9 مهر 1389 / 22 شوال 1431 / 1 اكتبر 2010 |
1) 9مهرماه سال 1369 هجري شمسي: سراج منير از دانشمندان و انديشمندان سرشناس پاكستاني در38هشت سالگي بدرود حيات گفت. او با نمايندگي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران درلاهور پاكستان همكاري گسترده اي داشت و درراه نشرزبان فارسي و معرفي شخصيت هاي ادبي، فرهنگي و فلسفي ايران خدمات ارزنده اي ارائه داد. ازجمله اقدامات مؤثر سراج منير چاپ كتاب ارزشمندي چون سخنوران ايران در مؤسسه مطالعات فرهنگي اسلامي پاكستان بود. سراج منير همچنين ازمؤسسان انجمن فارسي درپاكستان بشمارمي رود. |
2) 9مهرماه سال1375هجري شمسي: محمّد مقدم مدرّس و ايرانشناس معاصربراثر سانحه تصادف درگذشت. دكترمقدّم پس ازاخذ درجه دكتري زبانشناسي ازامريكا مدتي تدريس تمدن ايران باستان را دردانشگاهها يوتا بعهده داشت و بعد ازبازگشت به ايران گروه زبانشناسي همگاني و زبانهاي باستادني دردانشكده ادبيات دانشگاه تهران بنياد گذاشت و 4سال مديريت آن را برعهده داشت. ازجمله فعاليتهاي دكترمقدم ابداع واژه هاي مورد نياز پارسي و سامان بخشيدن به آنها به شيوه علمي زبانشناسي بود. «بازگشت به الموت، جستاردرباره مهروناهيد، رازنيمه شب و رستم و سهراب ازشاهنامه» ازآثار دكترمحمد مقدم است. |
3) مرگ (عبدالحسين تيمور تاش) وزير مستبد دربار رضاخان پهلوي (1312 ش): عبدالحسين تيمور تاش ملقب به مُعَزِّزُ المُلك و سردار معظم خراساني در حدود سال 1260 ش در بجنورد در استان خراسان به دنيا آمد. وي پس از انجام تحصيلات، به همراه پدرش به روسيه رفت و به مدت شش سال در مدرسه نظام تحصيل كرد. از آن پس به ايران بازگشت و پس از آن كه مدتي در سمت مترجم فعاليت نمود، در امور دولتي به پيشرفتهايي نائل آمد. وي بعدها به وكالت مجلس و ولايت خراسان رسيد و چندين بار در مناصب گوناگون جابجا شد. تيمور تاش پس از كودتاي رضاخان، از طرفداران او گرديد و در تمام بازيهاي سياسي كه براي خلع احمدشاه صورت گرفت، دخالت داشت. سردار معظم، پس از سلطنت رضاخان پهلوي به وزارت دربار رسيد و داراي نفوذ فراواني در اركان قدرت شد. تيمور تاش به عنوان دست راست رضاخان، اين اختيار را داشت كه هر كه را ميخواهد به نخست وزيري معرفي كند، نخست وزيري كه در واقع رييس دفترِ وزير دربار بود. در اين سالها تيمورتاش به عنوان شخص دوم مملكت، همه كاره و فعّال مايشاء بود. تيمور تاش بسيار تلاش كرد كه شغل وزارت دربار را از يك مقام تشريفاتي به بالاترين مرجع تصميمگيري كشور ارتقا دهد و همه نظراتش را در سياست داخلي و خارجي ايران اعمال نمايد. در سال 1310 و پس از شكست مذاكرات نفت ايران و انگليس، روزنامههاي لندن درصدد نابودي او برآمدند. بنابراين با حيلهگري وانمود كردند كه چون شاه پير است و وليعهد كودك، بنابراين تيمور تاش جانشين رضاخان خواهد شد. اين موضوع به رضاخان، بسيار گران آمد و پس از مدتي او را از وزارت دربار كنار نهاد و پس از مدتي محاكمه و زندان، او را در 9 مهر 1312 ش با ذلت به قتل رساند. وي از نظر اخلاقي، سياستمداري فاسد، هوسران و عياش بود و تمام تلاش او، در رسيدن به قدرت بيشتر و جلب نظر رضا پهلوي خلاصه ميشد. سرانجام او با همان شمشيري نابود شد كه به وسيله آن زيسته بود و مرگ ديگران را با آن تدارك ميديد. |
4) اعتصاب گسترده دانشآموزان، دانشجويان و معلمان سراسر كشور بر ضد رژيم پهلوي(1357 ش): همزمان با وقوع اعتصابات متعدد در سطح مملكت و بازگشايي مدارس در مهرماه 1357، دانشآموزان نيز از حضور در سر كلاس خودداري نموده، به صف مخالفين رژيم پيوستند و با راهپيماييهاي گسترده، خواستار بازگشت حضرت امام به كشور شدند. پس از اعتصاب دانشآموزان، معلمان كشور نيز طي اعلاميهاي، اعتصاب خود را آغاز كردند. از آن پس به طور كلي مدارس ايران تعطيل گرديد و شاگرد و معلم، عملاً به صحنه مبارزه در خيابانها وارد شدند. دانشجويان دانشگاههاي كشور نيز به صورت متشكل به نهضت پيوستند و كلاسهاي درس را تحريم نمودند. اعتصاب دانشجويان، فرهنگيان و دانشآموزان به تظاهرات تهران وشهرستانها جان تازهاي بخشيد و نيروي عظيم جنبش مردمي را رونق بيشتري داد. |
5) عمليات غيوراصلي در جاده حميديه - اهواز، توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي(1359 ش): پس از آغاز هجوم وحشيانه دشمن بعثي به خاك جمهوري اسلامي ايران، لشكرهاي دشمن در صدد رسيدن به شهر اهواز و تصرف آن بودند. هر چند مقاومتهايي در شهر بستان و ساير محورها صورت گرفت، ليكن به دليل سنگيني تهاجم دشمن، نيروهاي خودي براي استقرار در مواضع مناسبتر، عقب نشيني كردند. در نتيجه دشمن با يك خيز بلند، خود را به دروازه حميديه رساند و شهر اهواز را در معرض تهديد قرار داد. در اين وضعيت، 28 تن از برادران پاسدار و بسيجي به فرماندهي شهيد غيور اصلي، در حالي كه فقط چند قبضه آرپيجي هفت در اختيار داشتند، شبانه آماده يورش به دشمن شده، پس از خروج از شهر، در چند كيلومتري آن، در كنار جاده حميديه - اهواز، به كمين دشمن نشستند. اين نيروها در بامداد نهم مهرماه 1359، شليك هماهنگ به سوي تانكهاي عراقي را آغاز كردند و باعث وحشت و نگراني دشمن گرديدند. پس از اين عمليات كه به گل نشستن و انفجار چندين دستگاه تانك دشمن انجاميد، دشمن چند بار اقدام به پيشروي در اين محور نمود تا اين كه سرانجام در حوالي غرب سوسنگرد، زمينگير شد. |
6) آغاز عمليات متوسط مسلم بن عقيل(ع) (1361 ش): عمليات مسلم بن عقيل در تاريخ 9 مهر 1361ش با رمز يا ابوالفضل العباس(ع) در جبهه مياني و در غرب سومار و ارتفاعات مسلط بر شهر مندلي عراق در وسعتي برابر با 150 كيلومتر مربع و با هدف آزادسازي چندين ارتفاع مرزي و انهدام نيروهاي دشمن و تصرف ارتفاعات مشرف بر شهرمندلي طي دو مرحله به فرماندهي قرارگاه عملياتي نجف اشرف انجام شد. اين منطقه از جبهههاي مهم محسوب ميشد و به علت نزديك بودن به بغداد، از استحكامات زيادي برخوردار بود. رزمندگان اسلام متشكل از ارتش و سپاه با شنيدن رمز مبارك عمليات، هجمه خود را آغاز كرده و پس از عبور از موانع متعدد مين و تلههاي انفجاري، به سربازان عراقي يورش بردند. در نخستين ساعات حمله، برخي ارتفاعات منطقه به دست تواناي رزمندگان اسلام آزاد شد و از لوث وجود بعثيان پاكسازي گرديد. در اين حال دشمن شكست خورده علي رغم انجام پاتك، با دريافت ضربات كوبنده توسط قواي اسلام، با برجاي گذاشتن تلفات بسيار، مجبور به عقبنشيني شد. نتايج عمليات متوسط مسلم بن عقيل: تلفات نيروي انساني دشمن: 275 نفر اسير و 4000 نفر كشته و زخمي؛ ساير نتايج: آزادي ارتفاعات مشرف به شهر مندلي و پاسگاههاي مرزي ايران از جمله قلعه چوق، سومار، ميان تنگ و كاني شيخ؛ تجهيزات و امكانات: تانك و نفربر: 79 دستگاه انهدامي، هواپيما: 7 فروند انهدامي، خودرو: دهها دستگاه انهدامي، لودر و بولدوزر: 3 دستگاه انهدامي و 3 دستگاه اغتنامي، كاتيوشا و توپ: 3 قبضه انهدامي و 3 قبضه اغتنامي. |
7) رحلت عالم رباني و حكيم الهي آيتاللَّه "سيد محمد حسيني" معروف به "آقانجفي همداني" (1375 ش): آيتاللَّه سيد محمد حسيني همداني معروف به آقانجفي همداني از اعاظم حُكما و عرفاي معاصر، در سال 1283 ش (1322 ق) در بيت علم و تقوا در نجف اشرف به دنيا آمد. وي در كودكي به همراه پدر به همدان رفت و در 21 سالگي براي ادامه دروس، رهسپار حوزه علميه نجف شد. آيتاللَّه همداني در نجف از محضر عالمان نامآوري همچون ميرزاي ناييني، محمد حسين غروي اصفهاني، سيد حسين بادكوبهاي، ميرزا علي آقا قاضي طباطبايي و ميرزا عبدالغفار مازندراني، فقه، اصول، كلام و فلسفه را فراگرفت و در اين درسها با آيات عظام: سيد ابوالقاسم خويي، سيد محمدهادي ميلاني و علامه سيدمحمدحسين طباطبايي و... مباحثه ميكرد. اين عالم رباني به قدري از لحاظ علمي و فقهي مورد توجه ميرزاي ناييني واقع شد كه به ايشان گواهي اجتهاد داد و آقانجفي نيز به شرف دامادي آن مرجع بزرگ نائل شد. آيتاللَّه همداني پس از اخذ اجازات متعدد اجتهاد از علماي بزرگ نجف، قصد وطن نمود و پس از اقامت 22 ساله در نجف راهي همدان گرديد. از آن پس به تدريس و تأليف و ارشاد مردم پرداخت و در همدان ماندگار شد. آقا نجفي همداني پايبندي خاصي به انجام مستحبات و پرهيز از مكروهات داشت و از آوازهگري و شهرت و رياست، به شدت احتياط ميكرد. ايشان با توجه به اينكه، علاوه بر فقه و اصول، فلسفه نيز خوانده بود، انديشه استدلالي و علمي داشت و به شبهات و مشكلات فكري روز توجه مينمود. از آيتاللَّه همداني آثار متعددي به يادگار مانده است كه انوار درخشان در تفسير قرآن در 18 جلد، درخشان پرتوي از اصول كافي در 6 جلد و معاد جسماني و روحاني از آن جملهاند. سرانجام آن فقيه بزرگ در سحرگاه نهم مهر 1375 ش برابر با پانزدهم جمادي الاول 1417 ق در نودوسه سالگي بدرود حيات گفت و پس از تشييع باشكوهي در همدان و مشهد، در جوار مرقد شيخ بهايي در حرم مطهر امام رضا(عليه السلام) به خاك سپرده شد. |
8) تولد "كسايي مروزي" شاعر معروف ايراني(341 ق): دوران زندگي ابواسحاق كسايى مروزي، شاعر شيعي مذهب معروف ايراني، مقارن با اواخر عهد ساماني و اوايل دورهي غزنوي در ايران بود. او در آغاز، شاعري مديحه سرا بود، اما پس از چندي در پي دگرگوني روحي كه موجب تحول فكري و عقيدتي او شد، زهد و عبادت پيشه كرد و تنها به مدح پيامبر اسلام وخاندان ايشان و وعظ پرداخت. كسايي در ابداع مضامين، بيان معاني و توصيف و تشبيه، قدرت بسيار داشت. او موعظه و حكمت رادر شعر فارسي به كمال رسانيد. |
9) رحلت عالم بزرگ شيعه "سيدنعمت اللَّه جزايري" فقيه و دانشمند نامي(1112 ق): سيد نعمت اللَّه جزايري فرزند سيدعبداللَّه كه از نوادگان امام موسي كاظم(ع) به شمار ميآيد، در حدود سال 1050 ق در (صباغيه) يكي از مناطق اطراف بصره به دنيا آمد. پس از تحصيل مقدمات در زادگاه خود، عازم شيراز شد و با جديت به ادامهي تحصيل و تدريس همت گماشت. در ادامهي راه به اصفهان رفت و از محضر درس محقق سبزواري، شيخ حرعاملي، ملامحسن فيض كاشاني و علامه محمد باقر مجلسي و... بهره برد و به سوي قلههاي كمال پيش رفت. وي چنان مورد توجهي علامهي مجلسي قرار گرفت كه به مدت چهار سال استاد را در انجام رسالت بزرگش كه تأليف كتاب شريف بحارالانوار بود، ياري كرد و بعدها خود يكي از مدرسان بزرگ اصفهان گرديد. نقل است كه بر اثر شدت مطالعه دچار چشم درد شد و داروي پزشكان فايده نبخشيد. او به همراه برادر راهي عتبات عاليات گرديد و خاك مقدس آن سامان را سرمهي چشمان خويش نمود و شفا يافت. سيد جزايري در اواخر عمر به دعوت حاكم خوزستان راهي شوشتر گرديد و در آن ديار، مساجد و مدارس ديني فراواني پي افكند و به تربيت مشتاقان علوم اهل بيت(ع) پرداخت. همچنين از او كتب فراواني به جاي مانده است. سرانجام اين عالم رباني در راه بازگشت از مشهد رضوي بيمار شد و در جايدر - منزلگاهي نزديك پل دختر - دعوت حق را لبيك گفت و در همان جا به خاك سپرده شد. |
10) اول اكتبرسال1949ميلادي: حكومت جمهوري خلق چين بطوررسمي اعلام شد و مائوتسه تونگ به رياست جمهوري چين برگزيده شد. پس ازتسليم ژاپن درجنگ جهاني دوم، جنگ چين و ژاپن هم خاتمه يافت و ژاپني ها چين را ترك كردند. بعد ازخروج ژاپني ها مناطق آزاد شده تحت تسلط كمونيستها و سربازان دولتي درآمد. پس ازاعلام نظام جمهوري خلق چين دركشورچين، چيان كاي چك كه بيگانگان از او حمايت مي كردند، قصرحكومت خود را به جزيره تايوان منتقل ساخت و دولت ملي چين را تشكيل داد. چيان كاي چك در انديشه بازگشت به چين بود اما موفق به اين كارنشد. كشورچين درشرق آسيا و سواحل اقيانوس آرام واقع است و با كشورهاي هند، افغانستان، بوتان، ميان مار و ويتنام و كره شمالي همسايه است. |
11) اول اكتبرسال1960ميلادي: كشور نيجريه با حكومت فرمانداري كل مستقل اعلام شد. انگلستان در سال1914ميلادي با الحاق دو كشور تحت الحمايه خود يعني نيجريه شمالي و نيجريه جنوبي مستعمره نيجريه را ايجاد كرد. 40سال بعد اين كشور اعلام خودمختاري كرد و به عضويت جامعه مشترك المنافع درآمد. درسال1960ميلادي مردم نيجريه با شركت همه پرسي به حكومت فرمانداري كل فدراسيون مستقل ازبريتانيا رأي دادند. |
12) مرگ "ارسطو" دانشمند شهير و بلندآوازه يونان باستان (322ق.م): ارسطو يا ارسطاطاليس فيلسوف شهير و برجسته يونان باستان در سال 384 قبل از ميلاد، در يكي از شهرهاي مقدونيه به نام استاگيرا متولد گرديد. پدرش طبيب مخصوص پادشاه و دربار مقدوني بود و از اين راه ثروت فراواني به دست آورد. ارسطو در نوجواني، پدر را از دست داد و آنچنان كه گفته شده، به مقتضاي جواني و بيتجربگي همه آن را صرف عيش و نوش نمود. بنابراين و به ناچار ابتدا وارد ارتش شد اما پس از چندي به زادگاه خويش بازگشت و به تحصيل طب پرداخت. ارسطو در سن سي سالگي طب را نيز رها نمود و به آتن رفت. وي مدت هشت سال در آكادمي و تحت نظر افلاطون، به تحصيل اشتغال ورزيدو آنچنان با جديت دوره مطالعاتي فشرده را پي گرفت كه به سرعت در مقام موشكافترين دانشجوي نسل خويش مطرح شد. بنابراين به همكاري با افلاطون دعوت گرديد. او اگرچه سراپا شيفته و مريد افلاطون بود اما هوش و ذكاوت وي، بسيار بيشتر از آن بود كه صرفاً به پيروي بپردازد. از همين زمان، اگر در آثار افلاطون تناقضي مشاهده ميكرد و يا به نظر وي تناقض مينمود، آن را به استادش متذكر ميگرديد. اين مسئله باعث شد تا استاد و شاگرد در مقام بزرگترين انديشمندان زمانْ حريم و فاصلهاي را بين خود رعايت كنند، از يك طرف ارسطو به نبوغ افلاطون احترام ميگذارد و از سوي ديگر، استاد، از شاگردش به عنوان مغزي بر روي دو پا ياد ميكرد. با مرگ افلاطون در سال 347 ق.م ارسطو به منطقهاي در آسياي صغير سفر نمود و مدت سه سال در محفل متفكران آن سامان حضور يافت. وي در اين مدت به پژوهشهايى در زمينه زيستشناسي دست زد كه بعدها شالوده نوشتههاي علمياش گرديد. مشاهدات و تجربيات مكتوب وي در اين زمينه تا قرنهاي بعد مورد استفاده بود و حتي نخستين دانشمندان قرن نوزدهم همچون داروين را به تفكر واميداشت. ارسطو در سال 342 ق.م به دعوت فيليپ مقدوني به آن سرزمين رفت و مربي فرزند وي، كه بعدها به نام اسكندر كبير شهرت يافت گرديد. حدود ده سال پس از آن، ارسطو مدرسهاي داير نمود كه به دانشگاههاي امروزين شباهت داشت. در مورد انديشههاي ارسطو ميتوان از فلسفه سياسيِ وي ياد نمود كه به شرح چگونگي رفتار وعمل حكومت واقعي و نه آرماني، ميپردازد. وي هدف حكومت را پرورش و حمايت از انسانهاي شريف و با فرهنگ ميداند. همچنين ارسطو معتقد بود اگرچه افلاطونْ عزيز است ولي حقيقتْ عزيزتر است. وي زندگي سعادتآميز را خويشتنداري توأم باتوجه به اصل اعتدال و ميانهروي ميدانست و خوشبختي را نيز در گرو خوب زيستن در نتيجه كار خوب كردن عنوان ميكرد. از ديدگاه ارسطو، خداوند يك محرك شخصي نامتعين است كه بشر را به سوي دنياي خير و نيكي فراميخواند كه در آن دنيا همه چيز در نهايت هماهنگي است. از ديگر انديشههاي وي بايد از منطق ارسطو ياد كرد كه پس از گذشت قرنهاي متمادي همچنان مورد پذيرش ميباشد. از جمله آثار او فلاسفهاي است كه بعد از بيش از بيست قرن هنوز در عرصه انديشه و تفكر حضور دارد. ارسطو (ارسطاطاليس) سرانجام در اول اكتبر سال 322 ق.م در سن 62 سالگي درگذشت. |
13) آغاز نبرد "گوگامل" بين ايران و يونان و انقراض سلسله هخامنشيان (330 ق.م): در زمان خشايارشا هخامنشي، لشكركشي بزرگي عليه يونانيان انجام گرفت كه در نهايت به شكست خشايارشا انجاميد. اين درگيريهاي پراكنده تا زمان اسكندر مقدوني ادامه داشت. در اولين روز اكتبر سال 331 قبل از ميلاد و در زمان پادشاهي داريوش سوم، دو سپاه ايران و يونان به سركردگي اسكندر مقدوني در نزديكي شهر موصل در محلي به نام گوگاملْ رودرروي هم قرار گرفتند كه در ابتدا تلفات بسياري بر يونانيها وارد آمد. ولي پس از درگيري داريوش سوم و اسكندر مقدوني، سپاه ايران كه تصور ميكرد داريوش كشته شده است فرار نمودند و ميدان را براي اسكندر خالي گذاشتند. از طرف ديگر، داريوش سوم نيز كه در نبرد تن به تن با اسكندر زخمي شده بود، پس از تنها شدن در برابر يورش دشمن به وحشت افتاده و متواري شد. در نتيجه بخشهايى از لشكر ايران نيز كه به پيروزي، دست يافته بودند عقب نشستند و شكست سپاه ايران قطعيت يافت. برخي مورخين، تلفاتِ ايران در اين جنگ را تا 90 هزار نفر ذكر كردهاند اسكندر پس از اين فتح بزرگ به سوي بابِل رفت و سراسر بينالنهرين را تسخير كرد. با تصرف ديگر نقاط ايران توسط سپاهيان اسكندر مقدوني، پايتخت دولت هخامنشيان، به نام تخت جمشيد در نزديكي شيراز نيز مورد تهاجم قرار گرفت. در اين حال، اسكندر به تخت جمشيد حمله برد و غنائم آن را تصرف كرد و شهر را به آتش كشيد. داريوش پس از شكست گوگامل و سقوط پايتخت درصدد تهيه سپاهي تازه بود كه توسط دو سردار خيانتكار خود زخمي شد و به همان زخم درگذشت. با مرگ داريوش، حكومت 230 ساله هخامنشيان فروپاشيد و سلسله سلوكيان و سپس اشكانيان جاي آن را گرفت. |
14) درگذشت "پيركورني" نويسنده و نمايشنامهنويس شهير فرانسوي (1684م): پيركورني، نويسنده معروف فرانسوي، در 10 مارس سال 1606م در شهر رُوان فرانسه به دنيا آمد. او تحصيلات خود را در يك مدرسه مذهبي انجام داد و در طول تحصيل در اين مدرسه، صفات عالي انساندوستي و خويشتنداري و زهد و پارسايى را در وجودش تثبيت كرد. كورني تحصيلات عالي خود را در رشته حقوق در 18 سالگي به پايان رساند و از آن پس به مدت چهار سال، در دادگستري به وكالت دعاوي پرداخت. ولي به زودي به تئاتر و نمايشنامهنويسي روي آورد و بر اثر نوشتن نمايشنامههاي بسيار، به شهرت فراگيري رسيد. كورني بنيانگذار حقيقيِ هنر كلاسيك تئاتر فرانسه به شمار ميرود. قهرمانان داستانهاي كورني، انسان دوست، شجاع و داراي صفات عالي هستند كه موانع هدف خود را پيروزمندانه از ميان برميدارند. براي تصوير قيافه و خصايص اين قهرمانهاي شريف و بزرگوار، كورني زباني جسورانه و ساده به كار برده است به طوري كه بسياري از اشعارش زبانزد مردم گشته و شكل پند و امثال به خود گرفتهاند. وي از معدود نويسندگاني است كه بر حوادث تاريخي و تحليل وقايع، بسيار چيره دست و با مطالعه بود. در حقيقتْ، تابلوهايى كه از رخدادهاي تاريخي در آثار كورني مشاهده ميكنيم، همراه با بياني شاعرانه و پرداختهاي دراماتيك است كه در زمره به ياد ماندنيترين آثار اين دست نمايشنامهها به شمار ميرود. كورني به سبب خلق شخصيتهاي بزرگ و خصوصيتهاي عالي تراژدي و به سبب عظمت سبك انشا، شخصيتي برجسته و ممتاز به شمار ميآيد. وي به جاي توجه صرف به صورت خارجي و اعمال و حركات بشر، در پي توصيف روح آدمي بود و بدين طريق نمايش روح بشر را جانشين نمايش ظواهر و افعال كرد. كورني در نمايشنامههايش به جاي زاري و اظهار ناتواني و سستي در برابر سرنوشت كه خاص تراژديهاي يونان بود، آزادي بشر و قدرت اراده او را ميستايد تا جايى كه آدمي يا سرنوشت خود را خود ميسازد يا ما فوق آن جاي ميگيرد و بدين طريق قهرمانان كورني هميشه به مقام انسان برتر اعتلا مييابند. سبك انشاي كورني، بسيار عالي و با شكوه است و از استحكام و متانت و روشني و فصاحت برخوردار ميباشد. مكالمهها بسيار درخشان و گاه به شدت هيجانانگيز ميگردد. همچنين ابتكار و مهارت كورني در انتخاب كلام و قدرت تشخيص وي در بيان نمايشي، باعث خلق تراژديهاي ارزندهاي توسط او گرديد. آثاري همچون سيدْ، هوراس، آتيلا، كمدي دروغگو و ميدان سلطنتي از جمله برترين كارهاي كورني به شمار ميروند. پيِر كورني كه به عنوان بزرگترين درامنويس روزگار خويش و نيز خداوند شعر فرانسه و پدر تئاتر اين كشور معروف است، سرانجام در اول اكتبر 1684 در 78 سالگي درگذشت. |
15) پايان دادگاه تاريخي "نورنبرگ" و صدور حكم درباره جانيان نازي (1946م): به دنبال كشف جنايات نازيها در اردوگاههاي اسيران جنگي و نيز كشتار و قتل عام بيرحمانهاي كه در مناطق اشغالي خود طي چند سال متوالي انجام داده بود، دادگاه بينالمللي نورمبرگ در بيستم نوامبر 1945م كار خود را آغاز نمود و متهمان به اين جنايات جنگي در آلمان را محاكمه كرد. علت انتخاب نورمبرگ، جنبه سمبوليك آن بود. زيرا هيتلر و نازيها بسياري از اجتماعات و تظاهراتشان، ابتدا در نورنبرگ يا مونيخ در جنوب آلمان بود. اين دادگاه در نوع خود در جهان منحصر به فرد بود زيرا براي نخستين بار درتاريخ فاتحان جنگ، دادگاهي براي محاكمه مغلوبين جنگ تشكيل دادند و 177 نفر از سران آلمان نازي را در اين دادگاه محاكمه كردند. قضات اين دادگاه از چهار كشور امريكا، انگلستان، شوروي و فرانسه تعيين شده بودند. در نهايت در اول اكتبر 1946م، از مجموعه متهميني كه محاكمه شدند 25 نفر محكوم به مرگ و بيست نفر به زندانهاي بلند و كوتاه مدت محكوم شدند، همچنين 35 نفر ديگر نيز از اتهامات وارده تبرئه گرديدند. تقاضاي تخفيف مجازات محكومين از طرف شوراي عالي متفقين براي نظارت بر امور آلمان رد شد و احكام صادره در شانزدهم اكتبر 1946م به اجرا درآمد. |
16) روز ملي و استقلال "پالائو" ازايالات متحده امريكا (1994م): كشور جزيرهاي پالائو در900 كيلومتري شرق فيليپين، در اقيانوس آرام قرار دارد و مركب از حدود صد جزيره ميباشد. اين جزاير از قرن نوزدهم در تصرف اروپائيان قرار داشت و در سال 1899م توسط آلمان خريداري شد. پالائو از سال 1914 تا پايان جنگ جهاني دوم در تصرف ژاپن بود و سرانجام به وسيله امريكائيها اشغال گرديد و سپس به عنوان محلي براي آزمايشات هستهاي امريكا درآمد. از سوي ديگر بوميان اين جزاير تحت فشار امريكا به شدت كاهش يافتند و از اين منطقه مهاجرت كردند. در ژانويه 1979م قانون اساسي اين كشور تدوين شد و بر اساس آن، آزمايش، به كارگيري، نصب و دفن هر گونه سلاح و ضايعات هستهاي در اين كشور ممنوع شد كه اين مسئله مورد اعتراض امريكا قرار گرفت. سرانجام پس از آنكه امريكا از اين قانون مستثني شد، در اول اكتبر 1994م استقلال اين كشور اعلام گرديد. جمهوري پالائو با 488 كيلومتر مربع مساحت، جمعيتي در حدود 19 هزار نفر دارد كه پيش بيني شده است تا سال 2020 جمعيت آن از 23 هزار نفر فراتر رود. بيش از نيمي از جمعيت آن مسيحي بوده و زبانهاي پالائويي و انگليسي رسميت دارد. پايتخت اين كشور، كورور و شهرهاي مهم آن عبارتند از آيراي و نگاراماش. واحد پول اين كشور دلارِ امريكاست و نوع حكومت آن جمهوري با دو مجلس قانونگزاري است. |
17) روز ملي "قبرس": كشور جزيرهاي قبرس با 9/251 كيلومتر مربع وسعت در غرب آسيا، در درياي مديترانه و در نزديكي سواحل تركيه و سوريه واقع شده است. جمعيت آن در حدود هشتصد هزار 1 ميليون نفر كه اكثريتِ يوناني و اقليتِ ترك كه بيشتر ارتدوكس و صدي مسلمان، در آن زندگي ميكنند. نيكوزيا پايتخت است و پوند قبرس واحد پول آن كشور بود كه با الحاق اين كشور به اتحاديه اروپا، يورو جايگزين آن گرديد. پيشبيني جمعيت قبرس تا سال 2025 در حدود 900/000 نفر است. از شهرهاي مهم آن ليماسول و لارناكا است. اين جزيره، تا 1914 تحت سلطه عثماني و از آن پس زيرنظر انگلستان اداره ميشد. حضور استعماري انگلستان تا سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم ادامه داشت تا اينكه قيام و اعتراضات مردمي به استقلال قبرس در 16 اوت 1960 انجاميد. در سالهاي قرن بيستم مسئله الحاق اين كشور به يونان مطرح بود و در طول دهه 1960 به بعد هماره ميان يونانيها و تركنشينان قبرس اختلاف وجود داشته و تا مرز جنگ داخلي پيش رفته است. نظام سياسي حاكم بر قبرس، جمهوري است.(ر.ك: 16 اوت) |
18) روز جهاني سالمندان: روز نهم مهرماه، در هر سال به عنوان روز سالمندان نامگذاري شده است تا گامي در راستاي تكريم اين پدران و مادران برداشته شود. دوران سالمندي همانند دوران كودكي يا جواني، يكي از مراحل زندگي است با اين تفاوت كه دوران كودكي و جواني، سرشار از انرژي و تلاش، ولي دوران سالمندي، همراه با تحليل قوا و كاهش ميزان فعاليتهاي فيزيكي ميباشد. تاقبل از قرن بيست و يكم ميلادي، ميانگين عمر، بسيار پايين بود. اما بهبود وضع تغذيه و پيشرفتهاي چشمگير پزشكي و ارتقاي سطح بهداشت، سبب افزايش ميانگين عمر گرديده است. وجود شمار روز افزون سالمندان در اكثر كشورها موجب شده كه مقامات دولتي و برنامهريزان اجتماعي، توجه بيشتري به اين مسئله ابراز نموده و به وضع مقرراتِ تأمين اجتماعي مطلوبترِ آنان همت گمارند. همچنين با وجود كمكهاي مالي فرزندان به ويژه در كشورهاي آسيايى، باز هم اتّكاي سالخوردگان به تأمين اجتماعي بسيار است و از اين رو باز هم حمايتهاي مادي و معنوي دولتها را در اين زمينه طلب ميكند. در جمهوري اسلامي ايران هم اگرچه در پرتو تحولات ناشي از انقلاب و به دليل آداب و رسوم فرهنگي در جامعه، كهنسالان از جايگاه ويژهاي برخوردار هستند، اما اين بدان معنا نيست كه هيچ سالمندي از محيط گرم خانوادهاش محروم نميماند. زيرا همه ساله، بر شمار سالخوردگاني كه به آسايشگاههاي سالمندان در سراسر كشور مراجعه ميكنند، يا از سوي اطرافيانشان به آنجا سپرده ميشوند، افزوده ميشود. با اين حال، به حكم الهي و فطري و سنت اجتماعي، فرزندان بايد حرمت پدر و مادر خود را حفظ كنند و به ايشان احسان نمايند. |
19) روز بينالمللي بازنشستگان |