بايد سعي کنيم زمينه اي که ورودي در آن قرار مي گيرد بر طرح ورودي غالب نگردد. (شکل 3)
در طراحي ورودي ساختمان رعايت موارد زير توصيه مي شود:
- ورودي بايد از دور قابل تشخيص بوده و ديده شود.
- عقب نشيني ورودي از لبه ي فضاي شهري که ميزان آن بايد با توجه به تناسبات ورودي سنجيده شود، توصيه مي شود.
- طراحي در ورودي مناسب – طراحي در ورودي، بايد با توجه به کاربري ساختمان و تناسبات ورودي انجام گيرد.
- ايجاد اختلاف سطح جهت ايجاد حس محروميت و ديده باني با رعايت دستورالعمل هاي مربوط به دسترسي معلولين توصيه مي شود.
- طراحي ورودي متناسب با زمينه.
- جانمايي و طراحي کليه الحاقات ورودي (زنگ، صندوق پست، نورپردازي و ...)، با توجه به کاربري ساختمان، انجام گيرد.
- شاخص کردن ورودي با استفاده از عناصر خاص معماري، جنس، رنگ و بافت مصالح، جهت ايجاد حس دعوت کنندگي، توصيه مي شود.
سطوح خالي
خطوط نما
خطوط نما از مهم ترين عناصر هندسي ارتباط دهنده ي نماهاي بدنه ي شهري به حساب مي آيند که از چهار دسته خط تشکيل مي شود:
- خط پايه يعني خط تقاطع دو سطح پياده رو و بدنه ي فضاي شهري که بدان خط زمين (22) گفته مي شود. اين خط مي تواند ناشي از تأثير بصري سنگ ازاره و يا حتي کل سطح همکف به شمار آيد. در طراحي خط زمين مواردي همچون: ارتفاع خط زمين و جنس و رنگ مصالح تشکيل دهنده ي آن، بايد مورد توجه قرار گيرد.
- خط انتهايي طبقه ي اول جهت ايجاد مقياس انساني فضا
- خطوط پنجره ي طبقات بالاتر و پهنه بندي نما
- خط لبه ي بام (23) و جان پناه
در بدنه ي فضاي شهري اگر ميان خطوط نما پيوستگي وجود داشته باشد و يا احساس شود که وجود دارد، تحرک بصري ايجاد مي شود. حال اگر اين تحرک بصري با اتحاد و ارتباط نماها، تداوم اشکال، تکرار مطلوب، تناسب کل نما و تناسب اجزاء همراه باشد ما با نمايي هماهنگ روبه رو خواهيم بود.
بالکن (24)
- بيرون زده و داراي حداقل سه جداره ي باز
- فرورفته در سطح نما و داراي يک يا دو جداره ي باز
در طراحي بالکن بايد به موارد زير توجه شود:
- عرض بالکن يا طول محدوده اي که بالکن در بدنه اشغال مي کند.
- شکل بالکن يا پلان بالکن
- موقعيت بالکن در بدنه ي ساختمان
- ارتفاع جان پناه بالکن و جنس آن
کنسول يا پيش آمدگي
مصالح (27)
- جنس
- رنگ (28)
- بافت (29)
جنس مصالح نما بايد با توجه به اقليمي که ساختمان در آن قرار گرفته شده و محل کاربرد آن انتخاب و مورد استفاده قرار گيرد. رنگ و بافت هر دو جزء عناصر طراحي (30) محسوب مي شوند، و با توجه به تأثير بصري فراوان آن ها در بيننده بايد در به کارگيري نوع و مقدار آن دقت بسيار نمود. رنگ نشان دهنده ي شخصيت مکان مي باشد و بايد با نماي طراحي شده و نوع خيابان (تجاري، اداري، مسکوني) هماهنگ باشد. انتظارات ما از هر نوع خيابان متفاوت بوده و در هريک نيازمند حس خاصي مي باشيم مثلاً خيابان تجاري، خياباني است سرزنده، متحرک و شاد، پس رنگ زمينه ي خيابان نيز بايد اين احساس را در ما تقويت نمايد. رنگ معمولاً وظيفه ي مرتبط ساختن اجزاء نما را با يکديگر ايفا مي نمايد.
براي جلوگيري از اغتشاش و هماهنگي بيش تر بين نماها در بدنه ي شهري، موارد زير در مورد رنگ توصيه مي شود:
- استفاده حداکثر از سه نوع رنگ
- از استفاده از رنگ هاي براق(انعکاسي) (31) بالأخص آن ها که باعث خيره شدن چشم مي شوند اجتناب کنيد مگر براي ايجاد حس تأکيد بر روي قسمت خاصي از بنا.
- از رنگ هاي مات براي قسمت هاي وسيع و زمينه استفاده شود و از رنگ هاي روشن براي قسمت هاي کوچک و خاص
تابلوها (32)
در طراحي تابلو در نظر گرفتن موارد زير توصيه مي شود:
- شکل (دور ظاهري) تابلو
- نوع خط (33) نوشتاري
* رنگ خط
* اندازه ي خط
- رنگ زمينه
- جانمايي
- مساحت
- اندازه (تناسب)
نورپردازي
- در صورتي که منبع نور باعث کاهش جذابيت بصري نما مي شود بايد به نحوي جانمايي شود که از ديد عموم پنهان گردد.
- منبع نور به نحوي جانمايي شود که نور منعکس شده از آن براي ساختمان هاي مجاور ايجاد مزاحمت ننمايد.
پي نوشت
*دکتري شهرسازي، عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين
1-کارشناسي معماري و کارشناس ارشد طراحي و برنامه ريزي شهري و منطقه گرايش طراحي شهري و مدرس مؤسسه ي آموزش عالي غيرانتفاعي دانش پژوهان
Email: jaj_aja_80@yahoo.com
2-Urban Space
3-زيبايي عبارت است از هماهنگي، تناسب و نظم اجزاء يک کل بهم پيوسته
4-Leon Battista Alberti
5- فرم به جنبه قابل ادراک يک پديده اطلاق مي شود.
6-Face
7-Façade
8-ريشه کلمه Façadeکلمه Face به معناي چهره مي باشد.
9-William Lethaby
10-Cliff Moughtin
11- فضا اثري بيش از عناصر فيزيکي اي دارد که آن را تعريف کرده اند اما کيفيت آن تابع عناصر متشکله آن و ارتباط اين عناصر با يکديگر است.
13-Openning
14- سطوح کدر از مصالح غيرشفاف ساخته مي شوند.
15-Fenestration
16- Make Connection
17-Jane Jacob"" مشهور براي کتاب " The death and life of great American cities"
18-Eyes on the street
19- رعايت مباحث مشرفيت، اقليم (مبحث 19 مقررات ملي ساختمان) و نور در تعيين تناسبات و اندازه پنجره ها ضروري مي باشد.
20-Entrance
21- پديده اي که انسان از طريق آن روابط امور و اشياء را در مي آورد.
22-Ground Line
23-Roof Line
24-Balcony
25- تراس يا مهتابي به سطح غيرمسقفي از ساختمان، به غير از بام، گفته مي شود.
26-Design Guideline and Standards
27-Materials
28-Color
29-Texture
30- عناصر طراحي عبارت اند از: خط، سطح، حجم، بافت، ارزش، رنگ و تصور (خطاي بصري).
31-Reflective colors
32-Signage
33-Font
/ن