چرا خدا انسان را خلق کرد؟

چرا خدا انسان را خلق کرد؟ هدف و فلسفه خلقت انسان چه بوده است؟پاسخ را در این مطلب  راسخون جویا شوید.
يکشنبه، 21 اسفند 1401
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
چرا خدا انسان را خلق کرد؟
مقدمه:
چرا خدا انسان را خلق کرد؟یکی از سوال‌های مهم بشر چرایی خلقت اوست. این بحث یکی از بنیادی ترین مباحث مطرح در طول تاریخ تفکر بشری است و همواره در امتداد قرن ها و عصرها، اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است و بشر در طول تاریخ همواره می خواسته تا بداند که از کجا آمده؟ برای چه آمده؟ و به کجا می رود

 اینکه هدف از خلقت بشر چیست، سوالی است که ادیان و مذاهب مختلف در جواب آن به نظریه‌پردازی‌های گوناگون پرداخته‌اند. در این مقاله به بررسی دیدگاه اسلامی در این زمینه می‌پردازیم.

پس پرسش این است که ما چرا آفریده شده ایم و هدف از خلقت انسان چیست و اگر خدا ما را نمی آفرید چه می شد و به اصطلاح به کجای عالم بر می خورد.در این مطلب راسخون به بعضی پاسخ هایی که در این مورد بیان شده است اشاره می کنیم.
 
چرا خدا انسان را خلق کرد؟
هدف و فلسفه خلقت انسان رسیدن به معرفت
قرآن کریم، از علم و یقین به عنوان برترین هدف آفرینش یاد می‌کند. در واقع پیداکردن علم و یقین و رسیدن به معرفت، هدف نهایی آفرینش انسان است. پیش از آن، عبادت جای دارد که هدف ابتدایی است. چنان که قرآن می‌فرماید، ما جنّ و انس را تنها برای عبادت آفریدیم. (1)

و در جایی دیگر می‌فرماید، خداوند را عبادت کن تا به یقین برسی.(2)بدین سان، انسان از گذر عبادت، به یقین می‌رسد که هدف نهایی آفرینش او است. یقین، عبارت است از معرفت به ذات و صفات خداوند متعال. (3)
 
هدف و فلسفه خلقت  انسان عبودیت و پرستش خداوند
به اعتقاد امام‌ خمینی قرآن کریم هدف آفرینش انسان را عبودیت و پرستش خداوند معرفی کرده‌ است و با استناد به روایتی تاکید می‌کند غایت و هدف انسان، خداوند است و خداوند او را برای قرب به خود آفریده‌ است و قلب او را منزلگاه خود قرار داده‌ است. (4)

در حقیقت هدف انسان تقرب به ذات حق‌تعالی است و راهکارهای مختلف عبادی و سلوکی برای رسیدن به آن هدف است. (5)به اعتقاد امام‌ خمینی یکی از اساسی‌ترین اهداف انسان رسیدن به فنا در ذات الهی است. (6)
 
هدف نهایی از خلقت انسان رسیدن به جنت ذات و لقای الهی
از سوی دیگر، از دیدگاه ایشان، برخی از اهداف برای انسان، اهداف میانه به شمار می‌رود، مانند رسیدن انسان به کمالات اخلاقی است، چنان‌که دعوت خاتم الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای اتمام و اکمال مکارم اخلاق بوده‌ است. (7)

همچنان که رسیدن به نعمت‌های بهشت نیز غایت و اهداف میانه انسان است. هدف نهایی انسان رسیدن به جنت ذات و لقای الهی است. (8)

امام‌ خمینی تاکید دارند برای رسیدن به این غایت، تلاش فراوان لازم است و باید انسان با التزام علمی و عملی برای رسیدن به این ایشان با تفاوت نهادن میان مکتب‌های مادی و معنوی، معتقد است هدف‌ مکتب‌های مادی تامین نیازهای طبیعی و مادی انسان است و به معنویات توجه ندارند؛ اما مکتب‌های الهی هدفشان پرورش انسان‌های الهی است. (10)
 
به اعتقاد امام‌ خمینی انسان بذر عالم غیب است که در عالم طبیعت کاشته ‌شده و سرآغاز سیر تکاملی او از اینجاست.

ازاین‌رو اگر انسان از اشتغالات طبیعی خود بکاهد، می‌تواند به هدف خود یعنی مراتب بالاتر و کمال تجرد دست یابد و مجردات برزخی را مشاهده کند و با انصراف از عالم برزخ می‌تواند به عالم عقل یابد و با آن متحد شوند و بلکه بالاتر رفته به مقام فنای فی الله برسد که همان لقاءالله است. (11)

سه دسته آیات در مورد هدف و فلسفه خلقت انسان
علت و فلسفه آفرینش انسان، در فلسفه عمومی خلقت همه موجودات تعریف شده است. این دو ماهیتی جدای از هم ندارند. باید دید که هدف خداوند از آفرینش همه موجودات چیست؟

تا آن‌گاه فلسفه آفرینش انسان و هدف اصلی آن برای ما روشن گردد. حکمت و فلسفه آفرینش انسان و رهایی از پوچ‌گرایی در این عالم، بر اساس آیات و روایاتی که موضوع آنها حکمت و فلسفه آفرینش انسان است، به سه دسته تقسیم می‌شوند:

 دسته اول، آیات و روایاتی که تاکید می‌کنند؛ خلقت انسان، بیهوده و عبث نیست: بلکه دارای هدف و حکمت است. آیه شریفه می‌فرماید:

«افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون؛ آیا گمان برده‌اید که شما را بیهوده آفریده‌ایم و به سوی ما باز نمی‌گردید؟! »(12)
 
دسته دوم، نصوصی است که دلالت دارند بر اینکه آفرینش انسان، سودی برای آفریدگار ندارد. به بیان دیگر این فلسفه و حکمت آفرینش به انگیزه و نیاز فاعل بر نمی‌گردد بلکه به نیاز مخلوق و حسن فعلی او بر می‌گردد.

امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «لم‌تخلق الخلق لوحشه، و لااستعملتهم لمنفعه؛ آفریده‌ها را برای تنهایی و وحشت نیافریدی، و برای سودی هم آنها را به کار نگرفتی.» (13)

دسته سوم، آیات و روایاتی که حکمت آفرینش انسان را بیان کرده‌اند که با تامل در آنها می‌توان گفت که آفرینش انسان، دارای پنج حکمت است که عبارتند از:
 
هدف و فلسفه خلقت شناخت آفریدگار است
قرآن کریم درباره هدف و حکمت نهایی آفرینش جهان در سوره طلاق آیه۲۱ می‌فرماید: خداوند، کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین هم همانند آنها را. فرمان، از میان آنها پدید می‌آید، تا بدانید که خداوند بر هر چیزی توانا است و به راستی علم وی هر چیزی را در برگرفته است. (14)
 
تامل در آیه شریفه نشان می‌دهد که از نگاه قرآن، فلسفه آفرینش انسان و جهان خداشناسی است. چنان که امام حسین (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «ما خلق الله العباد الا لیعرفوه: خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند.»
 
بدیهی است که شناخت خداوند متعال، در گام نخست، تنها از راه بکارگیری‌ اندیشه و عقل، میسر است. این حکمت، در حدیث قدسی معروف نیز بدین صورت آمده است؛

«کنت کنزاً مخفیاً، فاحببت ان اعرف، فخلقت الخلق لکی اعرف؛ من گنج پنهان بودم و دوست داشتم که شناخته شوم. پس بندگان را آفریدم تاشناخته شوم
 
هدف و فلسفه خلقت آزمایش انسان
 حکمت دیگر خلقت انسان، ابتلا و آزمایش استالذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا؛ او کسی است که مرگ و زندگی را آفرید تا بیازماید شما را که کدامتان بهترین کردار را دارید.» (15)
 
یقیناً آزمایش خداوند متعال به منظور آگاهی یافتن نیست، بلکه حکمت آن شکوفاکردن استعدادهای انسان است. چنانکه از امام علی (علیه‌السّلام) روایات شده است:

«بدانید که خداوند متعال، از آفریده‌ها کاملا پرده برداشته است، نه اینکه از آنچه آنها پنهان کرده‌اند، از محفوظات رازهای‌شان و پنهان شده‌های درون‌شان، بی‌خبر باشد. آری، برای اینکه بیازماید آنها را تا اینکه کدام‌شان بهترین کردار را دارند تا به این وسیله ثواب، پاداش و عقاب کیفرش باشد

شاید همین معنا مقصود باشد از آنچه در برخی روایات آمده که وقتی حضرت داود (علیه‌السّلام) از خداوند پرسید که: «یا رب لماذا خلقت الخلق؟ پروردگارا! چرا آفریده‌ها را پدید آوردی؟ چنین پاسخ آمد: «لما هم علیه» برای آنچه آنان برآنند (برای قابلیت‌هایی که دارند). (16)

یعنی هدف آفرینش آنها این است که استعدادهایی که شخصیت آنها براساس آن شکل گرفته، شکوفا گردد و به منصه ظهور رسد.
 
هدف و فلسفه خلقت تفاوت افعال خالق و مخلوق
تصور ما از انجام کارها، معمولا به دست آوردن سود یا رفع یک نیاز است؛ زیرا ما انسان‌ها موجوداتی محدود و ناقص هستیم و همواره اعمال ما به یکی از این دو امر برمی‌گردد؛ اما خداوند، هیچ نقصی ندارد تا با افعالش، قصد رفع آن را داشته باشد.

خدا فاقد هیچ کمالی نیست تا به کمال‌رسیدن برای او متصور باشد؛ بلکه خدایی او اقتضای آفرینش دارد؛ زیرا «آفریدن» به معنای ایجادکردن است.

هر وجودی، خیر است و لازمه فیاض (بخشنده) بودن خداوند، عطاکردن او است.خداوند در قرآن می فرماید: «و ما کان عطاء ربک محظورا.»؛ (17)

«عطای پروردگارت منع نشده است.» هر چیزی که اقتضای وجود و هستی داشته یا امکان وجودداشتن آن باشد، فیض وجود از خدا دریافت می کند. خداوند بخل در وجود و هستی‌دادن ندارد تا موجودی که امکان وجود آن است، وجود را دریافت نکند.
 
هدف و فلسفه خلقت انسان دریافت فیض و هستی خداوند
جهان هستی با تمام نظم و زیبایی‌هایش نمودی از لطف، مهربانی، علم، قدرت و حکمت خداست؛ به‌طوری که بدون آفرینش، صفات جمال و جلال خدا مخفی و پنهان می‌ماند. هر «بود»ی، «نمود»ی دارد. نمی‌شود خدا فیاض باشد، اما فیضی نداشته باشد. همانگونه که نمی‌تواند نور باشد، اما روشنایی نداشته باشد و رحمت باشد، اما بخشش نداشته باشد.

بنابراین، از همین‌جا می‌توان نتیجه گرفت که خلقت جهان و از جمله انسان، نتیجه صفات خداوند است. خداوند فیض و بخشش دارد و لازمه آن این است که هر چه امکان وجود دارد، فیض و هستی خداوند را دریافت کند. چون قابلیت وجود برای جهان هستی بود، خداوند آن را آفرید. بنابراین، جهان هستی نشان‌دهنده و نتیجه صفات خداوند است.

از این رو، خلقت جهان هستی با تمامی نظم و زیباییش، جلوه‌گر جلال و جمال خداست. خداوند از آن جا که "علم" و "قدرت" و "فضل" و "جود" بی‌نهایت دارد، جهان و انسان را آفریده است. لازمه این صفات آن است که اولا، جهان را بیافریند. ثانیا، خلقت او بهترین و کامل‌ترین آفرینش باشد.
 
هدف و فلسفه خلقت انسان در ذات خداوند است
در مجموعه هستی اگر وجود مخلوقی، زیبایی و کمال آفرینش مجموعه عالم را افزایش دهد، لازم است خدا آن موجود را خلق کند؛ زیرا عدم‌خلقت آن موجود، ناشی از عدم‌اطلاع و آگاهی از زیبایی آن است.

یا در اثر ضعف و ناتوانی از خلقت آن است. چنانچه خدا با توجه به علم و قدرت بی‌نهایت، باز آن زیبایی را خلق نکند، ناشی از عدم‌"فضل" و "جود" و بخشندگی است و خدا از بخل، منزه است. "جود" و رحمت و بخشندگی او بی‌نهایت است.

پس جهانی که خدا خلق می‌کند، باید کامل‌ترین صورت ممکن را داشته باشد. هر چه امکان تحقق دارد، از طرف خداوند فیض وجود دریافت می‌کند. هدف نهایی تک تک موجودات و مجموعه عالم هستی، اعم از دنیا و آخرت، همین است.

در حقیقت، غایت و هدف افعال الهی همان خود اوست. خداوند چون خداست، می‌آفریند. آفرینش، لازمه خدایی اوست؛ زیرا وجود بهتر و ارزشمندتر از عدم است.

 خداوند این فیض را از عام دریغ نمی‌نماید؛ در عین حال، آفرینش خداوند هم بر اساس صفات حکمت و علم او در نهایت اتقان و استحکام و هدف‌مندی است.

همچنین مسیری معین برای موجودات آن تعبیه شده است. سرانجامی دقیق و محاسبه‌ای کامل در برابر رفتارها و کنش‌های اختیاری موجودات مختار، در نظر گرفته شده است.

بر این اساس، آخرت و معاد هم، ضرورت وجود می‌یابد؛ چون به شکوه بیش از پیش این مجموعه و عادلانه‌بودن ساختار عالم کمک می‌کند. این امر هم‌خوان با روح جاودانگی طلب انسان است و بستر رسیدن به کمالات وجودی انسان را که برترین مخلوق خداوند است، مهیا می‌سازد.

البته این موضوع از منظر غایت فاعل و هدفی است که علت ایجاد عالم در آفرینش دارد. در کنار این امر، این عالم و خود مخلوق خداوند هم به نوعی دارای هدف و مقصدی است که در مسیر حرکت خود در نهایت به آن منتهی می‌گردد.
 
هدف و فلسفه خلقت جهان، انسان بوده است
علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات، انسان بوده است. به عبارتی شفاف‌تر، خداوند عالم را آفرید تا آدم را بیافریند؛ چرا که او احسن المخلوقین است. چنانچه خدایش احسن الخالقین، و از کارگاه هستی موجودی چون او بیرون نیامده است. در حدیث قدسی آمده است که فرمود: «ای پسر آدم همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».(18)
 
حال با طرح این موضوعات وارد مبحث اصلی شده، می‌گوییم: هدف از خلقت انسان هر چه که باشد نتیجه‌اش به خود او بر می‌گردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است و ممکنات از جمله انسان محتاج او هستند.
«ای مردم! شما نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته‌ی هرگونه حمد و ستایش است».(19)
 
«موسی به بنی‌ اسرائیل گفت: اگر شما و همه مردم روی زمین کافر شوید به خدا زیانی نمی‌رسد؛ چرا که او بی‌نیاز و ستوده است».(20)
 
امام علی(ع) در خطبه‌ی معروف همام می‌فرماید: «خداوند سبحان هنگام آفرینش خلق، از طاعت و بندگی‌شان بی‌نیاز و از معصیت و نافرمانی آنها ایمن بود؛ زیرا معصیت گناه‌کاران او را زیان ندارد و طاعت فرمان‌برداران سودی به او نمی‌رساند،(21) (بلکه غرض از امر به طاعت و نهی از معصیت، سود بردن بندگان است).
 
غایة الغایات و هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت
درباره‌ی هدف آفرینش انسان در آیات قرآن بیانات مختلفی آمده است که در حقیقت هر کدام به یکی از ابعاد این هدف اشاره می‌نمایند، از جمله:
 
 «من جن و انس را نیافریدم، مگر این‌که مرا پرستش کنند».(22) در جای دیگر می‌خوانیم: «آن‌که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازمایدتان که کدام یک از شما به عمل نیکوتر است».(23)

(یعنی آزمایشی آمیخته با پرورش و در نتیجه تکامل)، و در موردی دیگر آمده است: «ولی مردم همواره مختلف‌اند، مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین (پذیرش رحمت و در سایه آن تکامل)، آنها را آفرید»(24)
 
همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، همه‌ی این خطوط به یک نقطه منتهی می‌شود و آن پرورش و هدایت و تکامل انسان‌ها است. از این‌جا معلوم می‌شود که غایة الغایات و هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت و دست یازیدن به والاترین کرامت‌ها و ارزش‌های انسانی است.

 که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه به پیش‌گاه ذات احدیت میسور و ممکن خواهد بود که: «بندگی خدا گوهر گران بهایی است که باطن آن ربوبیت است»،(25)که هر کس به آن دست یافت سلطنت بر همه‌ی ما سوی الله کند.
 
در روایتی از  امام صادق‌(ع) می‌خوانیم: که امام حسین(ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: «خداوند بزرگ بندگان را نیافریده، مگر به برای این‌که او را بشناسند، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش می‌کنند و هنگامی که بندگی او کنند از بندگی غیر او بی‌نیاز شوند».(26)

 مولوی:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم ---که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
مانده ام سخت عجب کزچه سبب ساخت مرا --- یا چه بودست مراد وی از این ساختنم
از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود---  به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
  
نتیجه:
هدف خداوند در خلقت عالم و اقتضای ذات و صفاتش، این عالم هم مسیر و مقصدی را در پیش دارد که هدف آن به شمار می رود. این هدف، تکامل انسان و رسیدن به غایت نهایی ذات انسانی اوست.

پس غایت حکیمانه‌ای که خداوند در مسیر خلقت عالم در نظر گرفته، تکامل انسان و رسیدن او به درجات والای وجودی و در نهایت، بهره‌مندی او از این کمالات و رشد و پیشرفت آدمی است.

پس خداوند انسان را بخاطر اهداف زیر خلق کرده است.
1. خالقیت پروردگار متعال اقتضا می‌کرد که او خلق کند و دست به آفرینش بزند.
2. نظام آفرینش نظامی حکیمانه و هدف‌مند است.

3. علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات، انسان است؛ چرا که همه چیز برای او آفریده شده و او احسن المخلوقین است. چنانچه خدایش، احسن الخالقین می‌باشد.

4. هدف از خلقت انسان، هرچه که باشد نتیجه‌اش به خود او بر می‌گردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است.
5. غایة الغایات و هدف اصلی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت واقعی و دست یازیدن به مقام شامخ انسانی و راه‌یابی به عالم

ملکوت است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه به پیشگاه حضرت احدیت میسور و ممکن خواهد بود.
 
6. یکی از اهداف آفرینش جهان مادی را می‌توان زمینه‌ سازی برای آفرینش و زندگی انسان دانست.
7.. یکی از اهداف متوسط آفرینش انسان، آزمایش اوست؛

8.. آفرینش پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و سایر امامان معصوم(علیهم السلام)  ورسیدن آنها به کمالات اختیاری، نیازمند شرایطی، ازجمله ایجاد عالم ماده و انسان‌هایی خوب و بد، برای آزمایش و رسیدن ایشان به کمال است.
9..تکامل تدریجی انسان بخاطر این است که فیاضیت خداوند اقتضا می‌کند که افزون بر مجردات، موجودات مادی را نیز بیافریند و لازمة وجودی این آفریدگان، تکامل تدریجی است.

10.. یکی از موجودات عالم دنیا، انسان است که می‌تواند به‌اختیار خود، آن‌قدر تنزل یابد که از حیوانات نیز پست‌تر شود، یا آن‌قدر ترقی کند که فرشتگان بر او سجده کنند یا خادم او شوند.

11.. هدف آزمایش خدا ـ که به گذشته، آینده، ظاهر و باطن افـراد، به‌طـور یک‌سان آگاه اسـت ـ رفع جهل نیست؛ بلکه هدف، فراهم آوردن زمینه‌ای برای به ‌فعلیت رسیدن استعدادهای نهانی انسان در میدان اختیار است.

خلاصه آن که روشن شد که هدف از خلقت انسان، ترقی و صعود و پیوستن به هستی مطلق و محو شدن در کمالات الهی و قرب ربوبی است و هیچ دستاوردی برای بشر و هیچ موجود دیگری بالاتر از این امر نمی توان یافت و همین هدف، راز خلقت جهان و انسان است.

 پس باید حیات نفسانی را فرصتی الهی و عنایتی ربانی برای خود بدانیم که در اختیار هیچ موجود دیگری نهاده نشده است که در صورت حرکت صحیح و استفاده بهینه از آن متضمن وصول به مراتبی است که هیچ موجودی حتی ملائک نیز یارای وصول به آن را نخواهند داشت.
 
پی نوشت
1. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.   
2. حجر/سوره۱۵، آیه۹۹.   
3. جوادی آملی، عبدالله، معرفت‌شناسی در قرآن، ج۱۳، ص۲۱.
4. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
5. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۴۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
6. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۲۶۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
7. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۵۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
8. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.   
9. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۸۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.   
10. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۸، ص۹۶-۹۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.   
11. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۳۸۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
12.مومنون/سوره۲۳، آیه۱۱۵.   
13. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، خطبه۱۰۹.
14. طلاق/سوره۶۵، آیه۲۱.   
15. ملک/سوره۶۷، آیه۲.   
16. : احسائی، ابن ابی‌جمهور، عوالی اللئالی، ج۴، ص۷۱۱.
17. اسراء/سوره۱۷، آیه‌۲۰.   
18. "عبدی خلقت الاشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی". حافظ برسی، رجب بن محمد، مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین(ع)، محقق، مصحح، عاشور، علی، ص 283، بیروت، أعلمی، چاپ اول، 1422ق.
19. "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید". فاطر، 15.
20. "و قال موسی ان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعاً فإن الله لغنی حمید". ابراهیم، 8.
21. "اما بعد، فإن الله سبحانه و تعالی خلق الخلق حین خلقهم غنیاً عن طاعتهم، آمناً من معصیتهم، لأنه لاتضره معصیة من عصاه، و لاتنفعه طاعة من أطاعه". سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 303، خ همام، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
22. "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون". ذاریات، 56.
23. "الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملاً". ملک، 2.
24. "و لایزالون مختلفین الا من رحم ربک ولذالک خلقهم". هود، 118و 119.
25. "الْعُبُودِیَّةُ جَوْهَرٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّة ". منسوب به جعفر بن محمد علیه السلام (امام ششم)، مصباح الشریعة، ص 7، بیروت، اعلمی، چاپ اول، 1400ق.
26. "ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه". شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 9، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
 
منابع:
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa1767
https://pasokh.org/fa/Question/View/887
https://pasokhgoo.ir/node/50584
https://www.porseman.com/article/
https://mesbahyazdi.ir/node/5520
https://fa.wikifeqh.ir


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط